(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/09/18 ـ شماره 10475 ـ صفحه 6)
تجاوز نظامی ارتش ترکیه به خاک عراق و پیشروی تا عمق 120 کیلومتری تا پشت دروازههای«موصل» خشم مردم و دولتمردان عراقی را برانگیخته است. دولت، مجلس و رئیسجمهور این کشور در یک موضع یکپارچه خواستار خروج فوری اشغالگران و پایان دادن به اشغال خاک این کشور شدهاند. دولت حیدرالعبادی با یک ضربالاجل 48ساعته خواستار عقب نشینی اشغالگران از عراق شده است. ترکیه مدعی است که مجوزهای لازم برای این لشکرکشی را در اختیار دارد ولی مقامات رسمی عراق میگویند هیچگونه موافقتی از سوی دولت بغداد صادر نشده است.
گفته میشود ترکیه ضمن هماهنگی با سران «اقلیم کردستان عراق» و با موافقت و هماهنگی آنها 25 دستگاه تانک و زرهپوش و مین روب را بهمراه 150 تن از نظامیان و مستشاران ترکیه را به استان نینوا فرستاده است.
از یکطرف ترکیه از دیرباز چشم طمع به نفت عراق بویژه موصل و کرکوک داشته و از طرف دیگر مقامات آنکارا مایلند با مانور سیاسی – نظامی – تبلیغاتی از شدت و دامنه فشارهای همه جانبه علیه ترکیه بخاطر رسوائی قاچاق نفت عراق و سوریه توسط داعش بکاهند و بر نقش خود در غارت نفت سوریه و عراق سرپوش بگذارند. بعلاوه ترکیه بعنوان عضوی از «ناتو» که با عراق و سوریه مرزهای مشترک دارد، مجری طرحهای شیطنتآمیز غرب در این دو کشور حساس منطقه است. در این مقوله اقلیم کردستان عراق با تمامی طرحهای غرب در شمال عراق هماهنگی و همراهی میکند و در عین حال از کمکهای مستقیم و غیرمستقیم آنها بهرهمند است. طی هفتههای گذشته نیز دو فروند هواپیمای باری آلمانی که حامل انواع سلاحهای پیشرفته، مهمات و جنگ افزارهای سبک و نیمه سنگین بوده، توقیف و در فرودگاه بغداد، وادار به فرود شدند. این دو هواپیما به مقصد کردستان عراق بارگیری و هدایت میشده که توسط دولت مرکزی عراق توقیف گردیدند.
دولت عراق میگوید کردستان عراق جزو سرزمین عراق است و اقلیم کردستان مجاز به تفاهم با بیگانگان، بدون هماهنگی با دولت مرکزی عراق نیست و در نتیجه هرگونه ورود نیروهای نظامی و انتقال سلاح به داخل عراق مستلزم دریافت مجوز از دولت مرکزی است. مقامات اقلیم کردستان عراق میگویند برای مقابله با داعش نیازمند سلاح و مهمات هستند و در عین حال مدعی هستند که دولت بغداد، سلاحهائی را که برای کردستان عراق فرستاده میشود، به آنها تحویل نمیدهد و سلاحها را برای مصارف خود بر میدارد.
همین ادعا اگر درست باشد، به تنهائی نشانگر وجود ارتباطات گسترده اقلیم کردستان با طرفهای خارجی و دریافت جنگ افزارهائی است که عموماًَ در اختیار دولت مرکزی بغداد هم نیست.
مسئله اینست که طرفهای خارجی، ارتباطات ویژهای را با اقلیم کردستان برقرار کردهاند و بدون عبور از مسیر اطلاعرسانی به دولت مرکزی و کسب مجوزهای رسمی از بغداد، مناسبات ویژه و مستقلی را پایهریزی نمودهاند که تدریجاً نقش و جایگاه حکومت مرکزی در ارتباطات خارجی اقلیم کردستان را کمرنگ نموده و بلکه به حاشیه رانده است.
امروزه ورود و خروج اتباع بیگانه به کردستان عراق عملاً از کنترل دولت مرکزی عراق خارج است و این پدیده مغایر حاکمیت بغداد محسوب میشود.
موضوع مهمتر در این میان، ارتباطات مرزی اقلیم کردستان از طریق مرزهای ترکیه است که برای سالها بدون حضور، موافقت و اطلاع دولت بغداد، به صورتی مستقل ادامه دارد و در مسیری قرار گرفته که گوئی روال طبیعی و قانونی قضیه همین است که اجرا میشود.
سابقه روابط خاص ترکیه با اقلیم کردستان به دهههای قبل باز میگردد که طی آن ترکیه با تمرکز عملیات ویژه برای تشکیل اقلیم کردستان، پایگاه نظامی «اینجرلیک» را به این امر اختصاص داد و روزانه پروازهای مستقیمی از این پایگاه به درون خاک عراق در منطقه کردستان صورت میگیرد که طی آن، بدون اطلاع و هماهنگی بغداد، ترکیه به نمایندگی از غرب و ناتو، به نقش آفرینی در کردستان عراق میپردازد.
شدت و دامنه فعالیتهای غرب و بویژه اعضای ناتو در کردستان عراق در طول سالیان گذشته نوساناتی داشته و به تناسب نیازهای مقطعی ناتو، دچار شدت و ضعف شده ولی هرگز قطع نشده و عموماً در مسیر معینی مطابق برنامه به پیش رفته است.
فصل مشترک تمامی این فعالیتها، به حاشیه راندن نقش و جایگاه دولت مرکزی عراق و ایجاد زمینهها برای ارتباط مستقیم اقلیم کردستان با خارج، بدون احتیاج به دولت بغداد بوده است.
ترکیه برای شروع و تقویت چنین مناسباتی، بیشترین سهم و نقش را برعهده گرفته و در مقطعی از این فرایند، «حکمت چتین» وزیر خارجه وقت ترکیه، «جلال طالبانی» و «نیچروان بارزانی» رهبران کردستان عراق عراق را با گذرنامه دیپلماتیک ترکیه برای سفر به آمریکا و دیدار با مقامات آمریکائی همراهی کرد.
این قبیل دخالتهای سیاسی و مداخلات نظامی ترکیه در کردستان عراق برای دولت آنکارا پیامدهای ناگواری را نیز به همراه داشته و باعث افزایش سطح توقعات کردهای ترکیه شده که امیدوار بوده و هستند که شرایطی مشابه کردهای عراق را در صفحات کردستان ترکیه نیز شاهد باشند. دورههای مختلف ناآرامیها، ناامنیها و شورشهای پرمخاطرهای که طی دهههای گذشته تا امروز در مناطق کردنشین ترکیه رخ داده، عمدتاً از همین توقعات و انتظارات قومی سرچشمه گرفته و عموماً چشم اندازی را در پیش روی استانهای کردنشین ترکیه ترسیم کرده است که در بهترین حالت، آرزوی دستیابی به شرایطی مشابه اقلیم کردستان عراق را در ذهن آنها تداعی میکند. اگرچه ترکیه با دست و دلبازی درخصوص اقلیم کردستان عراق عمل کرده ولی بطور همزمان با توسل به بازوی نظامی و رفتارهای خشن و امنیتی، در مناطق کردنشین خود، به سرکوب کردها و جلوگیری از فعالیتهای سازمان یافته آنها پرداخته و هنوز هم در هر فرصتی به همین سیاستها ادامه میدهد و حتی آنرا دامن میزند. پرونده سازی و توسل به داغ و درفش و زندان، سیاستی بوده که آنکارا در قبال رهبران کرد ترکیه در پیش گرفته که جدیترین مورد آن، زندان مادام العمر «عبدالله اوجالان» رهبر کردهای ترکیه است.
آنچه در این میان اهمیت دارد، پدیدهای است که بر اثر حوادث تروریستی سوریه و بویژه پس از فجایع «کوبانی» بوجود آمد ارتباطات میان کردهای سوریه، ترکیه و عراق را بگونهای تسهیل و توجیه کرد که امروزه در پوشش دفاع از کردها در برابر تروریستهای داعش، فرصتی برای رفت و آمد نسبتاً آزادانه کردهای هر 3 کشور با یکدیگر و جابجائی اسلحه و مهمات در زیر همین پوشش را میسر و ممکن ساخته است.
«سیال شدن ارتباطات بین کردها» و کمرنگ شدن مرزها در این میان، فضای جدیدی را به وجود آورده که درک ابعاد و پیامدهای آن، نیازمند یک بررسی جدی و مبتنی بر تحقیقات میدانی است.
اشتباهات استراتژیک ترکیه در نحوه تعامل با کردها اعم از کردهای ترکیه، عراق و سوریه، برشدت و دامنه مسائل در این مقوله افزوده و بعضاً به آن دامن زده که پیامدهای آن، گریبانگیر حاکمیت در ترکیه نیز شده است. کردهای ترکیه برای نخستین بار در تاریخ این کشور توانستند در واکنش به سیاستهای سرکوبگرانه آنکارا 80 نماینده به مجلس بفرستند. با وجود اقدامات انفعالی اردوغان و حزبش و برگزاری انتخابات زودهنگام، بازهم کردهای ترکیه توانسنتد 11 درصد کرسیهای مجلس ترکیه را به خود اختصاص دهند.
درچنین شرایطی خودسریهای اقلیم کردستان به ویژه در قلمرو جمع آوری اسلحه و مهمات و انباشت قدرت نظامی و برقراری ارتباطات مستقیم با بیگانگان، معنی و مفهوم خاصی پیدا میکند و حتی ابعاد مخاطره آمیزی به خود میگیرد که موجبات نگرانی بغداد را فراهم میسازد. با وجود آنکه اقلیم کردستان سعی دارد اقدامات خود را در چارچوب مقابله با تروریستهای داعش توجیه کند ولی حتی درهمین زمینه هم، تکرویهای اقلیم با نگرانیهایی همراه است. از جمله پیشمرگهای کرد عراقی در یک اقدام مشترک با نیروهای ویژه آمریکائی، بدون اطلاع و موافقت دولت مرکزی عراق، برای جابجائی 70 تن از سران و فرماندهان گروه تروریستی داعش از محاصره ارتش و نیروهای مردمی عراق وارد عمل شدند ولی به دروغ ادعا کردند گویا 70 تن از اسیران داعش را از مرگ حتمی نجات داده اند! همین تکرویها و همدستی با اشغالگران آمریکائی فضای مسمومی را علیه اقلیم کردستان نزد افکار عمومی و دولتمردان عراقی ایجاد کرده که نسبت به اهداف، برنامهها و عملکرد اقلیم دچار تردید و نگرانی شوند و اقدامات و ارتباطات آنها را برنتابند.
آنچه به این پدیده و شخصاً به نگرانیها دامن میزند، انعکاس بیرونی و تبلیغات رسانهای از یکطرفه و جانبدارانه حوادثی است که در عراق رخ میدهد ولی در خارج انعکاس دیگری دارد. امروزه رسانههای استکباری در قلمرو مبارزات ضدتروریستی در عراق و سوریه ادعا میکنند گویا نیروی اصلی و جدی علیه داعش، عمدتاً کردهای عراق و سوریه هستند که یک تنه و به تنهایی علیه داعش میجنگند و آنها را به عقب میرانند! این تبلیغات بویژه در آزادسازی «سنجار» در کردستان عراق، بیشتر مطرح شد و نقش ارتش و نیروهای مردمی عراق در این عملیات نفس گیر، تعمداً به فراموشی سپرده شد. همین بزرگنمایی و تبلیغات یکطرفه، با اهداف خاصی مطرح میشود که مشخصاً با واقعیتهای میدانی مغایرت جدی دارد و عملاً ارتش و نیروهای مردمی عراق معترضند که کردها کمتر در عملیات درگیر میشوند.
ولی در بُعد تبلیغات سیاسی – رسانه ای، چنین وانمود میکنند که گویا حرف اول و آخر را در جبههها میزنند و نقش اصلی را در سرکوب تروریستها ایفا کردهاند در حالی که سابقه سوء همکاری با آمریکا در نجات سران داعش را درکارنامه خود دارند.
این نقش دوگانه اقلیم کردستان عراق در صحنه مبارزات ضد تروریستی علیه داعش عملاً به نگرانیهایی در بغداد دامن میزند که مشخصاً از بیاعتمادی به اشغالگران آمریکایی و سایرمتحدین آنها سرچشمه گرفته و نیازمند آنست که سران اقلیم کردستان در این زمینه طوری عمل کنند که نگرانیها برطرف شود و در صحنه مبارزات ضدتروریستی، اعتماد متقابل میان آنها و سایر نیروهای فعال در این صحنه به ویژه نزد دولت بغداد برقرار شود. چرا که در غیر اینصورت بیگانگان همواره فرصت خواهند یافت که میان آنها و دولت مرکزی، فضاسازی کنند و به نگرانیها دامن بزنند. جدیترین نمونه از این دست، حضور تجاوزکارانه ارتش ترکیه در عمق 120 کیلومتری خاک عراق است که در پوشش سرکوب داعش و آموزش نیروهای ضدداعش در اقلیم کردستان عراق صورت گرفته است.
http://jomhourieslami.net/paper/?newsid=72627
ش.د9404866