پیشبینی سرنوشت داعش قدری زود است اما بیگمان با از دست دادن نزدیک به 40 درصد اراضی تحت کنترل در سوریه و عراق و ناکامی در جنگ شهرهای مهمی چون تکریت، رمادی، تل ابیض، سنجار و... مسیر سیاسی آینده «دولت خود خوانده» تا حدودی روشن شده است. گروهی که با وجود شکستهای پیاپی هنوز دست از جنگ و مبارزه دست برنداشته و با حملات غافلگیرانه سعی میکند شکستهای اخیرش را جبران کند. حملاتی که حاصل و نتیجه آن تحلیل توان این گروه بوده است. هنوز عمر داعش به نهایت خود نزدیک نشده است. اگرچه حملات همه جانبه به داعش بنیاد نظامی این گروه را تا حدودی ضعیف کرده است و این مسأله دورنمایی از فروپاشی نظامی داعش را به نگاهها متبادر میکند، اما قدرت داعش همچنان در گرو ارتباطات مجازی کاربران اینترنتی است؛ قدرتی که متأسفانه تضعیف نشده و در حال گسترش کاربران و مخاطبان نیز است.
داعش با افزایش فعالیتهای خود در صفحات اینترنت همچنان بر مخاطبان خود تأثیرگذاراست. اما معتقدم این گروه یک دشمن پنهان بزرگ نیز دارد و آن اشتباهات تاکتیکی و تکنیکی این گروه است. داعش نخستین دشمن برای منافع خود بهحساب میآید. شرکت در نبردهای همزمان در چندین جبهه با هزینههایی سرسامآور، از جمله این اشتباهات است. داعش با شگردهای کادر رهبری اش بر این اشتباهات سرپوش میگذارد. پنهانکاری و اشتباهات سیاسی اعضای رهبری این گروه در اقدامات بیمنطق آنان هویدا میشود.
دولت داعش با تخریب مزارع، خانه و کاشانه، کلیساها و مساجد سعی در نشان دادن سلطه و قدرت هرچه بیشتر خود دارد اما این ویرانگریها نشان سردرگمی در تصمیمگیری و داشتن سیستم اطلاعاتی کارآمد نیز هست. ادبیات سخنپراکنی اخیر داعش، این جنبه از ضعف نیروهایش را در عراق و سوریه بخوبی روشن میسازد. داعش در بسیج عمومی و اولیه نیروهای محلی در عراق و سوریه شکست خورده است و این نیروها دیگر به داعش اعتماد ندارند.
داعش که در بحبوحه شروع درگیریها توانسته بود طرفداری گروههایی از مردم در مناطق تحت اشغالش را به دست آورد اکنون حمایت آنان را از دست داده است. در جنگهای اخیر داعش در تکریت و رمادی با بسیج مردمی علیه خود روبه رو شد. زیرا دولت عراق و مردم در راه شکست داعش خسارات فراوانی را متحمل شدهاند، از نابودی شهرها تا تخریب زیربناهای اقتصادی، مالی و....
داعش با آگاهی از این خسارتها، سعی در انتقام از مردم و دولت مرکزی دارد و با بمبگذاری، نابودی کامل و ویران ساختن هر آنچه که باقی مانده است این انتقام را دنبال میکند. نظیر آنچه در کوبانی مشاهده کردیم، داعش هنگام ترک محاصره از سیاست زمین سوخته و شیوه تخریب گسترده برای انتقام بهره میجوید.
این الگو را میتوان برای رقه و موصل نیز هنگام شکست نهایی داعش متصور شد. الگویی بیمحابا و غیرانسانی که ممکن است از مرزهای عراق و سوریه فراتررود. داعش که در استفاده از سپر انسانی بیمی ندارد، آخرین حربههای خود را نیز بهکار خواهد برد. این اندیشه را نباید کوچک و بیاهمیت شمرد، نابودی داعش از لحاظ سرزمینی در سوریه و عراق پایان راه داعش نیست و بر از بین رفتن اندیشه سلفیها تأثیری نمیگذارد. میراث دهشتناک داعش پس از شکست در سوریه و عراق را در چهار سطح میتوان بررسی کرد که برای منطقه و جهان بسیار خطرناک است.
میراث اول، انتشار گسترده افراطیگری است. نمونههای هشدارآمیز آن را درفرانسه، چین، روسیه و غیره خواهیم دید. برخلاف نظر برخی تحلیلگران، زمانی که تکفیریها به کشورهای خود بازگردند، تفکر تکفیری در عراق و سوریه از بین نخواهد نرفت وممکن است نسلی جدید از تکفیریها در کشورهای دیگر سربرآورد. شاهد مثال آن مجاهدین سرخوردهای هستند که از افغانستان بازگشتند و امروز از رهبران گروههای خشونت طلب تکفیری محسوب میشوند.
میراث دوم داعش تفکرات افراطی است که به صورت محلی باقی میمانند و بدون اینکه از تأثیر خطرناک مورد اول بکاهد در جوامع قربانی باقی میماند. این تفکرات ممکن است در سوریه، عراق و در حتی بطن اجتماعات هزاران آواره و بیخانمان پنهان شود.
داعش براساس ایدئولوژی سران آن، سوریه و عراق را سرزمین زیر اشغال خود نمیداند بلکه صاحب حقی میپندارد که برای به اصطلاح خلافت پایدار برنامهریزی کرده است. با این همه داعش با همه جنایات خود هنوز نتوانسته است اراده مردم سوریه را درهم شکند، اما تلاش این گروه در راه تعلیم نسلی تکفیری و نفوذ دادن آنها میان لایههای اجتماع غیرسوری که هماکنون خود را سوری میدانند، تا حدی موفقیتآمیز بوده است.
میراث سوم داعش گسترش جهانی گروههای انشعابی از داعش است گروههایی انشعابی همان گونه که داعش از القاعده الگوبرداری کرد. داعشی که آرام آرام در حال باز کردن جای پا در افغانستان، یمن، صحرای سینا و لیبی است. در سینا با استفاده از خلأ قدرت نظامی مصر پیشرویهایی داشته است و در لیبی ازهم گسیخته یا در یمن رو به نابودی رفته هم جای پا باز میکند.
در نیجریه، بوکوحرام توانسته است با اعلام بیعت با داعش به گروهی بسیار خطرناک تبدیل شود گروهی که حکومت مرکزی توان کافی در جهت مقابله با آن نیز ندارد. سومالی، فیلیپین، بنگلادش، اندونزی و تونس بسترهای مستعد دیگر داعش برای پیشروی و رشد هستند.
چهارمین و خطرناکترین میراث داعش، اسلامهراسی در دنیای غرب است.میراثی که تمامی دستاوردهای چند قرن اخیر غرب بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم را به مخاطره میاندازد. غربیها با استفاده مکرر از واژه دولت اسلامی خواه یا ناخواه اسلام و داعش را در ذهن مردم جوامع غربی مقارن نشاندهاند. داعش منفور از دید اکثریت مسلمانان بر تصورات جامعه غرب تأثیر گذاشته است. تفکری که ریشه در اندیشهای سلفی و خطرناک دارد و حتی در صورت شکست نهایی آن در سوریه و عراق هنوز روشن نیست مسیر آینده چگونه رقم خواهد خورد.
منبع: Washington Institute
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6264/13/141683/0
ش.د9501362