(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/08/20 ـ شماره 10453 ـ صفحه 10)
سیاست تنش زدا و تعاملی دولت یازدهم با جهان، تاریخ مصرف فرایند ایران هراسی را به سر آورده و فرصت نمایش سیمای واقعی و قدرتنمایی جمهوری اسلامی ایران را در نظام بین الملل مهیا ساخته است.
به گزارش ایرنابه سر رسیدن دوره ایران هراسی یکی از مهمترین و کلیدیترین محورهای سخنان «حسن روحانی» رئیس جمهوری در همایش سفیران و رئیسان دفترهای نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور بود؛ تحولی که به گفته روحانی حاصل تعامل سازنده دولت با جهان و حافظ اصول، هویت دینی و ملی و عزت جمهوری اسلامی است.
ایران هراسی که طی بیش از 30 سال گذشته منجر به از بین رفتن بسیاری از فرصتهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل شده است، طرحی است که کشورهای غربی و برخی دشمنان منطقهای از ماههای نخست پیروزی انقلاب اسلامی به منظور مقابله با ماهیت استکبارستیز و ضد استبدادی این انقلاب کلید زدند؛ روندی که با همیاری و نقش محوری رژیم صهیونیستی و عملکرد نادرست برخی مسوولان طی سالهای گذشته به سرعت رشد کرد اما اکنون با اتخاذ سیاستهای هوشمندانه مسوولان سیاست خارجی کشورمان بر مبنای الگویی چون تعامل سازنده با جهان به پایان راه خود نزدیک میشود.
این روزها نمود واقعی کمرنگ و کم اثر شدن طرح ایران هراسی را در افزایش سفر گردشگران خارجی به ایران، تمایل کشورهای اروپایی برای همکاری با کشورمان در عرصههای گوناگون به ویژه اقتصادی و دیپلماتیک، علاقه مندی چشمگیر سرمایه گذاران خارجی به حضور و سرمایهگذاری در ایران و... میتوان شاهد بود.
در خصوص نقشه راه ایران هراسی، کارکردهای آن، چرایی افول و پیامدهایش چند نکته لازم به یادآوری است:
1- فرایند ایران هراسی از ابتدا به منظور مهار و جلوگیری از عمق بخشی انقلاب اسلامی به پیرامون و ارایه چهرهای غیرواقعی و خشن از نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد. از این منظر، نظامی که بر مبنای استقلال و آزادی پایه ریزی شد به عنوان جریانی معرفی شد که هدفش ایجاد بیثباتی، ناامنی و تهدید صلح و امنیت بین الملل است.
سالها است صحنه گردانان صهیونیسم بینالملل در کشورهای غربی با استفاده از ابزارهای رسانهای و تبلیغاتی خود میکوشند افکار عمومی در جهان را در مسیر ایران هراسی مهندسی و زمینه عمومی برخورد با کشورمان را فراهم کنند. همزمان، غرب و حکومتهای استبدادی منطقه خاورمیانه سیاستهای خود را بر مبنای هماوردی با تهران تنظیم کردند. تحمیل جنگی 8 ساله بر کشورمان، حمایت از گروههای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران، تحریم و فشار اقتصادی، تهدید نظامی، تقابل هویتی و فرهنگی و... برآیندی از همین تقابل و البته ایران هراسی بود.
2- یکی از مهمترین کارویژههای ایران هراسی، کانون توجه قرار دادن ایران و منحرف ساختن افکار عمومی به ویژه در کشورهای اسلامی از مهمترین مساله جهان اسلام و خاورمیانه یعنی فلسطین و جایگزین کردن دوگانه ایران- اعراب به جای دوگانه جهان اسلام- رژیم صهیونیستی بود. به همین دلیل رژیم اشغالگر قدس یکی از سردمداران ترویج و تشدید ایران هراسی در جهان است که از همه ابزارهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای و... خود بهره برده و میبرد.
وادادگی بسیاری از کشورهای عربی و بیتفاوتی بیشتر دولتهای جهان اسلام در برابر سیاستهای تجاورکارانه رژیم صهیونیستی نشان از کامیابیهای ایران هراسی طی سالهای گذشته دارد.
3- غرب طی این سالها از ترویج چهرهای منفی از ایران بهرههای بسیاری برد و در برابر، کشورمان ضررها و آسیبهای زیادی را در این زمینه متحمل شد. طی دوره یادشده کسب منافع ملی و نیز دفاع از حقوق مشروع جمهوری اسلامی ایران همواره با چالشهای زیادی همراه بود؛ چالشی که در پرونده هستهای بیش از پیش بروز یافت. در این فضا تلاش ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای مهمترین تهدید خاورمیانه معرفی شد و در برابر، جنایتهای رژیم صهیونیستی و حتی سرکوب خیزشهای مردمی در خاورمیانه به همراه تهدیدهای واقعی و جدی همچون گسترش تروریسم و فعالیت گروههای افراطی زیر سایه تهدیدنمایی ایران پنهان شد.
طی این سالها، دولتمردان ایرانی نه تنها به صورت بهینه و کافی از ابزارهایی چون گونههای دیپلماسی برای پیرایش چهره جمهوری اسلامی در جهان بهره نگرفتند بلکه عملکرد برخی مسوولان به ویژه در دولتهای نهم و دهم به تخریب چهره ایران دامن زد. عملکرد غیرقابل دفاع برخی مسوولان در سیاست خارجی یک دهه اخیر به ویژه در مورد موضوع هستهای در تشدید ذهنیت منفی در مورد ایران تاثیر بسزایی داشت. بازی خارج از چارچوب و قاعده ستیز در روابط بین الملل، طرح مسایل غیر ضروری و حساسیت برانگیز و به کاربردن زبانی تند و ادبیاتی غیرقابل فهم برای دنیا پروژه ایران هراسی را با توجیههایی مناسب و مستدل تجهیز کرد.
4- دولت یازدهم اما با آگاهی از پیامدهای کنشهای تنشزا در سیاست خارجی، از ابتدای فعالیت خود تعامل و تنش زدایی را به عنوان دستورکار رویکرد خارجی خود برگزید؛ رویکردی که به حق در عمل تحقق پیدا کرد و موجب ترمیم چهره مخدوش و اعتبار آسیب دیده ایران در نظام بین الملل و کم اثر شدن پروژه ایران هراسی شد.
در این فضا، سکانداران سیاست خارجی کشورمان با هدایت رهبر انقلاب گفت وگو با کشورهای 1+5 و شفاف سازی در مورد برنامه هستهای کشورمان را وجه همت خود قرار دادند. نتیجه این تلاشها دستیابی به توافق هستهای با قدرتهای جهانی و فروریختن یکی از مهمترین بهانهها و ستونهای ایران هراسی بود.
جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاست اصولی در چارچوب نظام بین الملل توانست دروغین بودن توجیهها و بهانههای ایران هراسانه را اثبات و توجه جامعه جهانی را به مهمترین مساله بیثباتکننده منطقه بحران خیز خاورمیانه یعنی تهدید گروههای افراطی و تروریستی جلب کند. تصویب طرح رئیس جمهوری در سازمان ملل با عنوان «جهان عاری از خشونت و مبارزه با افراط گری» نمود بارز این کامیابی است.
موفقیت بزرگتر پیگیری حقوق و منافع ملی از جایگاه یک قدرت منطقهای و کشوری تاثیرگذار در عرصه بینالمللی است که گامی از اصول، آرمانها و ارزشهای جمهوری اسلامی ایران عقب نشینی نکرده است.
جمهوری اسلامی ایران تنها در صورت برخورداری از چنین قدرت و وجههای است که میتواند به صورت موثر و پویا اهداف اصیل انقلاب اسلامی چون استکبارستیزی و دستیابی به استقلال واقعی را محقق سازد و به عنوان بازیگری قدرتمند در عرصه جهانی ایفای نقش کند. در غیر اینصورت تاکید بر اصولی چون استکبارستیزی تنها جنبه شعاری خواهد یافت که به دلیل در اختیار نداشتن ابزارهای قدرت و سربرآوردن دوباره ایران هراسی کارکردهایی وارونه خواهد یافت.
http://jomhourieslami.net/paper/?newsid=69266
ش.د9404812