(روزنامه آرمان – 1395/03/11 – شماره 3051 – صفحه 3)
علي لاريجاني شاه كليد اصلاحطلبان در انتخابات ۷ اسفند بود كه در ليست اميد قم قرار گرفت اما به راحتي به اصولگرايان داده شد. اگر تا چند روز پيش افتخار جريان اصلاحات چنين بود كه لاريجاني گلايهمند از اصولگرايان را در ليست خود دارد امروز بر اساس برخي اشتباهات اين شاه كليد را به اصولگرايان تحويل دادهاند. براي درك بهتر موضوع لازم است به سيري كه لاريجاني از زمان ثبت نام تا امروز طي كرده است توجه كرد.
اپیزود نخست: اعلام استقلال لاريجاني
برخي سياسيون در مرحله تصميمگيري براي ورود به انتخابات مجلس هر يك با توجه به گرايش سياسي خود به گعده همان جريان مراجعه ميكردند اما لاريجاني اعلام كرد كه برخلاف انتخابات هاي قبلي تمايلي به حضور در ليست اصولگرايان ندارد كه علت آن هم مشخص بود. او در مجلس نهم بارها مورد هجمه اصولگرايان تندرو قرار گرفت و درخارج از مجلس هم كمتر كسي است كه پرتاب اشيايي به سمت او در قم را فراموش كند و حمايت اصولگرايان از لاريجاني و محكوميت هجمه گران در آن مقطع نزديك به هيچ بود. همين موضوعات سبب شد تا علي لاريجاني در ليست اصولگرايان نباشد و در ليست اميد كه متشكل از اصلاحطلبان و حاميان دولت بود قرار گيرد كه اين حضور به منزله شوكي در جريان اصولگرايي بود.
اپیزود دوم: هجمه به لاريجاني
قرار گرفتن لاريجاني در ليست اميد به مذاق اصولگرايان خوش نيامد و بسياري از آنها ترجيح دادند در اين باره سكوت كنند چرا كه اوضاع اردوگاه اصولگرايي به واسطه قرار گرفتن نام تعدادي از اعضايش در ليست اميد چنان به هم ريخته بود كه اگر انتقاداتي مطرح ميشد به جايي نميرسيد و شكاف درون گفتماني اصولگرايان عمق بيشتري پيدا ميكرد. يكي از ويژگيهاي مورد پسند و قابل تقدير لاريجاني دفاع از برجام و زمينهسازي براي تصويب آن در مجلس بود كه همين موضوع خشم دلواپسان را به دنبال داشت. تصويب ۲۰ دقيقهاي توافق هستهاي در پارلمان نهم، باعث شده بود بخشي از جريان اصولگرا راه خود را از لاريجاني جدا كند. به طور مثال بيژن نوباوه در جريان انتخابات مجلس دهم درباره لاريجاني گفته بود: «لاريجاني به هيچ عنوان اعتقادي به فعاليت در چارچوب اصولگرايي ندارد و در عمل نيز اين مساله را به اثبات رساند و در جريان انتخابات نيز در ليست اصلاحطلبان قم (اميد) قرار گرفت. » روحا... حسينيان نماينده شاخص اصولگرا در مجلس نهم نيز بعد از تشكيل مجلس دهم حمايت از لاريجاني را حاصل جبر دانسته و معتقد بود اگر فرد ديگري در جريان اصولگرا حضور داشت، قطعا او نامزد رياست مجلس بود نه علي لاريجاني.
اپیزود سوم: بازگشت به لاريجاني!
پس از برگزاري انتخابات و پيروزي لاريجاني در قم البته به عنوان منتخب دوم اين شهر چرا اتاقهاي دلواپسان روشن شد و لبخند بر لبان آنها آمد چون زمان نقشآفريني آنها فرارسيده بود. آنها با تغيير موضع ۱۸۰ درجهاي لاريجاني را يكي از خودشان دانستند كه بايد رياست مجلس را عهدهدار شود. جالب اينجا بود كه جبهه پايداري و اعضاي دولت قبل در استقبال از لاريجاني بر ديگر اصولگرايان پيشي ميگرفتند چنان كه در آخرين نشست خبري علي لاريجاني، مهرداد بذرپاش با لبخند وارد سالن شد و در رديف اول نشست. اصولگرايان كه با ميانهروي مرز داشتند تاكيد ميكردند كه نبايد كرسي سبز رياست به يك اصلاحطلب تعلق گيرد و بايد گلايهها از لاريجاني براي حضور در ليست اميد را فراموش کرد و به حمايت از او پرداخت. حتي روح ا... حسينيان كه منتقد جدي لاريجاني است پس از انتخاب شدن او چنين گفت: «گر اصولگرايان در مجلس دهم نيرويي را داشتند كه زمينه راي آوري و رياست مجلس را داشت قطعا آن فرد را انتخاب ميكردند ولي چون چنين نيروي را ندارند لذا در سال اول از آقاي لاريجاني براي رياست حمايت ميكنند.» احمد اميرآبادي منتخب مردم قم در مجلس با اشاره به نشست فراكسيون فراگير گفت: «آقاي لاريجاني به عنوان گزينه فراكسيون براي رياست مجلس دهم برگزيده شد.»
حميدرضا ترقي عضو ارشد حزب موتلفه هم قبل از برگزاري انتخابات هيات رئيس مجلس دهم گفته بود: «۱۸۰ نماينده مجلس دهم از رياست لاريجاني حمايت كردند» اين پالس هاي مثبت براي حفظ قدرت در جريان اصولگرايي است و معنايي غير از آن ندارد، هر چند لاريجاني مشي ميانهروي خود را تداوم خواهد بخشيد. از سوي ديگر لاريجاني در مواجهه با استقبال اصولگرايان از رياست خود قصد همراهي با آنان را دارد حتي اگر عضو جبهه پايداري باشند، چنان كه ديروز كريمي قدوسي از اعضای جبهه پايداري در مشهد گفت: درجلسهاي كه با لاريجاني داشتيم، انتقادهايمان را به عملكرد ايشان بهصورت صريح و شفاف بيان كرديم و ايشان هم اين خطوط قرمز را پذيرفتند.
پايان: اشتباه استراتژيك جريان اصلاحطلبي
اصلاحطلبان باز هم اشتباه كردند؛ اشتباه بزرگي كه شيريني حماسه ۷ اسفند را در مذاق آگاهان به اين اشتباه تلخ كرد. باز هم شروع خوب و پايان بد. باز هم ندانستن ارزش دستاوردها و تقديم آن به رقيب سياسي. حضور لاريجاني در ليست اميد برگ برنده جريان اصلاحطلبي بود كه بر وزانت و اعتبار ليست اميدي افزوده بود. حضور لاريجاني در ليست اميد نشان داد كه اصلاحات براي پيشرفت كشور اهل تعامل است اما از اين ارزش و موقعيت پاسداري نشد. كانديدا شدن عارف براي رياست اگرچه يك حق براي او و جريان اصلاحات بود اما جايگاه اين حق در ساختار منافع ملي و تحقق خواست ملت در كجا بود؟ آيا بايد آن گونه رفتار ميشد كه لاريجاني مجبور شود در نشست خبري خود آنچنان جايگاهي براي ليست اميد در پيروزي خود قائل نشود؟ اگر هدف رفع موانع از مقابل دولت و تصويب طرحها و لوايح مفيد است، معرفي نكردن كانديدايي غير از لاريجاني براي رياست سبب تسهيل در رسيدن به آن هدف نبود؟ ايجاد دو قطبي عارف- لاريجاني براي كرسي رياست و گذاشتن نمره منفي در رزومه مجلسي اصلاحطلب در راستاي تدبير است؟ در نهايت بايد فارغ از راي نياوردن عارف به اين مهم اعتراف كرد كه باز هم اصلاحات باخت؛ اينبار به توهم پيروزي باخت...
http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/153023
ش.د9500469