روزنامه کیهان **
اسلام انقلابی/ دکتر محمد حسین محترم
1- عبارت «اسلام انقلابی» اندیشه و بیان روشن و صریح حضرت امام(ره) است.«… و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق یافت.» (منشور روحانیت - صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۳) « ... مخالف با رژيم اسلامى هستند و كوشش در هدم اسلامِ پرخاشگر(انقلابی) بر ستمگران و علم كردن اسلامِ شاهنشاهى و اشرافی هستند» (همان ج18 ص 5) و حضرت امام، «تندترین»، «سختترین» و «سهمگینترین» سخنانشان علیه انواع مسلمان غیرانقلابی بود.2- رهبر معظم انقلاب نیز 25 شهریور سال گذشته در دیدار فرماندهان سپاه تاکید دارند «اسلامِ انقلاب، همانی است که انسان در قرآن کریم مشاهده میکند؛ این وصیّتنامه امام است. این اسلام ما است؛ اصلاً این اقتدار بهخاطر روحیه و عملکرد انقلابی است.»3- اسلام انقلابی که امام(ره) و ملت ایران از آن تبعیت میکنند در برابر «اسلام متظاهرانه»؛ «اسلام منافقانه»؛ «اسلام عافیتطلبانه»، «اسلام صوفیگرایانه» و «اسلام انحرافی و التقاطی» قرار دارد. 4- محور نشست هفته گذشته موسسه کارنگی که از مراکز وابسته به سیا و وزارت خارجه آمریکاست، این بود که باید به افرادی که زمانی از طریق انقلاب میخواستند به دمکراسی دست پیدا کنند، کمک شود تا اکنون دمکراسی را بدون انقلاب بخواهند. بعد از این نشست بود که بلافاصله صدایی در ایران بلند شد که «ما انقلاب اسلامی داریم و در پی اسلام انقلابی نیستیم»!؟ و جریان وابسته به این صدا در داخل و خارج از کشور به فضاسازی رسانهای پرداختند. سؤال اول: آیا این همصدایی همزمان در آمریکا و ایران اتفاقی است؟ سؤال دوم: حال چرا برخی در داخل با این سخنان و مواضع به اسلام انقلابی و نیروهای انقلابی که قبلاً آنها را افراطی و تندرو خواندهاند، حساس هستند و تلاش دارند با سوء استفاده و مصادره به مطلوب کردن شهید مطهری، این استاد گرانقدر را در مقابل حضرت امام(ره) قرار دهند؟ آیا گمانشان این است که با تکیه بر رأی«ملت انقلابی» ایران میتوانند انقلاب را منحرف کنند؟ مگر در مقاطع مختلف سیل خروشان مردم را در دفاع از مبانی «اسلام انقلابی» را نمیبینند؟5- استاد شهید مطهری شاگرد و مرید امام(ره) بود و ذیل خورشید فروزان امام(ره) چون ستارهای میدرخشید و اندیشههای ناب حضرت امام خمینی(ره) را صددرصد با تمام وجودش درک و پذیرفته بود از جمله اندیشه «اسلام انقلابی» را. اما آنچه استاد شهید مطهری در آن مقطع زمانی که سینه چاکان و مدعیان امروزی اندیشههای شهید مطهری نمیفهمیدند، درک و بیان کرد، مربوط به سوءاستفاده منافقین و استفاده ابزاری عوامل دست نشانده داخلی آمریکا از «انقلابی بودن» علیه «اسلام» بود، همان تفکری که اکنون درصدد سوءاستفاده از «اسلامی بودن» علیه «انقلاب» است. باید هوشیار بود تفکر لیبرالی قصد دارد برای زدن ریشه اندیشههای ناب حضرت امام، یاران امام را در مقابل امام قرار دهد! البته برخی خودخواسته در زمان حیاتشان در این مسیر قرار گرفتهاند اما دشمن تلاش دارد یاران صدیقی را که تا آخر پای اندیشههای امام ایستادند، بعد از شهادت و حیاتشان مصادره به مطلوب کند، امری که خانم کاندولیزا رایس وزیر خارجه سابق آمریکا نقشه آن را کشیده است: «آمریکا باید بداند میتواند با جنگ مذهبی و استفاده از اندیشههای اسلامی بنیانهای سیاسی ایران را بلرزاند.» 6- رئیس جمهور گفته اسلام انقلابی قاتل شهید مطهری بود!؟ اولاً شفاف سخن گفتن رئیس محترم جمهور را باید به فال نیک گرفت و امری مبارک تلقی کرد، چون امروز روز شفاف شدن مواضع اشخاص و گروهای سیاسی با انقلاب است. ثانیاً در این شکی نیست که شهادت استاد مطهری، طرح سازمان سیا بوده و اسناد وابستگی گروه فرقان به آمریکا روشن است. ثالثاً اسناد اینکه موسس گروه فرقان در جلسات کدامیک از تئوریسینها و پدرخواندههای کدام جریان شرکت میکرده و خط و ربط خود را از او میگرفته هم روشن است که قصد کالبدشکافی آن را نداریم. رابعاً آنچه که موجب شهادت استاد شهید مطهری شد، بصیرت او بود که با روشنگریهای خود نقشههای شوم آمریکا را افشا میکرد. خامساً چه کسی از اسلام انقلابی هراسناک است و آن را مانع اصلی بر سر راه تحقق اهداف شوم خود میداند؟ جز آمریکا و اسلام آمریکایی؟ پس چگونه اسلام انقلابی میتواند قاتل شهید مطهری باشد؟! آیا آمریکا با تفکر اسلام انقلابی دست به ترور استاد مطهری زد؟ آیا سازمان سیا مروج اسلام انقلابی است؟ سادساً این سخن یک هدف نهان دیگر نیز در درون خود دارد و آن اینکه قصد دارد در ادامه بزک کردن چهره آمریکا، آمریکا این تروریست به ذات را از اتهاماتش از جمله ترور شخصیتهای بزرگواری چون مطهری و بهشتی و رجایی و باهنر و لاجوردی و صیاد و ... مبرا کند! 6- رهبرمعظم انقلاب در ماههای گذشته چندین بار به تبیین مؤلفههای «انقلابی فکر کردن» و «انقلابی عمل کردن» و «انقلابی ماندن» پرداختند از جمله در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان و مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم. چرا رهبرمعظم انقلاب در این مقطع از شرایط کشور بحث انقلابی بودن را مطرح کردند و چرا حضرت آقا در بحث انقلابی ماندن ابتدا بر انقلابی ماندن مجلس خبرگان و حوزههای علمیه تاکید دارند. اولاً با سخنانی که در روزهای گذشته برخی از مروجان تفکر لیبرالی بیان کردند و میکنند، سخنان رهبری در ماههای گذشته نشان میدهد ایشان به عنوان دیدبانی تیزبین، ظهور و بروز این تفکر و سخنانی غامض و تشکیککننده در اصول بنیادین اسلام و انقلاب را پیش بینی میکردند. ثانیاً مهمترین دلیل این تاکید رهبری تجربه تاریخ روحانیت است که حوزههای علمیه باید از آن درس بگیرند و مهمترین تجربه قابل ملموس برای ما اختلاف افتادن بین علما و رهبران دینی در حوادث مشروطه و انقلابی نماندن برخی علما و شهید شدن علمای انقلابی و در نهایت سرگردانی و حیرانی مردم و سرانجام مسلط شدن آمریکا بر تمام مقدرات کشور به کمک آخوندهای عافیت طلب غیرانقلابی و فتنهگران اجیرشده در کف خیابانها است. ثالثاً سومین دلیل رهبری بر انقلابی ماندن علما و حوزههای علمیه این است که نظام ما استمرار حکومت اندیشه انقلابی حضرت امام(ره) است. راه ما راه انقلابی امام است و این انقلاب بدون راه انقلابی امام در هیچ جای عالم شناخته شده نیست. اگر امام از جمهوری اسلامی و امام از راه انقلابی امام جدا شود مشروعیت نظام جمهوری اسلامی زیر سؤال خواهد رفت. رابعاً علاوه برهمه احساس خطرهایی که حضرت آقا دارند، انقلابی فکر کردن و انقلابی عمل کردن و انقلابی ماندن یک نیاز عمومی و مطالبه مردمی است. چرا که بعد از بیست و چند سال از رحلت امام جامعه هنوز خودش را محتاج به راه انقلابی امام میداند و این راه را بارها آزموده و موفق بیرون آمده است. خامساً حضرت امام(ره) همیشه نسبت به خطرات انحراف روحانیهای غیرانقلابی با عناوین مختلف هشدار میدادند: «آن ضررى كه از اين آخوندها اسلام مىخورد، بدتر از آن ضررى است كه از آمريكا مىخورد، براى اينكه، اينها با يك ظاهر اسلامى، اسلام را منزوى مىكنند و آنها با اين ظاهر نمىتوانند بكنند- صحیفه امام ج18 ص 53 ». براساس این دیدگاه حضرت امام(ره) خطر کسانی که در لباس روحانیت خود را از سردمداران نهضت و وارث خط امام میدانند و زیر پرچم اسلام خواستار تابوشکنی از روابط خصمانه آمریکا با ملت ایران و به دنبال بزک کردن چهره شیطان بزرگ هستند، به مراتب بیشتر و خسارتبارتر است. سادساً حضرت امام(ره) در زمان حیاتشان پاسخ افکار غیرانقلابی برخی روحانیونِ غیرانقلابی که با شعارهای فریبنده غافلاً و یا عامداً قصد ایجاد انحراف در مسیر انقلاب و نظام را داشتند بارها دادند و مسیر طلبه و حوزههای علمیه انقلابی را روشن و مشخص کردند: «انقلاب به هيچ گروهى بدهكارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان خود را به گروهها و ليبرالها مىخوريم، آغوش كشور و انقلاب هميشه براى پذيرفتن همه كسانى كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قيمت طلبكارى آنان از همه اصول، كه چرا مرگ بر آمريكا گفتيد! چرا جنگ كرديد! چرا نسبت به منافقين و ضدانقلابيون حكم خدا را جارى مىكنيد؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى دادهايد؟ چرا لانه جاسوسى را اشغال كردهايم و صدها چراى ديگر.» (صحيفه امام ج21 ص 286). اما چند نکته: 1- «انقلاب اسلامی» و «اسلام انقلابی» دو عنوان از یک مفهوم و معنا و حقیقت ناب هستند و هیچگونه تعارضی بین این دو کلید واژه وجود ندارد. لذا انقلابی که اسلامی نباشد، التقاطی خواهد بود و اسلامی که انقلابی نباشد، تحجر خواهد بود چون اسلام در ذات خود انقلابی است. 2- دشمن دریافته که اکنون آنچه موجب بیداری ملتها و مانع اساسی بر سر راه اجرای توطئهها و نقشههای شوم آنها است، «اسلام انقلابی» است که ملتها را به حرکت در میآورد و وارد میدان مبارزه با جهانخواران و مستکبران کرده است. آنچه در منطقه؛ در لبنان و سوریه و عراق و یمن و بحرین و دیگر نقاط دنیا از آمریکای لاتین تا آفریقا و حتی اروپا شاهد آن هستیم، همین گسترش تفکر ناب «اسلام انقلابی» است که مستکبران و در رأس آنها آمریکا را به وحشت انداخته است. تا جایی که نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» هفته گذشته اذعان کرد «اسلام انقلابی ایران در آمریکای لاتین نهضتهای ضد آمریکایی را به پیش میبرد و مکتب شهادت در این منطقه در حال گسترش است.» 3- تفکری که انقلاب را تمام شده تلقی میکند و قصد تحریف و سپردن آن را به موزه دارد، تلاش میکند با تجزیه معانی و مفاهیم برگرفته از انقلاب، تحلیل متناقضی از آنچه که مرادش است به افکار عمومی جامعه القا کنند. 4- این تفکر همان تفکری است که در ابتدای انقلاب با طرح عناوینی همچون جمهوری دموکراتیک و در دوران اصلاحات با طرح تفکیک جمهوریت و اسلامیت قصد داشت اسلام را از انقلاب جدا و تفکرات التقاطی خود را حاکم کند. 5- اکنون در مرحله دیگری از بازسازی و نوسازی همان تفکر لیبرالی هستیم که در ظاهری دیگر با طرح انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی و افراطی و تندروی خواندن تفکر انقلابی، قصد جداسازی اسلام و انقلاب را دارد. 6- از اول انقلاب تاکنون برای مردم ثابت شده هرجا نظام دستاوردی داشته به دلیل تفکر انقلابی بوده و هر جا که موفقیتی حاصل نشده ناشی از کنارگذاشتن تفکر انقلابی بوده. به قول کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه پیشین آمریکا «اگر امروز ایران در جغرافیای سیاسی پیشرفتهایی به دست آورده، همه به این دلیل است که به بنیانهای مذهبی و ایدئولوژیکی و انقلابی خود معتقد است و به آنها باور دارد!»
***************************************
روزنامه قدس **
برداشت دو میلیارد دلاری بازی آمریکایی با برجام است/دکتر سعدالله زارعی
برداشت دو میلیارد دلار از دارایی ایران توسط دیوان قضایی آمریکا را باید ازچند منظر مورد بررسی قرار داد. در اولین گام باید به سؤالهایی که به ذهن خطور میکند پاسخ داده شود که پاسخگویی به آن امر دشواری نیست. اولین سؤال این است که آیا اساساً چنین برداشتی به لحاظ عرف بینالمللی جنبه قانونی دارد یا خیر چرا که دادگاهها در کشورهای مختلف در حیطه داخلی و ملی خود صاحب صلاحیت هستند. بنابراین از این منظرهیچ کشوری از چنین صلاحیتی برخوردار نیست که بتواند برای اموال دیگر کشورها حکم صادر کرده و اموال کشور دیگری را برای خود تصاحب و به عبارتی غارت کند، بنابراین پاسخ اولین سؤال به خودی خود منفی است چرا که هیچ دادگاهی از چنین صلاحیتی برخوردار نیست.
سؤال دومی که دراین باره مطرح میشود این است که آیا در این دادگاه روال حقوقی و قضایی بینالمللی رعایت شده یا خیر؟
بیشک حکم دادگاهی مورد قبول واقع میشود که تشریفات خاص برگزاری یک محاکمه در آن رعایت شود و از همه ابزارها و اجزای یک محاکمه عادلانه اعم از متهم، دادستان، وکیل مدافع و مدارک لازم استفاده شده باشد، از این رو میتوان گفت دادگاه آمریکا بدون رعایت تشریفات قضایی حکمی را صادر کرده که بتواند منابع مختص ملت دیگری را غارت کند، بنابراین در پاسخ به این نکته نیز باید گفت روال چنین دادگاهی اساسا از پایه غلط و حکم آن منتفی است.
نکته سوم که بسیار قابل توجه است زمان برداشتن و حکم صادر کردن درخصوص اموال ایران است. هیأت حاکم آمریکا این کار را زمانی انجام داد که برنامه از پیش تعیین شدهای برای دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا در نظر گرفته شده بود و هنگامی که این وزرا در حال رایزنی بودند دیوان عالی آمریکا تصمیم به حکم سرقت اموال ایران میگیرد، بنابراین این سؤال مطرح میشود که در کجای دنیا میزبان در زمان پذیرایی از میهمان به خود حق سرقت و غارت میهمان را میدهد، کدام کشور وفرهنگی این مسأله غیراخلاقی را تأیید میکند؟
بنابراین با توجه به روند فعالیتها و سیاستهای اتخاذ شده آمریکایی میتوان گفت عملکرد آمریکا در بسیاری از موارد در قبال ایران تاکنون منفی بوده اما توجه به یک نکته که شاید مورد غفلت برخی واقع شده امری ضروری است و آن بازی سیاسی است که ممکن است دستهای پشت پرده خالق آن باشند، مبنی براینکه بعید نیست آمریکا در حال بازی کردن با پرونده برداشت دو میلیارد دلاری اموال ایرانی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی یک جریان سیاسی در ایران است.
دیوان عالی آمریکا در بدو امر بدون برگزاری یک دادگاه قانونی و بینالمللی حکم برداشت اموال ایران را رسانهای کرده که مورد خشم و واکنش جامعه ایرانی قرار میگیرد. تصور میشود ممکن است آمریکا در ماههای اخیر و بنا براعتراضهای داخلی در فرآیندی به ناگهان اعلام کند که دادگاه اشاره شده به لحاظ ضوابط فاقد شرایط لازم بوده بنابراین حکم دادگاه بلا اثر اعلام شود. شاید چنین روندی را بتوان نتیجه یک بازی سیاسی برای نان خوردن و بهرهبرداری سیاسی داخلی جریانی در داخل ایران عنوان کرد، مبنی براینکه ما اموال سرقت رفته ایران را از چنگ آمریکا خارج کردیم. بنابراین به تعبیر دیگر میتوان گفت برداشت دو میلیارد دلاری آمریکا بدون صلاحیت لازم دادگاه مسأله مشکوکی است که براحتی نمیتوان به این سؤال پاسخ داد اما دیری نمیپاید که این پرسش نیز پاسخ خود را پیدا خواهد کرد.
وزارت خارجه و دولت ایران مدعی پیگیری اموال سرقت شده ایران هستند، حال این سؤال مطرح میشود که ایران چگونه میتواند این مسأله را مورد پیگیری قراردهد، آیا نهاد و مرجعی برای رسیدگی خارج از مرزهای ایران وجود دارد که بتواند این مسأله را حل و فصل کند؟ به نظر میرسد تمامی موارد مطرح شده مبنی بر پیگیری بینالمللی تنها مصرف داخلی دارد چرا که اگر دولت جمهوری اسلامی ایران علاقهای به پیگیری و مقابله به مثل با آمریکا دارد و اگر پشت صحنه زد و بندی بین برخی در ایران وآمریکا نیست باید متقابلاً اقدام مشخص و معینی را در ایران علیه آمریکا و توافق هستهای انجام دهد تا عملاً به آمریکا نشان داده شود ایران از حقوق حقه ملت خود دفاع میکند و با کسانی که نقض برجام کرده و به تعهدات بینالمللی پایبند نیستند با قاطعیت پاسخی کوبنده میدهد.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
تحلیل سیاسی هفته
بسمالله الرحمن الرحیم
ماه شعبان و بهار صلوات از راه رسید تا دلهای مومنان را برای ورود به ضیافت الهی آماده کند. ماه پیامبر رحمت و ماه رسول خوبیها آغوش گشود تا شیفتگان اخلاق نبوی در فرصتی دوباره جان خود را با شمیم صلوات معطر سازند و جانها در این ماه با ذکر این درود قرآنی بر پیامبر و خاندان مطهر او نورانی شده و به استقبال اعیاد شعبانیه بروند.
این روزها شادی و سرور سراسر کشور را فرا گرفته و آسمان ایران محو تماشای دو خورشید تابان و یک ماه بیمثال است. ماهی با چنین عظمت و شکوه، سه میلاد خجسته را در طلیعه خود دارد. طلوع دو خورشید حسینی و سجادی و میلاد قمر منیر بنی هاشم از فضیلتهای بیشمار این ماه است که در نیمه آن به ولادت خجسته بقیهالله الاعظم امام زمان علیه السلام میانجامد. باشد که به برکت این ماه پرشرافت، خداوند ما را به وظایف و اعمالمان آگاه کرده تا بتوانیم رهروی عملی و با اخلاص برای ائمه دین باشیم.
در این هفته رهبر معظم انقلاب مطالبی را پیرامون لزوم برقراری امنیت همه جانبه در کشور و هشدارباش نسبت به تهدیدات امنیتی و اخلاقی ارائه کردند. ایشان در دیدار فرماندهان و مسئولان نیروی انتظامی، «امنیت» را موضوعی «درجه یک» خوانده و با تاکید بر نظارت کامل و جدی مسئولان نیروی انتظامی بر سلامت فکر و عمل و اخلاق کارکنان و تامین امنیت اجتماعی و اخلاقی افزودند: برنامهها را بر «عقل و منطق»، «عزم و اقتدار» و «قانونگرایی و عطوفت» استوار کنید تا تصویری کاملاً مطلوب از ناجا در ذهن مردم قدرشناس ترسیم شود.
رهبر انقلاب، موضوع امنیت را بسیار مهم و در درجه اول اولویت دانسته و با تاکید بر اینکه بدون امنیت، زندگی روزمره مردم و فعالیتهای علمی، دانشگاهی، اقتصادی و اداره کشور امکان پذیر نیست، گفتند: اقدام و عمل در حوزه اقتصاد مقاومتی و شکل گیری شجره طیبه اقتصاد درونزا نیز نیازمند امنیت است.
ایشان با اشاره به گستردگی ارتباط نیروی انتظامی با آحاد مردم، سلامت این نیرو را بسیار مهم برشمردند و با تاکید بر اینکه موضوع «امنیت اخلاقی» و دغدغههای مردم در این زمینه، از موضوعات مهمی است که باید مورد توجه نیروی انتظامی قرار گیرد، گفتند: اعتیاد، شرارتها، و هنجارشکنیها، موجب تهدید امنیت جسمی، جانی و اخلاقی جامعه میشوند. بنابر این باید با استفاده از دیدگاههای کارشناسانه انسانهای متفکر و صاحب نظر به خصوص در درون نیروی انتظامی، برای مقابله با این مسائل، برنامهریزی دقیق کرد.
حضرت آیتالله خامنهای، همه مسئولان و مردم را به مراقبت از وحدت موجود در کشور فرا خوانده و افزودند: «ایجاد دو جریانی، دو فرقهای و دو قطبی از ضربههای مهلکی است که دشمن به دنبال آن است.»
در این هفته درهای بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به عنوان یک رویداد بزرگ فرهنگی به روی علاقمندان به مقوله کتاب و کتابخوانی گشوده شد و مجموعه جدید شهر آفتاب با شعار «فردا برای خواندن دیر است» میزبان هموطنان فرهنگمدار از سراسر کشور بود. این نمایشگاه تا پایان روز شنبه 25 اردیبهشت به فعالیت خود ادامه میدهد و امید است بتواند به ارتقاء فرهنگ انس مردم با کتاب، ارتقاء فرهنگ و بینش عمومی، بهبود اقتصاد نشر و بارور شدن بازار تولید و انتشار کتاب و چرخه کارها در این زمینه کمک کند.
در این هفته استان کرمان بیست و هفتمین مقصد سفرهای استانی رئیسجمهور و اعضای دولت بود که در آن دکتر روحانی علاوه بر دیدار با مردم این خطه کویری و سخنرانی در جمع آنان از نزدیک نظارهگر مسائل و مشکلات این استان قرار گرفت تا بتواند در حل آن گامهای موثری بردارد.
استان کرمان با توجه به شرایط جغرافیایی و اقلیمی، از لحاظ معیارهای توسعه به عنوان یکی از استانهای فقیر کشور شناخته میشود. این استان با دشواریهایی مانند بحران آب، طرحهای ناتمام و مشکلات آموزشی دست به گریبان است.
از مهمترین دغدغههای مردم و مسوولان در سفر دو روزه دولت تدبیر و امید به این استان، تکمیل طرح انتقال آب از سد «صفارود» به شهر کرمان و همچنین طرح انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان برای مصرفهای صنعتی این استان بود زیرا براساس گزارش رسانههای محلی 27 شهر این استان در وضعیت قرمز بحران بیآبی قرار دارند.
البته استان کرمان از ظرفیتها و مزیتها سرمایهگذاری بیشماری برخوردار است. پهناورترین استان کشور به دلیل وجود ظرفیتهای فراوان در بخشهای مختلف صنعت، معدن و کشاورزی میتواند به محلی برای سرمایهگذاری تبدیل شود. این استان با استخراج سالانه 60 میلیون تن از انواع مواد معدنی، حدود 21 درصد از استخراج کشور را در این زمینه به خود اختصاص داده است.
استان کرمان در بخش کشاورزی نیز یکی از استانهای مهم و اثرگذار کشور به حساب میآید. این استان در سطح زیر کشت و تولید پسته جایگاه نخست را در دنیا به خود اختصاص داده است. تنوع آب و هوایی، وجود اقلیمهای متفاوت چهار فصل و اختلاف ارتفاع باعث شده است 138 نوع گیاه زراعی و باغی در استان کشت و حدود 6 میلیون تن محصول کشاورزی در شمال و جنوب استان کرمان تولید شود.
برای این استان کویری، آب ارزشمندترین و حیاتیترین عنصر محسوب شود. براساس آمارها، 27 شهر این استان در وضعیت قرمز بحران بیآبی قرار دارند. از طرفی، مصرف غیراصولی آب در بخش کشاورزی یک بازده منفی در این استان ایجاد کرده است که در کمتر استانی میتوان شاهد آن بود. افزون بر آن، خشکسالیهای متوالی در 17 سال گذشته و برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، استان کرمان را در وضعیت بسیار دشواری قرار داده که دولت باید راهکاری اساسی برای آن بیابد.
در بررسی رویدادهای خارجی هفته، به تحولات جدید در بحران سوریه، ادامه آشفتگیهای سیاسی در عراق، مذاکرات یمن و تغییرات در کابینه رژیم عربستان میپردازیم. در سوریه جنایت تروریستها در شهرک «خان طومان» واقع در حومه شهر حلب، مهمترین رخداد این هفته بود. تروریستها درحالی به خان طومان حمله کردند که در سوریه آتش بس اعلام شده بود ولی تروریستها از این فرصت برای جنایت خود استفاده کردند.
هفته گذشته آمریکا و روسیه اعلام کردند که درباره گسترش آتش بس به حلب نیز توافق حاصل شده است. با این وجود، تنها به فاصله چند ساعت از اعلام آتش بس، تروریستها حمله گسترده به خان طومان را آغاز کردند و این شهر را اشغال کردند. حملات اخیر گروههای تروریستی و شورشیان بیشتر از اینکه ارزش نظامی شاخصی داشته باشد بیانگر بیاعتنایی تروریستها به هرگونه قواعد انسانی و مقررات بینالمللی است. گروههای تروریستی با سوءاستفاده از شرایط آتش بس، مناطق جدید را اشغال کردند و جنایتهای جدیدی را در این مناطق صورت دادند.
از آنجا که گروههای تروریستی سوریه مورد حمایت قدرتهای فرامنطقهای قرار دارند، ممکن نیست که بدون هماهنگی حامیان خود به محوریت آمریکا، به این گونه تحرکات دست بزنند. آمریکائیها حتی اگر ادعا کنند که با جنایت جدید تروریستها هماهنگ نبودهاند نمیتوانند این واقعیت را منکر شوند که با اقدامات خود، از جمله تقسیم تروریستها به تندرو و میانهرو، زمینه چنین جنایاتی را فراهم کردهاند.
این هفته عراق نیز شاهد اوجگیری بحران سیاسی بود. در پی حمله معترضان به مجلس و مراکز حساس دولتی، بحران داخلی این کشور شدت گرفت و آشفتگیهای سیاسی این کشور وارد مرحله جدیدی شد. پس از آنکه جناحهای سیاسی عراق دولت را به جدی نبودن در اجرای اصلاحات وعده داده شده متهم کردند، گروههای طرفدار برخی جریانهای سیاسی مراکز حساس حکومتی را به اشغال در آوردند. این اتفاقات، فشار بر دولت «العبادی» را که با معضلات بزرگ داخلی و خارجی دست به گریبان است افزایش داده است. هر چند روز سه شنبه، مجلس عراق پس از اتفاقات اخیر مجدداً بازگشایی شد ولی سایه تنش سیاسی همچنان حکمفرماست. اوجگیری آشفتگی سیاسی، تبعات دیگری نیز داشته است از جمله اینکه برخی جناحها در اقلیم کردستان بار دیگر ساز جدایی از عراق را سردادند و تحولات اخیر را نشانهای بر صحت ادعاهای خود که دولت عراق توانایی مدیریت کل کشور را ندارد، قلمداد کردند.
این هفته در روند تحولات یمن، گروههای درگیر بار دیگر در کویت گرد آمدند تا برای دستیابی به صلح مذاکره کنند. گزارشهای رسیده از سالن مذاکرات حاکی از آن است که فضای سنگین بر مذاکرات حاکم است و گفتگوها به دشواری پیش میرود. درحالی که برخی از شکست مذاکرات سخن گفتهاند ولی سازمان ملل اعلام کرده است که مذاکرات همچنان ادامه دارد. اما، تحول مهم در بحران یمن، استقرار شماری از نظامیان آمریکایی با تجهیزات گسترده در جنوب یمن است که به بهانه سرکوب تروریستها صورت گرفته است. مسلم است که سرکوب تروریسم، بهانهای بیش نیست و آمریکاییها اهداف دیگری را از حضور نظامی جدید در یمن مد نظر دارند. بارزترین نکته این است که آمریکا، سیاست مداخله مستقیم در بحرانهای منطقه از جمله یمن را در دستور کار قرار داده است تا به زعم خود، ابتکار عمل را از دست ندهد. آمریکاییها اخیراً اعتراف کردهاند که به تدریج نفوذ خود را در منطقه از دست میدهند و برخی قدرتها، به خصوص روسیه نفوذ بیشتری پیدا کردهاند. در این زمینه جناحهای سیاسی آمریکا، دولت آن کشور را به بیعرضگی متهم کردهاند.
این هفته کابینه ریاض شاهد تغییرات گستردهای بود. وزرای نفت، حج، بهداشت، آب، حمل و نقل، بازرگانی و امور اجتماعی برکنار شدند ولی مهمترین این تغییرات، برکناری «علی النعیمی» وزیر نفت بود که از 21 سال قبل این سمت را در انحصار خود داشت.
این تغییرات گسترده را باید در راستای تلاش ریاض برای خروج از وضعیت نامساعدی دانست که چندی است به آن دچار است. در واقع حاکمان ریاض کوشیدهاند با این تغییرات، عمده نابسامانیها را به گردن برکنار شدگان انداخته و چنین وانمود کنند که اوضاع را در کنترل دارند.
با اینحال، اکثر ناظران، بحران ریاض را ریشهدار و گسترده میدانند که با چنین اقداماتی قابل حل نیست. بخش بزرگی از وضعیت وخیم عربستان از سیاستهای منطقهای این کشور ناشی میشود که موجب شده است شکستهای سنگین نظامی و حیثیتی بر ریاض وارد شود و بازتاب آن به داخل نیز سرایت کند. به باور اکثر ناظران بعید است ریاض بتواند در آینده نزدیک از بحرانهای پیشرو نجات پیدا کند بلکه این احتمال بیشتر است که ابعاد بحران گستردهتر شود.
***************************************
روزنامه خراسان**
ماجرای تلخ حقوقهای کذایی و آتش تبعیض/کورش شجاعی
امیرمومنان علی (ع) به کارگزاران حکومتی خود میفرمود قلمهای خود را نازک بتراشید و فاصله بین سطور را کمتر کنید تا در صرف و خرج بیت المال اسراف نشود و حضرتش خود بیشتر و پیش تر از همه به هر آن چه میفرمود عمل میکرد، و اگرچه امروز مردم، توقع عملی شدن عدالت علوی که تجسم عدل الهی بود را ندارند اما حداقل انتظارشان از مسئولان، حرکت آنان در همان مسیر نورانی است نه گام برداشتن در مسیر ظلمانی تبعیض و بیعدالتی و اعتمادسوزی که متاسفانه برخی از مدیران و مسئولان در پیش گرفته اند، مسیری که سرانجامی جز آتش و هلاکت ندارد؛ ماجرای حقوقها و پاداشهای کذایی برخی مدیران و کارمندان بعضی سازمانها و ادارات دولتی، قصه تلخی است که این روزها دهان به دهان در بین مردم میچرخد، تلخ قصهای که مردم را تلخ کام میکند، اعصاب و آرامش روحی شان را بر هم میزند و «آه» از نهادشان برمی آورد، حق هم دارند این مردم که برای استقلال و عزت وطنشان و پویایی انقلابشان، بهترین و عزیزترین هایشان را پای دین و قرآن و میهنشان ریختند و حالا میبینند و میشنوند که از برخی چهها که سر نمیزند!! از جمله پرداخت حقوقهای چند ده میلیونی و پاداشهای کذایی چند ده و چند صد میلیونی برخی مدیران.
سخت است تحمل چنین اتفاقات تبعیض آمیز و به دور از عدالتی آخر چگونه مردم میتوانند شاهد پرداخت چنین حقوقها و پاداشهایی آن هم خصوصا در بعضی سازمانها و دوایر دولتی یا وابسته به دولت باشند درحالی که چند تن از اصلیترین اعضای دولت و بعضی وزرا، به صراحت گفتهاند که در هنگام پرداخت یارانه (همین یارانه 46500تومانی) ماتم و عزا میگیرند) آری سخت است قبول چنین تبعیضها و بیعدالتیها وقتی بسیاری از کارگران و برخی کارمندان و کثیری از بازنشستگان با دریافتیهای حدود 800هزار تومانی، «زندگی» نه ،بلکه «زندهمانی» میکنند.
سخت است تحمل چنین تبعیضهایی وقتی که عدهای از مردم این سرزمین با وجود خدمات شایان و قابل توجهی که خصوصا در یکی دو سال اخیر در بخش سلامت و درمان ارائه شده، هنوز نمیتوانند برای درمان بیماری خود اقدام کنند، واقعا مایه خجالت و شرمساری برخی مدیران است که چنین پرداخت و دریافتهایی وجود داشته باشد در حالی که هنوز تعدادی از جانبازان سرافراز این مملکت که جوانی و سلامت جسم و روح و روان خود را به پای عزت دین و ایران و ناموس وطن ریختند، حتی توان تامین هزینههای سنگین دارو و درمان خویش را ندارند، آری واقعا مایه سرافکندگی برخی مدیران است که چشم بر این گونه تبعیضهای ناجوانمردانه ببندند.درحالی که چند هزار زن سرپرست خانوار نه تنها از داشتن سقفی دائمی برای سرگذاشتن بر بالین در کنار فرزندانشان محرومند بلکه حتی توان تامین حداقلهای معیشتی خود را ندارند، بگذریم از جمعیت چند میلیونی مددجویان کمیته امداد که بسیاری شان به هزار در میزنند که در کنار دریافتهای چند صد هزار تومانی و گاه چند ده هزار تومانی از کمیته امداد، روزگار بگذرانند.
و بگذریم از کارگاهها و کارخانههایی که به دلایل مختلف از جمله سوء مدیریتهای گذشته و حال و همچنین به خاطر کمبود نقدینگی با کمتر از نصف و حتی یک چهارم ظرفیت و گاه کمتر از اینها فقط خودرا سرپا نگاه داشتهاند تا بیش از این نیز زمین نخورند و اعلام ورشکستگی نکنند!
چطور این گونه بیعدالتیها را میتوان شاهد بود و دم برنیاورد خصوصا آن گاه که میبینیم و میشنویم پرداخت همان اندک حقوق کارگران و کارکنان برخی کارگاهها و ادارات، ماهها به تاخیر میافتد درحالی که چرخ خرج و اجاره خانه هیچ گاه از چرخش باز نمیایستد.
و بگذریم از مقایسههایی که انجام میشود و عمق تبعیضها را در برخی جاها نمایان تر میکند!
قصه تبعیضها آن گاه تلخ تر میشود که شاهدیم چند میلیون جوان تحصیل کرده و غیره – به روایت برخی آمارها حدود 3 میلیون نفر – باید مدتها برای پیداکردن شغلی به این در و آن در بزنند و بسیاری از اینان حتی حاضرند با حداقل دستمزد کارگری به کاری در هر جایی مشغول شوند که آن کار هم یافت نمیشود! و در مقابل عدهای خاص و «از ما بهتران»ضمن برخورداری از رانتها و موقعیتهای خاص، از حقوقهای کلان و پاداشهای خاص کذایی نیز بهرههای نجومی ببرند!
چرا و با چه اهدافی؟!
البته میدانیم و میفهمیم که برخی از این ماجراها به دلایل و با اهداف گوناگون از جمله برای «سیاه نمایی» و ایجاد تشویش در اذهان و افکار عمومی و تخریب این دولت و آن دولت در فضای بیدر و پیکر مجازی «بزرگ نمایی» میشود اما با این حال اگر سازمانها و دستگاهها در همه زمینهها شفاف و روشن عمل کنند و با قصد جلب رضای الهی و اعتمادسازی هرچه بیشتر نزد مردم، صادقانه سخن بگویند و عمل کنند و همچنین به امر اطلاع رسانی سریع، دقیق، موثر و بهنگام از طریق رسانههای شناسنامه دار همت بگمارند و این واقعیت انکارناشدنی که «خبر ،بسیار فرار است را باور کنند و بدانند لااقل در این زمانه و با گسترش فضای مجازی دیگر بسیاری از خبرها قابل سانسور و کتمان نیست، آن گاه میتوان تا حد زیادی امیدوار بود که اولا دامن آلوده شایعه سازی و بزرگ نمایی و سیاه نمایی برخی اتفاقات به مقدار قابل توجهی جمع میشود ثانیا اطمینان و اقبال افکار عمومی به این گونه فضاها کاهش مییابد و ثالثا برخی مدیران و مسئولان کمتر به دام توجیهات گاه بدترکننده جریان و آسمان و ریسمان کردن بعضا غیرقابل پذیرش افکار عمومی میافتند.
«تفاوت» حق اما «تبعیض» باطل است
البته باید به این حقیقت نیز اذعان داشت که انصاف حکم میکند بین حقوق و مزایای مدیران و کارکنان کارآمد، لایق، متخصص، متعهد، خلاق ،صاحب طرح و ایده و وجدان کاری، با درایت، آینده نگر ،توانمند ،ریسک پذیر، شجاع، دلسوز و فداکار و دیگران تفاوتهای معناداری وجود داشته باشد، تفاوتهایی قابل توجه و منطقی و البته مبتنی بر قانون و کاملا حساب شده و برخوردار از انضباط لازم و تحت نظارت بالاترین ردههای مدیریتی و قابل پاسخ گویی و توجیه منطقی برای توضیح به افکار عمومی.
و مسلم است که در چنین حالتی وجدانهای پاک و انسانهای آگاه و آنانی که خود را به خواب نمیزنند و اهل پذیرش واقعیتها هستند با درجات مختلف پذیرش، نه تنها تفاوتهای منطقی را میپذیرند بلکه اذعان میکنند که تفاوت ها، به شرطی که واقعا «تفاوت» باشد نه تبعیض و بیعدالتی، اولا خود نشان مستحکمی از عدالت است و ثانیا لازمه ایجاد انگیزه بیشتر برای انجام کارهای بهتر و دقیق تر و بهادادن به لایقترین ها، دلسوزترین ها، با استعدادترینها و کارآمدترینها و ثالثا ضرورت است برای ایجاد رقابت سالم در مسابقه تولید، خدمت، کارآفرینی، دانش پژوهی و ارتقای علمی و مهارتی در زمینههای گوناگون.
آری مردم میپذیرند که سهم و دریافتی یک مدیر یا کارگر و کارمند دلسوز، امین، لایق، کارآفرین، تولیدکننده ثروت و ارائه دهنده طرحهای خلاقانه که در سرنوشت کار و تولید و خدمات، افزایش ثروت ملی و ارتقای امنیت و منافع ملی در سطوح گوناگون نسبت به دیگران به تناسب تاثیر واهمیت و شغل و حرفه اش تفاوت معناداری بادیگران داشته باشد اما به همان نسبت آنچه موجب کاهش اطمینان و اعتماد عمومی و خدشه دار شدن ذهنیت مردم که سرمایه و پشتوانه اصلی انقلاب و نظام و کشور هستند میشود، تبعیضهایی است که وجود دارد، تبعیضهایی که در خودخواهی ها، فاصله گرفتن از ارزش ها، خودمحوری ها، خود برتربینی ها، عدم نظارت ها، خلاف ها، بیقانونیها و توجیه کردنها و ... ریشه دارد ،تبعیضهایی که در عرصههای گوناگون علاوه بر دامن زدن به بیاعتمادی ها، تشویش اذهان عمومی، افت انگیزههای مثبت و گسترش یاس و ناامیدی میتواند از یک سو عامل و زمینه ساز بسیاری از بیانضباطیهای اداری و اجتماعی، نارضایتیها کم کاری ها، رشوه خواریها و حتی اختلاسهای خرد و کلان شود، و از دیگر سو میتواند بستر ساز انواع بزه ها، سرقتها و حتی جرایم خطرناک باشد.
بنابراین لازم است همه ادارات و سازمانها خصوصا دستگاههای حاکمیتی اعم از دولت و مجلس و قوه قضاییه و همچنین دستگاههای نظارتی بیش از پیش اولا در عرصه اطلاع رسانی و شفاف عمل کردن در تمامی زمینهها تلاش کنند و ثانیا عزم خود را برای برداشتن تبعیضهای ناروای موجود که آتش آن ریشهها را میسوزاند جزم کنند، شاید مورد عفو و بخشش خداوند و گذشت مردم نجیب قرار گیرند.
***************************************
روزنامه ایران**
مصوبات شتابزده؛ گرهگشا یا مشکلساز/جواد هروی
هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در نشست اخیر خود به این جمعبندی رسیده است که بررسی برنامه ششم توسعه به مجلس آینده موکول شود. این تصمیم منطقی از آن رو قابل دفاع است که مانع از بررسی و تصویب یک برنامه کلان ملی در مدت محدود شده است. در هفتههای اخیر و در شرایطی که مجلس نهم آخرین روزهای کاری خود را سپری میکند، شاهد تصویب برخی مصوبات بودهایم که شایستهتر بود از طرح آنها در چنین شرایطی پرهیز میشد. برخی رسانهها و کارشناسان هم از عنوان «شتابزده» برای این تصمیمها استفاده کردهاند که پر بیراه هم نیست. طرحهای شتابزده نه تنها تأثیر مثبتی در راه حل مشکلات ندارد بلکه اسباب پشیمانی را نیز به دنبال خواهد آورد. بخصوص که این تصمیمها معطوف به مباحث کلان کشوری باشد. طرحهایی همچون بانکداری اسلامی، مصوبه بحثبرانگیز درباره حذف یارانهبگیران، اضافه کردن الحاقیههای بسیار بر لایحه احکام برنامه توسعه، دونرخی کردن بنزین و... میتوانست فرجام بهتر از این داشته باشد بویژه که برخی از آنها میتوانستند مسکوت بمانند و در مجلس آینده تعیین تکلیف شوند. بیراه نیست اگر گفته شود تعجیل در مصوبات که منجر به تورم قوانین در کشور شده است، یکی از گرفتاریهای ماست بخصوص که بسیاری از این قوانین جدید اصلاح مصوبات قبلی نمایندگان است. این یعنی آنکه در امر تدوین طرحها یا بررسی لوایح در صحن علنی پیوستهای کارشناسی چندان محل توجه و دقت قرار نمیگیرند. به طور طبیعی نتیجه این قبیل تصمیمسازیها، قوانین ماندگار و کارآمد نخواهد بود بلکه گاهی به جای گرهگشایی، مشکلساز هم میشود.
شاید همکاران ما در مجلس معتقد باشند باید تا آخرین لحظه نمایندگی دست از انجام وظیفه برندارند. این البته حسن نیت و قابل دفاع است اما تصمیمسازی در موضوعهای کلان کشوری که تبعات مثبت یا منفی آن سالها گریبان مردم را خواهد گرفت، در آخرین روزهای کاری بهارستان و در حالی که حدود 75 درصد نمایندگان فعلی بیشتر از چند روز دیگر در این جایگاه نیستند، نمیتواند چندان قابل دفاع باشد. نکته قابل تأمل دیگر درباره مصوبات روزهای اخیر در مجلس آنکه دولت با بسیاری از آنها مخالف بوده است. این در حالی است که نظر دولت به عنوان مجری قانون در تدوین و بررسی طرحها باید ملاک باشد. با این همه تصمیم هیأت رئیسه مجلس مبنی بر بررسی برنامه ششم توسعه کشور در مجلس آینده، اقدام خوشایندی است چرا که نیاز بود این برنامه در فضایی جدید و مبتنی بر آخرین رویکردهای انتخاباتی مردم مورد بررسی قرار گیرد.
***************************************
روزنامه جام جم **
علی عسکری و انقلاب دیجیتال در رسانه ملی / مهندس عزتالله ضرغامی
رئیس جدید رسانه ملی؛ آقای دکتر عبدالعلی علی عسکری را از سال 57، سال ورود به دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک آن روز) میشناسم. رابطه ما از جنس دوستی و رفاقت است، ولی در مقاطع مختلف در طول این سالها همکاری نزدیک با هم داشتهایم. یا من معاون ایشان بودهام، یا ایشان معاون من بودهاند. بعضی وقتها هم در سطحی مشابه همکار بودهایم (در سپاه، وزارت ارشاد، صداوسیما و...). با این حال رابطه فردی، شخصیتی و دوستی ما نه تنها هیچ وقت تحت تاثیر این عناوین قرار نگرفت بلکه مرتبا مستحکمتر شد. این خیلی خوب است.
عسکری یک نیروی انقلابی؛ مبارز، زندان رفته و معتقد به مبانی اصیل انقلاب اسلامی و راه نورانی امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) است. هرگز این اصالت را از دست نداده است. او از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) است و در طول جنگ تحمیلی خدمات فراوانی از خود به جای گذارده است.
دکتر عسکری شخصیتی فکری و فرهنگی است و ذهن خلاق و روشنی در نظریهپردازی دارد. کسانی که از نزدیک با او کار کردهاند با نگاههای راهبردی و رو به آینده او آشنایی دارند و همواره منتظر ارائه ایدههای جدید از او هستند. این ویژگی هم خیلی ارزشمند است.
آقای عسکری انسانی نخبه و دانشگاهی است. فارغالتحصیل رشته برق و الکترونیک از یکی از بهترین دانشگاههای کشور است. در تحصیلات تکمیلی موفق بوده و امروز عضو هیات علمی دانشگاه است و دانشجویان فراوانی در طول این سالها توسط او تربیت شدهاند.
دکتر عسکری در مسئولیتهای مهمی مدیریت کرده و همواره از او به عنوان مدیری قوی و تاثیرگذار یاد میکنند. پروژههای تحقیقاتی بزرگی را در وزارت سپاه به نتیجه رسانده و تا تولید انبوه پیش برده است.
راهاندازی فروشگاههای زنجیرهای رفاه؛ معاونت سیاحتی و زیارتی وزارت ارشاد؛ ریاست سازمان ایرانگردی و جهانگردی، معاونت آموزشی صداوسیما و معاونت توسعه و فناوری سازمان از جمله مدیریتهای او محسوب میشوند.
انقلاب بزرگ دیجیتال در رسانه ملی بدون تردید مرهون فکر و اندیشه بلند و مدیریت شایسته ایشان است. امروز مردم عزیزمان بدون تهیه گیرنده جدید و با یک دستگاه ارزان مبدل سیگنال، از پیشرفتهترین سیستم دیجیتال (MPEG4) استفاده کرده و از شبکههای فراوان و باکیفیت آن لذت میبرند. این تحول بزرگ ملی به هزار دلیل میتوانست مسکوت و متوقف شود، ولی انگیزه و روحیه بالای عسکری بر آن فائق آمد. از ایشان ممنونم.
عسکری با سازمان صداوسیما آشناست. او اهل کادرسازی و تربیت نیروی انسانی هم هست. مشورتپذیر و اهل تعامل و همکاری است. اگر این ویژگیهایش را حفظ کند حتما کارنامهای درخشان از خود باقی خواهد گذاشت.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
اخلاقمدارانه از جیب بیتالمال!/میکائیل دیانی
یکی از حوزههای مهم علم رسانه، وارونهنمایی و تغییر فهم مخاطب از واقعیت موجود است. بازنمایی در گستره عمومی به این پرسشهای اساسی اشاره دارد که «چه مطالبی» باید برای انعکاس انتخاب شوند و چگونه به مخاطب عرضه شوند؟
«بازنمایی»، تولید معنا از طریق چارچوبهای مفهومی و گفتمانی است. یعنی آنچه ما به آن واقعیت میگوییم در قالب این بازنمایی صورت گرفته است و خارج از این «بازنمایی» واقعیت دیگری متصور نیست.
به عقیده «استوارت هال» هیچ چیز معناداری خارج از گفتمان وجود ندارد و گفتمان نوعی زبان یا نظام بازنمایی است که از لحاظ سیاسی و اجتماعی بسط مییابد تا مجموعهای منسجم از معانی را درباره یک حیطه موضوعی مهم، تولید و توزیع کند.
این واقعیتسازی تا آنجا پیش میرود که «ژان بودریار» فراواقعیت را بیان میکند. بودریار معتقد است جهان پسامدرن جهان وانموده است و به همین دلیل دیزنیلند و تلویزیون واقعیتهای آمریکا را تشکیل میدهند.
از نظر بودریار، ما وارد جهان فراواقعی شدهایم. به عبارت دیگر، واقعیت تولید میشود، ولی از قدرت ما خارج است. بودریار حتی مقالهای راجع به جنگ خلیجفارس در اوایل دهه ۱۹۹۰ نوشت و اشاره کرد که این جنگ، کاملاً ساخته و پرداخته رسانهها بود و آنها چنین جنگی را برای ما تصویر کردند. آنچه ما از واقعیت و جهان واقعی میبینیم در واقع تصویری است که به ما نشان داده میشود.
حال اما ما شاهد فراواقعیتی جدید از یک واقعیت تلخ در کشور خود هستیم. داستان تخلف بزرگی است که در دستگاه رسانهای اصلاحطلبی تلاش شده است نتیجهای اخلاقمدارانه از آن گرفته شود و اساسا مسیر تخلف را بهعنوان یک رفتار شرافتمندانه قلب واقعیت کند.
داستان همان فیشهای حقوقی 80 میلیونی مدیران بیمه مرکزی دولت یازدهم است که چند روزی است افشا شده. در هنگامهای که ایران بالغ بر 7 میلیون کارگر با حقوق کمتر از 812 هزار تومان دارد، انتشار این اخبار نمکپاشی زخمهای این اقشار زحمتکش جامعه بود که برایشان تبعیض از تحریم دردناکتر است.
این فیشهای حقوقی نشان میداد تنها 3 مدیر ارشد بیمه مرکزی ۱۸۰ میلیون تومان حقوق میگیرند و حقوق تنها یک نفر ۸۷ میلیون تومان بود. وام ضروری ۴۰۰ میلیون تومانی، وام خودروی مدیران، اضافهکاری ۴ میلیون تومانی، اضافه کاری فوقالعاده ۳۳ میلیون تومانی و برخی ارقام عجیب و غریب دیگر در این فیشهای حقوقی به چشم میخورد.
وزیر اقتصاد هم از برخورد با این مسیر غلط خبر داد و دیروز محمد ابراهیم امین، رئیس کل بیمه مرکزی در پی افشای حقوقهای چند ده میلیونی استعفا کرد و داستان از این جای ماجرا در پروسه وارونهنمایی قرار میگیرد. رسانههای اصلاحطلبی که این تخلف در دولت مورد حمایت آنها قرار گرفته از مدیری که این تخلفات تحت مدیریت او صورت گرفته قدیس میسازند و با فراموش کردن اصل ناگوار این تخلف به اخلاقمداری رئیس بیمه مرکزی میپردازند و استعفای این مدیر را یک پدیده نادر بیان میکنند که تنها در دولت یازدهم اتفاق میافتد. حال آنکه پس از افشای فیشهای 80 میلیونی یکی از مدیران میانی بیمه مرکزی به صورت شبانه توسط محمدابراهیم امین عزل شده بود که گمانهزنیها از عزل وی اینگونه روایت میکند که «با انتشار فیشهای حقوقی اعضای هیات عامل بیمه مرکزی در فضای رسانهای کشور، اعتماد محمد ابراهیم امین به تیم مدیریتی میانی فرو کاسته و درصدد ترمیم مدیران طبقه متوسط سازمان تحت امر خود برآمده باشد».
استعفای رئیس بیمه مرکزی حداقلیترین اتفاقی بود که میتوانست بیفتد تا مرهمی باشد بر درد مردمی که این بیعدالتی را مشاهده میکنند و اساسا این نه جای تقدیر بلکه جای تاسف دارد که هر روز اخباری از این دست را باید شاهد باشیم و قلب این تخلف و تغییر جهت افکار عمومی به این سمت که مدیران این دولت اخلاقمدارانه کار میکنند، طنز تلخی است که برخی رسانهها مشغول تدوین آن هستند.
***************************************