** اساسا میدانید در اوایل انقلاب در دانشگاهها، نیروهای چپ و غیراسلامی فعالیتهای زیادی داشتند، سخنرانیها و گردهماییهای متعددی هم برگزار میکردند، در همان زمان، گروههایی، گردهماییهای غیراسلامی مانند چریکهای فدایی خلق و یا جبهه ملی را به هم میزدند، بعد از انقلاب این روال ادامه پیدا کرد ولی دیگر هدف این افراد، "چپها" نبودند چون اساساً گروههای غیراسلامی فعالیتی نداشتند، بلکه سیبل این تندروها، گروههای منتقدی مثل نهضت آزادی، شدند و از آن پس این نشستها را با حمله هایشان، ناتمام میگذاشتند.
در دوران جنگ و چند سال بعد از آن حالت سکون و سکوت سیاسی حکمفرما بود و خبروجنجال سیاسی در دانشگاهها نمیشد. برای همین این افراد خیلی فعالیتی نداشتند. تا زمانی که به دوران اصلاحات رسیدیم و سر و کله گروههایی پیدا شد به نام «خودسر».
* که خود دولت وقت این عنوان را به برخی عناصر داد؟
** بله، دولت اصلاحات بعد از اینکه درباره قتلهای زنجیرهای موضعگیری کرد اصطلاح «خودسران» را به کار برد و این اصطلاح نیروهای «خودسر» از همان سالهای 76 به بعد مطرح شد.
* بنابراین قتلهای زنجیرهای سرآغاز واژه نیروهای خودسر بود؟
** بله و همزمان با واژه خودسر یک اصطلاح دیگری به نام لباس شخصی نیز مطرح شد و این گروه هم در زمان دولت اصلاحات فعالیت پررنگ داشتند.
* پس نیروهای اوایل انقلاب با نیروهای خودسر در زمان دوره اصلاحات متفاوت بودند؟
** در اوایل انقلاب حزب اللهیها بیشتر به خاطر جنبههای اعتقادیشان بود که وارد عمل میشدند. مثلا با مارکسیسمها مخالفت میکردند و میشود گفت چندان از جایی دستور نمیگرفتند و بیشتر حرکاتشان خودجوش بود، ولی نیروهای خودسر که در دوره اصلاحات شروع به تحرک کردند، حسی که در نیروهای حزب اللهی بود و گفته میشد روی تعصب دینی جلسهای را بر هم میزدند، را نداشتند. در جریان کوی دانشگاه عملا همین «خودسرها» بودند که به ضرب و شتم و یا حتی پرتاب دانشجویان اقدام کردند، البته برخی از این حملهکنندگان هم ممکن است حالا اشخاصی مطرح، باشند! در اواخر دهه 70، آنچه نیروهای خودسر انجام میدادند براساس تعصبات دینی نبود و گاهی با دهها دستگاه موتور به برخی اجتماعات و یا مکانی حمله میکردند.
با کارهای بیقانونی که انجام داده میشود، سکوت برخی جناحها و گروههای سیاسی میتواند خود یک حمایت باشد، متاسفانه بارها و بارها در برخی اماکن خاص شاهد بودیم عدهای حتی این افراد را تشویق هم میکردند مثلا میگفتند فلان افراد اجازه نخواهند داد فلان تفکری در کشور پا بگیرد! انگار که عملا به صورت غیرمستقیم میگفتند «خودسرها» میتوانند به دگراندیشان، روشنفکران، دانشگاهیان، ناراضیان و کلا کسانی که نظراتی متفاوت دارند حمله کنند.
* اتفاقی که برای خود شما در نمایشگاه اخیر افتاد چگونه بود؟
** از همان ابتدایی که نشست ما با دکتر وکیلی و خانم دکتر خرازی در نمایشگاه، آغاز شد مشخص بود که میخواهند این گفتگو را به هم بزنند، البته من به اینگونه برخوردها عادت دارم، ولی کسی مثل خانم دکتر خرازی، استاد دانشگاهی است که سالها در کانادا و فرانسه بوده و در برابر چنین اتفاقی جا خورده بود! بعد هم مسئولان نمایشگاه درحالی که خودسرها مرا محاصره کرده بودند خیلی سریع از آنجا خارجم کردند و در یک ماشینی که منتظر بود تا مرا فراری دهد! هدایت کردند، به من گفتند میخواهند به شما حمله کنند و ما دستور داریم سریعا شما را از نمایشگاه خارج کنیم، من هم مثل بچههای کوچک که چادر مادرشان را محکم میچسبند، با زور آنها را چسبیده بودم!
* حال از نگاه شما تفاوت نیروهای خودسر زمان دولت اصلاحات با امروز را در چه میبینید و به نظرتان نیروهای خودسر بیشتر در چه زمانهایی شیوع پیدا میکنند!؟
** این افراد نسبت به زمان دولت اصلاحات، تغییر زیادی نکردهاند اما باید گفت سازمان یافتهتر حرکت میکنند و برنامهریزی شدهترند. من در خیلی از دانشگاهها که برای مناظره یا سخنرانی میروم کاملا مشخص است که چهقدر روی اعمالشان هماهنگ اند، مثلا در یک آمفیتئاتر بزرگ این افراد به صورت گروههای 4،5 نفره در بین دانشجوها پخش میشوند و هر گروه از آنها یک شعار را آغاز میکنند، یا اینکه یک مرتبه پوسترهای مختلفی بیرون میآید که مثلا "مرگ بر زیباکلام!"
حتی در همین نمایشگاه مطبوعات بسیار جالب است کسی که اصرار داشت میکروفن را از من بگیرد و صحبت کند، از روی موبایل یک متنی را میخواند!
* آیا این نیروهای خودسر امروز، هنوز هم، همان خشونت دوران حادثه کوی دانشگاه را دارند؟
** از خشونت این افراد کاسته شده، اگر مواردی مثل حمله به آقای علی مطهری را فاکتور بگیریم و یا برخی صدماتی که به دفاتر و مراکز خاص وارد میکنند را هم نبینیم، این افراد حمله مستقیم به اشخاص را کمتر در دستور کار دارند و بیشتر هدفشان، برهم زدن یک گردهمایی یا برنامه است. بنابراین، به نسبت گذشته یعنی دوره اصلاحات، خشونت کمتری از خودسرها شاهد هستیم.
و هدف آنها این است که صحبتهای مخالف آنها شنیده نشود.
آنها هر کسی را که مخالف تشخیص بدهند- البته مخالفی که مخالفتش را ابراز میکند- به آن حمله ور میشوند.
* حادثهای که برای شما و یا آقای عراقچی در نمایشگاه مطبوعات افتاد درحالی بود که برخی از رسانههای اصولگرا در نمایشگاه امسال حضور نداشتند و توقع این بود که چنین اتفاقی نیفتد چرا چنین شد؟
** «آنها» خودشان را قانون و ملت میدانند و معتقدند حرفهای مخالف و مغایر آنها نباید زده شود. پس در هرجایی به موقعش حضور مییابند!
* از دیدگاه شما آینده گروههای خودسر چه خواهد بود؟ آیا 10 سال دیگر هم باید بگوییم که خودسرها به فلان جا حمله کردند؟
** ممکن است 10 سال دیگر هم گروههای خودسر باشند. ولی در ابتدای انقلاب نگاه جامعه به افرادی که تندروی میکردند نگاه آغشته به نفرت نبود،اما در حال حاضر نگاه جامعه به این افراد تغییر کرده است، از طرفی ماهیتشان هم متفاوت شده است و به خودسر معروف شدهاند و برای اینکه از این راه درآمدی نصیبشان شود و یا «رزومه» خاصی برای آینده شغلی یا موقعیتشان در پرونده خود ثبت کنند، دست به این اقدامات میزنند، بنابراین اعتبار اعمال "خودسرها" از نظر عقیدتی همواره کاهش مییابد و اقدامات آنها دیگر تبدیل به یک ماموریت شده و از حالت خودجوش بودن درآمده است.
* ولی دلیل اصلی حذف «خودسرها» در آینده را خود جامعه میبینید؟
** بله، چون جامعه این افراد را به عنوان افراد عقیدهدار نمیپذیرد. بنابراین فشار مردم در آینده در زمینه خودسرها به مجلس و رسانهها منتقل میشود.
* و اما نظرتان راجع به ادامه این روند چیست؟
** جدای از دولت نقش شبکههای اجتماعی را فراموش نکنیم، قدرت شبکههای اجتماعی از رادیو تلویزیون، خیلی بیشتر است در حالی که در سال 78، شبکه اجتماعی وجود نداشت، در حال حاضر شبکههای اجتماعی باعث شده تا جلو بسیاری از خودسریها گرفته شود. مثلا بعد از آشوب نمایشگاه امسال، من هنوز به خانه نرسیده بودم که خبر این حرکات، در رسانهها و شبکهها پخش شده بود. بنابراین چنین اتفاقات خشنی مثل سالهای 76 تا 80 رخ نمیدهد و اقدامات پیشگیرانه و برخورد قانونی با این حرکات هم بیشتر شده است.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=19038
ش.د9404322