در گذشته جوانان علیرغم آموختن ارزشها و نگرشهای نظام اجتماعی، خود را با جامعهای که در آن زندگی میکرده تطبیق میداد. یعنی ارتباط جوان در حد رسانههایی مانند تلویزیون(البته در فرض وجود) و در محدودهای به وسعت شهر محل سکونت بوده است. در حالی که جوان امروز با دهکدهای جهانی روبرو است که در آن واحد میتواند با وسایل ارتباط جمعی در تعامل مستقیم و بیواسطه با جهان پیرامونی خویش قرار بگیرد.
کودکان در چین وضعیتی قرار میگیرند و در حقیقت این وضعیت منجر به مقایسه کردن خویش با وضعیت افراد همسال منجر میگردد و به همین سبب انتظارات و توقعات گاها بیجا به شدت رو به فزونی گذاشته و در درازمدت سبب تغییرات گسترده در سبک زندگی افراد میگردد.
در مواجه با این شرایط و افزایش تقاضا برای تنوع و رفاه بیشتر، والدین بیشتر وقت خود را در بیرون از منزل صرف میکنند؛ کمتر همدیگر را میببینند و بالطبع کمتر نیز صحبت میکنند در حالی که طبق یافتههای کنونی تعداد کلماتی که از آن به عنوان یک گفتوگوی خوب و خودمانی بین افراد خانواده یاد میشود؛ باید حداقل بین1500 واژه باشد.
در چنین وضعیتی که افراد فرصت درک یکدیگر را پیدا نمیکنند؛ روابط عاطفی اعضای خانواده رو به سردی میگذارد؛ احساس متقابل کاهش مییابد و در نهایت منجر به عدم تفاهم افراد میشود؛ در حالی که اگر نسل جوان و کهن سال به علل اختلافات خود پی ببرند و عاقلانه در فکر چارهجویی باشند؛ میتوانند با حسن تفاهم مشکلات خویش را حل و فصل کرده و با صمیمیت خاصی در کنار هم زندگی کنند.
پی بردن به منشأ اختلافات هم از طریقه روش فرزندی و پدری مقتدرانه امکان پذیر است. یعنی در حالی که والدین از فرزندان خود حمایت میکنند و به آنان احترام میگذارند؛ باید نظارت مناسبی هم بر روی آنان داشته باشند ودر نتیجه فرزندان قائل به احترام متقابل خواهند بود و از دستورات والدین پیروی خواهند کرد.
دکتر رضا ناظری به عنوان یکی از پژوهشگران زمینه روانشناسی رفتار کودکان و نوجوانان معتقد است که دادههای ذهنی موجود در کودکان محصول رفتار والدینشان است به این معنا که این دادهها را خود والدین در ذهن کودکان قرار میدهند و به ازای رشد و بزرگتر شدن کودکان، همین والدین وقت کمتری را برای تربیت آنها اختصاص میدهند؛ در حالی که طبق یافتهها و آمار موجود فرزندان با افزایش سن و بزرگتر شدنشان نیاز فراوانی به برقراری رابطه با والدین خود پیدا میکنند و اگر این گونه نباشند نقش گروههای همسالان برای آنان پررنگتر خواهد شد.
بر همین اساس متخصصان این علوم معتقدند که اگر کودک امروزی با فناوریهای نوین آشنایی دارد؛ والدین نیز باید به همین ترتیب با این فناوریها آشنایی داشته باشند. زیرا تنها در این صورت است که در ارتباط موثر در گروههای سنی کودک، والدین میتوانند به جای گروههای همسالان بنشینند و پیروز میدان گردنند.
باید به این موضوع نیز اشاره داشت که هنگامی که گفتوگو میان اعضای خانواده بیشتر میگردد؛ والدین خود به تنهایی میتوانند پی به دنیای ناشناخته کودک خود گردند.
به همین میزان والدین باید در برنامهریزیهای خود جایی برای وقتگذرانی با فرزندان خود داشته باشند و از آنها بخواهند که در این زمینه همگام یکدیگر گردند. به عنوان مال میتوان یک فیلم را برای تماشا در سینما انتخاب کرد و پس از پایان فیلم نظرات تک تک فرزندان را مدقانه جویا شد تا والدین از این طریق بتوانند پی به افق دید کودک خود ببرند تا در برنامهریزیهای آتی خود برای تربیت هر چه مفیدتر نسل کودکانشان تلاش کنند.
در نوشتارهای آتی سعی خواهد شد که راههای ارتباط موثر و محکم بین اعضای خانواده و گروههای همسالان بیشتر به بوته نقد و بررسی گذاشته شود.
*کارشناس ارشد علوم تربیتی و روانشناسی
انتهای پیام/