تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۸  ، 
کد خبر : ۲۹۲۷۱۶

ضرورت توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب در مورد سبک زندگی اسلامی (بخش پایانی)

پایگاه بصیرت / صدیقه توانا

(روزنامه كيهان – 1394/10/29– شماره 21259 – صفحه 5)

حلقه گسترده ارتباطات با زنجیره‌های ادب و احترام

حساب بانکی‌تان چند تا صفر دارد؟ ماشین زیر پایتان مدل چند است؟ متراژ و موقعیت خانه و ویلای شما چطور است؟ آیا دیگران به شما احترام می‌گذارند چون اسناد ملکی زیادی به نامتان است؟ و آیا شما به دیگران با ادب و احترام برخورد می‌کنید چون ملک و املاک زیادی دارد و ثروتمند است؟

قطعاً این طور نیست، داشتن ادب و متانت و برخورد محترمانه با دیگران که یکی از ابعاد سبک زندگی اسلامی است، به مال و منال و جاه و مقام ارتباطی ندارد، و با سواد و بیسواد نمی‌شناسد، و ادب داشتن مختص کوچک و بزرگ نیست.

قدیمی‌ها می‌گفتند؛ کسی جلوی پدر و مادر، خود را در آینه نگاه نمی‌کرد، به احترام ورود آنها همه از جا بلند می‌شدند و اول از همه سلام می‌گفتند، هرگز کوچک‌ترها پایشان را جلوی بزرگ‌تر دراز نمی‌کردند، بی‌اذن‌شان سخن نمی‌گفتند و درشتی نمی‌کردند...! اما انگار حالا احترام گذاشتن‌ها هم مجازی شده و یا به‌گونه‌ای تغییر فرم داده است. بچه‌های ما این موارد مذکور را نشانه احترام و ادب نسبت به بزرگ‌تر نمی‌دانند. از نظر آنها معنی خیلی از چیزها حتی محبت کردن هم عوض شده است.

نمونه‌اش محبت و احترام بی‌پایان ما در شبکه‌های اجتماعی مجازی است که نثار یکدیگر می‌شود، «کامنت» می‌گذاریم و «لایک» می‌کنیم تا ارادتمان را نشان دهیم، و همه این قراردادها، نشانه احترام شده است! دیگر انگار هیچ فرصتی برای گپ زدن با پدر خسته از کار روزانه نیست، مادر هم.

توقع داشتن احترام از یکدیگر

مونتسکیو می‌گوید: «آن که توقع احترام از دیگران دارد، خود نیز باید توقع احترام دیگران را برآورده کند و به آنان حرمت کند.»

لطفاً این جمله را در همه جا و برای همه کس تعمیم دهید. ناگفته پیداست که احترام و ادب در حوزه ارتباطات اجتماعی از جایگاه خاصی برخوردار است.

اصولاً انسان‌ها بدون احترام نمی‌توانند اجتماعی سالم و پیشرفته را تشکیل دهند. از این‌رو احترام به مثابه یک کنش و واکنش قابل فهم است، حال می‌خواهیم به این نکته بپردازیم که چرا و چگونه احترام در جامعه ما کمرنگ شده یا بهتر است بگویم متحول شده است؟

رضا تاج کارشناس مسائل تربیتی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان چند روش را برای کسب احترام اجتماعی پیشنهاد می‌کند و می‌گوید: «در ابتدا لباس مرتب بپوشید، به گاه خود سخن بگویید، تواضع داشته باشید، راست بگویید، از دروغ گفتن پرهیز کنید به موقع تبسم کنید، ادب را حفظ کنید و دست آخر اینکه حافظه خود را تقویت کنید. این طور نباشد که یک نفر را به شما معرفی کنند و تنها پس از چند دقیقه اسم او را فراموش کنید، اصلاً خوب نیست.»

این کارشناس در ادامه می‌گوید: «یادآوری این روش‌ها به این دلیل عنوان شد که بدانیم احترام یک مسئولیت است مسئولیتی همه وقتی، همه کسی و همه‌جایی، خانه و خیابان ندارد.»

به اعتقاد او کسی که برای دیگران ارزش و ادب قائل می‌شود، در واقع، پاسبان شخصیت خویش است. یک پژوهشگر غربی در این‌باره می‌گوید: «کسی که برای خود احترام قائل است، از گزند دیگران در امان است، او لباسی را بر تن دارد که کسی را یارای پاره کردن آن نیست.» وی توصیه می‌کند: «به دیگران باید و همیشه احترام گذاشت، چون همه و البته خود ما نیز طالب آنیم.»

انعطاف‌پذیری در روابط اجتماعی

یکی از ضرورت‌های زندگی اجتماعی داشتن انعطاف و قدرت سازگاری است و اینکه بپذیریم ما کامل نیستیم.

دکتر محسن اسکندری روان‌شناس از منظر روانی به مقوله ادب و احترام و دلایل هتاکی کردن نگاه می‌کند و در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «برخی افراد دچار اختلال خودشیفتگی هستند. این افراد خود را مبنا قرار می‌دهند و همیشه فکر می‌کنند بی‌عیب هستند چون از بالا نگاه می‌کنند و با این نگاه بالاتر خود را از هر عیبی مبرا می‌دانند و عیوب دیگران را بزرگ‌نمایی می‌کنند و به راحتی این عیب را به رخ می‌کشند.»

وی می‌افزاید: «اما افرادی که دارای ویژگی کمال یافته هستند این ویژگی را در خود نمی‌بینند و این توانایی را دارند که اطلاعاتشان را در اختیار دیگران قرار دهند و اگر درمورد اصلاح رفتارشان نظری داده شود ازنظر دیگران استفاده می‌کنند.»

دکتر اسکندری با ذکر این آیه که «المؤمن مراهًْ‌المؤمن» مؤمن آینه مؤمن است، در توضیحات بیشتری می‌گوید: «فردی که رعایت ادب و احترام را می‌کند اگر نقصی در دیگران ببیند با زبان نرم و ملایمت تذکر می‌دهد و تذکر می‌گیرد و چه بسا از تذکری هم که می‌گیرد خوشحال می‌شود ولی بسیار دیده شده که تعدادی از ما فقط شعار می‌دهیم که فرد انتقادپذیری هستیم ولی در ذهنمان می‌گوییم ما عیبی نداریم و اگر عیب ما را بگویند درصدد تخریب برمی‌آییم.»

از این روان‌شناس درمورد چرایی این مسئله و این نوع برخوردها سؤال می‌کنم، می‌گوید: «سبک زندگی ما به گونه‌ای است که برخی از رفتارهای نامطلوب را چون تکرار کرده‌ایم جزء عادت ما شده است و حال اگر بخواهیم تغییری در رفتارمان ایجاد کنیم باید به خودمان برگردیم و اگر خودآگاهی که یکی از مهارت‌های ده‌گانه زندگی است برسیم، قطعاً از دیگران کمک می‌گیریم و تلاش می‌کنیم رفتارمان را در برخورد دیگران اصلاح کنیم.»

دکتر اسکندری در تکمیل سخنانش می‌افزاید: «برخی افراد به جز اختلال شخصیتی و خودشیفتگی ممکن است دچار اختلال‌های اجتماعی هم باشند.

بدین معنا که افراد ضد اجتماعی به راحتی درمورد دیگران نظر می‌دهند و تحریک می‌کنند و این رفتار باعث می‌شود برخی دچار رفتارهای نابهنجار و ناپسند شوند.»

از این روان‌شناس می‌پرسم چرا عده‌ای در دور کردن مردم از ادب که یکی از مؤلفه‌های مهم سبک زندگی اسلامی است موفق می‌شوند؟ اسکندری پاسخم را با اشاره به اینکه ادب یک مفهوم اخلاقی است این‌طور می‌دهد: «در مسائل اجتماعی قواعد بازی باید رعایت شود، متاسفانه آنچه ما دائم نگران آن بودیم و از آن استفاده می‌کردیم نفوذ برخی تفکرات غربی است. در غرب تفکر مادی‌گرایانه و منفعت‌طلبانه بخصوص در رقابتهای انتخاباتی رایج است و آنها هیچ محدودیتی ندارند و از هر ابزاری استفاده می‌کنند تا هدف وسیله را توجیه کند اما ما این شعار را قبول نداریم مخصوصا در زمینه انتخابات.»

وی می‌افزاید: «مگر می‌شود به این بهانه که من می‌‌خواهم کمک و خدمتی کنم، دیگران را تخریب نمایم! قطعا کسانی‌که رشد یافته و مقید به رفتارهای سالم و پخته هستند، مراعات این مسائل را می‌کنند و در برخورد با دیگران مخصوصا در بحث تبلیغات انتخاباتی که انگیزه بیشتری برای این نوع برخوردها وجود دارد دیده می‌شود. افرادی که اعتقادات قوی دارند رفتارهای نامطلوب نمی‌کنند.»

وی می‌افزاید: «هر داوطلب انتخابات اگر داوطلب خدمت به جامعه، مردم و کشورش باشد زمینه برای حضور افراد شایسته‌تر فراهم می‌کند و درصدد تخریب برنمی‌آید. انگیزه در این مقوله حائز اهمیت است و نباید دچار آسیب شود.»

از دکتر اسکندری در مورد راهکار این آسیب و افزایش ادب و احترام و دوری از هتاکی سوال می‌کنم، می‌گوید: «روحیه کارگروهی و روحیه خدمتگزاری از ابتدایی‌ترین مراحل رشد و تربیت است که در فرد ایجاد می‌شود و نهادهای تعلیم و تربیتی مثل آموزش و پرورش و دانشگاهها باید روی این قضیه کار کنند، والدین و مسئولان سیاسی هم بهترین الگو برای فرزندان و نسل جوان جامعه هستند که می‌توانند داشتن ادب و احترام را ترویج و این ارزشهای اخلاقی را فراهم‌سازی کنند.»

دکتراسکندری خاطرنشان می‌کند: «اگر یاد بگیریم که برای رسیدن به یک هدف چگونه تلاش کنیم و نسبت به خودمان آگاه‌تر باشیم بهتر می‌توانیم قضاوت کنیم و به خودمان اجازه نمی‌دهیم به راحتی در مورد دیگران قضاوت کنیم. هر چه ضعف ما بیشتر باشد قضاوتمان هم بیشتر می‌شود از این روست که می‌بینیم بزرگان دیگران را قضاوت نمی‌کنند، تهمت نمی‌زنند و غیبت دیگران را نمی‌کنند بنابراین از همان دوران کودکی باید به فرزندان خود بیاموزیم که رفتار مودبانه توام با احترام با همه افراد داشته باشند.»

اختلاف دیدگاه‌ها باید کنار گذاشته شود

در عرصه زندگی و انتخابات، اختلاف دیدگاه همیشه وجود دارد چه با دوستان و همفکران و چه با مخالفان، بخصوص وقتی این اختلافات در عرصه رقابت وارد شود و هر نامزدی دنبال جلب آراء خود است و گاهی این تفاوت دیدگاه می‌تواند به یک رقابت تبدیل شود و این رقابت می‌تواند مرزهای قانون ادب و صداقت را پشت سر بگذارد.

دکتر محمدحسن قدیری ابیانه کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک و سفیر سابق ایران در مکزیک و ایتالیا در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان، ادب سیاسی در بحث انتخابات را مثال می‌زند و در توضیحات بیشتری در این خصوص می‌گوید: «رعایت ادب در مخالفت‌ها ضروری است زیرا کسی که ادب را رعایت نمی‌کند در حقیقت در منطق دچار کمبود شده است. از سوی دیگر انتقاد مودبانه تاثیر بیشتری از نظر روانی دارد . فرض بر این است که نامزدها با هدف خدمت نامزد شده‌اند، بنابراین باید ضوابط اسلامی و قانونی را رعایت کنند.»

دکتر قدیری ابیانه مشخصا بحث انتخابات و رعایت ادب در این مرحله حساس از سوی کاندیداها را مورد تاکید قرار می‌دهد و خاطرنشان می‌کند: «طبیعتا ایام انتخابات، ایام رقابت‌هاست، هرچند اصل قانونی بر این است که هر نامزدی ویژگی‌های مثبت خود را مطرح کند و از گفتن و بد گفتن در مورد سایر نامزدها بپرهیزد، اما اگر قرار باشد راجع به دیگر نامزدها اظهار نظر کند، با رعایت ادب باید صورت گیرد.»

وی در ادامه در مورد دلیل این مسئله توضیح‌ می‌دهد و می‌گوید: «وقتی رقابت‌ها به اقشار پایین کشیده می‌شود این رقابت‌ها می‌تواند حتی از برخورد کلامی عبور کرده و به برخورد فیزیکی منجر شود و روابط نامطلوبی را به دنبال داشته باشد.»

وی در تکمیل سخنانش می‌گوید: «متاسفانه عدم رعایت ادب و نیز احترام به آراء عمومی می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد.

در حقیقت رعایت حق‌الناس یک اصل است و در شمارش صحیح آراء خلاصه نمی‌شود، بلکه پذیرش نتیجه آراء و انجام امور بر اساس قانون نیز خود به معنی حق‌الناس است. متاسفانه در فتنه 88 عده‌ای به این امور توجه نکردند و مصائبی را برای کشور ایجاد کردند که هنوز از آثار آن به طور کامل رهایی نیافتیم.»

از وی می‌پرسم چرا گاهی در برابر نقدها شاهد رفتار هتاکانه هستیم و چرا این نوع برخوردها در مسائل انتخاباتی بیشتر اتفاق می‌افتد؟ دکتر قدیری ابیانه نیز در پاسخم چنین می‌گوید: «این نوع رفتارهای بی‌ادبانه نشان دهنده این است که هتاکان و کسانی که به آراء عمومی و قوانین احترام نمی‌گذارند ضوابط جامعه مدنی را رعایت نمی‌کنند.متاسفانه برخی دنبال تحمیل نظرات خود بر مردم هستند.میرحسین موسوی تلاش کرد که با 11 میلیون فاصله رای از رقیب خود، نظر خویش را به جامعه، قانون و انتخابات حاکم کند ضمن آنکه تشدید تحریم‌های ایران هم یکی از عواقب دیگر فتنه 88 است.»

چرا مردم گاهی در برخوردهای اجتماعی دچار رفتارهای بی‌ادبانه می‌شوند و هتاکی می‌کنند؟

پاسخ قدیری ابیانه به این سوال این طور است: «کسانی که مایلند نظر خویش را بر جامعه تحمیل کنند وقتی خود شخصا توانایی آن را ندارند، سعی در ایجاد اغتشاش، تهمت، دروغگویی و تقلب می‌کنند و به مراکز تصمیم‌گیری فشار وارد می‌آورند که فتنه 78 و 88 نمونه این فشارها بود که البته خوشبختانه با هدایت‌های روشنگرانه مقام معظم رهبری و حضور مردم در صحنه این توطئه‌ها خنثی شد.»

http://kayhan.ir/fa/news/66049

ش.د9405510

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات