(روزنام اعتماد – 1394/11/06 – شماره 3450 – صفحه 11)
* اصلاحطلبان پيش از اعلام رد صلاحيتها توسط شوراي نگهبان حرف از هويت اصلاحطلبانه ليستشان زدند و معتقد بودند كه در هر شرايطي بايد اين هويت حفظ شود. اكنون با وجود نيروهاي خاكستري چطور ميخواهند هويت اصلاحطلبانه ليستشان را تضمين كنند؟ گفته شده از افراد در سراسر كشور خواستند تا روزمه خود را بياورند تا در مورد آنها تحقيق شود. تعداد اصلاحطلباني كه در سراسر كشور تاييد شدهاند كم است و اگر ليستي بخواهد بسته شود با اين تعداد ممكن است از ديگر نيروها استفاده شود.
** من فكر ميكنم جمعيت اصلاحطلب كشور به افراد شناختهشده آن خلاصه نميشود و بسيار هستند افراد با ظرفيتي كه قبلا شناخته نشدهاند يا در معرض آراي عمومي قرار نگرفتهاند و نميتوان آنها را جمعيت خاكستري ناميد.
* در مصاحبهاي كه آقاي مرعشي داشت، گفته بود كه پنج نفر در تهران و ٢٥ نفر در سراسر كشور اصلاحطلب تاييد صلاحيت شدهاند.
** اين گفته براي اين است كه به شوراي نگهبان بگوييم خيلي از نيروهاي شاخص و كاركشته اصلاحطلب رد صلاحيت شدهاند. اين به اين معنا نيست كه ما نيروهاي اصلاحطلب در سراسر كشور براي بستن ليست نداريم. در يك جمع چند هزار نفري تعدادي اصلاحطلب براي بستن ليست پيدا ميشود. بسياري از اينها شناختهشده نيستند. اينكه ما اين افراد را نميشناسيم دليل بر اين نيست كه اصلاحطلب نيستند. اگر شناسايي نشدهاند به اين معنا نيست كه اين نيروها خاكستري هستند. اگر خاكستري بودن به اين معنا است كه اين افراد ناشناخته هستند، ميتوان در اين باره صحبت كرد اما اگر بگوييم كه اين افراد سياستهاي مشكوك دارند و قابل اعتماد نيستند، درست نيست.
مجموعهاي از اصلاحطلبان كشور را نبايد اينطور مخاطب قرار داد. اصولا آنچه نظارت شوراي نگهبان در جهت رد صلاحيت كانديداها انجام داده كار خوبي نبوده و باعث ميشود جمعي از كساني كه ميتوانستند در صحنه انتخابات حضور يابند و رونقي به انتخابات دهند و انتخابات را با شور و نشاط همراه كنند به طرز غيرصحيحي در هياتهاي نظارت كنار گذاشته شدند. بهتر است شوراي محترم نگهبان از جايگاه برادري به جايگاه پدري كه قانون اساسي براي آن در نظر گرفته نقل موقعيت پيدا و بازنگري كند و كساني كه به شكل غيرصحيحي ردصلاحيت شدهاند دوباره به ميدان رقابت انتخاباتي بازگردند. اين نكتهاي است كه به عنوان حقالناس مطرح ميشود. حقالناس فقط اين نيست كه به راي افراد توجه كنيم بلكه حق انسانها و كساني كه در معرض كانديداتوري قرار ميگيرند بايد رعايت شود. بيتوجهي به حقوق آنها و گفتن حرفهايي كه به شخصيت آنها آسيب بزند و آنها را از حق طبيعي محروم كند ضايع كردن حقالناس است.
اصلاحطلبي محدود به كساني كه ردصلاحيت شدهاند، نيست. تعداد زيادي اصلاحطلب در مناطق مختلف حضور دارند. ما از آنها دعوت كرديم در صحنه حضور پيدا كنند و از آنها براي شكل دادن به ليست استفاده ميكنيم. ليستي كه تهيه ميشود ليستي از اصلاحطلبان خواهد بود. جاي نگراني در اين زمينه وجود ندارد. سعي خواهيم كرد با توجه به موقعيتي كه اصلاحطلبان در كشور دارند و گزارشهايي كه ميگويد راي اصلاحطلبان از راي بقيه جريانها در كشور بيشتر است با ليست جديد هم باز اصلاحطلبان برنده خواهند بود. البته لازم است مسوولان امر شرايطي را فراهم كنند تا انتخاباتي رقابتي و آرام شكل بگيرد.
* بنابراين به گفته شما اصلاحطلبان در شرايط امروز نيز به هويت اصلاحطلبي ليستهاي خود پايبند خواهند ماند؟
** بله. اصلاحطلبان در شرايط مناسبي قرار دارند. معتقد هستيم كه گردش نخبگان بايد شكل گيرد. افرادي كه قبلا نماينده بودند يا سمتي دولتي و مهم داشتهاند جاي خود را به افراد جديد بدهند. گردش نخبگان در شرايط فعلي قابل شكلگيري است. شايد جريان اصولگرا چندان به گردش نخبگان فكر نكنند. به دليل اينكه خيلي از افراد شاخص آنها در صحنه حضور دارند كه شايد اين موضوع از عوامل اختلاف بين آنان باشد. جريان اصلاحات به دليل اينكه بخش عمدهاي از افراد شاخص آنها از دور رقابت خارج شدهاند امكان شكل دادن به گردش نخبگان برايش وجود دارد. اين چيزي است كه هم به نفع اصلاحات و هم به نفع كشور است.
* گردش نخبگان پشتوانههاي زيربنايي را هم لازم دارد. به هر حال اصلاحطلبان در انتخابات شوراي شهر تجربه تلخي از عدم هويت اصلاحطلبانه نيروها داشتند. در شرايط حاضر چطور ميخواهيم تضمين كنيم كه اين اتفاق تكرار نشود؟
** اتفاق شوراي شهر به يك برداشت و رفتار غلط فردي خاص باز ميگشت و ربطي به گردش نخبگان نداشت. او آدم جديدي نبود كه وارد صحنه شود. او پيشتر نماينده مجلس و جزو مديران ارشد بود. آدمي نبود كه جديدا وارد كار شده و شناختي از او وجود نداشته باشد. بدرفتاري او در آن مقطع زماني حادث شد.
* كليت موضوع مدنظر من است. اينكه ما آيا ميتوانيم نيروهايي را به مجلس بفرستيم كه بدانيم به عنوان پشتوانه اصلاحطلبان رفتار ميكنند.
** اصلاحطلبي بر اساس شاخصهاي موجود در گفتمان و برنامه تعيين شده است. اينكه عدهاي با هر رفتاري بخواهند خود را اصلاحطلب بدانند طبيعي است. گردش نخبگان به اين معنا است كه در مسووليت مديران و مسوولان كشور گردش ايجاد شود.
* گردش نخبگان كه اصلاحطلبان به عنوان راهبرد انتخاب كردهاند چه پيشزمينههايي لازم دارد؟
** اولين پيشزمينه آن اين است كه بپذيرند غير از خودشان كساني هستند كه ميتوانند در كشور مسووليت بپذيرند و فكر نكنند كه خودشان تافته جدا بافتهاند. بايد افكار و انديشههاي ديگران را به رسميت بشناسند و خودمحوري و خودشيفتگي كنار گذاشته شود. گردش نخبگان الزاما منحصر به جريان اصلاحات نميشود. در تمام سيستمهاي سياسي بر اين مساله تاكيد ميشود تا جامعه از عقايد و افكار جديد بهرهمند شود.
* با چه فاكتورهايي ميتوانيم اين نيروها را بشناسيم؟ اين افراد شايد تجربه حضور در قدرت را كمتر داشته باشند.
** فكر نكنيد اين افراد در صحنه حضور نداشته و ندارند. اين افراد در احزاب و بخشهاي مختلف تا كنون كار كردهاند. در جريان اصلاحات حضور پررنگ داشتهاند و تا حدودي براي اصلاحطلبان شناخته شده هستند. اين افراد براي جامعه شايد شناختهشده نباشند و اصلاحطلبان بايد آنها را به جامعه معرفي كنند.
* اين احتمال وجود دارد كه ردصلاحيتها بر مردم اثر منفي گذاشته باشد. به عنوان مسالهاي كه بايد اصلاحطلبان مورد بررسي قرار دهند كشاندن پايگاه راي خود به پاي صندوقهاي راي است. اصلاحطلبان چه كارويژهاي را ميتوانند انجام دهند تا تلخي كه براي پايگاه راي آنها در اثر رد صلاحيتها ايجاد شده رفع شود و مانند سال ٩٢ مردم را به پاي صندوقهاي راي بكشانند؟
** ما تلاش ميكنيم كه جمعيت خاموش را به حداقل برسانيم و شرايطي را به وجود آوريم كه در سايه كاهش جمعيت خاموش و مشاركت حداكثري به وحدت ملي بيشتري برسيم. شكاف اختلاف ملي و روابط قومي را به حداقل ممكن برسانيم و در جهت افزايش امنيت جامعه تلاش كنيم. اين مساله بر خواستههاي گروهي و جناحي نيز ارجحيت دارد. اصلاحطلبان به اين خاطر كه به وحدت ملي و امنيت ملي ميانديشند، بايد در جهت مشاركت حداكثري تلاش كنند. اين مساله چيزي است كه با رفتار سنجيده تصميمگيرندگان انتخابات و تشويق همه گروهها به شركت در انتخابات ممكن ميشود.
* ليستي كه اصلاحطلبان ارايه ميكنند چقدر ميتواند در افزايش مشاركت مردمي موثر باشد؟
** بايد همه جوانب در نظر گرفته شود و مردم را به انتخابات دعوت كنند.
* با توجه به اينكه برخي نيروهاي كمتر شناختهشده در ليست قرار ميگيرند ممكن است برخي نيروها باشند كه رايآوري آنها به اندازه ژنرالهاي اصلاحطلب نباشد. براي رايآوري اين نيروها چه راهكاري داريد؟
** لازم است اصلاحطلبان شناختهشده زير ليست كانديداهاي اصلاحطلب را امضا و آنان را به جامعه معرفي كنند.
* بنابراين راهبرد بعدي استفاده از ژنرالهاي اصلاحطلب براي معرفي و رايآوري ليست رده دوم اصلاحطلبان است؟
** از اشخاص مرجع و گروههاي ذينفوذ اصلاحطلب براي معرفي كانديداها به مردم بهره خواهيم گرفت.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=36011
ش.د9405436