(روزنامه آرمان – 1394/08/25 – شماره 2904 – صفحه 3)
كمتر شخصيت سياسي است كه فضاي سياسي آزاد و آرام در اين روزها را مديون تدابير دولت تدبير و اميد نداند. لازم هم نيست اين باور بيان شود و همين برگزاري بدون حاشيه مراسمها و نشستها از سوي دو جناح كشور مويد اين واقعيت است كه فضاي سياسي كشور با اقدامات و اظهارات حسن روحاني و ديگر مسئولان برگزاري انتخابات داراي آرامشي شده كه در ۱۰سال اخیر از اين دولت بهندرت مشاهده و احساس ميشد. هشتسال قبل از رئیس دولت یازدهم، رئيسجمهوري بر سر كار بود كه به تحزب اعتقاد چنداني نداشت و خيلي زود فراموش كرد خودش قبل از حضور در پاستور عضو يك حزب سياسي اصولگرا بوده است اما رئيسجمهور كنوني به تحزب اعتقاد دارد و همگان را تشويق به باور قدرت احزاب ميكند. وزارت كشور او به درخواست تاسيس حزب رسيدگي فوري ميكند تا فضاي سياست ايران از حالت خمودگي ناشي از عملكرد دولت قبل خارج و نشاط به جامعه تزريق شود.
حجتالاسلام روحانی اگر چه پيش از رياستجمهوري عضو جامعه روحانيت بود و اكنون هم عضوي از اين تشكل محسوب ميشود اما گرايشات خود را در صندوقچه سياست گذاشته و با روحيه فراجناحي به پاستور رفته است اما اين نكته غيرقابل انكار است كه با حضور روحاني و آنچه در جريان انتخاب او رخ داد صفبندي سياسي كشور دچار تغييراتي شد بدين نحو كه يك طيف ديگر به دو طيف قبلي افزوده شد.
فرزند تازه سياست ايران
در انتخابات رياستجمهوري سال۹۲ اصلاحطلبان بر آن شدند تا از كانديدايي كه تاحدودي خواستههاي آنان را محقق ميكرد حمايت كنند و تنها دل به كانديداي اصلاحطلب نبندند. كانديداي اصلاحطلب هم به نفع حسن روحاني كنار رفت تا پيروزي همطيفانش تضمين شود اما اصلاحطلبان در كنار خود يك طيف ديگر را هم شاهد بودند كه ميخواستند در اين پيروزي سهيم باشند و آن هم اعتدالطلبان بودند.
جرياني كه حزب اعتدال و توسعه در صدر آن قرار داشت و چند حزب بدلي كه معمولا در مواقع انتخابات با فرصتطلبي خود را حامي كانديداي داراي بالاترين شانس معرفي ميكنند اما رزومهاي از گذشته آنها يافت نميشود. در هر صورت ميداندار اصلي انتخابات سال ۹۲ جريانهای اصلاحطلب و اعتدالطلب شدند كه اصولگرايان ميانهرو هم در همان جبهه اعتدال جاي گرفتند. حسن روحاني اما در زمان انتصابهايش به اين تقسيمبندي توجه نداشت و به اذعان خود شايستهسالاري را در دستور كار قرار داد بنابراين در اين بخش هم حقي از اصلاحطلبان و ميانه روها ضايع نشد اما زمان گذشت و...
آغاز انحصارطلبيها!
اذهان عمومي در خاطر دارند پس از پيروزي دولت اصلاحات در سال۷۶ مجلسي بر سر كار آمد كه قاطبه نمايندگانش از همان طيف پيروز در انتخابات سال۷۶ بودند و به نوعي اقبال مردم به آن طيف تا برگزاري انتخابات مجلس ادامه پيدا كرد. در انتخابات مجلس هفتم اگرچه باز دولت اصلاحات بر سر كار بود اما ورق برگشت و اصلاحطلبان به دليل مسائلي نتوانستند حضور اكثريتي خود را تداوم بخشند. با در نظر داشتن اين موضوع بايد انتظار داشت كه مجلس دهم هم از آن صحنهگردانان و نقشآفرينان انتخابات رياستجمهوري يازدهم باشد يعني اصلاحطلبان و اعتدالطلبان اكثريت اين مجلس را از آن خود كنند اما روندي كه طي ميشود ترديدهايي را به همراه دارد. دو طيف در پيروزي روحانی نقش اصلي داشتند اما اكنون يكي از اين طيفها به حاشيه رفته و كمتر مورد توجه طيف ديگر قرار دارد.
ما پررنگ؛ شما كمرنگ!
بيراه نيست كه گفته شود فعاليتهاي انتخاباتي همه طيفهاي سياسي از چندي قبل آغاز شده و آنها در تلاش هستند تا تعداد بيشتري نماينده از طيف منتسب به خود راهي بهارستان كنند. اكنون طيف اصولگرا با وجود داشتن اختلافات زياد در درون خود سعي ميكند در سكوت با برگزاري جلسات وحدت با گروههايي در سالهاي گذشته به نوعي سفره خود را از آنها جدا كردند از جمله جبهه پايداري به وحدت برسند. اصلاحطلبان هم جلسات مستمري را برگزار ميكنند تا در تركيب مجلس دهم به نوعي مجلس ششم ديگري بسازند اما آنها يك موضوع را فراموش كردند و آن هم حاميان دولت است.
اصلاحطلبان بهخوبي واقف هستند كه رقيب پيش از دولت يازدهم اجازه فعاليت سياسي به آنها نميداد و از هر راهي سعي در كنار زدن آنها داشت اما شعار روحاني كه همان اعتدال بود آنها را با قدرت به عرصه سياست بازگرداند؛ به عبارتي «اعتدال» رمز بازگشت اصلاحات بود و حاميان روحاني هم در دوران قبل از انتخابات همراه با اصلاحطلبان براي پيروزي او تلاش كردند بنابراين تفاوتي ميان آنها با اصلاحطلبان در اين پيروزي نيست اما اكنون آنچه از اخبار اصلاحطلبان برداشت ميشود نشاني از اين طيف همراه آنها در سال۹۲ نيست و اصلاحطلبان تنها از جناح خودشان كه در سالهاي سال با هم همپيمان بودند سخن ميگويند و لاغير.
شايد اينگونه گفته شود كه حاميان دولت درصدد ارائه ليست مجزا هستند اما در عالم واقعيت مشخص است همانطور كه در انتخابات رياستجمهوري، روحاني بدون اصلاحطلبان و اصلاحطلبان بدون روحاني موفق به پيروزي نميشدند اكنون هم اين احتمال زياد است كه حاميان روحاني بدون اصلاحطلبان نتوانند به بهارستان برسند. حزب اعتدال و توسعه مهمترين قطب پيروزي روحاني در انتخابات رياستجمهوري بود. آيا شايسته نبود براي تقدير از فعالیتهای این حزب و مشی میانهروی سیاسی آن افرادی هم از این حزب در ليست اصلاحات قرار گيرد تا لیست انتخاباتی اصلاحطلبان به تعادل انتخاباتی هم برسد و میانهروی در آن به عنوان یک شاخص عیانتر و آشکارتر باشد؟ همراهي نكردن برخی اصلاحطلبان با اعتدالطلبان تداعی معناي عبور از روحاني را به اذهان متبادر میسازد كه بهظاهر رمز آن «اعتدال» خواهد بود که شایسته این گروه از فعالان سیاسی نیست.
پيامدهاي بيتوجهي به حاميان دولت
انحصار طلبي در فرايندهاي سياسي نتيجه خوبي نداشته و در نهايت به انزوا كشيده شده است و اصلاحطلبان بهطور حتم اين مسير را طي نخواهند كرد و به پيامدهاي آن آگاهند كه نخستين آن، كمرنگ شدن قدرت تعامل با دولت است. از سويي همراه شدن با حاميان دولت حاشيه امني براي اصلاحات پديد خواهد آورد يعني بايد و نبايدهاي هر مقطع از سوي همراهان اعتدالي گوشزد خواهد شد و آنها پشتيبان خوبي در تصميمگيريها خواهند داشت.
همراه شدن با حاميان دولت هم آينده خوبي براي جريان اصلاحات رقم خواهد زد و آنها را درگير چالشهاي سياسي در مجلس نخواهد كرد بدين معنا كه با حضور مشترك اعتداليون و اصلاحطلبان در بهارستان لوايح دولتي بدون غرضورزيهاي جناحی بررسي خواهد شد و رزومه موفقي از اصلاحات ثبت ميشود. به هر حال پيوند اصلاحات و اعتدال نتايج مثبتي خواهد داشت و ۲۴خرداد۹۲ در ۷ اسفند ۹۴ تكرار و كام ملت شيرين ميشود.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/134556
ش.د9405030