(روزنامه آرمان ـ 1394/10/16 ـ شماره 2943 ـ صفحه 7)
گويا آن سخنراني و آن محتوا، پيوندهاي نامرئي با مسئوليتهاي سياسي بعدي ايشان داشت كه در نخستين مسئوليتهاي رسمي پس از پيروزي انقلاب اسلامي از طرف بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در تاريخ ۲۶ آبان ۱۳۵۸ به عنوان «سرپرست وزارت كشور» منصوب شد تا انتخابات نخستين دوره رياستجمهوري در نظام اسلامي را برگزار كند، در حالي كه مستند به اسناد متقن، امام در آن ايام، روحانيت را از پذيرش مسئوليتهاي اجرايي پرهيز ميدادند. هاشمي رفسنجاني، پس از برگزاري آن انتخابات، براي نخستين بار در تاريخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۵۸، خود را براي نمايندگي نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي به افكار عمومي عرضه كرد تا به نوعي، تصديق رفتاري بر گفتار و قول به عملش باشد، كاري كه پيش از اين، در تمام سالهاي مبارزه، بر آن تاكيد ميكرد. جالب است كه در تمام سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ايشان همچنان محور تمام انتخاباتي بوده است كه برگزار شده است و همواره موافقانش به خاطر همراهياش، پيش از انتخابات احساس پيروزي كردهاند و مخالفانش، احساس شكست و در عمل نيز همين احساسات تا حدودي واقعي ميشد. از چگونگي حضورش در سه دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، چهار دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبري و سه دوره انتخابات رياستجمهوري و نتايجش ميگذريم، چون داده صرف تاريخي است و در اسناد تاريخي ثبت و ضبط و براي همگان قابل دسترس است.
آنچه در اينجا به آن پرداخته ميشود، حساسيتهاي مثبت و منفي جناحها و جريانهاي سياسي كشور درباره اين شخصيت پيچيده و تاثيرگذار است كه به دلايلي، مخالف حضورش و نگران پيروزياش هستند و جالب اينكه شرط رقابت خود با ايشان را، نه تبليغ داشتهها يا نداشتههاي سياسي خويش، بلكه صرفا در تخريبهاي ناجوانمردانه ايشان ميدانند، گويي مخالفانش، به تجربه دريافتهاند كه در تبليغ سوابق مبارزاتي و انقلابي، محبوبيت مردمي، اعتماد و اطمينان امام و رهبري، خدمات ارزنده در بحرانهاي ريز و درشت كشور و دوران دفاع مقدس و ارائه تحليلهاي سياسي از اتفاقات امروز و بصيرت در آيندهنگري در عرصههاي داخلي، منطقهاي و بينالمللي، همانگونه كه دورههاي ناموفق دولتهاي نهم و دهم را در سپهر سياسي كشور پيشبيني كرده و هشدار داده بود، قدرت رقابت با ايشان را به هيچوجه نداشته و براي معرفي و اشتهار خويش، چارهاي جز هاشميستيزي ندارند. مخصوصا در شرايطي كه چندين رسانه مكتوب و غيرمكتوب ريز و درشت كه دست بر قضا به جاهاي خاصي وابسته هستند، اشتياق نشان ميدهند و چه تبليغي بهتر از اينكه بدون كمترين هزينه، در صدر اخبار قرار گيرند و تيتر اول خبرگزاريها و روزنامههاي همسو شوند. جالب اينكه عمده هجمهها و بداخلاقيهاي سياسي از سوي افراد يا جناحهايي صورت ميگيرد كه اصلا يا كمتر خود در معرض رأي و نظر مردم در انتخابات قرار گرفتهاند، ولي همواره بر طبل نمايندگي افكار عمومي ميكوبند و از زبان مردمي كه معلوم نيست كي و كجا چنين نمايندگي را به آنها دادهاند، مخالفان را تخريب ميكنند. نگاهي از سر تامل به انتخاباتهایی كه هاشمي رفسنجاني در آنها به عنوان نامزد حضور داشته و حتي در مقاطعي بدون حضور ايشان در انتخابات، نشان ميدهد كه بعضيها، شأن و پرستيژ سياسي خود را صرفا در اين ميبينند يا ميدانند كه: اكثريت افكار عمومي، هاشمي رفسنجاني و تفكرات او را ميپسندند و به آن رأي ميدهند.
با اینهمه، باز از «حب نفس» خويش در شهرتطلبي نميگذرند و ميخواهند در مقابل «مگا برند» سياسي كشور، برندي در مخالفت باشند و جالب اينكه در مقاطع مختلف زماني - اين حالت، چپ و راست و محافظهكار و راديكال ندارد - حتي ابايي ندارند كه در بيان تخريبهاي خويش، ضديت با سياستهاي كلي نيز برجسته شود. حتي در اين مواقع گاه ناخواسته با رسانههاي بيروني هم به نقطه اشتراك ميرسند و از منابع آنها هم براي تخريب چهره ايشان، استفاده بهينه ميكنند. به عنوان مثال زماني اصلاحطلبها و در حال حاضر اصولگراها، در مواضعي كاملا متضاد و متناقض، گاهي هاشمي را عامل تداوم جنگ بعد از فتح خرمشهر ميدانند و گاهي عامل ختم جنگ و پذيرش قطعنامه ۵۹۸، حال آنكه هم براي پس از فتح خرمشهر و هم براي پذيرش قطعنامه، اسناد غير قابل انكاري از تاييد امام راحل وجود دارد. در خبرسازيها و دروغپردازيها درباره طرح «شوراي رهبري» توسط آيتا... هاشمي رفسنجاني، به شهادت اسناد تصويري، مكتوب و نمايندگان هم فكر خود در مجلس خبرگان رهبري، ميدانند حضرت آيتا... خامنهاي آن زمان و قبل از اصلاح قانون اساسي و در جلسه مجلس خبرگان پس از رحلت حضرت امام در ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۸، سخنراني مفصلي در اين خصوص ايراد فرمودند.
اما برخي شايد در آستانه برگزاري دو انتخابات مهم اسفندماه، بيشتر از هر زمان ديگري به تخريب هاشمي رفسنجاني نياز دارند و مصاحبه ميكنند، يادداشت مينويسند، سرمقاله ميزنند و سخنراني ميكنند.آنها ابتدا، اصل فلسفه مهم مجلس خبرگان را منكر ميشوند و سپس سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني را براساس نظرات خودشان تفسير ميكنند. رهبر معظم انقلاب اسلامي در تاريخ سوم اسفند ماه ۱۳۸۵ در ديدار نمايندگان منتخب ملت در چهارمين دوره مجلس خبرگان، اتكاي مجلس خبرگان به آراي مردمي را پديدهاي بسيار مهم و شاخص كاملا گويايي از مردمسالاري ديني دانستند و سپس در خطبههاي عيد سعيد فطر در تاريخ 85/8/2 به صراحت ميفرمايند: «كار مهم خبرگان در درجه اول، همين انتخاب است و در درجه دوم، نظارت بر وضع رهبر حاضر، كه متوجه باشند و ببينند آيا صلاحيتها در او باقي است؟ آيا علم او، تقواي او، مديريت او، تدبير او، خلوص او و صدق او باقي است، يا از حد نصاب پايين افتاده است؟ بايد نظارت داشته باشند. اين كار مهم مجلس خبرگان است. هيچ دستگاه ديگري در كشور وجود ندارد كه بتواند اين كار مهم را انجام بدهد و قانون به آن چنين اجازهاي را داده باشد و چنين تكليفي داشته باشد. بنابراين، انتخابات مجلس خبرگان بسيار حساس است» (پايگاه اطلاع رسايي مقام معظم رهبري). امام امت آنگونه كه در صفحه ۱۵۵ جلد ۲۱ «صحيفه امام خميني» آمده است، در ۱۱ مهرماه سال ۱۳۶۷ يعني ۷۲ روز (67/4/29) پس از قبول آتشبس، در پيام مكتوبي، فرمان تدوين سياستهاي كلي نظام در دوران سازندگي را صادر ميكنند، ولي اكنون مخالفان آيتا... هاشمي، تشكيل دولت سازندگي و تاكيد بر كار و سازندگي را تلاش براي تغيير ذائقه مردم و كمرنگ كردن احساسات جبهه رفتهها ميدانند و درتمام اين مسائل، خود را فدايي كشور هم ميدانند!
البته آن سوي اين سكه، يعني هاشمي رفسنجاني و انتخابات، ايجاب ميكند كه اين شخصيت به خاطر حضور هميشگي و تاثيرگذارش در روند امور انقلاب، بايد در هر انتخاباتي، اصل و محور باشد، حتي اگر نامزد نباشد و او را در مناظرههاي تبليغاتي، رقيب اصلي بخوانند و به شيوههاي كاملا غيراخلاقي و در انظار دست كم ۶۰ ميليون بيننده و شنونده داخلي، به تخريبش بپردازند و به وي حتي حق دفاع قانوني هم ندهند. اما اينبار فرق ميكند. ۳۵ سال از انقلاب گذشته و گروهها و جناحهاي مخالف سياسي مطلب و بهانهاي را ولو خيالي براي تخريب آيتا... هاشمي رفسنجاني باقي نگذاشتهاند و همزمان با پيشرفت علوم و تجهيزات ارتباطي، كينه و عصبانيت آنان نيز افزايش يافته و علاوه بر كتابنويسيها، اخيرا در استوديوهاي مجهز پنهان و آشكار، به فيلم و فتوشاپسازيها روي آوردهاند و همچنان متحيرند كه ديگر عليه ايشان چه بايد بكنند كه نكردهاند. اميدواريم پس از انتخابات اسفند، ديگر دشمنان انقلاب اسلامي و هاشمي، دست از اين كار بردارند و براي حفظ آبرو و ثبت خوشانصافي خويش در تاريخ، بگويند و بنويسند: ما هر كاري براي تخريب هاشمي ميتوانستيم در طول ۳۵ سال كرديم، اما گويا مردم همچنان او را قبول دارند.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/139506
ش.د9405248