تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۹۲۶۰۷

ایران در قرن نوزدهم؟!

پایگاه بصیرت / علی اکبری
(روزنامه كيهان - 1395/02/04 - شماره 21325 - صفحه 2)

حرکت انقلاب اسلامی، حرکتی رو به جلو و توأم با پیشرفت بوده است و هیچ کس نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند.

حتی اوبامای مؤدب و باهوش! نیز بر این نکته اذعان دارد و در سخنان خود از قدرت و نفوذ ایران در منطقه و اهمیت ایران سخن گفت و البته تلاش نمود با خدعه و نیرنگ اعلام کند که در آغوش آمریکا رفتن باعث گسترش نفوذ و قدرت ایران خواهد شد. که باید گفت؛ «کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی!» آمریکا اگر منشأ قدرت بود، وضعیت مصر و عربستان و ترکیه و حتی برخی دولت‌های اروپایی به عنوان پادوهای آمریکا، این گونه نبود. اعتراضات اقتصادی، اجتماعی و درگیری‌های روزمره با پلیس این کشورها تنها بخشی از واقعیت‌هایی است که اجازه انتشار می‌یابند و آنچه توسط ناتوی فرهنگی دشمن سانسور می‌شود، در مقابل آنچه اعلام شد، بخش درون آب یک کوه بزرگ یخی است. با این وصف برخی افراد و جریانات تلاش دارند با اشاره به نقاط قوت نظام سلطه، وضعیت کنونی کشور را به خرابه و ویرانه تشبیه کنند. خرابه‌ای که تنها راه آبادانی آن دیدن کدخدا است.

در همان زمان که برخی آقایان با مشاهده تلاش دشمن در تحریم کشور و مشکلات ایجاد شده توسط دشمن در مسیر کشور، شرایط را به شعب ابی‌طالب تشبیه کردند، مقام معظم رهبری با باطل خواندن این تشبیه فرمودند: «ما امروز در شرایط شعب ابی‌طالب نیستیم؛ ما در شرایط بدر و خیبریم. ما در شرایطی هستیم که ملت ما نشانه‌های پیروزی را به چشم دیده است؛ به آن‌ها نزدیک شده است؛ به بسیاری از مراحل پیروزی، با سرافرازی دست پیدا کرده است. امروز مردم ما را از محاصره اقتصادی می‌ترسانند؟ با این حرف‌ها، با این ترفندها می‌خواهند مردم را از صحنه بیرون کنند؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟ امروز می‌خواهند در اراده مسئولین اختلال ایجاد کنند؟ قل هذه سبیلی ادعوا الی‌الله علی بصیره انا و من اتبعنی؛ این راهی است که با بصیرت انتخاب شده است، این راهی است که با مجاهدت باز شده است، این راهی است که با خون عزیزترین‌ها هموار شده است. ما از این راه رفتیم، به قله‌هایی هم دست پیدا کردیم. ما متوقف نمی‌شویم.» (1390/10/19)

اما ظاهراً این اشتباه محاسباتی که معظم‌له نگران آن بوده‌اند، در برخی از مسئولان کشور بروز و ظهور علنی یافته است. آقایانی که اصرار داشتند در صورت عدم امضای برجام، کشور حتی قادر به صادرات یک بشکه نفت نخواهد بود. آقایانی که اعتقاد دارند حرکت تحریمی نظام سلطه، ایران را به قرن نوزدهم بازگردانده است. آقایان اعلام کرده‌اند چرا واقعیت‌های برجام برای ملت بازگو نمی‌شود؟ شایسته است ایشان پاسخ دهند که این واقعیات را چه کسی باید به ملت بگوید؟ مرجع تأیید صلاحیت شده برای اعلام این واقعیات به ملت چه کسی است؟ رئیس‌جمهور فلان کشور خارجی بی‌اطلاع از موضوع معرفی شده و یا اعلام می‌شود خبرنگار صدا و سیما، نظر خود را به او القا کرده است.

بازتاب دادن به سخن فلان فرد خارجی، اعتماد به بیگانه و دامن زدن به خواست طرف غربی برای جنگ روانی علیه ایران تعبیر می‌شود و یا بازخوانی سخنانی که مصرف داخلی برای همان کشور دارد. تنها مرجع داخلی را صالح برای این امر می‌دانند. سمعا و طاعتاً! اما در داخل نیز وضعیت تقریباً همین طور است. روزی به مذاکره کنندگان کشور مدال افتخار می‌دهند و روز دیگر زمانی که به فرموده ایشان مبنی بر اینکه واقعیات به مردم گفته شود، همین آقایان مدال دریافت کرده، بخشی از واقعیت را منعکس می‌نمایند به همان افراد القاب ناآگاه و نامطلع داده می‌شود.

جناب آقای صالحی بعد از آن سخنانی که گفت و به اصطلاح توجیهی که شد در گفت‌وگوی ویژه خبری در خصوص مسائل غیر فنی هیچ پاسخی نمی‌دهد و اظهار می‌دارد به بنده گفته شده تنها در خصوص مسائل فنی صحبت کنم و جالب اینکه برخی مسئولین متولی موضوعات غیر فنی و به واقع اقتصادی و سیاسی که رئیس کل بانک مرکزی قطعاً یکی از این افراد است، با صراحت بیشتری سخن آقای صالحی در موضوع عدم انجام تعهدات طرف غربی را مورد تأکید و تأیید قرار داده و اعلام نمودند که برجام تقریباً هیچ عایدی برای ایران نداشته است و آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده است. جناب آقای ظریف از آمریکا درخواست می‌کند که در مراودات ایران و اروپا دخالت نکند تا مشکلات رفع شود (نقل به مضمون) و اشاره نمی‌کند که مگر راهبرد برخی از آقایان این نبود که باید کدخدا را دید تا مشکلات ما با اروپا خاتمه یابد؟

مگر با جان کری قدم زده نشد و مگر به بهانه رعایت ادب و نزاکت با اوباما دست داده نشد؟ چرا مشکلات حل نشده است؟ تاکنون چندین بار دیوار تحریم‌ها فرو ریخته است و همه تحریم‌ها رفع شده است؟ بعد از هر دیدار و توافقی این سخن اصلی‌ترین سخن برخی آقایان بود که دیوار تحریم‌ها فرو ریخت و تمام تحریم‌ها لغو شده و... و اکنون با گذشت چندین ماه از این سخنان، همچنان اظهار می‌شود که مگر چقدر از برجام گذشته که ملت توقع دارد نتایج برجام را مشاهده کند؟ ملت قرار بود هم‌زمان با اجرای برجام، نتایج آن را مشاهده کند و این مدت که ملت اعتراض به دولت نکرده از بزرگواری و به واقع همدلی و همزبانی است و نه فراموشی.

مگر به دولت گفته نشده بود که از طرف بدعهد مقابل که سابقه خدعه و نیرنگ فراوانی از او سراغ داریم، تضمین‌های مناسب و لازم اخذ شود و سپس اقدامات ایران آغاز گردد؟ چرا این اتفاق نیفتاد؟ آقایان اعلام نمودند که پرستیژ و وجهه بین‌المللی آمریکا مانع بزرگ و اساسی برای نقض توافق از سوی آمریکا خواهد بود و اکنون همان آقایان از آمریکا درخواست می‌کنند که به آنچه تعهد داده عمل نماید. درخواستی از سر التماس و خواهش که باعث سرافکندگی است! اگر خوب توافقی انجام شده بود و به واقع فتح‌الفتوح اتفاق افتاده بود، اکنون برای اجرای تعهدات آمریکا نیازی به مذاکره با اصلی‌ترین متولی پیگیری تحریم‌های علیه ایران یعنی وزارت خزانه‌داری آمریکا نبود بلکه آمریکا بود که باید منت ایران را می‌کشید.

آقایان تمام برگ‌های برنده در اختیار را خرج کرده‌اند و اکنون در این معامله و معادله برای پیشرفت مذاکرات، برخی زمزمه‌ها از معامله بر موضوعات موشکی و دفاعی گفته می‌شود. این چه تجارتی است که هر چه هزینه پرداخت می‌کنیم، سودی عاید نمی‌شود؟ تجارت برد- برد تبدیل به «خسارت محض» شده است. آمریکا در مقابل خواهش برخی آقایان برای انجام تعهدات، اعلام می‌دارد که وظیفه ما همین مقدار بوده است و برجام تعهد بیشتر از این را به آمریکا تحمیل نکرده است! تمام این موارد بیانگر این واقعیت آشکار است که راهبرد برخی آقایان اشتباه بوده است. اگر تصور شود که عقب‌نشینی و تعامل با آمریکا کلید حل مشکل است، باید گفت که اتفاقاً اینجا شروع ویرانی است و نقطه عقب‌گرد از عزت و اعتباری است که اکنون داریم.

«اگر ما در مقابل دشمنی دشمنانمان با شجاعت و با اقتدار نایستیم، ما را خواهند خورد، خواهند بلعید. «ما» که می‌گوییم، یعنی کشور را، یعنی ملت را؛» (امام خامنه‌ای) البته این سخن به معنی نادیده انگاشتن مشکلات نیست. برخی مشکلات وجود دارد و اگر توقع داشته باشیم رسیدن به قله بدون زحمت و تلاش است، قطعاً پیشرفتی حاصل نخواهد شد اما باید جنس و نوع این مشکلات را همان طور که هست ببینیم. بدون افراط و تفریط. «مشکلات ما مثل مشکلات یک گروه کوهنورد است که دارد در راهی حرکت می‌کند. راه سختی است و البته مشکلاتی دارد؛ گاهی آب می‌خواهند، گاهی غذا می‌خواهند، گاهی مشکلات دارند، گاهی به یک مانعی برخورد می‌کنند؛ اما دارند طرف بالا می‌روند. مشکلات ما از این قبیل است.» (امام خامنه‌ای)

بنابراین باید از این اشتباه محاسباتی عبور کرده، واقعیات موجود را به دقت ملاحظه کنیم. متأسفانه دشمن و به طور خاص آمریکا، آن قدر در ذهن و محاسبه برخی مسئولین کشور قوی و مقتدر جلوه کرده که می‌تواند با یک بمب تمام زیرساخت‌های کشور را نابود کند و با اقدامات تحریمی، ما را به قرن نوزدهم باز گرداند. باید با این طرز تفکر مبارزه جدی نمود و دانست که این فرمان ما را به پیش نخواهد برد. «راه درست این است که ما خودمان را در درون تقویت کنیم و استغنا پیدا کنیم. دنیا به کشوری که غنی باشد و قوی باشد احترام می‌گذارد؛ مجبور است احترام بگذارد. اگر کشور ایران اسلامی قوی باشد و غنی باشد، همان کسانی که امروز دارند شاخ و شانه می‌کشند، همین‌ها می‌آیند پشت دروازه ما می‌ایستند و منت‌کشی می‌کنند.» (امام خامنه‌ای)

این استغنا یافتن در حوزه اقتصادی با راهبرد اقتصاد مقاومتی و پرهیز از شعار حاصل خواهد شد؛ همان طور که به قول سردار حاجی‌زاده درحوزه موشکی کشور حاصل شده که اگر دور تا دور کشور را حصار بکشند، ما در تولید به مشکلی برنخوریم. باید خود را قوی کنیم درغیر این صورت با راهبرد برخی آقایان، مجبور به التماس از شیطان بزرگ برای اخم نکردن، اجازه برای تبادل دلار، ملاحظه در سخن گفتن در پسابرجام و ... خواهیم بود.

فاعتبروا یا اولی‌الالباب.

http://kayhan.ir/fa/news/73029

ش.د9500730

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات