تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۷  ، 
کد خبر : ۲۹۰۵۵۰

دلایل کاهش رشد علمی کشور و توجه به دغدغه‌های مقام معظم رهبری (بخش سوم)

(روزنامه كيهان ـ 1394/09/16 ـ شماره 21225 ـ صفحه 5)

‌دین‌زدایی و ‌علم‌زدایی؛ هدف نفوذ دشمن

با توجه به كاهش سرعت رشد توليد علم در كشور طي مدت كوتاه اخير دغدغه‌های مختلفي ايجاد شده است. در راس همه آنها ابراز نگراني مقام معظم رهبري و بيانات ايشان در خصوص ابعاد مختلف چگونگي كند شدن رشد شتابان علمي كشور بیانگر این واقعیت انکارناپذیر است که باید مسئولان مربوطه و اعضاء هیئت علمی دانشگاه‌‌ها تدابیر لازم را برای این موضوع بیندیشند.

با توجه به ديدگاه‌‌ها و تاكيد رهبری بر متوقف كردن اين روال كاهش سرعت، اين موضوع را از ديدگاه دانشجويان و فعالان دانشجويي و كارشناسان مختلفي بررسي كرديم.به طور كلي به نظر می‌رسد عوامل مختلفي می‌تواند در اين مسئله تاثير گذار باشد.عواملي مثل حاشيه سازي‌های سياسي، عدم دسترسي كافي به بودجه و امكانات، عدم نياز سنجي و آسيب‌شناسي صحيح براي پيوند دانشگاه‌‌ها با صنعت و كاربردي كردن و توليد ثروت از دانشگاه‌‌ها و .....

در ادامه ابعاد ديگر نظر كارشناسان در خصوص ساير عوامل موثر در اين زمينه منعكس می‌شود .

مراقب دشمن باشیم

رهبر معظم انقلاب در زمینه چگونگی کندشدن رشد شتابان علمی کشور تاکید می‌کند:«دشمن علی‌القاعده دو تا کار را برای دانشگاه ما برنامه‌ریزی می‌کند: یکی علم‌زدایی، یکی دین‌زدایی؛ از دانشگاه علم‌زدایی بشود، از دانشگاه دین‌زدایی بشود. علم‌زدایی از دانشگاه چگونه است؟ یکی از کارهای کوچکش همین ترور دانشمندان است؛ که آخری‌اش همین دو سه تا دانشمند عزیز هسته‌ای ما بودند که در این‌یک سال اخیر از دست ما گرفته شدند. برنامه، وسیع‌تر از این‌هاست؛ این‌یکی از آسان‌ترین‌هایش است. پیچیده‌تر از این، این است که دانشگاه ما را، استاد ما را و دانشجوی ما را به کار غیرعلمی سرگرم کنند؛ نگذارند این شکوفایی علمی که آرزوی ماست، تحقق پیدا کند.»

اما یکی از مهم‌ترین و خطرناک‌ترین راهبرد‌ها در این چهارچوب از بین بردن انگیزه کار علمی در دانشگاه‌هاست. به‌عنوان مثال بی‌انگیزه کردن دانشجویان نخبه برای کار علمی و ترغیب آنها برای مهاجرت به خارج از کشور یکی از این راهبردهاست. رهبر معظم انقلاب به این موضوع به‌عنوان یکی از آسیب‌های فضای علمی کشور در دیدار اخیر خود با دانشجویان اشاره کردند و افزودند: «خب، نکته‌ای که بر این اساس بنده اصرار دارم در ذهن آقایان و خانم‌‌ها و اساتید محترم مطرح باشد، این است که «گفتمان علم و پیشرفت علمی» و «گفتمان پیشرفت عمومی کشور» - یعنی انگیزه برای سهیم شدن دانشگاه در پیشرفت کشور - در دانشگاه باید حفظ شود؛ که البته امروز وجود دارد، اما باید حفظ و تقویت شود. هیچ‌چیزی نباید با این گفتمان در دانشگاه مزاحمت ایجاد کند.»

«باید اصرار بر نوآوری علمی در دانشگاه وجود داشته باشد؛ اصرار بر قرار گرفتن پیشرفت‌های علمی در خدمت نیازهای کشور، که یکی از جهت‌گیری‌‌ها و معیارهای اساسی این است. بالاخره ظرفیت‌‌ها محدود است - هم‌ظرفیت‌های انسانی، هم‌ظرفیت‌های مالی و مادی - حتماً باید توجه شود که کار علمی ما در جهت نیاز کشور باشد. ما نیازهای گوناگونی داریم که دانشگاه می‌تواند به این نیاز‌ها پاسخ دهد، این خلأ‌ها را پر کند. این هم یک تجربه‌ ما است.»

آفت‌های محيط علمي

يكي از موضوعات مشتركي كه هم دانشجويان و هم كارشناسان مختلف به آن اذعان دارند، موضوع بی‌انگيزگي دانشجويان خصوصا در مقاطع تحصيلات عاليه است. دانشجوياني كه با وجود زحمات زيادي كه براي رسيدن به كرسي‌های دانشگاهي انجام می‌دهند اما در نهايت مدت كوتاهي بعد از ورود به دانشگاه با نوعي بي‌انگيزگي مفرط مواجه می‌شوند كه توان كافي براي ادامه كار و فعاليت‌های علمي را از آنها سلب می‌كند.

کارشناسان معتقدند آفت‌های مختلفي در فضاي علمي كشور ريشه دوانده است.آفت هايي كه فرصت تكاپو و نشاط علمي را از دانشجو می‌گيرد و در عوض آنها را به برخي شركت و موسسات عوام‌فريب وابسته می‌كند.

دکتر زهرا عباسی، مدرس دانشگاه درباره برخي از اين آفت‌های پيش روي دانشجويان كه مانع در ارتقاي جايگاه توليد علم كشور است، به گزارشگر كيهان می‌گويد: «در بعد دانشجویی هم مشکلات زیادی وجود دارد. مثلا همین میدان انقلاب که هر وقت می‌رویم تا چشم کار می‌کند تبلیغ نوشتن پایان‌نامه و مقاله و تحقیق است.پایان‌نامه‌های مقطع لیسانس و فوق لیسانس و احتمالا دکتری که دانشجویان پول می‌دهند و در قبال پول برخی شرکت‌‌ها و موسسات در قالب مشاوره تمام پایان نامه را برای دانشجو می‌نویسند. واقعا این کار‌ها آفت محیط علمی است.می بینیم که چه بی‌انگیزگی در محیط‌های علمی ما ایجاد شده و چندان هم دور از ذهن نیست وقتی دانشجویان برای انجام کار علمی خودشان زحمت نمی‌کشند. متاسفانه در این خصوص هیچ ابایی هم وجود دارد و الآن بسیاری از این تقلب‌های علمی به صورت علنی و فاحش مقابل چشمان خیلی از مسئولان اتفاق می‌افتد.»

او همچنين با اشاره به سياست‌زدگي محيط دانشگاه در سالهاي اخير می‌گويد : «در سال‌های اخیر سیاست زدگی حواشی زیادی را در دانشگاه‌‌ها ایجاد کرده است.حواشی که بر فعالیت اصلی دانشگاه تاثیرات منفی زیادی به‌جا گذاشته است.استاد و دانشجو که وظیفه اصلی هر دوی آنها شتاب در رشد علمی کشور است با درگیر شدن در این حواشی، از مسئله اصلی باز مانده‌اند.به نظر من این معضلی است که مسئولان باید به آن به دید یک بسته کامل و مجموعه‌ای از عوامل نگاه کنند و برای تمام آنها چاره اندیشی کنند.»

خانم دکتر عباسی تصریح می‌کند: «همان طور که مقام معظم رهبری بار‌ها به این موضوع اشاره کرده‌اند، دشمن تمام تلاشش را خواهد کرد تا از قدرت‌یابی ایران در عرصه‌های مختلف جلوگیری کند. یکی از این عرصه‌‌ها پیشرفت علمی است. کاروان علم نباید تحت هیچ شرایطی و با هیچ بهانه‌ای شتاب خود را از دست دهد. ما اگر در علم شتاب نداشته باشیم در هیچ جای دیگر شتاب نخواهیم داشت. همین طور باید مطالبه‌گری کنیم این مطالبه گری را باید بیش از هر جای دیگر در قشر اساتید ایجاد کنیم. چرا الان در میان دانشجویان دکتری دانشگاه‌های مطرح کشور همچون امیرکبیر و صنعتی شریف و تهران و .... این موج سرخوردگی وجود داشته باشد؟ ما تمام تلاشمان را کردیم دانشجویان نخبه تربیت کنیم و بعد آن‌قدر در این فضای علمی آنها را مورد اذیت قرار بدهیم؟ بنا نیست ما دانشجو را به بهانه‌های مختلف آن‌قدر اذیت کنیم تا کلا از دانشگاه و فضای علمی زده شود.واقعا برخی از اساتید در فضای علمی و خصوصا در حوزه دکتری و آزمون جامع عقده گشایی می‌کنند.ما باید از این گنجینه دانشجویان نهایت استفاده را کنیم نه اینکه آنها را کلا از فضای علمی برنجانیم.واقعا چرا با وجود رفع ابهامات از جریان دانشجویان بورسیه همچنان این موضوع مسکوت مانده است؟»

مقالات غير كاربردي

بديهي است زماني كه برخي از اين مقدمات را كنار هم بگذاريم، می‌بينيم كه بسياري از اين آفت‌‌ها و يا دلزدگي كه در ميان دانشجويان ايجاد شده ناخودآگاه به پايين آمدن كيفيت مقالات و علوم توليد شده هم سرايت كرده است. مقالات و پژوهش‌هايي كه حالا حتي اگر توليد هم شوند، نه تنها كاربردي نيستند بلكه از كيفيت بالايي نيز به لحاظ علمي برخوردار نيستند.

زهرا نبيرني، دبير علمي صنفي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه الزهرا ،كثرت مقالات غير كاربردي را يكي از دلايل عدم شتاب كافي علم عنوان می‌كند و به گزارشگر كيهان می‌گويد : «به اعتقاد من يكي از دلايل اصلي كاهش شتاب رشد علمي كشور خصوصا در حوزه رشته‌های علوم پايه كثرت مقالاتي است كه نه تنها هيچ بازتاب خاصي ندارند بلكه به هيچ عنوان علمي نمی‌شوند و در زندگي روزانه هم هيچ كاربردي ندارند. در حالي كه ما سال به سال شاهد افزايش تعداد مقالات در پايگاه‌های معتبري همچون آي‌اس‌آي و ... هستيم اما به جرات می‌توان گفت اكثر اين مقالات هيچ كاربردي ندارند و چون اصولا غير كاربردي هستند در نتيجه منتج به رشد علمي نمی‌شوند. سيستم‌های آموزشي و دانشگاه‌های ما متاسفانه هنوز براساس نمره است يعني تا زماني كه انگيزه دانشجويان و حتي فعالان حوزه‌های علمي و پژوهشي فقط و فقط كسب نمره بالا باشد نمی‌توان چندان به رشد توليدات علمي كشور اميدوار بود.حتي فراتر از آن هنوز هم آنچنان كه بايد به كتب و منابع درسي هم توجه نمی‌شود.هنوز خيلي از اساتيد با همان جزوات قديمي كار می‌كنند و بيشتر منابع هم ترجمه هستند كه در نتيجه كمك زيادي به توليد علم جديد و پويا‌تر شدن فضاي دانشگاه‌‌ها نمی‌كند.»

چرا دانشگاه و صنعت به هم نمی‌رسند؟

يكي ديگر از معضلات اصلي حوزه‌های توليد علم در كشور ما عدم پيوند صحيح ميان نهادهاي متولي و محيط‌های علمي است.به گونه‌اي كه برخي از اساتيد و كارشناسان معتقدند، علم ما حتي اگر به‌طور تخصصي آموزش هم داده شود و دانشجويان نخبه هم تربيت شوند تا زماني كه به كمك سازمان‌های متولي به مرحله اجرا نرسد، نمی‌تواند در عرصه‌های بین‌المللی مطرح شود.

دکتر علی انتظاری مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی است. او درباره اين شكاف ايجاد شده به گزارشگر كيهان می‌گويد: «به طور كلي دانشگاه‌‌ها خيلي به موضوع كارآمدي رشته و حتي پژوهش‌‌ها توجهي ندارند.چرا كه بايد در تاسيس رشته‌های دانشگاهي بيش از هر چيز ديگري به نياز جامعه توجه كنيم و دقيقا مشخص شود كه مثلا اين رشته هايي كه قصد داريم تاسيس كنيم دركجا كاربردي هستند و مورد استفاده قرار خواهند گرفت. حتي مورد بهره برداري و استفاده‌های آنها هم روشن شود.نه اينكه همين طوري بدون هيچ برنامه ريزي بلند مدتي، يك سري رشته تعريف كرده ايم و به دنبال آن دانشجو هم جذب كرديم بدون آنكه كارآمدي آن برايمان مهم باشد. متاسفانه مشكل اصلي اينجاست كه برخلاف خيلي از كشورهاي پيشرفته، برخی رشته‌های دانشگاهي كشور ما همسو و مرتبط با دستگاه‌های اجرايي و صنعتي و اقتصادي نيست.»

اين جامعه شناس در ادامه می‌افزايد : «درحالي كه فعاليت دانشگاه بايد همسو با اين نهاد‌‌ها باشد تا در عمل ما شاهد دستاورد آن و يا هر چيزي كه كمك به صنعت و تكنولوژي ما كند، باشيم. اساسا در خيلي از كشورهاي جهان رشته‌های دانشگاهي براساس نياز اقتصادي و صنعتي آن كشور تعريف می‌شود اما ما فقط به كپي‌برداري‌های صرف بسنده كرده‌ايم و اصلا هيچ نيازسنجي صورت نگرفته است. نه دانشگاه‌های ما به سراغ اين نهاد‌‌ها رفتند و نه آنها به سراغ دانشگاه آمدند.مثلا در حوزه علوم پزشكي اين مشكل را نداريم و كاملا مرتبط با هم عمل می‌كنند اما در حوزه صنعتي به‌طور ناقص است و در علوم انساني هم كه اصلا فاجعه است و فاصله خيلي شديدي بين دانشگاه‌‌ها و موارد استفاده در جامعه وجود دارد.»

چند سوال اساسی

دکتر انتظاری در ادامه تصریح می‌کند: «اصلا يكي از سوال‌های اساسي من اين است كه آيا به جاي اين همه وقت و انرژي كه صرف برداشتن تحريم‌‌ها كرديم، واقعا نمی‌شد به تربيت نيروي متخصص می‌پرداختيم؟ نمی‌شد اين وقت و انرژي را صرف نخبگان خودمان می‌كرديم؟ مساله اينجاست كه چرا ما بايد آن‌قدر چشم اميدمان به خارج از كشور باشد؟ اگر ما تمام توانمان را براي تربيت نخبگان داخلي بگذاريم، می‌توانيم به مبناي فرمايشات مقام معظم رهبري در خصوص اقتصاد مقاومتي دست پيدا كنيم. چرا در وزارت نفت هر ساله بايد اين تعداد دستگاه سفارش بدهد تا از خارج از كشور وارد شود؟ چرا با يكي از دانشگاه‌های صنعتي خودمان يك قرارداد نمی‌بندند و از آنها نمی‌خواهند مشابه آن دستگاه و حتي بهتر از آن را دانشجوهاي خودمان بسازند؟ يا مثلا يك شركت داروسازي بسته می‌شود فقط به اين دليل كه با تحريم‌ها، مواد اوليه اين شركت وارد نمی‌شود. خب پس اين تعداد دانشجوي رشته پزشكي و داروسازي چه كار می‌كنند كه ما هميشه كمبود مواد اوليه داريم؟ چرا خودمان به اين درجه از توليد علم نمی‌رسيم؟ من فكر می‌كنم ما در اين سال‌‌ها آن طور كه بايد از دانشگاه مطالبه گري نكرده‌ايم در عوض تا دلتان بخواهد به خارج از كشور چشم دوخته‌ايم.

واقعا اين يك نگاه مسموم است كه نه حالا و نه هيچ وقت ديگر زمينه‌ساز توسعه علمي ما نخواهد شد. باز كم و بيش در حوزه صنعتي يك كارهايي انجام شده است اما وضعيت علوم انساني واقعا فاجعه است. چرا هيچ دستگاه و نهادي از دانشگاه‌های علوم انساني مطالبه‌گري نمي‌كند؟ يعني هيچ كس نمی‌آيد بگويد، مثلا فلان دانشگاه علوم انساني شما بياييد و روي توسعه سياسي كار كنيد يا مثلا برويد روي اين موضوع پژوهش كنيد كه اين مسئله برجام چه تاثيرات اجتماعي و فرهنگي بر زندگي مردم خواهد گذاشت يا بحث هدفمندي يارانه‌‌ها و هزاران موضوع ديگر كه هيچ كار پژوهشي روي آنها انجام نشد و همان طور مسكوت ماند. شايد به همين دليل باشد كه رشد علمي ما كم است و حتي اگر رشد علمي هم باشد، توليد ثروت نداريم، يعني يك توليد علم فانتزي است و هيچ ثروت و دستاوردي براي ما به‌جا نخواهد گذاشت.»

http://kayhan.ir/fa/news/62454

ش.د9404892

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات