(روزنامه جوان – 1394/08/23 – شماره 4676 – صفحه 2)
«تضمين» به جاي « اعتماد» در اجراي برجامتا قبل از 23 تيرماه چگونگي تنظيم، تقنين و نگارش متن توافقنامه هستهاي كشورمان با 1+5 حائز اهميت بود، بعد از تفاهم دو طرف مذاكره بر متن برجام ( در 23تير) تا زمان علني شدن نامه 9 مادهاي مقام معظم رهبري ( 29 مهر) چگونگي تصويب و بررسي متن در مراجع صلاحيتدار كشور مورد توجه بود و پس از نامه رهبر انقلاب به بعد بايد چگونگي «اجرا»ي برجام و ميزان پايبندي طرف غربي به تعهدات مندرج در متن مورد تمركز قرار بگيرد.
هيئت نظارت بر اجراي برجام هم دقيقاً با چنين هدفي تشكيل شده و نياز است كه اعضاي اين كميته تا اتمام اجراي برجام وجوب اين مسئله را حس و حفظ نمايند. اساساً تنظيم و تدوين متن يك سند حقوقي اگرچه به حساسيت و دقتي غيرقابل انكار نياز دارد اما «اجراي تعهدات » و ميزان پايبندي طرفين به متن اهميت و اعتباري به مراتب بيشتر و فراختر از حالت نخست را داراست.
ميزان اهميت «اجرا»ي برجام براي طرف ايران بايد بيش از سطحي باشد كه در مورد ديگر اسناد حقوقي و موافقتنامههاي بينالمللي بين كشورها بهكار گرفته ميشود، چراكه طرف مقابل بارها تعهدات خود در ژنو 3 – آذر92- را با اقداماتي نظير « افزايش چندباره تحريمها در حوزههاي مختلف اقتصادي و سياسي » نقض كرده و پس از برجام هم دامنه تهديدات نظامي خود عليه كشورمان را به شكل فزايندهاي افزايش داده و مقامات بلندپايه اين كشور بارها از لزوم افزايش تحريمها سخن به ميان آورده و تلاش كردهاند با سندسازي در حوزه حقوق بشر و تروريسم، مقدمات تحريمهاي ديگر را در سازمانهاي بينالمللي ايجاد نمايند.
مقامات عالي امريكا همچنين طي 100روز اخير بارها تعليق يا لغو تحريمهاي مندرج در متن برجام را مشروط به واژگاني مبهم نظير « راستيآزمايي» كرده و از لزوم اعتمادسازي توسط ايران در فرآيند اجراي برجام سخن به ميان آوردهاند؛ شرطي كه مرجع تأييدكننده آن نهادهايي نظير «آژانس بينالمللي انرژي اتمي » و «شوراي امنيت سازمان ملل» بوده كه صدور آرا و احكام آنها همسو و هماهنگ با اهداف ايالات متحده امريكا بوده است.
اوباما بارها و از جمله در نامه خطاب به سناتور ران وايدن با تكيه بر ادعاهاي خود مبني بر اينكه ايران به دنبال دستيابي به ظرفيت توليد سلاح هستهاي بوده بيان ميكند: « اين توافق بر پايه اعتماد نبوده و بر پايه راستي آزمايي است. » جانكري، وزير خارجه امريكا در گفتوگو با شبكه خبري سيانان تأكيد ميكند: «توافق بر راستي آزمايي مبتني خواهد بود و نه اعتماد.» جان كربي هم بارها در نشست خبري خود عين همين گزاره را تكرار ميكند و هفته اخير «بيل برنز» قائم مقام سابق وزارت خارجه امريكا در گفتوگو با نشريه فايننشالتايمز اظهار ميكند: « ملاك برجام راستيآزمايي است، نه اعتماد.»
حال سؤال اساسي اين است كه در شرايط حساس آغاز اجراي برجام طرف ايراني بدون توجه به اظهارات و رويكرد طرف غربي نميتواند رو به سوي انجام تعهدات زودهنگام بياورد، آنهم در شرايطي كه «تضمين عيني، قوي و كافي» به عنوان يكي از شروط نهگانه نامه رهبري هنوز تحقق نيافته و بيانيه اخير اوباما را هم نميتوان تضمين كتبي متقن و محكمي دانست چراكه نامه وي بيانيه بوده و بيانيه فاقد قابليت حقوقي نظيرلازم الاجرايي بودن است و نقض آن نميتواند عدول از برجام تلقي شود. «اصل متناظر بودن اقدامات دو طرف مذاكره» هم اين ضرورت را مطرح مينمايد كه طرف ايراني از تعجيل در انجام تعهدات پرهيز كرده تا در همين آغاز كار« اجرا» براي طرف غربي«توقعات خارج از توافق» نتراشيم و بن بست به برجام تحميل نشود.
به بيان روشنتر، همانطور كه مقامات امريكايي اصل «اجرا»ي برجام را بر « راستي آزمايي » و نه « اعتماد » دانستهاند بهتر است طرف ايراني هم چنين قاعدهاي را محور اقدامات آتي خود قرار دهد كه انجام تعهدات زودهنگام به صرف «اعتماد» و نه مبتني بر « تناظر» و « راستي آزمايي» آنهم در شرايطي كه «ضمانت اجرا»ي طرف غربي يكي از چالشهاي اجرا است، به بازگرداندن تحريمها گذشته، وضع تحريمهاي جديد و ابتر ماندن «اجرا»ي برجام منتهي خواهد شد.
در چنين شرايطي برخي از شخصيتها و جريانات سياسي تلاش دارند دولت را به سوي انجام تعهدات زودهنگام و يك طرفه در فرايند اجراي برجام بكشانند و اصلي تصنعي به نام «اعتماد مطلق » به غرب را به دولت ديكته كنند، اعتمادي كه مصداق صديق آن در تاريخ معاصر «مصدق» ميباشد كه رهبر معظم انقلاب هم درباره تكيه و اعتماد وي به امريكاييها بيان ميكنند: « مصدق براي مقابله با انگليس به امريكا تكيه كرد و همين خوش بيني و ساده انديشي و غفلت، زمينهساز موفقيت كودتايي امريكايي شد، كودتايي كه همه زحمات ملت را در ملي كردن نفت به هدر داد.»
توقع اين است كه دولت بدون تاثير پذيري از القائات برخي از جريانات سياسي، در اجراي تعهدات خود بهدور از «شتاب زدگي» اصل « تناظر» را رعايت كند و پس از صورت پذيري تعهدات غرب - در عمل و نه در روي كاغذ –در مواردي نظير « نوسازي كارخانه اراك با حفظ هويت سنگين آن» و « معامله اورانيوم غنيشده موجود در برابر كيك زرد با دولت خارجي»، اقدامات لازم را صورت دهد؛ آنهم در شرايطي كه در علم حقوق چه در حوزه بينالملل و حتي حقوق داخلي، كشورها انجام تعهدات طبق يك سند حقوقي را بر مفاهيمي مانند «اعتماد» استوار نكرده و به جاي آن اصولي تاثيرگذار نظير «تضمين» و حتي «سوءظن» را مورد توجه قرار ميدهند.
http://javanonline.ir/fa/news/753296
ش.د9404199