تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۵  ، 
کد خبر : ۲۸۹۳۲۲
دکتر طلال عتریسی تحلیلگر مشهور جهان اسلام در گفت‌وگو با کیهان بررسی کرد

بحران سیاسی لبنان و راز محبوبیت مردمی حزب‌الله

مقدمه: «بی ثباتی» و «ناامنی» در دهه‌های اخیر همواره بر لبنان حاکم بوده است. برخی از کارشناسان موقعیت جغرافیایی این کشور را یکی از عوامل اصلی این وضعیت دانسته و برخی دیگر ضعف جامعه مدنی را عامل اصلی تداوم بی‌ثباتی و ناامنی در لبنان می‌دانند. این در حالی است که لبنان بیش از 15 ماه را بدون رئیس‌جمهور سپری کرده و به نظر نمی‌رسد گروه‌های داخلی به این زودی‌ها، موفق به انتخاب رئیس‌جمهور شوند. برای بررسی شرایط این کشور با دکتر «طلال عتریسی» استاد دانشگاه‌های لبنان در زمینه روانشناسی اجتماعی و تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که مشروح آن در ادامه می‌آید.
پایگاه بصیرت / محمدرضا مرادی / مترجم: مهرداد آزاد

(روزنامه كيهان - 1394/07/23 - شماره 21183 - صفحه 8)

* به عنوان سوال اول بفرمایید که چه عواملی باعث بی‌ثباتی و ناامنی لبنان شده است؟

** علت بی‌ثباتی در لبنان به چند عامل بر می‌گردد: 1- عوامل داخلی که با طبیعت نظام سیاسی طائفه‌ای این کشور ارتباط دارد. وجود چنین نظامی همیشه نوعی رقابت و نگرانی از آینده در میان طوائف مختلف لبنان ایجاد می‌کند که مبادا یک طائفه، حاکمیت را به نفع خود قبضه کند. 2- علل ژئوپولیتیکی که با موقعیت لبنان و حضور رژیم صهیونیستی در مرزهایش ارتباط دارد. این مسئله منجر به آوارگی فلسطینی‌ها به سوی لبنان و بروز تشنج دائمی ناشی از تجاوزات و دست‌ اندازی‌های مکرر به جنوب لبنان شده است. 3- علل منطقه‌ای که با مداخله کشورهای منطقه در وقایع داخلی لبنان و رابطه فرقه‌های لبنان با نیروهای منطقه‌ای و تلاش هر فرقه برای تغییر موازنه داخلی قدرت از طریق همپیمانی با یک نیروی منطقه‌ای معین مرتبط است. 4- تاثیر موقعیت ژئوسیاسی لبنان در تعیین سیاست‌ها.

* لطفا بفرمایید موقعیت جغرافیایی لبنان چه تاثیری در ناامنی و بی‌ثباتی‌های کنونی لبنان دارد؟

** به دلیل موقعیت جغرافیایی لبنان و هم مرز بودن آن با سوریه و اسرائیل، هرگونه تشنج منطقه‌ای یا چالش با رژیم صهیونیستی بر لبنان تاثیر می‌گذارد. همان‌گونه که هر آنچه در سوریه می‌گذرد تاثیر مستقیمی بر لبنان دارد. لبنان هیچ‌ راه زمینی غیر از سوریه ندارد و به این علت گزینه‌های ژئوپولیتیکی لبنان محدود است و آن یا سوریه است یا اسرائیل.

* به طور کلی کمی درباره تقسیم‌ بندی گروه‌ها و جریانات فعال در لبنان توضیح بفرمائید.

** در لبنان جریانات فعال با گرایش‌های سیاسی ملی، چپ و مارکسیستی و غیر آن وجود دارد. اما شاخص‌ترین این جریانات در حال حاضر جریانات اسلامی و خصوصا جریانات سلفی در میان اهل سنت و جریان اسلامی (حزب‌الله و جنبش امل) در میان شیعیان است. البته جریانات دیگری که با مذاهب و فرقه‌های دیگر مرتبط است در لبنان فعال می‌باشند، مانند جریان المستقبل و جریان ملی آزاد و حزب ترقی‌خواه سوسیالیست.

* ارزیابی شما از نقش ایران در تحولات لبنان چیست و این نقش و تاثیر‌گذاری چه تفاوتی با نقش سایر بازیگران در لبنان دارد؟

** ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، موضع حمایت از حرکت مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل در لبنان را پیش گرفته است و این تفاوت اساسی میان ایران و نقش کشورهای دیگر در لبنان است. از آن زمان تاکنون ایران به این حمایت خود تداوم بخشیده به طوری که همین امر باعث شد مردم لبنان بر اشغالگران پیروز شده و آنان را از مناطق اشغالی خود بیرون کنند. از دیدگاه ایران، لبنان هم به اصل نامشروع بودن رژیم صهیونیستی ملتزم باشد. این امر نقش ایران را از نقش سایر قدرت‌های منطقه‌ای در لبنان متمایز می‌کند.

حمایت جمهوری اسلامی از مردم لبنان در طی دهه‌های گذشته نقش اساسی در پیروزی بر اشغالگران و آزادی جنوب لبنان در سال 2000 داشته است. همچنین موضع رهبر انقلاب تاثیر مهمی در افزایش روحیات جوانان مقاومت خصوصا در اثنای جنگ با رژیم صهیونیستی به جا گذاشت. تمام مردم لبنان و حتی دشمنان ایران می‌دانند که اگر حمایت ایران از لبنان نبود این پیروزی تاریخی تحقق نمی‌یافت و حاکمیت لبنان بازنمی‌گشت و اشغالگران از این سرزمین بیرون رانده نمی‌شدند.

* مردم لبنان به داشتن روحیه مقاومت در منطقه معروف هستند. به نظر شما دلیل اصلی این روحیه چیست؟

** لبنان در طول تاریخ، از ابتدا تاکنون، به طور مستمر صحنه مقاومت در برابر اشغالگری بوده و بیشتر مناطق این کشور هم برحسب طبیعت و شرایط خود در این مقاومت سهم داشته است و شاید علت این امر هم این باشد که لبنان از تعداد زیادی اقلیت‌های دینی و مذهبی تشکیل شده است و این اقلیت‌ها نگران این هستند که در صورت تداوم اشغالگری از صحنه سیاسی حذف شوند؛ و لذا اکثرا به جنگ و رویارویی با اشغالگری روی آورده‌اند. در مواردی هم ممکن است برخی از این اقلیت‌ها از ترس کشته شدن، دست به هجرت بزنند.

به طور مثال در جنوب لبنان در طی قرن گذشته درگیری با اشغالگران فرانسوی سپس سلطه عثمانی و پس از آن اشغالگران صهیونیستی وجود داشته است و در این راستا عملا ایفاگر نقش برجسته‌ای در تشویق مردم به جنگ با اشغالگران بودند. از سوی دیگر اسرائیل یک رژیم اشغالگر متجاوز است. یعنی تجاوز، بخشی از ماهیت و ذات این رژیم به شمار می‌رود. حال اگر مقاومتی از سوی لبنان در برابر تجاوزگری‌های آن باشد، این رژیم مدام در حال مراقبه و مداخله برای آگاهی از مسائل و اتفاقات لبنان خواهد بود و با تمام شیوه‌های اطلاعاتی و رسانه‌ای و سیاسی تلاش خواهد کرد که بر این مقاومت تاثیر منفی بگذارد. لبنان، خیلی زیاد از این تجاوزات لطمه دیده است و لذا اکثر لبنانی‌ها با قدرت از مقاومت حمایت می‌کنند و به خاطر طبیعت و ویژگی اسرائیل که به آن اشاره کردیم و به سبب تجاوزات روزمره آن، این رژیم را دشمن خود می‌دانند.

* اخیرا فشارها بر حزب‌الله به بهانه «دخالت این حزب در سوریه» بیشتر شده است. به نظر شما ورود حزب‌الله به جنگ سوریه چه دستاوردهایی را برای لبنان به همراه داشته است؟

** اگر تروریست‌ها در سوریه پیروز شوند این امر به معنی آن خواهد بود که تشکیلات تکفیری به این کشور همجوار با لبنان و فلسطین، مسلط خواهند شد و از آنجا که اولویت این سازمان‌ها جنگ با دشمن نزدیک (فرقه‌ها و مذاهب و مسلمانان و مسیحیان) است، این بدان معنی است که سوریه و همسایگانش صحنه جنگی سخت و بی‌پایان میان این سازمان‌ها و فرقه‌های مسلمان خواهد شد. در این میان اسرائیل هم احساس امنیت و اطمینان خواهد کرد چون مورد توجه این تشکیلات تکفیری نیست. بر این اساس حزب‌الله باید در این جنگ شرکت می‌کرد. چون آینده نظام در سوریه و آینده سیاست سوریه و موضع آن در قبال چالش با اسرائیل از نظر استراتژیک برای حزب‌الله مهم است.

همچنین شعارها و اهداف اعلام شده تکفیری‌ها در جنگ علنی با شیعه و اقدامات عملی آنها در این جهت، جنگ در سوریه را بر حزب‌الله واجب کرده است زیرا در غیر این‌صورت تکفیری‌ها اقدام به اشغال روستاها و شهرک‌های مرزی با سوریه می‌کردند و سپس به داخل لبنان منتقل می‌شدند اما مشارکت حزب‌الله در جنگ مانع نفوذ آنها به داخل لبنان شد و کشف خودروهای بمب‌گذاری شده و عملیات انتحاری در مناطق شیعه‌نشین، پرده از اهداف حقیقی این گروه‌های تکفیری برداشته است. همچنین جنگ حزب‌الله در سوریه مانع اشغال شدن بخش وسیعی از سرزمین‌های لبنان شد آن‌طور که در عراق اتفاق می‌افتاد، زیرا سیطره حزب‌الله بر مناطقی مثل قصیر، قلمون، امنیت و ثبات در مرزهای لبنان را تا حدود زیادی افزایش داد و اگر چنین اتفاقی نمی‌افتاد چه بسا تشکیلات داعش بخش وسیعی از لبنان را اشغال می‌کرد آنطور که در عراق چنین کرد.

* جایگاه حزب‌الله پس از ورود به سوریه در میان مردم چه تغییری کرده است؟ آیا باعث محبوبیت بیشتر این حزب شده است یا دشمنی‌ها را علیه حزب‌الله بیشتر کرده است؟

** به رغم تبلیغات منفی وسیعی که علیه حزب‌الله به خاطر حضور نظامی در سوریه به راه افتاد، این حزب همچنان مورد حمایت بخش زیادی از مردم لبنان قرار دارد. نکته قابل توجه اینکه محبوبیت مردمی حزب‌الله پس از مداخله آن در سوریه در میان اقشار مردم خصوصا مسیحیان به شدت افزایش یافت. چون مسیحیان رفتارهای داعش با مسیحیان را مشاهده کردند و احساس کردند که با مداخله حزب‌الله در سوریه، آنان از گسترش داعش در داخل سرزمین لبنان در امان مانده‌اند.

* نظر شما در مورد مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 5+1 چیست و دیدگاه مردم لبنان نسبت به این مذاکرات و جمع‌بندی آن چیست؟

** توافق هسته‌ای، گویای اراده دو طرف برای یافتن یک راه حل برای این بحران است اما هر طرف، اهدافی را از این راه حل مد نظر دارد. غرب و در راس آن آمریکا می‌خواهد که ایران از هر گونه ابهام و عدم شفافیت در برنامه هسته‌ای خود دست بردارد تا هیچ‌گونه شکی در صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای آن وجود نداشته باشد.

ایران هم انجام بازرسی‌های دقیق از تاسیسات هسته‌ای خود در سال‌های آینده را پذیرفت. در مقابل ایران خواهان به رسمیت شناخته شدن حق خود در داشتن برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز بود که به این خواسته خود رسید مضافا بر اینکه رفع تحریم‌ها هم صورت گرفت؛ تحریم‌هایی که ایران را در سال‌های گذشته بسیار اذیت کرد. بنابراین، این توافق حاصل شد چون توانست منفعت مشترک و متفاوتی را برای ایران و غرب به ارمغان آورد. اکثریت مردم لبنان معتقدند ایران دستاورد مهمی را در این توافق به دست آورده و این توافق درهای زیادی را به روی ایران می‌گشاید تا بتواند نقش مهمی را در سطح منطقه‌ای و اقتصادی ایفا کند.

بسیاری از لبنانی‌ها در اندیشه ایجاد ارتباطات مستقیم با جمهوری اسلامی خصوصا در زمینه اقتصادی هستند. عده‌ای هم معتقدند که این حزب‌الله و هم‌پیمانان ایران هستند که از این توافق هسته‌ای بهره‌مند خواهند شد چون این توافق ایران را در موقعیت بهتری قرار خواهد داد به ویژه آنکه کشورهای غربی به سوی پایتخت ایران عازم شده‌اند تا قراردادها و معاملات تجاری و نفتی و غیره به امضا برسانند.

* لبنان بیش از 15 ماه را بدون رئیس‌جمهور سپری کرده است. مسئله‌ای که خود تبدیل به یک بحران شده است. به نظر شما دلیل اصلی عدم انتخاب رئیس‌جمهور در لبنان چیست؟

** اختلافات داخلی خصوصا میان مسیحیان در مورد شخصیت رئیس‌جمهور علت اصلی بروز این مشکل است. علل دیگر، مربوط به اوضاع منطقه‌ای است که نمی‌گذارد لبنان به این توافق داخلی دست یابد. چون از یک طرف به دلیل موازنه قدرت‌های منطقه‌ای، این کشور شاهد بی‌ثباتی است و از طرف دیگر لبنان در اولویت برنامه‌های قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای قرار ندارد.

* آیا در لبنان هویت ملی به معنای متعارف وجود دارد؟ در لبنان جامعه مدنی در چه وضعیتی به سر می‌برد؟

** هویت ملی در لبنان با هویت‌های قومی و مذهبی و منطقه‌ای درهم می‌آمیزد و به دلیل نوع نظام سیاسی طائفه‌ای حاکم بر لبنان، در بسیاری از مواقع خصوصا به هنگام بروز بحران‌ها و جنگ‌های داخلی، هویت‌های فرعی فرقه‌ای و مذهبی بر هویت جامع ملی چیره می‌شود. از سوی دیگر، بازیگران خارجی با طرفداری از یک فرقه یا مذهب یا ترساندن این فرقه از فرقه دیگر می‌کوشند بر طبل اختلافات مذهبی و فرقه‌ای در لبنان بکوبند تا همگی احساس کنند نیاز به حمایت خارجی دارند و این به طور طبیعی باعث اختلافات بیشتر و بی‌ثباتی می‌شود.

نکته پایانی نیز اینکه، متاسفانه جامعه مدنی در لبنان نتوانسته نقش فعال و موثر داشته باشد شاید علت آن، وجود اختلافات قومی باشد که بر این جامعه تاثیرگذار است. یا اینکه جامعه مدنی اولویت‌های خود را به طور تمام و کامل مشخص نکرده تا بر اساس آن در هر مرحله‌ای عمل شود. مشکل سوم هم این است که برخی از سازمان‌ها و تشکیلات جامعه مدنی با پول‌های خارجی در ارتباط هستند و آنها هستند که اولویت‌ها و برنامه‌های این تشکل‌ها را تعیین می‌کنند.

http://kayhan.ir/fa/news/58000

ش.د9402950

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات