(روزنامه شرق - 1394/10/20 - شماره 2491 - صفحه 9)
از زمان سقوط «موصل» بهدست داعش در ژوئن سال ٢٠١٤ میلادی به اینسو، شک و تردیدها درباره نسبت داعش و رژیم اسرائیل مطرح بوده است. «فیدل کاسترو»، رهبر انقلاب کوبا، در سپتامبر همان سال موساد را صحنهگردان اصلی اقدامات داعش قلمداد کرده بود. عدهای نیز این دیدگاه را نوعی باور به «تئوری توطئه» خواندند. فارغ از صحت هر یک از دو دیدگاه، پرسشهای اساسی بر سر جای خود باقی ماندهاند: چرا داعش علیه رژیم اسرائیل دست به حملهای گسترده نزده است؟ آیا آن گروه تهدیدی واقعی علیه رژیم اسرائیل محسوب میشود؟
نگاهی به بیانیهها، سخنرانیها و نشریات نشان میدهد که آن گروه موضع خود را در قبال رژیم اسرائیل که از آن تحت عنوان «دولت یهودی» یاد میکند، بهطور آشکار بیان کرده است. پیام اخیر «ابوبکر البغدادی»، خلیفه خودخوانده داعش، نشان داد که تهدید این گروه علیه رژیم اسرائیل وارد فازی تازه و جدی شده است. او خطاب به اسرائیلیها گفت: «ما لحظهبهلحظه به شما نزدیکتر میشویم. گمان نکنید که شما را فراموش کردهایم. خدا باعث شد تا تمام یهودیان در اسرائیل گردهم آیند و جنگ علیه آنان آسانتر شود».بغدادی در پایان اشاره کرد که فلسطین به قبرستان یهودیان تبدیل میشود. او در بخش دیگری به روایتی دینی اشاره کرد: «خدا شما را در فلسطین جمع کرده تا مجاهدان به شما زودتر برسند و شما پشت درختان و سنگ پنهان شوید».
جالب آنکه داعش در نشریه سازمانی خود، «دابق»، نیز پیشتر درباره پنهانشدن یهودیان پشت درختان نوشته بود. اشاره داعش و رهبر آن به درخت «غرقد» است که اشاره به حدیثی از پیامبر اسلام(ص) درباره آخرالزمان و نقش این درخت بیثمر در مناطق گرمسیری دارد که عمدتا در فلسطین میروید و در عهد عتیق هم آمده است. طبق آن روایت، مسلمانان با یهودیان میجنگند تا حدی که یهودیان پشت سنگها و درختان پنهان شوند و درخت «غرقد» به مسلمان میگوید که یک یهودی پشت من است و بیا او را بکش، چراکه آن درخت، درخت یهود است».
داعش در همان شماره اشاره میکند که قتلعام علیه مسلمانان در غزه از سوی رژیم اسرائیل علیه زنان و کودکان محکوم است و موضع آنان نه «سخنی خشکوخالی» و «ریاکارانه» شبیه دولتهای عربی، سازمان ملل و اتحادیه عرب، بلکه صدایی قاطع است. دابق در پایان اشاره میکند که تنها موضوع بر سر زمان و صبر و شکیبایی برای فرارسیدن آن و حرکت بهسوی فلسطین برای جنگ با «یهودیان وحشی» و کشتن آنان است. داعش همچنین در نشریه خود درباره علت قبولنداشتن پرچم فلسطین نیز توضیح داده که از دید آن گروه دولت یهودی با کمک متجاوزان بریتانیایی تشکیل شد و از طریق روابط صلیبیون و یهودیان و خودویرانسازی حاکمان مرتد عرب بود که یهودیان بر اعراب سلطه یافتند.
داعش پرچم کنونی فلسطین را نمادی از دوران معاهده سایکس پیکو میداند و آن را عامل اصلی تفرقه سرزمینهای مسلمان از طریق ایجاد دولتهای ملیگرا و «اعلامیه ننگین» بالفور توسط صلیبیها قلمداد کرده که «پشتپرده» تأسیس دولت یهودی بودهاند. داعش درباره مسائل روز و برداشت خود از ارتباط رژیم اسرائیل با آن، نیز بهطور واضح موضع خود را بیان میکند. داعش همچنین در قبال گروههای مختلف فلسطینی نیز تمامی آنان را رد و خود را بدیل فلسطینیان معرفی میکند. داعش در نقد گروههای متنوع فلسطینی بهخصوص حماس، ضمن «ملیگرا»خواندن آن گروه و مذمومدانستن این موضوع ادعا میکند که پذیرش دموکراسی از سوی آن گروه فلسطینی سبب شده تا جهاد علیه یهودیان به نتیجهای نرسد. داعش میتواند یک تهدید جدی امنیتی برای رژیم اسرائیل باشد.
حضور گروههای سلفی نزدیک به داعش در شبهجزیره سینا در مرز سرزمینهای اشغالی یک تهدید است. علاوهبرآن در داخل فلسطین نیز گروههایی از جمله «انصار بیتالمقدس»، «انصارالجهاد» و «جیشالاسلام» با داعش بیعت کردهاند که خود در درگیری مستقیم با جنبش «حماس» بهسر میبرند و تهدیدی مشترک علیه حماس و رژیم اسرائیل محسوب میشوند. بااینحال، تهدید اصلی از جانب داعش علیه رژیم اسرائیل میتواند از بلندیهای جولان باشد که دولت «بشار اسد»، رئیسجمهوری سوریه، کنترل چندانی بر آن ندارد. همچنین راهیابی داعش به اردوگاه فلسطینیان «یرموک» نیز زنگ خطری برای رژیم اسرائیل بود.
رویکرد داعش در قبال رژیم اسرائیل مشابه همان رویکردی است که «ایمن الظواهری» و «عبدالله عزام»، رهبران اصلی «القاعده»، اتخاذ کرده بودند. عزام در مقدمه خاطرات فلسطین اشاره میکند که قصه خون در کابل، همان داستان جنگ در فلسطین است و از لزوم جهاد در وقت مناسب علیه یهودیان میگوید. ظواهری نیز باور دارد که از زمان سقوط خلافت، اشغال فلسطین توسط بریتانیا و رویکارآمدن حاکمان سکولار عوامل اصلی سلطه رژیم اسرائیل بودهاند. تفاوت داعش با القاعده تنها در تغییر اولویتهاست. داعش مبارزه با دشمن نزدیک (طاغوت عرب و شیعیان) را به دشمن دور یعنی آمریکا و رژیم اسرائیل ارجحیت داده است.
بااینحال، موضعگیری اخیر بغدادی نشان میدهد که شکست در جبهه نبرد زمینی در عراق و سوریه، آن گروه را مجبور به تغییر جبهه و تهدید رژیم اسرائیل کرده است؛ همانگونه که «اسامه بنلادن»، رهبر سابق القاعده، معتقد بود که جابهجایی تاکتیکی هدف قراردادن آمریکا و رژیم اسرائیل انتقال از واجبی به واجب دیگر است وگرنه در اصل قضیه که همانا لزوم نابودکردن هردوست، خللی ایجاد نمیشود. دستهبندی دشمنان تحت عناوین یهودیان، صلیبیها، رافضیها، سکولارها، بیخدایان (اتئیستها که عمدتا اشاره به گروه کردی «پکک» دارد) و مرتدان از سوی داعش نشان میدهد که تهدید داعش علیه تمام گروههای ذکرشده در هر نقطهای از جهان واقعی است.
http://www.sharghdaily.ir/News/82982
ش.د9405280