يک کارشناس امور خاورميانه گفت سازمان ملل با خارج کردن نام عربستان از ليست سياه آخرين ميخ را بر تابوت مشروعيت خود کوبيد.به گزارش خبرگزاري تسنيم، کشورهاي عربي و در راس آن عربستان سعودي به جاي تلاش براي بازپس گيري حقوق غصب شده مردم فلسطين، راهبرد خود را تغيير دادهاند.
اين کشورها به جاي تلاش براي بازسازي و توسعه به ويران سازي روي آورده و در خدمت منافع دشمنان خود هستند. همه اين مسائل فرصت طلايي را براي رژيم صهيونيستي فراهم کرده تا طرح يهودي سازي قدس را تکميل کند.از سوي ديگر سازمان ملل پنجشنبه دوم ژوئن (13 خرداد) در گزارشي با انتقاد شديد از ائتلاف نظامي تحت رهبري سعودي عليه يمن، آن را در فهرست سياه خود قرار داد و تصريح کرد: ائتلاف سعودي، مسئول کشتار و زخمي کردن 60 درصد از کودکان در يمن در سال گذشته است.
طبق اين گزارش، در سال گذشته در حملات ائتلاف سعودي 510 کودک کشته و 667 کودک زخمي شدهاند.تنها 3 روز پس از انتشار اين گزارش، دبيرکل سازمان ملل تحت فشارها و تهديدهاي سعوديها و حاميان منطقهاي آنها، نام ائتلاف سعودي را از اين فهرست خارج کرد. حکومت سعودي تهديد کرده بود در صورت حذف نشدن نامش از اين فهرست، نهتنها کمکهاي خود به برنامه موسوم به حمايت از فلسطينيها را قطع خواهد کرد که درباره کمکهاي مالي به ديگر برنامههاي سازمان ملل تجديدنظر خواهد کرد.
«حسنهاني زاده» کارشناس امور خاورميانه در مصاحبه با خبرنگار بين الملل خبرگزاري تسنيم با اشاره به اقدام اخير سازمان ملل در قراردادن نام عربستان در ليست سياه و خارج کردن نام آن تنها پس از چند روز گفت: در واقع اقدام اخير دبيرکل سازمان ملل آقاي بان کي مون در قرار دادن عربستان در ليست سياه ناقضان حقوق کودکان در يمن، اقدام مثبتي براي بازسازي حيثيت سازمان ملل بود اما اقدامي که بار ديگر دبيرکل سازمان ملل مجبور به آن شد و طي آن نام عربستان را از اين ليست خارج کرد در واقع آخرين ميخ بر تابوت مشروعيت سازمان ملل کوبيده شد.
وي افزود اين اقدام نشان مي دهد که سازمان ملل و نهادهاي بين المللي تابعي از سياستهاي بازيگران و صاحبان زر و زور بوده و لذا عربستان با توسل به لابي صهيونيستي و همچنين وعده مساعد به اين لابي براي ايجاد سفارت خانههايي براي رژيم صهيونيستي در کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس موجب شد که لابي صهيونيستي دخالت کرده و دبيرکل را تحت فشار قرار دهد.
اين کارشناس امور خاورميانه اضافه کرد برخي از کشورهاي عربي هم در اين خصوص نقش داشتند و اين نشان مي دهد که تصميمات سازمان ملل، تصميماتي غير منطقي و در واقع تحت تاثير فشارهاي خارجي و کشورهاي بزرگ قرار دارد. بنابراين سازمان ملل با اقدام اخير بان کي مون در خارج کردن عربستان از ليست سياه در واقع جايگاه اين نهاد بينالمللي را به شدت تنزل داد.
هاني زاده در پاسخ به سوال ديگري درباره ارتقاي روابط عربستان و رژيم صهيونيستي طي ماههاي اخير گفت: روابط الان بسيار بهبود يافته و اخيرا چند گزارش دريافت شده مبني بر اينکه اسحاق هرتزوگ يکي از رهبران مخالف دولت بنيامين نتانياهو در کابينه بنيامين نتانياهو اعلام کرده که روابط رژيم اسرائيل با عربستان، بحرين و امارات آغاز شده و به سطح قابل قبولي رسيده است.وي اضافه کرد: طي سالهاي آينده ما شاهد خواهيم بود که سفارت خانههاي رژيم صهيونيستي در رياض و در بحرين و در امارات متحده گشايش خواهد يافت و سطح روابط به سطح سفير خواهد رسيد و اين در واقع برآيند همکاري مشترک عربستان و رژيم صهيونيستي است. حتي در مسئله حج هم رژيم صهيونيستي عربستان را تشويق کرد که مانع ورود حجاج ايراني براي اداي فريضه حج بشود.
وي اضافه کرد: بنابراين برآيند گزارشها نشان مي دهد که يک کميته مشترک با شرکت عربستان و رژيم صهيونيستي براي اداره امور حج تشکيل شده و اقدامات اخير عربستان براي قطع روابط با ايران و منع حجاج ايراني در واقع به سبب همکاري اسرائيل و عربستان بوده است.
هاني زاده در پاسخ به سوال ديگري درباره طرحهاي بلندپروازانه «محمد بن سلمان» جانشين وليعهد عربستان گفت: در واقع طرحهاي مربوط به 2030 يک طرح کاملا بلند پروازانه و خيالي است و عربستان فاقد زيربناهاي لازم براي رسيدن به چنين هدفي است و محمدبن سلمان بيشتر به رويا پردازي مشغول است و اين امر يعني تغييرات 2030 عملياتي نخواهد شد. لذا عربستان به لحاظ فرهنگي و اجتماعي و زيرساختي، فاقد الگوهاي لازم براي رسيدن به اين هدف است.
اين کارشناس امور خاورميانه در پاسخ به سوال ديگري درباره اختلافات ميان محمد بن سلمان و محمد بن نايف گفت: در مورد اختلافات محمدبن سلمان و محمدبن نايف به طور طبيعي اختلافات گسترش پيدا کرده و اختلافاتشان به رسانهها کشيده شده و به نظر مي رسد که اين اختلافات تاثيري روي آينده عربستان باقي خواهد گذاشت و موجب خواهد شد که رژيم عربستان در يک فرايند زماني کوتاه دچار فروپاشي شود.
خروج عربستان از فهرست سياه، خدشه به اعتبار سازمان ملل يا تصحيح اشتباه اداري؟
اقدام سازمان ملل متحد در خارج کردن نام عربستان از فهرست سياه ناقضان حقوق کودکان، از دو منظر در رسانههاي عربي مورد تحليل قرار گرفت؛ شماري با ديدي انتقادي اين اقدام را ضربهاي به اعتبار سازمان ملل ارزيابي کردند و عدهاي نيز با حمايت، آن را تصحيح اشتباه اداري خواندند.
سازمان ملل متحد با انتشار گزارشي در 13 خردادماه، ائتلاف نظامي عليه يمن به رهبري عربستان را به دليل کشتار کودکان يمني در فهرست سياه ناقضان حقوق کودکان قرار داد و ائتلاف سعودي را مسئول مرگ 60 درصد کودکان در جنگ اين کشور معرفي کرد. البته اين انتقاد سازمان ملل از رياض دوام چنداني نداشت و چند روز پس از آن ، «بان کي مون» دبيرکل اين سازمان از خارج شدن نام عربستان از فهرست نامبرده خبر داد. اين موضوع يکي از محورهاي اصلي گزارشها و تحليلهاي رسانههاي عربي طي روزهاي پيش بود.
روزنامه «راي اليوم» چاپ لندن و شبکه «المنار» لبنان با اشاره به خارج شدن نام ائتلاف حمله به يمن از فهرست سياه ناقضان حقوق کودکان در جنگ، اين اقدام سازمان ملل را نشانه پشتيباني از ائتلاف حمله به يمن قلمداد کردند.
روزنامه راي اليوم در گزارش اخير خود، اقدام سازمان ملل را تسليم شدن در برابر «عبدالله المعلمي» نماينده عربستان در سازمان ملل عنوان کرد و نوشت: بان کي مون با اين کار به اعتبار سازمان ملل آسيب زد. او نشان داد اين سازمان جهاني در جنگهايي که انسانهاي بي گناه در آن هدف قرار مي گيرند، همدست است و به معيارهاي حقوق بشر جهاني پايبند نيست.«عبدالباري عطوان» تحليلگر اين روزنامه افزود: اين اقدام سازمان ملل همچنين به خود عربستان و جايگاه آن در ميان نهادهاي حقوق بشر بين المللي آسيب زد.
واکنش سراسيمه و رسمي عربستان به اتهام کشتار کودکان يمني و بهره گيري از امپراطوري رسانه اي سعودي در رد کردن اين اتهام، نشان مي دهد که مقامهاي رياض به خوبي به پيامدهاي خطرناک اين مساله پي بردهاند و اکنون ديگر نميتوانند موشکها و راکتهاي خود را با جنگندههاي پيشرفته آمريکايي به مدرسهها، بيمارستانها، بازارها، تاسيسات آبي و مراکز پرورش دام شليک کنند.
سعوديها ديگر نمي توانند هرگونه که مي خواهند کودکان، زنان و غيرنظاميان گرسنه يمني زير محاصره را به خاک و خون کشند. اقدام سازمان ملل در خارج کردن نام عربستان به اين معنا نيست که رياض از ريختن خون بيش از 6 هزار قرباني يمني تبرئه شده است.در اين گزارش مي خوانيم: حتي اگر سازمان ملل زير فشار پول و نفوذ لابيهاي آمريکايي، عربستان را تبرئه کرده باشد اما مردم يمن و سازمانهاي حقوق بشري و تاريخ، دولت عربستان را از جنايتهايش از زمان آغاز حمله موسوم به توفان قاطعيت به يمن تبرئه نکرده و نخواهند کرد.
نهادهاي حقوق بشري جهاني، قتل عام و کشتار مداوم عربستان در يمن را مستندسازي کرده اند و اين اسناد در زمان مناسب، به زودي عليه عربستان به جريان خواهد افتاد و آنگاه عربستان نخواهد توانست حمله جنگندههاي اف 16 به بيمارستان «شهار» در استان صعده در شمال يمن و حمله جنگندهها به مراسم عروسي در شهر تعز يمن يا حمله به بازاري شلوغ در صنعا به بهانه وجود يکي از مقامهاي بلندپايه جنبش «انصار الله» يمن را انکار کنند.تارنماي شبکه خبري المنار هم نوشت: اين بار دبير کل سازمان ملل در برابر فشارهاي عربستان سر فرود آورد و نام ائتلاف حمله به يمن را از ليست سياه نقض حقوق کودکان يمن خارج کرد. دبير کل سازمان ملل به حمله آمريکا و عربستان براي به خاک و خون کشيدن زنان و کودکان يمن و ويران سازي زيرساختهاي آن بسنده نکرد، بلکه يک چک تبرئه به قاتلان مردم يمن داد.
اين نشان مي دهد که براي ادامه نبرد عليه يمن چراغ سبز داده شد. اين لغزش نشان ميدهد سازمان ملل سياسي عمل ميکند و وابسته به کشورها و لابيهايي است که در تصميم گيريهاي اين سازمان نقش دارند. شايسته بود که سازمان ملل به جاي عقب نشيني از محکوم کردن ائتلاف حمله به يمن به سردمداري عربستان، پرچم ياري مردم ستمديده را که از حق خود محروم شده اند، بر مي افراشت.
شبکه خبري «الجزيره» رسانه اي است که در گزارش و تحليلهاي خود نگاه و مواضع حاميان حذف نام ائتلاف حمله به يمن از فهرست سياه را پررنگ ساخته است. اين شبکه خبري در گزارش خود اينگونه آورد: عبدالله المعلمي نماينده عربستان در سازمان ملل تاکيد کرد که حذف نام ائتلاف از فهرست سياه يک اقدام تصحيحي بود زيرا درج نام اين ائتلاف در فهرست سياه بر برخي از دادههاي متکي بود که بدون هماهنگي و مشورت با عربستان و ائتلاف فراهم شده بود.
اين شبکه همچنين در گفت وگو با «سالم اليامي» تحليلگر مسايل سياسي، به نقل از وي نوشت، بان کي مون براي دادن امتياز زير فشار نبود و او اگر زير فشار هر طرفي قرار گيرد، بيانگر درجه ضعف او است. از دهها سال پيش اميد آن مي رفت که روند امور در سازمان ملل بر اساس سازوکارها و منشورهاي سازمان ملل پيش رود و بخش اداري و مالي آن اصلاح شود اما چنين مسالهاي رخ نداد. زماني که نام ائتلاف در فهرست سياه قرار گرفت آشکار شد که در اين نهاد خلاء جدي وجود دارد. در اين ميان، طرفي که سازمان ملل آن را تجاوزگر به شمار ميآورد منبع اطلاعات اين سازمان بوده است. به گفته اليامي، به درازا کشيدن نشست کويت براي حل بحران يمن نيز نشان دهنده ضعف سازمان ملل است که به خوبي اين نشست را مديريت نمي کند و قدرت رويارويي با هيات يمني را که در مسير مذاکرات سنگ اندازي مي کند، ندارد.
گامهاي متزلزل شاهزاده جنگ و نفت
وارث تاجوتخت عربستان بسته جسورانهاي براي اصلاح اعتياد نفت کشورش تا سال 2030 پيشنهاد داده است. ممکن است به دلايل زير اين طرح نتايج کاملاً معکوس داشته باشد.به گزارش فرارو به نقل از فارين پاليسي، خانواده سلطنتي عربستان اعتبار خود را با يک برنامه اصلاحات اقتصادي جسورانه به خطر انداخته است که هدفِ احياي اقتصادي را دارد که به دليل درآمد پايين نفت آسيب زيادي ديده است. اما برنامهي «چشمانداز عربستان در 2030» مملو از ريسک است، زيرا اين برنامه رابطه ميان آل سعود و مردم عربستان را تهديد ميکند.
چشمانداز 2030 که بهطور رسمي توسط کابينه عربستان سعودي بهعنوان برنامه تحول ملي تصويب شد، طرحي است که در آن پادشاهي عربستان ولخرجي کمتر و رياضت اقتصادي بيشتري را تجربه ميکند. اين طرح وابستگي عربستان به بخش انرژي را کاهش ميدهد و خصوصيسازي شرکتهاي دولتي و انعام دولت را نيز کم ميکند.
هدف بلندمدت آمادهسازي جامعه عربستان براي زندگي در عصر نابساماني نفت است. محمد بن سلمان جانشين وليعهد عربستان گفت: ما به نفت اعتياد داريم و اين خطرناک است. اين امر باعث شده بخشهاي ديگر پيشرفت نکنند. او اميدوار است طي دو دهه آينده بزرگترين دولت نفتي جهان درآمد خود را بهجاي انرژي، از سرمايهگذاريهاي جهاني و طيف متنوعي از ديگر صنايع کسب کند.اين برنامه مبتکرانه، در آينده براي جامعهاي محافظهکار مانند عربستان شوک بزرگي خواهد بود.
اهداف خاص اين برنامه: سه برابر کردن درآمدهاي غيرنفتي تا سال 2020 به حدود 141 ميليارد دلار و ايجاد 450 هزار فرصت شغلي خارج از بخش دولتي است. در کشوري که دوسوم شاغلانش حقوقبگير دولت هستند، بودجه بخش دولتي به تنها 40 درصد بودجه کل کاهش مييابد که در بازه زماني يکسان، 5 درصد کمتر از گذشته است. انتظار ميرود در تلاش براي تأمين مالي اين تغييرات، بدهي دولت در پنج سال آينده تا 200 ميليارد دلار افزايش يابد. هيچ توضيح واقعبينانهاي درباره اينکه چگونه در اين بازه زماني به اين اهداف دست مييابند ارائه نشده است. دليل اتخاذ اين برنامه دقيقاً مشابه دليل ساده عدم ثبات اقتصادي فعلي است. در دو سال اخير که قيمت نقت متغير شد و اقتصاد صادرکنندگان عمده نفت را به ويراني کشيد؛ عربستان خود را در دام بحران نقدينگي يافت.
سال گذشته توليد ناخالص داخلي اين کشور 13 درصد کاهش يافت و در تلاش براي جبران کسري بودجه 100 ميليارد دلاري، داراييهاي خالص خارجياش به 115 ميليارد دلار سقوط کرد. گرچه قيمت نفت به بشکهاي 50 دلار بازگشت، اما حتي با نفت 66.70 دلار امسال نيز بازهم بودجه ملي عربستان با بحران روبرو خواهد بود. در تلاش براي جلوگيري از اين اوضاع وخيم، در ماه مارس دولت عربستان اعلام کرد حاضر است ميلياردها دلار وام بانکي بگيرد. بااينحال، صندوق بينالمللي پول پيشبيني کرد که با تداوم روند فعلي هزينهها، ورشکستگي ملي در انتظار اين کشور خواهد بود.
مشکلات مالي عربستان سعودي به تصميمهاي بدفرجامش در پاييز 2014 برميگردد که مازاد نفت خام را وارد بازار خريداران کرد. گرچه قيمت نفت بازهم افتوخيز ميکرد (زيرا عرضه بيشازحد تقاضا بود) ، مداخله عربستان شدت گرفت و سقوطش را سريعتر کرد و قيمتها را به حدي بيسابقه در قرن کاهش داد. سعوديها اصرار داشتند تصميماتشان براي دفاع و نگهداري از سهم بازار بوده است، اما هرگز شادي خود را از اين موضوع پنهان نکردند که قيمتهاي پايين به اقتصاد دشمنان جغرافيايي- سياسي مانند ايران و روسيه صدمه ميزند (جداي از رقباي توليدي مانند آمريکا). اما قيمتها پايينتر رفت و بيشتر ازآنچه فکر ميکردند طول کشيد که به امور مالي اين دولت آسيب زد.
وضعيت زماني بدتر شد که خزانههاي عربستان براثر هزينههاي اجتماعي و دفاعي خالي شد. سه سال قبل، از ترس گسترش شورش بهار عربي عليه حکومت استبدادي، خانواده سلطنتي عربستان يارانه و برنامههاي رفاهي جديدي را اعلام کرد که نزديک به 130 ميليارد دلار هزينه برداشت. در پي تصميم آمريکا از حمايت نکردن از متحدان قديمي مانند حسني مبارک رئيسجمهوري مصر، انگيزه رياض براي يک برنامهي ضد- انقلابي بيشتر شد. عربستان در اين راستا دهها ميليارد دلار به متحدانش که در معرض خطرات اجتماعي، سياسي و مذهبي بودند کمک کرد.
عربستان ميلياردها دلار براي مقابله با رقيب بزرگش ايران هزينه کرد. امسال عربستان سعودي با اختصاص 56 ميليارد دلار براي تقويت قدرت نظامي، جاي روسيه را بهعنوان سومين کشور در زمينه هزينههاي نظامي گرفت. ولخرجي عربستان با ظهور پسر جوان ملک سلمان، شاهزاده محمد، بهعنوان صداي برجسته سياسي در پادشاهي سعودي همزمان شد.
در کمتر از يک سال، و در نفرت آشکار اعضاي قديميِ خاندان سلطنتي، شاهزاده سيساله و بلندپرواز تصميم به تغييرات بزرگ در مسائل گوناگون اقتصادي، سياسي و حقوق زنان گرفت. در گزارشي از سرويس اطلاعاتي آلمان که به بيرون درز کرد هشدار دادهشده بود که اين احتمال وجود دارد شاهزاده محمد در زمان حيات پدرش به جانشيني برسد.برخي ميگويند اين اتفاق در حال حاضر افتاده است.
علاوه بر نقش نيابت تاجوتخت و رئيس دربار سلطنتي، دخالتهاي قاطع او در امور نظامي و اقتصادي به او نام «شاهزاده جنگ و نفت» را داده است. نداشتن تجربه در امور نظامي، سياست خارجي و يا هرگونه استراتژي مشخص؛ باعث شد اعتبار و شهرت خانوادهاش با بروز جنگ در سوريه و يمن زير سؤال قرار بگيرد. اين ريسک و قماري بزرگ و قابلتوجه بود: او کاملاً آگاه بود که اقداماتش عربستان را از نظر اثر بخشي نظامي در مراتب جهاني پايين ميآورد.
نيروي هوايي عربستان در يمن به بيکفايتي و وحشيگري معروف شده زيرا مناطق مسکوني و غيرنظامي را بمباران ميکند. يکي از بدنامترين اين حوادث، دو حمله هوايي با رهبري عربستان در 15 مارس است که به بازار شلوغ روستاي مصطبه حمله شد و 97 نفر جان خود را از دست دادند.
در پي اين وضعيت سازمان عفو بينالملل و ديدبان حقوق بشر سعوديها را به ارتکاب جرائم جنگي متهم کرد که منجر به مرگ هزاران و آوارگي 5/2 ميليون نفر شده است. به گزارش فارين پاليسي «نقطهاي در يمن نيست که تحت تأثير اين جنگ قرار نگرفته باشد و هيچ فردي را نمييابيد که از اين جنگ وحشت نکرده باشد.» اما تأثير شاهزاده محمد بيشتر در بخش اقتصادي حس شده است.
با مدرک کارشناسي حقوق، شاهزاده تصميم گرفت که نبايد تنها در زمينه پرداخت بدهيهاي مالي کوتاهمدت تلاش کند، بلکه بايد وظيفه خطير تغيير اساسيِ عربستان بهسوي اقتصادي صنعتي و آزاد از موانع بازار کالا را نيز بر عهده بگيرد. چارچوب اصلاحات عربستان بازتاب يک گزارش منتشرشده در وبسايت مک کنزي (شرکت مشاوره جهاني که راهحلهاي نئوليبرالي براي مشکلات دنيا ارائه ميدهد) در ماه دسامبر است. سلمان تاييد کرده که دولت سعودي با اين شرکت کار ميکند.
منتقدان عربستان- که شمارشان زياد است- اين دولت را مسخره ميکنند که بايد نام خود را به «وزارت مک کنزي» تغيير دهد. در سالهاي اخير، مک کنزي شاهزادههاي جوان عرب را شيفته اصلاحات اقتصادي به سبک غربي کرده است. يکي از منتقدان اخيراً بهصراحت اعلام کرد بسياري از کشورهايي که دست به دامان مک کنزي شدند به زلزله بهار عربي دچار شدند. بحرين، مصر، لبنان، يمن همه درگير اعتراضات و تظاهرات با درونمايه نارضايتي اقتصادي شدند.
رويکرد مک کنزي در اصلاح دولتهاي خارجي از مشکلات جدي و خطرناکي برخوردار است. رويکرد تکبعدي اين سازمان به اصلاح اقتصادي هيچ تلاشي ندارد که تاريخچه منحصربهفرد يا پسزمينههاي اجتماعي هر کشور را در نظر بگيرد. همچنين در نظر نميگيرد که آيا ساختار سياسي آن کشور قدرت تحمل ناآراميهاي ناشي از بيکاري، خصوصيسازي کشورهاي دولتي و خدمات اجتماعي، قطع يارانهها و افزايش هزينههاي زندگي را دارد يا نه. رژيمهاي استبدادي بهخصوص سلطنتي قويتر ازآنچه به نظر ميرسد هستند. با تمرکز قدرت بر يک يا چند دست و عدم وجود رسانههاي مستقل؛ ايجاد فشار بر جامعه احتمال انفجار را دارد. قراردادهاي اجتماعي که براي کسب وفاداري انعام دولتي عرضه ميکنند بسيار شکنندهاند اما براي حفظ ثبات ضرورياند.
در مصاحبهاي با اکونوميست، سلمان خودش را طرفدار نخستوزير سابق بريتانيا مارگارت تاچر اعلام کرد. اما برخلاف بريتانيا در سالهاي 1980، امروزه عربستان سعودي هيچ مطبوعات آزادي و مجلس منتخبي ندارد. عربستان فاقد ساختارهاي سياسي انعطافپذيري است که بتواند در مواقع حساس قدرت انفجاري جامعه را از مرکز قدرت دور کند. اما حتي با محيا بودن اين سيستم بازهم سعوديها سرنگون ميشوند.
شاهزاده اشارهاي به اطلاع از اين موضوع نکرد. همچنين زماني که از او سؤال شد آيا مردم عربستان حاضر به پرداخت ماليات بدون نماينده هستند نيز جواب قانعکنندهاي نداد. او گفت: «اين تصميم دولت عليه مردم نيست. اين تصميم عربستان سعودي است. با دولتي که نماينده مردم است.»اگر روي اين پاسخ دقيق شويم همان پاسخ ديکتاتوري قديمي را ميبينيم: «دولت خودم هستم.»
ش.د9500951