«همانا من به راستی به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کردی،(5) کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده، و در هزینۀ عیال، درمانده و خوار و سرگردان شوی».
وقتی انسان سیری در آموزه های دین می کند برای تمام لحضات عمر انسان و زندگی انسان دین مبین اسلام برنامه ای را وضع کرده از خوردن و آشامیدن تا ارتباط با مردم و ارتباط با خدا و ارتباط با همسر و فرزند و ... در همه این برنامه ها جایگاه خاصی به مقوله حق الناس و بیت المال قائل شده است . قرآن می فرماید : « وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ أَلَا يَظُنُّ أُولَٰئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ[. (1) وای بر کم فروشان! آنان که چون [از مردم کالایی را با] پیمانه و وزن می ستانند، پُر و کامل می ستانند و چون [چیزی را] به مردم با پیمانه و وزن می دهند کم می گذارند آیا اینان یقین ندارند که حتماً برانگیخته می شوند؟!» توجه به آیه شریفه بالا برخی به جهت فراموشی روز معاد و برانگیخته شدن در دنیای پس از مرگ، حرص و طمع بر انان غالب شده و به خود حق دست درازی به حقوق دیگران را می دهند، در جامعه کنونی نیز وجود اختلاس های چند صد میلیونی و میلیاردی و یا وجود فیش های حقوقی آنچنانی برخی از مدیران با وجود فقر و مشکلات اقتصادی اکثر مردم، همگی نشانه ی از یاد بردن این اصل مهم و ضعف در باور اعتقادی یعنی معاد باوری است. چرا که اگر انسانی ایمانی راسخ به معاد داشته باشد در هیچ صورتی حاضر نخواهد بود که خودش با شکم سیر بخوابد در حالیکه هم نوعان او در فقر به سر ببرند.در بعضی روایتها از عدم بخشش حق الناس و بیت المال سخن به میان آمده است . با تمام این اوصاف وقتی انسان می شنود فلان مسئول فیش 720 میلیون 400 میلیون 220 میلیون و از او دیده می شود که برابری می کند با حقوق ماهیانه صد ها کارگر زحمت کش معدن و کارخانه انسان را به تعجب وا می دارد که از کجا چنین حقوق ها و دستمزد هایی و برای کدام کار و طرح و برنامه و با چه میزانی آیا بجای روزمزدی ثانیه مزدی یا لحظه مزدی باید حساب شود بعید میدانم اگر ثانیه مزدی هم باشد این میزان حاصل شود . و وقتی هم این قضایا مطرح می شود جرمش را به گردن این و ان بیندازیم و بگوییم مقصر دیگرانند و ما بی تقصیر یا دیگری بگوید اینها فرافکنی رسانه ای بر علیه دولت می باشد چرا این چنین باید موضع گیری و جانب داری از پرداخت های غیر قانونی و غیر شرعی کرد آیا حکومت عدل و عدالت اسلام این را از ما قبول می کند .
در همین باره مقام معظم رهبری در روز چهارشنبه 2 تیر 95 طی دیدار رمضانی خود با اعضای هیئت دولت فرمودند : موضوع حقوق های نجومی در واقع هجوم به ارزش هاست اما همه بدانند که این موضوع از استثناء ها است و اکثر مدیران دستگاه ها پاک دست هستند .اما همین تعداد کم نیز خیلی بد است و باید حتما با آن برخورد شود . و همچنین ایشان نگاه طعمه ای به مسئولیت برای رسیدن به ثروت و امتیازهای خاص که در واقع یک امانت است موجب کوچک و حقیر شمردن انسان خواهد شد .
با نگاهی به کتاب پر بار نهج البلاغه و جملات گهر بار مولای متقیان که در قالب خطبه ها – نامه ها و کلمات قصار آمده می خوانیم وقتی اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان بود نامه ای حضرت به او نوشت در نامه خویش كه پس از جنگ جمل و در شعبان سال 36. ه در كوفه نوشته است، خطاب به اشعث و تمام دولتمردان اسلامی میفرماید: «وان عملك لیس لك بطعمة ولكنه فی عنقك امانة وانت مسترعی لمن فوقك ؛ مطمئنا (2) ریاستی كه به تو سپرده شده برای تو لقمهای چرب نیست، بلكه بار امانتی در گردن توست كه [در پاسداری از آن] باید مافوق خویش را پاسخگو باشی.»
البته همان طور كه كارگزاران با ایمان باید به منصب دولتی به دیده ودیعه الهی بنگرند و نهایت امانتداری را در آن مبذول دارند، انتخاب كنندگان این افراد (اعم از مردم و مسؤولین بالاتر) نیز باید توجه داشته باشند كه چه كسانی را امین قرار میدهند. چرا كه در صورت بی دقتی، ممكن است از امانتهای واگذار شده سوء استفاده شود و بخش اعظم مسؤولیت این خیانت بر عهده انتخاب كنندگان خواهد بود ساده زیستی و پرهیز از ثروت اندوزی.
علی علیه السلام خطاب به عثمان بن حنیف یكی از استانداران خطا كار خود، كه از شیوه ساده زیستی روی گردان و به دنیاگرایی و زندگی تجملاتی دل بسته و با ثروتمندان و مرفهین بی درد همنشین شده بود، میفرماید: «یابن حنیف! فقد بلغنی ان رجلا من فتیة اهل البصرة دعاك الی مادبة، فاسرعت الیها تستطاب لك الالوان، وتنقل الیك الجفان وما ظننت انك تجیب الی طعام قوم عائلهم مجفو وغنیهم مدعو.
فانظر الی ما تقضمه من هذا المقضم، فما الشتبه علیك علمه فالفظه وما ایقنت بطیب وجوهه فنل منه؛(3) ای پسر حنیف! به من گزارش داده شده كه مردی از سرمایه داران بصره تو را به یك مهمانی فرا خوانده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی. خوردنیهای رنگارنگ برای تو آورده میشود و كاسههای پر از غذا پی در پی جلوی تو نهاده میشود. گمان نمیكردم مهمانی مردمی را بپذیری كه نیازمندانشان [با ستم] محروم شده و ثروتمندانشان [بر سر سفره] دعوت شده اند. پس به آنچه از این خوردنی میخوری بنگر، آن چه حلال و حرام بودنش را نمیدانی دور بیفكن و آنچه را به پاكیزگی و حلال بودنش یقین داری مصرف كن.»
امام علیه السلام در ادامه اضافه میكند: «الا وان لكل ماموم اماما یقتدی به ویستضیئ بنور علمه. الا وان امامكم قد اكتفی من دنیاه بطمریه ومن طعمه بقرصیه. الا وانكم لا تقدرون علی ذلك ولكن اعینونی بورع واجتهاد وعفة وسداد ؛ آگاه باش! هر پیروی را امامی است كه از او پیروی میكند و از نور دانش او روشنی میگیرد. آگاه باش! امام شما از دنیای خود به دو جامه فرسوده و از غذایش به دو قرص نان رضایت داده است. البته شما توانایی چنین كاری را ندارید، اما با پرهیزكاری و تلاش فراوان و پاكدامنی و راستی، مرا یاری دهید.»
امام باقر علیه السلام فرمودند : پیغمبر خدا چنین فرموده است 5 کس هستند که من و هر پیامبر مستجاب الدعوه آنان را لعنت کرده است آن کسی که در کتاب خدا آیه ای را زیاد گرداند و کسی که سنت و روش مرا رها کند و کسی که قضا و قدر خدا را تکذیب کند و می گوید انسان آزار است و کسی که حرمت اهل بیت مرا که خدا واجب فرموده نگه دارد و کسی که اموال عمومی را به خود منحصر سازد و تصرف در آن را به نفع خود حلال شمارد (4) و همچنین حضرت علی علیه السلام فرمودند : بخشیش نابجای حکمرانان از اموال عمومی مسلمانان ستم و خیانت است .
امام علی بن ابیطالب علیه السلام به زیاد بن ابیه که معاون عبدالله بن عباس حاکم شهرهای بصره و اهواز و فارس و کرمان بود نامه ای نوشت و در این نامه او را از خیانتی که ممکن است نسبت به اموال مسلمانان انجام گیرد بر حذر داشته و از عواقب و کیفر آن در صورت وقوع مطلع گردانیده و فرموده:
«همانا من به راستی به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کردی،(5) کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده، و در هزینۀ عیال، درمانده و خوار و سرگردان شوی».
حضرت سه امر را به عنوان آثار خیانت در بیت المال بیان کرده است:1- تمام کمالات دنیا و آخرت او از بین خواهد رفت.
2- ثروت اندوختۀ او را می گیرد و مبتلا به نقصان و کمبود مال می کند.
3- کم آبرو مي شود. اين سخن بدان معنا است كه بايد آبروی خیانتکار را ریخته و او را به مردم معرفی کرد تا کسی فریب او را نخورد.
4- بارهای گناه پشت سر او را سنگین می کند و او خود اسباب این سنگینی را فراهم نموده است امام علی علیه السلام نامه ای به مُنْذِربن جارود عبدی والی بصره که در پاره ای از وظایف خود کوتاهی و خیانت کرده بود می نویسد:
«ناگهان به من خبر دادند که در هواپرستی چیزي فرو گذار نکرده و توشه ای برای آخرت خود باقی نگذاشته ای، دنیای خود را با تباه کردن آخرت آباد مي کنی و برای پیوستن با خویشاوندانت از دین خدا بریده ای، اگر آنچه به من گزارش رسیده، درست باشد، شترِ خانه ات و بند کفشت از تو باارزش تر است، و کسی که همانند تو باشد، نه لیاقت پاسداری از مرزهای کشور را دارد، نه می تواند کاری را به انجام برساند، یا ارزش او بالا رود، یا شریک در امانت باشد یا از خیانتی دور ماند پس چون این نامه به دست تو رسد نزد من بیا». (6)
ایشان به مالک اشتر فرمود :بپرهیز از ویژه سازی (انحصار طلبی) در چیزهایی که همه مردم در انها برابرند .(7)
در جای دیگر حضرت فرمودند : به خدا سوگند اگر ببینم آنچه را عثمان بیهوده از بیت المال به این و ان بخشیده به مهر زنان یا بهای کنیزان شده باشد آن را باز می گردانم زیرا عدالت گشایش می آورد و ان کسی که عدالت به او گران آید ظلم و ستم بر او گران تر خواهد بود .(8)
و به کارگزارانش چنین نوشت قلم های خود را نازک کنید و سطر ها را نزدیک به هم گیرید کلمات را حذف کنید و مقاصر و منظور ها را در نظر بگیرید بر حذر می دارم شما را از پر حرفی و پر نویسی : زیرا اموال مسلمانان نمی تواند این گونه خسارت ها را تحمل کند .
به کارگزار دیگرش نامه ای در جهت جمع اوری زکات فرستاد و در ان نامه نوشت : ان کسی که امانت داری را خوار نگارد و در اموال مردم به خیانت چرا کند و آئین خوش را از خیانت پاکیزه نگرداند همانا در این سرا خواری و ذلت بر خود روا داشته است و در آن سرا خوار تر و ذلیل تر از این سرا باشد آری بزرگ ترین خیانت خیانت به ملت است و زشت ترین دغل کاری با پیشوایان و حضرت درمورد بخشش های بی مورد به نجاشی والی اهواز نامه نوشت که بپرهیز از این که در غیر رضای خدا به شاعری یا لطیفه گویی یا دلقکی درهمی ببخشی یا جامه ای را از تن بیرون بیاوری یا متاعی را بر چارپایی حمل کنی و هدیه دهی مگر آنکه همانندش را در راه خدا بخشش کنی . و از آثار بیت المال حضرت امیر علیه السلام چنین سخن میگوید که این بیت المال اگر در جای خود مصرف شود امور اصلاح می شود خراج بیت المال را به گونه ای که وضع مالیات دهندگان را سامان دهد. وارسی کن زیرا وضع مالیات و مالیات دهندگان سبب بهبودی امور دیگر اقشار جامعه است .(9)
وقتی خبر خانه شریح قاضی به حضرت رسید حضرت فرمودند:«به من خبر دادند كه خانه اى با هشتاد دينار خريدهاى، و سندى براى آن نوشته اى و گواهانى آن را امضا كرده اند. (شريح گفت: آرى اى امير مؤمنان، امام عليه السّلام نگاه خشم آلودى به او كرد و فرمود): اى شريح به زودى كسى به سراغت مى آيد كه به نوشته ات نگاه نمى كند و از گواهانت نمى پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر بسپارد. اى شريح انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام نخريده باشى كه آنگاه خانه دنيا و آخرت را از دست داده اى». (10)
همچنین حضرت به اشعث بن قیس، فرماندار آذربایجان، در مورد استفاده ناروا از بیتالمال هشدار داده و بیتالمال را مال خدا میداند و میفرماید: «همانا پست فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن توست... در دست تو اموالی از ثروتهای خدای بزرگ و عزیز است و تو خزانهدار آنی».
حضرت در نامه به زياد بن ابيه، جانشين فرماندار بصره، راجع به خیانت به بیت المال هشدار می دهد و می فرماید: « همانا من، به راستى به خدا سوگند مى خورم، اگر به من گزارش كنند كه در اموال عمومى خيانت كردى، كم يا زياد، چنان بر تو سخت گيرم كه كم بهره شده و در هزينه عيال، در مانده و خوار و سرگردان شوى». (11)
در نکوهش یکی از فرمانداران که از بیت المال سوء استفاده کرده بود: «دشمنت بى پدر باد، گويا ميراث پدر و مادرت را به خانه مى برى! سبحان اللّه! آيا به معاد ايمان ندارى و از حسابرسى دقيق قيامت نمى ترسى؟ اى كسى كه در نزد ما از خردمندان به شمار مى آمدى! چگونه نوشيدن و خوردن را بر خود گوارا كردى در حالى كه مى دانى حرام مى خورى! و حرام مى نوشى! چگونه با اموال يتيمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، كنيزان مى خرى و با زنان ازدواج مى كنى؟ كه خدا اين اموال را به آنان وا گذاشته و اين شهرها را به دست ايشان امن فرموده است. پس، از خدا بترس و اموال آنان را باز گردان و اگر چنين نكنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست يابم، تو را كيفر خواهم كرد كه نزد خدا عذر خواه من باشد و با شمشيرى تو را مى زنم كه به هر كس زدم وارد دوزخ گرديد. سوگند به خدا اگر حسن و حسين چنان مى كردند كه تو انجام دادى، از من روى خوش نمى ديدند و به آرزو نمى رسيدند تا آن كه حق را از آنان باز پس ستانم و باطلى را كه به دستم پديد آمده نابود سازم». (12)
برخورد یکسان با مردم و نزدیکان بدون شک یکی از اصول گرانبها در مکتب امیر مومنان این می باشد که ایشان برای مبارزه با فساد تمایزی بین نزدیکان و دیگران نمی گذاشت. ایشان اصول اسلامی را یکسان و بدون گذشت بر تمام افراد جامعه اجرا می نمود.حضرت رفتار با برادرش را که خواهان سهم بیشتری از بیت المال شده بود این گونه توضیح میدهد: « به خدا سوگند برادرم عقيل را ديدم كه به شدت تهيدست شده بود و از من درخواست داشت يك من از گندم هاي بيت المال را به او ببخشم.... چون به گفته هاي او گوش دادم، پنداشت كه دين خود را به او واگذار مي كنم و از راه عادلانه خود دست برمي دارم. روزي آهني را گداخته به جسمش نزديك كردم...، چون بيمار از درد فرياد زد... به او گفتم... از حرارت آهني مي نالي كه انساني به بازيچه آن را گرم ساخته است؟ اما مرا به آتش دوزخي مي خواني كه خداي جبارش با خشم خود آن را گداخته است». (13)
در جای دیگر خطاب به مالک می گویند: « اي مالك! همانا زمامداران را خواص و نزديكاني است كه خودخواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند. ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان و به هيچكدام از ايشان زمين واگذار مكن و بگونه اي با ايشان رفتار كن كه قراردادي به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند».(14)
امام خمینی قدس سره در مورد ضرورت ساده زیستی مسؤولان حكومتی میفرماید: «وقتی بنا شد متصدی یك امور كشوری، قشر اشراف - به اصطلاح خودشان - اعیان، مرفهها و صاحب اموال و - نمیدانم - پارك و اتومبیلها و كذا و كذا، یا آن وقت كالسكهها و آن حرفها باشد، این یكی از مصیبتهای بزرگی است كه در یك ملت هست. مصیبتهایی كه ملتها میكشند از این است كه متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان جامعه بوده و به دنبال این هستند كه ثروتشان را زیاد كنند. (15)
امام خمینی قدس سره در فرازی دیگر از سخنانش، خطاب به دولتمردان و روحانیون صاحب منصب كشور میفرماید: «اگر روزی از نظر زندگی از مردم عادی بالاتر رفتید، بدانید ه دیر یا زود مطرود میشوید(16)
در سیره زندگی امام خمینی رحمت الله علیه نیز وارد شده که ایشان اهتمام عجیبی به مسئله بیت المال داشت به طوری که از فرزند بزرگوارش آیت الله شهید حاج سید مصطفی خمینی (ره) نقل می كند: یك روز برای یك طلبه، خدمت حضرت امام وساطت كردم و می خواستم پولی از ایشان بگیرم و به او بدهم. حضرت امام به وساطت من ترتیب اثر ندادند، مایه تعجبم شده بود. (17)
علی علیه السلام درانتخاب كارگزاران حكومتی و سپردن منصبهای دولتی به افراد، ضمن دستور العملی به مالك اشتر، سردار با كفایت خود، چنین رهنمود میدهد: «وتوخ منهم اهل التجربة والحیاء، من اهل البیوتات الصالحة، والقدم فی الاسلام المتقدمة، فانهم اكرم اخلاقا، واصح اعراضا واقل فی المطامع اشراقا وابلغ فی عواقب الامور نظرا؛ كارگزاران دولتی را، از میان مردم با تجربه و با حیا، از خاندانهای صالح [و پاكیزه و با تقوی] كه در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب كن، زیرا اخلاق آنان گرامیتر و آبرویشان محفوظتر و طمع ورزی شان كمتر و آینده نگری آنان بیشتر است .(18)
منابع
1 سوره مبارکه مطفقین آیه 1 تا 4
2 نهج البلاغه نامه 5
3 نهج البلاغه خطبه 15
4 اصول کافی جلد 2 صفحه 293
5 نهج البلاغه خطبه 20
6 نهج البلاغه نامه 71
7 نهج البلاغه نامه 53
8 نهج البلاغه نامه 53
9 میزان الحکمه ج 10 ص 745
10 نهج البلاغه نامه 3
11 نهج البلاغه نامه 41
12 نهج البلاغه نامه 41
13 نهج البلاغه خطبه 22
14 نهج البلاغه نامه 53
15 صحیفه امام ج 3 ص 443
16 صحیفه امام ج 17 ص 453
17 سایت شهید اوینی
18نهج البلاغه نامه 53