(روزنامه اطلاعات ـ 1394/10/29 ـ شماره 26355 ـ صفحه 12)
سياست تاريخ گذشته عربستان عليه ايران
سياست «هر کس با ما نيست، عليه ماست» اين بار از زبان حاکمان سعودي شنيده ميشود؛ جرج بوش با اين سياست، آمريکا را منفور کرد، سعوديها ميخواهند جنگ فرقهاي به راه بياندازند.عربستان سعودي دور جديدي از تلاشها براي ايجاد ائتلاف عليه ايران را در منطقه آغاز کرده است.
از نشست شوراي همکاري خليج فارس تا نشست وزراي خارجه برخي کشورهاي عربي در قاهره.عبدالباري عطوان نويسنده معروف دنياي عرب و سردبير روزنامه الکترونيکي رأياليوم در يادداشتي، به اين سياست سعوديها به شدت حمله کرده و آن را يک سياست آمريکايي تاريخ گذشته دانسته است.عبدالباري عطوان مينويسد: عربستان نشست فوقالعاده وزراي خارجه شوراي همکاري خليج فارس را براي بررسي حمله به سفارت عربستان در ايران برگزار کرد و پس از آن نيز همه وزرا براي شرکت در نشست ديگري با همين موضوع به قاهره رهسپار شدند تا با ديگر کشورهاي عربي، همبستگي خود را با عربستان اعلام کنند.
يکي از نويسندگان معروف که به حاکمان سعودي بسيار نزديک است، به هنگام نشست رياض و قاهره، گفته است: «هر کسي با ما نيست؛ عليه ماست» و اين پيام واضحي است به ديگر دولتهاي عربي، يعني هر کسي در جبهه عربستان قرار نگيرد و به اين کشور در سوريه و يمن کمک نکند و عليه ايران موضعگيري نکند، عليه عربستان است و هيچ موضع ميانهاي نيز متصور نيست که بشود در مورد آن بحث کرد و اينگونه است که دولتهاي عربي چارهاي جز اطاعت نبايد داشته باشند.اين عقيده جديد سعوديها، آخرين پازل اختلافات مذهبي را در منطقه تکميل ميکند و تمام کشورهاي عربي و اسلامي را سعي دارد به مقابله با ايران و تشيع سوق دهد و اين دقيقا همان خطر بزرگتري است که بايد مقابل آن ايستاد.
«جرج بوش» رئيسجمهوري سابق آمريکا نيز چنين عقايدي داشت و پس از حوادث 11 سپتامبر، براي زمينهچيني به منظور حمله به عراق و ايجاد ائتلاف بينالمللي براي اين منظور، همين سخن را به زبان آورده بود. اما بايد گفت که عربستان همچون آمريکا نيست و اگر هم بتواند ائتلافي از کشورهاي اسلامي و عربي تشکيل دهد يک قدرت بزرگ نيست که ناوهاي هواپيمابر يا بيش از 30 هزار کلاهک هستهاي داشته باشد.عقيده جرج بوش باعث شد تا آمريکا به منفورترين کشور دنيا در آن زمان بدل شود و در افغانستان و عراق نيز شکست بخورد. 7000 کشته و بيش از 40 هزار زخمي روي دستش بماند و 5 تريليون دلار هم زيان دهد و در آخر هم گروههايي چون داعش از دل اين حملات هويدا شوند؛ دقيقا نميدانيم که آيا عربستان همه اين حقايق را ميداند؟ اگر نميداند بنابراين بايد تلاش کنيم تا حاکمان سعودي را متوجه اشتباهشان بکنيم، پيش از آن که فاجعه رخ دهد؛ مخصوصا اينکه منطقه به سرعت به سمت يک جنگ فرقهاي تمام عيار پيش ميرود.
ورود غير قانوني به سفارت عربستان در ايران محکوم است و وظيفه هر کشوري است که از اماکن ديپلماتيک حمايت کند، اما اين قضيه باعث نميشود که عربستان عليه ايران اعلان جنگ کند، مخصوصا اينکه مسئولان ايراني نيز به اشتباه بودن اين اتفاق اعتراف و ابراز تأسف کردهاند.
از عقلاي عرب، از آنهايي که هنوز باقي ماندهاند، آنهايي که کشورهايشان در نشست رياض و قاهره شرکت کردند، ميخواهيم اگر شجاعتي دارند با صراحت با عربستان در مورد توطئهها و جنگهاي اين کشور در منطقه بحث کنند و اگر صدايشان شنيده ميشود خطر اينگونه سياستها را به حکام رياض يادآوري کنند.هنگامي که مصاحبه «محمد بن سلمان» وزير دفاع و جانشين وليعهد عربستان با مجله «اکونوميست» را خواندم، شخصي که مسئول جنگ يمن و ماجراجوييها و حاکم بالفعل عربستان است، هنگامي که اين مصاحبه را سه بار به دقت خواندم تا استراتژي و عقيده جديد عربستان را دريابم؛ در آخر با قاطعيت به اين نتيجه رسيدم که طبع و مزاج عربستان، طبع جنگ دارد.هنگامي که مصاحبهگر از وي سؤال کرد که پيشيبيني شما از زمان پايان جنگ يمن چيست، وي هيچ پاسخي نداشت. جنگي که بيش از 10 ماه از آغاز آن ميگذرد.همانگونه که در کنار هر کشور اسلامي و عربي ديگري براي حمايت از تماميت ارضي و ثبات و امنيت، ايستادهايم، در کنار عربستان نيز خواهيم ايستاد، اما به شدت با سياستهاي مداخلهگرانه و ثبات زداي اين کشور مخالف هستيم.
دخالتهايي که تحت عنوان ايجاد دموکراسي و حقوق بشر، موجب جنگ و خونريزي ميشود. با تقسيمبنديهاي فرقهاي مخالفيم و نميخواهيم عربستان ما را در يک انتخاب اجباري قرار دهد. بايد با قدرت صداي خود را بالا ببريم و در اين اوضاع هجوم رسانههاي گمراه کننده، حقيقت را بگوييم. رسانههايي که به طور گسترده در پي تحريک فرقهاي هستند و ميخواهند منطقه را به آتش بکشند.ما خواهان ثبات و امنيت هستيم و در جبهه گفتگو و تفاهم قرار داريم، چرا که دشمن اين امت اسرائيل و کشورهايي که از اشغالگري اين رژيم حمايت ميکنند، هستند.
در اين حال،يک روزنامه انگليسي ضمن اشاره به روند جنگطلبي و عملکرد نابخردانه وزير دفاع و شاهراده سعودي اقدامات وي را خام و خودخواهانه عنوان کرد.روزنامه انگليسي اينديپندنت دريادداشتي درباره «محمد بن سلمان» شاهزاده سعودي نوشت باورهاي محمد بن سلمان جانشين وليعهد عربستان و وزير دفاع اين کشور را درباره جنگ با ايران و اصلاحات داخلي در اين کشور، خام و ناپخته و از روي تکبر است.
در ادامه يادداشت آمده است: اواخر سال گذشته ميلادي، آژانس اطالاعات آلمان درباره شاهزاده عربستان مطلبي منتشر کرد که بر اساس آن عربستان سعودي سياست مداخلهجويانهاي رابه کار گرفت که معلوم کرد وزير دفاع و شاهزاده سعودي محمد بن سلمان که تنها 29 سال سن دارد، جهان عرب را با جنگهاي نيابتي در يمن و سوريه بيثبات ميکند.معمولا آژانسهاي جاسوسي اين اطلاعات را منتشر نميکنند اما دليل انتشار اين مطالب از سوي سازمان اطلاعات آلمان ترسي است که عربستان وجود دارد و آن اين است که عربستان به کشوري غيرقابل پيشبيني تبديل شده است. اين گزارش آژانس اطلاعات آلمان با استقبال زيادي مواجه نشد اما روز دوم ژانويه رهبر شيعيان عربستان به همراه 46 نفر ديگر در عربستان کشته شد و هشداري براي دولت انگليس و اندازه رابطه آن با عربستان شد. آنچه شکي به آن نيست اين مساله است که سياستهاي عربستان سعودي بعد از پادشاهي سلمان از ماه ژانويه سال گذشته تغيير کرد.
سرويس امنيت و اطلاعات آلمان به کشورها و مناطقي اشاره کرده است که عربستان سعودي در آنها سياستهاي خصمانهتر و جنگاورتري به کار گرفته است. اين کشورهاي عبارتتند از سوريه، که عربستان از مخالفان دولت سوريه حمايت کرد و در يمن که حملات هوايي را آغاز کرد.يکي از وزراي دولتي اهل خاورميانه که خواست نامش فاش نشود به اينديپندنت گفت:در گذشته سعوديها سعي داشتند گزينههايشان را حفظ کنند و محتاط بودند و حتي زماني که ميخواستند از يک دولت خلاص شوند اين طور عمل نميکردند.
اينديپندنت ادامه داد: در طول هفتههاي اخير هم بعد از حمله به سفارت عربستان در تهران و حمله به کنسولگري عربستان در مشهد، سعوديها فورا با ايران قطع رابطه کرده اما قطع رابطه ديپلماتيک بر سر اين موضوع لازم نبود. فورا بعداز اين اتفاق هم عربستان در حملهاي هوايي به سفارت ايران در يمن خسارت زد.روابط ايران و عربستان بعد از آنکه بيش از 400 ايراني در حادثه منا کشته شدند کمرنگ شده بود اما عربستان با افزايش تنش سياسي، 4 ايراني را به دليل جاسوسي و تروريسم طي روزهاي اخير محاکمه کرد.اخيرا شاهزاده عربستان محمد بن سلمان در گفتوگويي با اکونوميست گفته بود جنگ ميان عربستان سعودي و ايران آغاز فاجعه عظيمي در منطقه است و تأثير آن بر بقيه جهان بسيار بزرگ خواهد بود. قطعاً ما چنين نميکنيم. وي در اين مصاحبه خيلي سادهلوحانه و متکبرانه صحبت کرد که نشان ميدهد اين شاهزاده يک بازيگر بيتجربه است.
دليل اصلي عملکرد اينچنين عربستان اين مساله است که آمريکا به توافقي با ايران در موضوع هستهاي دستيافت. غير از همپيمان بودن با آمريکا و ذخاير نفتي، سران کشورهاي خاورميانه همواره به قابليت عملي عربستان شک داشتهاند اما تجربه نشان ميدهد قدرت نفت، کشورها را ازآنچه هستند ضعيفتر ميکنند و ارتشها و دولتشان را بدون قابليت و در عمل ضعيف ميگرداند.در ادامه يادداشت آمده است در بخش دوم مصاحبه، شاهزاده سعودي چيزي جز دردسر براي خاندان سلطنتي سعودي بيان نکرد. وي رياضت اقتصادي و اصلاحات بازار را پيشنهاد کرد اما در واقع در ميان کشورهاي مستبد و در برخي کشورهاي نفت خيز اين اقدام در واقع نقض قوانين نانوشته اجتماعي است. در اين جوامع مردم آزادي اجتماعي ندارند، هيچ مشارکت يا هيچ سيستم قضاوت عادلانه اي نيست اما تنها سهمي از فروش نفت نصيبشان ميشود.در انتها نويسنده خاطرنشان کرد: تقريبا غيرممکن است که اصلاحاتي در کشورهاي وابسته به نفت صورت بگيرد و تلاش براي آن معمولا نابخردانه است. اين کشورها بايد از جنگ هم دوري کنند چون درست است که مردم اين کشورها در مقابل سرانشان به مخالفت برنميخيزند اما همين مردم تمايلي جهت کشته شدن براي سران ندارند.
از طرفي، سفير سابق ايران در امارات متحده عربي معتقد است که ايران بايد با شديدترين لحن عليه سعوديها اقدام کند و در قبال حکومت سعودي افشاگري کند.شيخ نمر النمر روحاني و عالم برجسته عربستان برغم تلاشهاي گسترده بين المللي، توسط رژيم سعودي اعدام و به مقام رفيع شهادت نائل شد.خبرآنلاين درباره تبعات اين اقدام جنايتکارانه عربستان سعودي با حميد رضا آصفي سفير پيشين امارات متحده عربي گفتگو کرده است که در ادامه متن اين مصاحبه را از نظر ميگذرانيد:
* اقدام سعوديها را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
** اقدام سعوديها با هيچ منطق و معياري قابل پذيرش نيست، اعدام وحشيانه شيخ نمر نه تنها خشم مردم، افکار عمومي و وجدانهاي بيدار را تحريک کرده است بلکه شاهد هستيم بسياري از کشورهاي اسلامي اين حرکت زشت را محکوم کردهاند. اين اعدام نه تنها خشم جهان اسلام را پديد آورده است بلکه عمق اين جنايت به قدري بود که دبير کل سازمان ملل هم اين اقدام را محکوم کرده است. اعدام يک فردي که جز سخنراني و انتقاد از دستگاه حاکم سعودي کار ديگري نکرده است مايه تاسف و غمانگيز است ،نقض فاحش حقوق بشر است. اقدام آل سعود تبعات جدي خواهد داشت، سعوديها عملا خودشان را در بحرانهاي خود ساخته وارد مي کنند که از همين حالا هم شروع شده است که ما در بحرين، سوريه، يمن شاهد هستيم و اين سرکوب مخالفان داخلي به بدترين وضعي که اتفاق افتاده است، قطعا اين در جهان اسلام و در کل جامعه جهاني انعکاس بسيار منفي خواهد داشت و سعوديها را دچار بحران مشروعيت رفتاري خواهد ساخت.
* يعني معتقديد اعدام شيخ نمر سعودي را با بحران داخلي مواجه مي کند؟
** اين اقدام بدون شک تبعات سنگيني براي سعودي در پي خواهد داشت و به طور جدي گريبان آل سعود را مي گيرد چرا که شيخ نمر فرد مورد احترام درصد کثيري از مردم سعودي بوده است و خشم آنها رابرمي انگيزد. ديدگاه مردم سعودي نسبت به حکومت عوض خواهد شد، اين حکومت را خودکامه و ظالم خواهند دانست، اعتقاد دارم پيامد جدي اين اقدام، دنباله همان اقدامات قبلي است. البته هرکدام به نوعي متفاوت، يکي مداخله در امور داخلي ديگران، مثل يمن، سوريه، بحرين و ديگري هم سرکوب داخلي است. البته جنس اين دو فرق ميکند ولي ماهيت آن و تبعاتش يکي است و آن اين است که عربستان خود را در بحراني چالشي فرو مي برد که بعيد است از آن سالم بتواند بيرون آيد.
* آيا اجراي حکم اعدام شيخ نمر ارتباطي به ساختار جديد خاندان پادشاهي دارد؟
** من فکر ميکنم اعدام اين عالم برجسته در هيئت حاکمه عربستان نيز اختلافات جدي به وجود خواهد آورد. متاسفانه تيم جديد از ابتداي روي کار آمدن تا کنون خطاکاريهاي زيادي انجام داده است. اين بي تجربگي در حکومت داري بحرانهاي فراواني براي آنها به وجود خواهد آورد. متاسفانه بعد از فوت ملک عبدالله ما شاهد اين نپختگي سعوديها چه در عرصه داخلي چه خارجي هستيم.
* ايران در قبال اين اقدام بايد چه موضعي اتخاذ کند؟
** ايران بايد افشاگري کند، با شديدترين بيان ممکن اين حادثه را محکوم کند، سعوديها بايد متوجه موضع گيري و ديدگاه ما بشوند. حرکت ما هم در اين زمينه حمايت از يک مظلوم است، حمايت از فردي است که از حقوق شهروندي خودش استفاده کرد و دستگاه سعودي را به نقد کشيد، بايد محکوم کنيم، افشاگري کنيم، روشنگري کنيم، از سعوديها بخواهيم که در قبال اين اقدام زشت و ناپسند خودشان که با هيچ معياري قابل توجيه و تفسير نيست پاسخگو باشند و در اين مورد توضيحي شفاف ارائه کنند.
در اين حال،يک کارشناس برجسته مسائل صلح و امنيت در مصاحبه با خبرآنلاين گفت: تصورات غلط و اشتباهات محاسباتي ، حکام سعودي مي تواند منطقه را تا لبه يک جنگ فراگير پيش ببرد. عليرضا اکبري با بيان اينکه اشتباهات محاسباتي سعودي اين حکومت را به خروج از مسير منطقي و كنش منطقه اي، سوق داده است، رويكردي كه به " ايجاد وضعيت بحراني" تا لبه پرتگاه جنگ فراگير فرامنطقه اي، ميتواند منجر شود.
اکبري با اشاره به اينکه حكومت سعودي، سرانجام در پي مقدمه چيني و زمينه سازيها، روابط ديپلماتيك خود را با جمهوري اسلامي ايران قطع کرد و ديپلماتهاي خود را از تهران، فراخواند، اين عمل را نشانه نامطلوبي در روند تحولات آتي امنيتي منطقه دانست و گفت: پر واضح است كه، راهي را كه حكومت سعودي دنبال مي كند، به تركستان است!اين کارشناس مسائل حفظ صلح و امنيت در پاسخ به اين سوال که سعودي، ايران، منطقه و جهان را چگونه ارزيابي مي كند كه اينچنين پر مخاطره رفتار مي کند، گفت: اشتباهات حكام سعودي را مي توان در چند فصل ارزيابي كرد:
نخست، سوء برداشت از "توان نظامي خود" و تصور "داشتن قدرت عبور" از يك مخاصمه جدي، با يك قدرت فراتر از طراز منطقه اي که در واقع مي توان از آن به يک نوع خودبزرگ بيني ياد کرد. اين کارشناس حوزه امنيت تصور غلط "امكان بسيج" دولتهاي عربي و غير عربي منطقه، و همراه نمودن آنها در قمار بزرگ امنيتي خود عليه ايران را دومين ارزيابي غلط سعودي دانست و از تصور غلط احتمال و امكان حمايت و پشتيباني قدرتهاي جهاني، از جنگ افروزي سعودي، تا مرز "گسترش جهاني جنگ" به عنوان سومين فصل ياد کرد.
به گفته عليرضا اکبري برآورد خطا نسبت به "ميزان توانمندي و قدرت راهبردي" جمهوري اسلامي ايران، و تصور امكان "مقاومت و بقاي سعودي" در صورت وقوع "برخورد مستقيم"، با ايران يکي ديگر از اشتباهات کليدي اين رژيم است و پنجمين اشتباه اين رژيم اشتباه محاسبه، در خصوص "توان كنترل صحنه بحران"، بعد از تهديد، و قبل از برخورد احتمالي است.اکبري افزود: نداشتن تحليل و ارزيابي صحيح و واقعي از " كيفيت و وضعيت روندهاي امنيتي" جاري در سطح منطقه و جهان نيز اشتباه ششم سعوديها است.
دولت سعودي به غلط تصور مي كند، اگر قادر بوده در پروژه داعش، تا حدودي ، منافعي دست و پا كند، و يك ائتلاف نيم بند و ناكام از تعدادي دولت بي انگيزه و دست دوم، فراهم كند، به همان قياس قادر خواهد بود در قواره يك كشور سطح منطقه اي، از عهده يك بحران كنترل شده "ساختگي"، در حد و اندازه "مخاصمه با جمهوري اسلامي ايران برآيد.دانش آموخته مسائل صلح و حفظ صلح هفتمين اشتباه دولت سعودي را اينگونه تبيين کرد که آنها به غلط ، تصور مي كنند، در پي ايجاد يك جريان "تخريبي و انارشيستي" نظير داعش، و راه انداختن يك جنگ بي هويت در يمن، توانسته اند تا سطح "تفوق نظامي امنيتي" بر كل منطقه، ارتقاء يابند.
اکبري با بيان اينکه رژيم آل سعودي، تصور يا فرض مي كند كه جمهوري اسلامي ايران، با ورود به فاز اجرايي برجام، در عين حفظ و ارتقاء توانمندي دفاع ملي، و بازسازي مناسبات سياسي اقتصادي خود با قدرتهاي جهاني، مجالي براي تنفس و حضور منطقهاي عربستان سعودي، باقي نخواهد گذاشت، گفت: از اين رو حكومت رياض، خود را در نوعي "تنگناي تاريخي خفقان اور" تصور مي كند، كه اگر پيش از عادي سازي روابط و مناسبات جهاني ايران، و بازگشت ايران به موقعيت و منزلت طبيعي خود، "نظام قدرت و امنيت" منطقه را ، از طريق بحران سازي، در لبه پرتگاه يك جنگ بزرك قرار ندهد، ديگر هرگز از سوي منطقه و جهان، جدي گرفته نخواهد شد، و بار ديگر ناچار خواهد بود، در "موقعيت فرودست " كه وضع طبيعي شبه جزيره العرب است، تا ابد، اسير شود.
به گفته اين کارشناس مسائل امنيتي اين تصور و برداشت غلط ، ناشي از احساس لذتي است كه رژيم ال سعود، در طول بيش از سه دهه گذشته، در پي غيبت ايران و از ناحيه ورود اقتضائي سعودي، به جرگه يك كشور سطح منطقه اي و عدول ايران از "وضع راهبردي طبيعي" خود، حس كرده است، اين درحالي است که كابوس اتمام دوران لذت بخش "كلانتر خود خوانده منطقهاي"، حكومت ال سعود را، از تعادل خارج كرده است.
اکبري در پاسخ به اين سئوال که آيا مشکلات داخلي عربستان نيز تاثيري در رفتار اخير اين رژيم داشته است يا خير گفت: سه دسته مشكل اساسي در حوزه داخلي، مزيد بر علت، و تشديد كننده " ميل به بحرانسازي" سعوديها شده است. نخست، بحران مشروعيت، ناشي از شكاف اجتماعي، و عدم انطباق بافت اجتماعي با ساخت سياسي. دوم، بحران توزيع، هم در سطح حاكميت که منتج از درگيريهاي شديد قدرت، بين نوادگان عبدالعزيزاست و هم در سطح جامعه، ناشي از ديكتاتوري طبقه شاهزادگان و شدت طبقاتي بودن جامعه و سوم، بحران هويت، ناشي از تعارض ميان رويكرد ايدئولوژيك حكومت در عرصه استبداد داخلي و سياست بين الاسلامي و رويكرد ضد ديني و ضد ايدئولوژيك حكومت، در عرصه خصوصي يا تنگناي بقاء.اکبري با بيان اينکه رژيم آل سعود، خود را ناچار مي بيند براي پوشاندن اين نقاط ضعف و تهديدات داخلي ، به فرافكني، و بحران سازي مبادرت كند گفت: از اين رو است كه سعودي براي گريز از سقوط به مرتبه طبيعي " فرودستي"، در سطح خارجي و منطقه اي، به توسعه ناامني - بوسيله داعش- و ايجاد جنگ و توسعه طلبي - در يمن- مبادرت کرده است.
کارشناس مسائل صلح و صلح سازي در پاسخ به اين سئوال که آينده اين رويکرد عربستان را چگونه ارزيابي مي کنيد گفت: تصور غلطي که سعودي از خود، منطقه، جهان و جمهوري اسلامي ايران دارد موجب شده، تا ايران را "رقيب قادر به حذف" خود، و خود را نيز، قادر به حذف رقيب ، از چرخه قدرت و امنيت منطقه، و تصرف جايگاه طبيعي ايران بداند. اين نوع نگاه، نه ژئوپليتيك است، نه ژئو اكونوميك ، و نه ژئواستراتژيك. زيرا، در هر سه نوع نگاه، منطقي نهفته است كه مانع بروز چنين خطاي محاسباتي بزرگي ، ميشود. اين نوع نگاه، نگاهي بيمارگونه است كه، متاسفانه هيچ درماني ندارد بجز، چشيدن طعم تلخ واقعيت. واقعيتي كه بجز رنج بيهوده، نتيجه ديگري نخواهد داشت. مگر اينكه، عقول منطقه، و خردمندان جهان، مسئوليت خود را در امر حفظ ثبات و صلح منطقه و جهان، به ياد آورند، و رژيم آل سعود را، پيش از به آتش كشيدن منطقه و جهان، از اين بيماري " خطاي راهبردي" نجات بخشند.
ش.د9404990