هفته گذشته جان کري، وزير امور خارجه امريكا در گفتوگو با بي بي سي با ابراز اميدواري براي ايجاد «تغيير بنيادين» در ايران، گام اول براي تحقق اين رويا را حذف شعارهاي مرگ بر امريكا و اسرائيل در ايران دانست. او مدعي شد: ما نميخواهيم که مردم ايران زير بار مشکلاتي بروند که تصميمات دولت برايشان پيش آورده. براي همين هم فشار آورديم تا در اين جهت حرکت کنيم. چون ميخواهيم ايران را هم در جمع کشورهايي در جهان ببينيم که قواعد بينالمللي را رعايت ميکند!
صدر اعظم آلمان هم در مصاحبهاي که نسخه انگليسي روزنامه «يديعوت آحارانوت» آنرا منتشر کرد، عنوان داشت: سياستهاي فعلي ايران در قبال اسرائيل درست نيست و تهران ضرورت دارد مواضعش را در اين زمينه تغيير دهد. مرکل ميافزايد: آلمان آنقدر اين پيام را با صداي رسا و آشکار تکرار ميکند تا حکومت ايران آنرا درک کند. پيش از او هم معاونش در سفر به ايران، در جريان يک همايش رسمي، گشايش در تبادل اقتصادي آلمان با ايران را به شناسايي اسرائيل (رژيم صهيونيستي) توسط ايران منوط کرده بود.
پس از انتشار متن «برجام» گزارههايي از اين دست را در کلام غربيها وبه ويژه امريكاييها بسيار ميتوان يافت، بهگونهاي که آنها حتي متناسب با برآورد از محيط داخلي ايران و مواضع مسئولان، آرزوهاي خود را در پس «برجام» تحقق يافته ميبينند. اوباما در مصاحبه با راديو ملي امريكا(npr) ميگويد: با امضاي توافق، دست نيروهاي معتدلتر در ايران را قويتر کرديم و اگر کابينه روحاني اينطور وانمود کند که اتفاق خوبي براي مردم رقم زدهاند، دست آنها در مقابل تندروها قويتر ميشود.
هاموند، وزير خارجه انگليس پس از بازگشت از سفر تهران مدعي ميشود که در نگاه مسئولين فعلي ايران نسبت به اسرائيل (رژيم صهيونيستي) تغيير ايجاد شده است و ايضاً «جان ساورز» رئيس پيشين سرويس اطلاعات خارجي انگليس در مصاحبهاي ادعا ميکند که طي ۱۰ تا ۱۵ سال اجراي برجام، ماهيت انقلابيگري ايران تغيير مييابد و به کشوري عاديتر و نرمالتر تبديل ميشود و ما بايد اين احتمال را تقويت کنيم. او تحقق اين آرزو را البته به صبر استراتژيک غرب منوط کرده و ميگويد: من فکر ميکنم ما نياز به قدري صبر استراتژيک در قبال ايران داريم.
در طول سالهاي پس از انقلاب اسلامي امريكاييها راهبرد هاي مختلفي را براي مقابله با نظام اسلامي بهکارگرفته اند که ناکامي در روشهاي گذشته،آنها را براستراتژي تغيير محاسبات مسئولين ومردم ايران متمرکز کرده است. دوازدهم شهريور ماه سال 91 (سوم سپتامبر2012) خانم کلينتون، وزير خارجه وقت امريكا رسما اعلام کرد که هدف امريكا از فشارها وتحريم ها تغيير محاسبات مردم ايران است. ارزيابي غلط طرف غربي از فعل و انفعالات پس از انتخابات رياست جمهوري 92، اميد موفقيت سناريوي تغيير محاسبات مسئولين جمهوري اسلامي ايران را پس از اين انتخابات افزايش داد . نمايان شدن اشتباه محاسباتي و تحليل غلط پيرامون نتيجه انتخابات در مواضع برخي افراد داخلي، فرصتيابي بيگانگان و تکنوکرات هاي ليبرال و اصلاح طلبان سکولار جهت موج سواري و ريل گذاري براي دولت جديد را به ويژه پس از مذاکرات هسته اي تسهيل و اميد به موفقيت اين سناريو را در بازيگران صحنه افزايش داد.
نمونههايي از مدل رفتاري دشمن در استراتژي تغيير محاسبات را به شرح زير ميتوان بر شمرد.
1- محور اصلي اقدامات نظام سلطه براي تحقق اين استراتژي مبتني بر تحريمهاي فلج کننده اقتصادي، آدرس غلط دادن درباره راهحل مشکلات اقتصادي کشور است. آنان ميکوشند در عين حفظ تحريمها وعدم لغو آنها با گره زدن مشکلات معيشتي جامعه با موضوعاتي مانند مذاکرات هستهاي و سياست خارجي کشور، چنين وانمود کنند که تنها حل مشکلات اقتصادي، بالا بردن دست پشت ميز مذاکره و تن دادن به زورگوييهاي چند کشوري است که خود را جامعه بينالملل جا زدهاند. واين در حالي است که در عرصه داخل، برنامهريزي جهت مقابله با آن که همانا اقتصاد مقاومتي است ،بعد از دوسال در مرحله تهيه طرح وابلاغ سياستها درجا ميزند.
2- ايجاد ترديد و نااميدي در پيگيري آرمانها، شعارها، اصول و ارزشهاي بنيادين انقلاب اسلامي را ميتوان راهبرديترين ميدان تلاش دشمن در استراتژي تغيير محاسبات عنوان کرد. تلاشي پيگير و مستمر که ميکوشد يک ملت را نسبت به حرکت و راه تاريخي خود دچار خطاي تشخيص کند. در اين مسير مفاهيم ارزشمندي مانند عدالت، استقلال، ايثار و. . . مورد هجمه و تخريب قرار ميگيرند و در تضاد با توسعه، آزادي و عقلگرايي تعريف ميشوند و نيروهاي مؤمن به انقلاب با برچسب «افراطي» منفعل و به حاشيه رانده ميشوند.
3- دشمن به خوبي ميداند که مسير اقتدار و پيشرفت هر کشوري، لاجرم منوط به پيشرفتهاي علمي است، پس بايد اين مسير به هر روشي تخريب شود. راهبرد آنها در اين عرصه ايجاد ترديد در قابليتهاي علمي، زير سؤال بردن دستاوردهاي علمي و صنعتي کشور، شناسايي و جذب نخبگان دانشگاهي،جلوگيري از تحصيل دانشجويان ايراني در رشتههاي مهم علمي و صنعتي و حتي ترور دانشمندان ايراني براي ايجاد رعب و وحشت در دل سايرين است. در اين صحنهپردازي، در داخل تبديل دانشگاه به باشگاه سياسي - آن هم از نوع اپوزيسيوني- و بيسواد معرفي کردن اساتيد انقلابي و متدين است. اينکه توان صنعتي و علمي ما تنها در رقابت درتوليد آبگوشت بزباش خلاصه شود،نمادي از تحقير توانمندي ايران و البته اثرگذاري اين استراتژي است.
4- ايجاد خطاي محاسباتي درباره نتيجه مذاکرات هستهاي و زدن برچسب افراطي به منتقدان آن، يکي ديگر از ابعاد استراتژي دشمن در اين عرصه است.
5- القاي وجود ظرفيت اجتماعي براي فتنهگران و القاي پيروزي آنها در انتخابات آينده با جريانسازي رسانهاي پيشهنگام با هدف منفعل کردن ديگر فعالان سياسي از هم اکنون کليد خورده است.
6- ميدان ديگر دشمن در راستاي ايجاد خطاي محاسباتي، دوقطبيسازي در حوزههاي مختلف است. دوقطبيهاي ساختگي مخالف و موافق برجام ، مخالف و موافق مذاکره و نگرانکنندهتر از آنها مدلسازي براي دوقطبي امام و رهبري و. . . از تحقق وحدت ملي و همگرايي داخلي جلوگيري ميکند و بهطور طبيعي آرمانها، اهداف کلان و منافع ملي در سايه اين دوقطبيهاي کاذب مغفول ميمانند. مردمي که خود را جدا از حاکميت فرض کنند، هيچگاه نميتوانند موتور محرکه پيشرفت آن کشور باشند و در مواقع بحراني با حضور در عرصههاي سرنوشتساز تاريخ را رقم بزنند.
7- تمرکز بر گزينه «صبر استراتژيک» به خاطر برآورد از شرايط خاص آينده کشور مانند وضعيت نگرش دولت، شرايط نيروهاي انقلاب اسلامي، سن رهبري، افول نسل اول انقلاب، دور شدن از مبدأ انقلاب و تغييرات اجتماعي و وجود ابزارهاي فرهنگساز براي استمرار تغيير است. 8- تأکيد بر کانالهاي رسمي و علني ارتباط ، ايجاد دفتر حفظ منافع ، ديدارهاي اتفاقي و. . . عمدتاً شکلگيري جريان معتقد به تعامل و مخالف با شعارهاي انقلابي و ضدغربي را در درون حاکميت دنبال ميکند.
10- ورود به معادلات راهبردي درون نظام و تأثيرگذاري بر جهتگيريها و روندهاي موجود از جلوه هاي مشترک دو استراتژي نفوذ و تغيير محاسبات است. 11- ايجاد اين ديدگاه در برخي دولتمردان که تنها راه رفع تهديد از ايران روابط فزاينده با غرب و به ويژه امريكا است، بهگونهاي که در اين راستا برخي کارشان به جايي رسيده است که «ژاندارمي» امريكا در منطقه را براي خود افتخار ميدانند.
مقام معظم رهبري در ديدار روز چهارشنبه گذشته فرماندهان و کارکنان نيروي دريايي سپاه با ايشان با هشدار نسبت به اين راهبرد دشمن يادآور شدند:امروز يک فصل مهمي از فعاليت دشمنان جمهوري اسلامي - که البته ما از آنها اطلاع داريم و حواس ما هست که چهکار دارند ميکنند- همين است که محاسبات مسئولين را تغيير بدهند و افکار مردم را دستکاري بکنند و اينها را در ذهن جوانهاي ما [جا بيندازند]؛ چه افکار انقلابي، چه افکار ديني، چه ايدههايي که مربوط به مصالح کشور است. آماج اصلي هم جوانها هستند؛ در چنين وضعيتي، جوانهاي کشور خيلي بايد بيدار باشند.
ايشان پيش از اين نيز در تاريخ 19 دي 1391 در ديدار جمعي از مردم قم،با روشنگري نسبت به اين راهبرد دشمن فرمودند: «همه دنياى استكبار و دولتهاى مستكبر دست روى دست هم گذاشتند، بلكه ملت ايران را تحريم كنند؛ با اين تحريم، ملت ايران را خسته كنند و به ستوه بياورند. خودشان هم ميگويند كه ما خواستيم ملت را در مقابل نظام جمهورى اسلامى به ايستاگى وادار كنيم تا مسئولان نظام جمهورى اسلامى محاسباتشان عوض شود!
http://javanonline.ir/fa/news/745490
ش.د9404185