* بحث انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم رو به گرم شدن است. به نظر شما منتقدان دولت یا طیف رقیب، روی چه محورها و حوزههایی برای تخریب و حمله به دولت تمرکز میکنند؟
** مخالفان دولت آقای روحانی در عرصه سیاست خارجی سعی خواهند کرد برجام را زیر سؤال ببرند. آنان در نقد برجام، این نکته را مطرح خواهند کرد که امریکاییها به تعهدات خود عمل نکردند، بویژه اینکه یک ماه دیگر سالروز توافق تاریخی وین و برجام است، در این شرایط مخالفان دولت خواهند گفت که هیچ تغییر و تحول ملموسی از نظر اقتصادی به وجود نیامده است. به بیان دیگر، شاهد دو گونه حمله به برجام خواهیم بود؛ در گونه نخست عمل نکردن امریکاییها به تعهداتشان مدنظر قرار میگیرد تا سیاست امریکاستیزی تداوم یابد. در شیوه دیگر، دولت را متهم خواهند کرد که بنا به گفته آقای روحانی قرار بود بعد از برجام، وضع اقتصادی ایران متحول شود، پس چرا اتفاقی نیفتاده است.
* بنابراین، مخالفان از برجام آغاز میکنند و به اقتصاد میرسند؟
** بله. در حوزه اقتصاد دولت را متهم خواهند کرد که نتوانسته بیکاری را سامان دهد. زیرا اکنون بیش از 5 میلیون بیکار در کشور داریم. یا ضمن اشاره به وجود رکود در کشور، خواهند گفت سیاستهای اقتصادی دولت، ملهم از دیدگاههای اقتصادی دولت سازندگی و آقای هاشمی رفسنجانی است. در عرصه فرهنگی هم خواهند گفت که دولت به فرهنگ و حجاب توجهی نکرده و فرهنگ در صدر اولویتهای دولت نیست.
* مخالفان درحالی مدعی حل نشدن مشکلات اقتصادی هستند که به طرق مختلف، در راستای سیاستهای اقتصادی دولت، سنگاندازی میکنند، مثلاً برخی با ابزارهای رسانهای خود، تلاش میکنند راه ورود سرمایه خارجی به کشور را ببندند.
** مخالفان دولت، نه تنها عملاً سنگاندازی میکنند، بلکه با ترفندهای مختلف، تا آنجا که میتوانند، جلوی سرمایهگذاری خارجی در کشور را میبندند، آن هم در شرایطی که نیاز کشور به سرمایه خارجی مانند نیاز به نان شب است. به عنوان مثال، قراردادهای نفتی که با هدف تسهیل ورود سرمایه خارجی در بخش انرژی تدوین شده را با قراردادهای استعماری و توافقهای دوران «دارسی» مقایسه میکنند.
مخالفان در این رویکرد، خواهند گفت ما از دولت و مجلس بعدی میخواهیم که جلوی این قراردادهای نفتی استعماری را بگیرد و قس علی هذا. این مخالفتها در شرایطی صورت میگیرد که مخالفان میدانند این قراردادها چقدر برای توسعه کشور و موفقیت دولت روحانی مهم است، اما سعی میکنند با جوسازی جلوی این توافقات را بگیرند، حتی اگر با به راه انداختن راهپیمایی با عناوین دانشجویی و غیره باشد. در آینده شاهد تکرار بیشتر این رویدادها خواهیم بود، رویدادهایی چون تظاهرات دانشجویی هفتههای اخیر در دانشگاه امیرکبیر.
* بنابراین مخالفان از آسیب زدن به منافع ملی، برای رسیدن به منافع خود، هیچ ابایی ندارند. زیرا درحالی به برجام حمله میکنند که میدانند برجام تصمیم نظام بوده است.
** حتی اگر دولت روحانی نباشد، با هر معیار و شاخصی، برجام به نفع کشور بوده است. برجام کشور را از قعر چاه بیرون آورد و این مسأله بسیار اساسی است. اما مخالفان دولت حتی حاضرند برجام را از بین ببرند، تا دولت موفق نشود. یا حال که دشمنی ما با برخی از کشورهای بزرگ اروپایی کاهش یافته است، آنان حاضرند دست به عملیاتی بزنند تا روابط ما با اتحادیه اروپا و کشورهای مهم آن، بار دیگر خدشهدار شود. متأسفانه این جریان به تنها چیزی که توجه ندارد، منافع ملی است. تنها چیزی که برای آنان معنا دارد، ایدئولوژی خود است و اینکه با این ایدئولوژی، سیاست غربستیزی خود را جلو ببرند و اصلاً به این فکر نمیکنند که آینده این کشور 80 میلیونی با بیش از 5 میلیون بیکار چگونه خواهد شد؟ برایشان مهم نیست که قطر با 3 میلیون جمعیت، 30 برابر ایران از میادین مشترک گاز برداشت میکند، آنان تنها میخواهند با قراردادهای نفتی مخالفت کنند تا کار دولت پیش نرود.
* مخالفان دولت با شکست در انتخابات مجلس، اصلیترین تریبون خود را از دست دادند. اکنون کجا متمرکز میشوند؟
** همچنان دو نقطه در انحصار آنان است، نخست، برخی تریبونهای عمومی و دیگری، صدا و سیما. میدانیم که برخی ائمه جمعه به جریان مخالفان دولت نزدیک هستند. علاوه بر این دو، دهها رسانه، سایت و خبرگزاری و روزنامه در اختیار جریان مخالف است که آنها را علیه دولت آقای روحانی بسیج کردهاند.
* مخالفان دولت در انتخابات 94 هرچه که داشتند به میدان آوردند و حتی به دفتر رئیس جمهوری تهمت زدند یا یک فهرست را انگلیسی خواندند، اما با وجود این هجمهها، طرفی نبستند. آنان دوباره روش شکست خورده را امتحان خواهند کرد؟
** آنان قبول ندارند که شکست خورده اند. آنان معتقدند که برخی اختلافات داخلی میان اصولگرایان باعث شد که انتخابات هفتم اسفند به چنین نتیجهای منتج شود، بخشی از شکست را هم متوجه انگلستان میدانند.
* چه اختلافی، وقتی توانستند به لیست واحد دست یابند.
** همین که اصلاحطلبان و اعتدالیها، با کیاست توانستند برخی از اصولگرایان معتدل را جذب کنند، گام مهمی بود. این شکاف میان اصولگرایان را نباید دستکم گرفت. اما این باعث نمیشود که تندروها در سیاستهای خود تجدید نظر کنند. آنان با اعداد و ارقام بازی میکنند تا نگذارند اقلیت 4 یا 5 میلیونی طرفداران آنان سرخورده شود. آنان نمیخواهند بپذیرند که سیاستهایشان خلاف منافع ملی است. متأسفانه قدرت و منافع سیاسی باعث میشود که منافع ملی زیر پای یک اقلیت تندروی قدرتطلب له شود.
* با توجه به ائتلاف اخیر و شکاف میان اصولگرایان،آیا طیف رقیب دولت میتواند در سال 96 برای روحانی رقیب بتراشد، رقیبی که همه روی آن اجماع کنند؟
** تندروها میدانند که مجموعه جریان اصولگرا بویژه بخش تندرو هیچ شانسی نزد مردم ندارند، بنابراین سعی میکنند با آرایش جدید ظاهر شوند. حالا نیز اگرچه از کسی نام نمیبرند، اما نامزدهای اصلی تندروها دو نفر هستند؛ نخست احمدینژاد که بسیار جدی برنامهریزی و کار میکند. فرد دیگری که روی او نظر دارند سردار قاسم سلیمانی است. میخواهند از وجهه ملی این سردار برای جناح خود استفاده کنند، هرچند معلوم نیست بتوانند سردار سلیمانی را قانع کنند، سردار سلیمانی نیز هنوز هیچ علامتی نشان نداده که اولاً، بخواهد وارد انتخابات شود و ثانیاً ،به عنوان نامزد اصولگرایان وارد شود. اما شانس مخالفان دولت در مورداحمدینژاد زیادتر است، زیرا او برخلاف سلیمانی، کاملاً نشان داده که میخواهد نامزد شود و در جریان انتخابات شرکت کند. یادمان نرود که نامزد بالقوه اصولگرایان تندرو، چهرههایی مانند حسینیان و آقاتهرانی، احمدینژاد است.
* برجام تصمیم نظام بود و نظام به دلیل عواقب سیاستهای خارجی آقای احمدینژاد به برجام تن داد. در این شرایط، آیا دوباره ظرفیت ظهور او وجود دارد؟
** قطعاً احمدینژاد نخواهد گفت که برجام را قبول ندارد یا از بین خواهد برد. اتفاقاً تاکتیک او درباره برجام این خواهد بود که ما سعی خواهیم کرد امتیازاتی را که ظریف و روحانی نتوانسته از طرف غربی بگیرد بگیریم. یا خواهد گفت ما به ملت ایران قول میدهیم که کوتاه نخواهیم آمد و حقوق ملت ایران را تأمین خواهیم کرد.
* پس اگر احمدینژاد وارد رقابت شود، اصل برجام را میپذیرد؟
** بله، آنان تنها خواهند گفت که روحانی و تیم مذاکره، کاستیهایی داشتند، والا آقای احمدینژاد اینقدر عاقل هست که نگوید میخواهیم به وضعیت سال 90 یا 91 یا دوران تحریمهای کمرشکن برگردیم. احمدینژاد به هیچ وجه نخواهد گفت میخواهم زیر برجام بزنم، بلکه خواهد گفت روحانی و ظریف نتوانستند کار را درست انجام بدهند و ما کار را درست انجام خواهیم داد.
* به محور هجمههای مخالفان اشاره کردید. دولت در پاسخ چه باید بکند؟
** دولت و دستگاه تبلیغاتی آن، اساساً نباید به بازی مجادله با طیف احمدینژاد و تندروها وارد شوند، زیرا اتلاف وقت است. دولت باید بسیار جدی و محکم به مردم نشان بدهد که کشور در چه وضعیتی بود و دولت یازدهم کشور را در چه وضعیتی تحویل گرفت. به شخصه حسرت میخورم که چرا برای یک بار هم که شده، روحانی در تلویزیون از فاجعه ملی به نام یارانه نقدی پرده برنمیدارد؟ از 89 که این پرداخت آغاز شد تا پایان 94، طی 5 سال، 220 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت شد، درحالی که طی این مدت، کل بودجه عمرانی کشور 200 هزار میلیارد تومان بوده است که در بسیاری از سالها، همه این بودجه هم محقق نشده است.
روحانی باید به مردم بگوید که سیاست پرداخت یارانه چه بلایی سر کشور آورد، چه هزینهای بود، یا اینکه تحریمها چه ضربهای به صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و مسیر توسعه ما وارد کرده است. روحانی طوری صحبت میکند که طرف مقابل طلبکار میشود. درحالی که باید واقعیتهای اقتصاد ایران و اینکه چرا امروز به این نقطه رسیدیم را برای مردم بازگو کنند، اما ایشان این کار را نکرد و در تمام سه سال گذشته، هر بار که با مردم صحبت کرده، گفته همه چیز خوب است و داریم با شیب ملایم جلو میرویم. روحانی باید بگوید که 7 میلیون بیکار، محصول یک سال و دو سال نیست بلکه محصول سیاستهای غلط اقتصادی است. اما روحانی نجیبانه صحبت میکند و این باعث میشود به حریف میدان داده شود.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6235/21/135524/0
ش.د9500821