سازمانی که در رأس دو کمیته دائم آن (حقوق بشر و کمیته حقوقی) دولت هایی قرار گرفته اند که دستانشان به خون هزاران کودک بی گناه آلوده است، چگونه می تواند حافظ امنیت و صلح در جهان باشد؟
ایده تشکیل سازمان ملل که در 24 اکتبر 1945 و به عنوان جایگزین جامعه ملل (تشکیل شده بعد از جنگ جهانی اول)، توسط کشورهای پیروز در جنگ دوم جهانی اتفاق افتاد، نشان دهنده دو عنصر اساسی در شکل گیری آن بود؛ اول اینکه شرایط حاکم بر جریان سازمان ملل شرایط بعد از جنگ دوم جهانی و متأثر از شرایط جنگی آن دوران بود، که منجر شد مهمترین مأموریت سازمان ملل حفظ صلح و امنیت جهانی و جلوگیری از تنش، درگیری و ناامنی در اقسا نقاط جهان تعریف شود.
از سال 1990 تا سال 2002 مأموریت جلوگیری از جنگ توسط سازمان ملل رشد 6 برابری و متوقف سازی درگیری ها رشد 4 برابری داشته است.
دومین عنصر مهم شکل گیری سازمان ملل را می توان تسلط افکار و اندیشه های کشورهای پیروز در جنگ و قرار گرفتن سازمان ملل تحت عنوان حافظ منافع این کشورها قلمداد نمود. افت و خیزهایی که سازمان ملل تاکنون داشته؛ اعم از کنفرانس های بین المللی برگزار شده، کنترل تسلیحات و خلع سلاح انجام شده، حفظ صلح، حقوق بشر، معاهدات بین المللی و ... را متأثر از تفکراتی خاص دانست که به دنبال به دست آوردن منافع خود در جهان بخصوص در حوزه انرژی و اقتصاد بودند که بهترین راه توجیه برنامه های خود را در استفاده ابزاری از سازمان ملل می دانستند. نمونه عینی و بارز آن را می توان در جنگ افغانستان، جنگ نفت و جنگ خلیج فارس و اجرای معاهده نفت در برابر غذا و حمایت از جریان های تروریستی و انعطاف سازمان ملل در مقابل این اقدامات دید.
اکنون در حالی به قرن بیست و یکم ورود یافته ایم که روز به روز رفتارهای گردانندگان سازمان ملل نشان دهنده که برگرفته از نیّات دورنی و واقعی آن هاست، نمود عینی بیشتری می یابد. حرکتی که سازمان ملل در قبال حذف نام عربستان از فهرست ناقضان حقوق کودکان انجام داد، نشان دهنده انعطاف گردانندگان آن و تحت تأثیر قرار داشتن سازمان ملل از زر و زور حکام جهانی بود. رئیس این سازمان به طرز بی سابقه ای به افشای ماهیت گردانندگان سازمان به اصطلاح ملل متحد اشاره کرد و علت این اتفاق را وابستگی بخشی از بودجه این سازمان به کمک های عربستان و تهدید عربستان به قطع این کمک ها بیان کرد. این امر زمانی اتفاق افتاد که در گزارش 28 صفحه ای «نقش عربستان در حملات 11 سپتامیر» نقش عربستان در این حوادث باز هم به همت ریال های سعودی هیچ انگاشته شد. از سوی دیگر قرار گرفتن عربستان به عنوان رئیس گروه پنج عضوی سفرا در سازمان ملل، موسوم به «گروه رایزنی»، در سال گذشته و در بحبوحه جنگ یمن، خود نیز جای تأمل دارد.
این اقدامات سازمان ملل متحد درست در زمانی انجام می شود که عربستان در دو حوزه تحرکات ویرانگر در منطقه غرب آسیا درگیر است؛ جنگ یمن و حمایت از جریان های تروریستی تکفیری در عراق و شام که هر دوی این جریانات منجر به از بین رفتن زیر ساخت های کشورهای درگیر و کشته شدن صدها کودک بی دفاع و مظلوم چه در جریان جنگ و چه در مهاجرت های اجباری را در پی داشته است.
اما دومین اقدام تأمل بر انگیز دیگر در سازمان ملل، برگزاری انتخابات ریاست کمیته حقوقی این سازمان و انتخاب رژیم صهونیستی به عنوان رئیس این کمیته بود. با این وجود رژیم صهیونیستی در حالی در رأس کمیته حقوقی سازمان ملل قرار می گیرد که قرار است بر مسائل مربوط به قوانین بین الملل نظارت کند. حال کشوری که خود قوانین اولیه انسانی جهان را نادیده می گیرد، چگونه می تواند بر قوانین بین الملل نظارت کند.
اسرائیل قبل از اینکه در سال 1949 به عضویت سازمان ملل متحد در آید، اقدامات غیر انسانی زیادی بر علیه کودکان و زنان غیر نظامی و بی دفاع در فلسطین اشغالی انجام داده بود؛ جنایات دیر یاسین (1948)، اللد و الرمله (1948)، جنایات الطنطوره (1948)، الدوایمه (1948)، حولا(1948) و ...
رژیم کودک کش صهیونیستی بعد از این عضویت در سازمان ملل علاوه بر اینکه کشتارها را متوقف نکرد بلکه به پشتیبانی دولت امریکا و استفاده های مکرر از حق وتوی این کشور در رد یبانیه ها و قطعنامه ها علیه خود، به اقدامات غیر بشری خود شدت بیش از پیش داد و دامنه آن ها را به کشورهای دیگر منطقه نیز گسترش داد؛ جنایات قبیه (1953)، کفر قاسم (1956)، خان یونس (1956)، حانین (1967)، عیترون (1975)، بنت جبیل (1976)، کونین (1978)، عباسیه (1978)، کشتار صبرا و شتیلا (1982)، اردوگاه البرج شمالی (1982) و ... تنها نمونه ای از اقدمات آشکار غیر بشری این رژیم منحوس است.
سوالی که این روزها افکار عمومی را مشغول خود کرده این است که آیا سازمانی که با دریافت کمک مالی نظر خود را تغییر و حقوق کودکان بی گناه را تضییع می کند، یا در رأس دو کمیته دائم آن (حقوق بشر و کمیته حقوقی) دولت هایی قرار گرفته اند که دستانشان به خون هزاران کودک بی گناه آلوده است، چگونه می تواند حافظ امنیت و صلح در جهان باشد؟