دشمنان انقلاب اسلامي از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، ترفندهاي مختلفي را براي تغيير ساختار يا رفتار جمهوري اسلامي در دستوركار خود داشته اند، كه از اقدامات تجزيه طلبانه گروهك كومله در بهمن 57 تا سناريوي تحريم فعال انتخابات 12 اسفند1390 را ميتوان در فهرست اقدامات ناكام ايشان عليه جمهوري اسلامي قرار داد كه همگي به لطف عنايت حضرت حق و هدايت رهبري و بصيرت ملت مهار و منكوب گرديدهاند.
در اين بين حادثه 18 تيركوي دانشگاه تهران مدلي به ظاهر بديع بود كه مبتني بر طرحريزي پيچيده اي در دستوركار فتنه گران قرار گرفته بود. اقدامي كه در مراحل ابتداي شكل گيري كمتر قابل پيش بيني بود كه به آشوبي طرحريزي شده در پايتخت تبديل شود.
حركت در ظاهر خيلي ساده و به بهانه تعطيلي روزنامه سلام شروع شد، اما هماهنگي روزنامههاي پنجشنبه 17 تير در اختصاص تيترها و سرمقاله هاي خود به عواقب غيرقابل پيش بيني و كنترل توقيف روزنامه سلام ، نشان از آن داشت كه يك تيم پشت پرده، هدايت اين جريان را برعهده دارد؛ چرا كه خبر توقيف روزنامه سلام ساعت 10 شب چهارشنبه اعلام گرديد و آن زماني بود كه اكثر روزنامه ميبايست با انجام مراحل نهايي ، صفحات روزنامهها را به چاپخانه ميفرستادند تا در توزيع فردا صبح خود دچار مشكل نشوند. روز پنجشنبه 17 تير، قريب به ده روزنامه زنجيره اي با تيترهايي چون «محدوديت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد كرد»، «زمان حامل حوادث خشونت بار است »، «نظام بايد هزينه هاي سنگيني بپردازد»، «دانشجويان ساكت نخواهند نشست »، «ورود به قلعه چپ گرايان يك ريسك خطرناك براي محافظه كاران است »، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سياسي » و «پايان سياست ورزي »، درصدد القاي فضاي بحراني و ناآرامي به جامعه برآمدند.
اين غائله در حالي رقم خورد كه رسانه هاي غربي از هفته ها قبل آتش تهيه خود را ريخته بودند. نشريه آمريكايي «ميدل ايست اكونوميك دايجست» در هفتم تير نوشته بود: «بيشتر ناظران در تهران بر اين اعتقادند كه تابستان امسال شاهد يك آزمون حياتي قدرت و حتي شايد دور نهايي رويارويي جدي بين جناح محافظه كار و اصلاح گرايان خواهد بود. اصلاح طلبان يك تابستان سياسي داغ را در پيش روي دارند تا جناح محافظه كار را از ميدان مبارزه خارج نمايند.» اما اين نوع اظهارات تا قبل از آغاز فتنه در كوي دانشگاه به دقت فهم نميشد.
با ورود جريان دانشجويي فتنه به ميدان و به تدريج نفوذ ضدانقلاب در صفوف ايشان، غائله از محدوده اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام به سمت يك شورش و بلوا و تا توهين به آرمانها و مقدسات نظام اسلامي ملت پيش رفت و اينجا بود كه صبر ملت به سرآمد و با حضور تمام عيار در صحنه، "پروژه تابستان داغ" در 23 تير 88 ناكام گرديد.
فتنه 78 زواياي پيدا و پنهان بسياري داشت كه حداقل به سه نكته آن ميتوان چنين اشاره نمود:
1- اولين ملاحظه توجه به اصل اساسي دشمني دائم و مستمر استكبار جهاني و ايادي آن با نظام اسلامي است كه براي لحظهاي از دشمني با ملت ايران دست برنداشته و از تمامي حربهها بهره برداري ميكنند. در مقابله با اين راهبرد دشمن است كه بايد براي لحظه اي نيز از دشمن نبايد غافل بود.
2- نكته ديگر آنكه معمولا فتنهگري از جايي و توسط كساني آغاز ميشود كه در نگاه اول احتمال آن نميرود. شايد آن روز نيز كمتر قابل قبول بود كه دانشگاه به عنوان نماد عقلانيت، محمل شكل گيري فتنه باشد و بخشي از جريان دانشجويي اين چنين بازيچه دشمنان و فتنه گران قرار گيرد!
3- طرحريزي فتنه گري مبتني بر نقش آفريني بخشي از افراد در درون سيستم و نظام سياسي نيز ملاحظه ديگري است كه نميتوان از كنار آن به سادگي گذشت. اين افراد كه در وزارت علوم، وزارت كشور و ديگر دستگاههاي اجرايي و حتي امنيتي نيز حضور داشتند، با حمايتهاي آشكار و پنهان خود آتش بيار معركه شده و با كارشكني و اقدامات خيانت بار مانع از مهار سريع فتنه شدند.
فتنه سال 78 آخرين اقدام براي براندازي نظام اسلامي نبود و فتنهاي ديگر، ده سال بعد با ظاهري متفاوت به بهانه انتخابات رياست جمهوري دهم در سال 88 شكل گرفت و بار ديگر هزينه هايي را براي نظام و ملت ايران به همراه داشت. اما در اين ميان نكته اساسي آن است كه فتنه 88 نيز آخرين آن نخواهد بود و دشمن همواره مترصد فرصتي براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي و خلق فتنه اي ديگر است!
درك شرايط پيش رو و تلاش براي مهار و بستن سرمنشاء فتنه، ضرورتي است كه جامعه امروز ايران اسلامي كه در مسير شكوفايي و دهه پيشرفت و عدالت قرار دارد، بدان بيش از پيش نيازمند است و اين جز از طريق افزايش بصيرت ملت و هوشياري مسئولين ذي ربط حاصل نخواهد شد.