(روزنامه وطن امروز ـ 1394/12/04 ـ شماره 1829 ـ صفحه 12)
اگر شکست خوردید نگویید ملت خلاف کرده است
اگر شما خدمتگزار به کشور هستید، در مجلس یکجور خدمت میتوانید بکنید، در خارج از مجلس هم یکجور خدمت دیگر. مگر همه اهالی ایران توی مجلس میروند؟ خوب، در مجلس هم یک عده معدودی هستند. اگر غرضی در کار نیست و میخواهید خدمت بکنید، حالا میبینید که شما رای نداشتهاید، شما در خارج مجلس خدمت بکنید. تایید کنید این مجلس را. اینطور نباشد که منعکس کنید در خارج که خیر، مملکت ایران یک مملکتی است که انتخاباتش کذا شد. این حرف غلطی است. این حرف غلط را اینقدر نزنید. برای خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شورای اسلامی است و میخواهد برای ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزی است که تمام قوا باید تبع آن باشند، شما بخواهید برای اینکه شما وکیل نشدهاید در کجا، هیاهو کنید که انتخابات انتخابات کذا بوده؛ این حرف خلاف اسلام است. شکایت اگر هست، شکایت پذیرفته است. و مقاماتی که باید شکایتها را بپذیرند، میپذیرند. اما هیاهوکردن و فریادزدن و انتقاد بیجا کردن، این برخلاف دستورات اسلام است. حالا اگر بعضیها در انتخابات شکست خوردند نباید اینها که قصد خدمت داشتند منتها در مجلس حالا دستشان از آن کوتاه شده است، نباید یکسره ملت را به باد انتقاد بکشند. اگر شما شکست خوردید، نباید بگویید ملت ایران همهشان خلاف کردهاند. چطور یک ملت مسلمی، در یک امر حیاتی که با این آرامش و خوبی انجام داده است، اینها خیانتکار باشند؟ یک ملت که خیانتکار نمیتواند باشد. اشخاص باید آداب اسلامی را حفظ کنند.
به مجرد اینکه یکی میخواهد وکیل بشود، و فرض کنید که دوست من است میخواهد وکیل بشود، یا از گروه من است میخواهد وکیل بشود و ملت او را وکیل نکردند، نباید یکدفعه قلمها را بردارند و بر ضد اصل انتخابات چیز بنویسند، حمله کنند به اصل انتخابات. شکایتی دارند، خوب شکایتشان را رسیدگی میکنند. هیاهو درست کردن، جز اینکه دامن زدن به این است که خیانتکارها راهشان باز بشود، چیز دیگری نیست. مجلس تنها ملجایی است که برای یک ملت است. مجلس قوه مجتمع یک ملت است در یک گروه. تمام قوای یک ملت در یک گروه مجتمع است. و مجلس از همه مقاماتی که در یک کشوری هست بالاتر است. بنابراین یک همچو مقامی را نشکنید اینطور؛ ولو نمیتوانید لکن اصل گفتنش، اصل ذکرش، کار قبیحی است و برخلاف مصلحت است و برخلاف مسلک اسلام است.(1)
هدف از انتخابات حفظ اسلام است
نصیحتی است از پدری پیر به تمام نامزدهای مجلس شورای اسلامی که سعی کنید تبلیغات انتخاباتی شما در چارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود؛ و از کارهایی که با شؤون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف از انتخابات در نهایت حفظ اسلام است. اگر در تبلیغات حریم مسائل اسلامی رعایت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام میشود. باید سعی شود تا خدای ناکرده به کسی توهین نگردد؛ و در صورتی که رقیب انتخاباتی به مجلس راه یافت، به دوستی و برادری،که چیزی شیرینتر از آن نیست، لطمهای نخورد.(2) موضوع اخلاق در سخنان رهبری نیز همواره یکی از موارد مهم و مورد تاکید بوده است.
تقواى جمعى
تقواى جمعى این است که جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حیث جمع، مراقب خودشان باشند. بىمراقبتى جمعها نسبت به مجموعه خودشان، موجب میشود که حتى آدمهایى هم که در بین آن جمعها تقواى فردى دارند، با حرکت عمومى آن جمعها بغلتند و به جایى بروند که نمیخواهند. در طول این 30 سال، ما از این ناحیه ضربه خوردهایم. یکى از جاهایى که ضعف نشان دادهایم، همین بوده. در دهههاى قبل، یک جریانى در کشور وجود داشت به نام جریان چپ. آنها شعارهاى خوبى هم میدادند، اما خودشان را مراقبت نکردند و تقواى جمعى به خرج ندادند. در میانشان آدمهایى بودند که تقواى فردى هم داشتند، اما نداشتن تقواى جمعى، کار آنها را به جایى رساند که فتنهگر ضد امام حسین(علیهالسلام) و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعاردهنده ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند؛ این خیلى خطر بزرگى است. آنها غلتیدند. بنابراین تقواى جمعى لازم است.(3)
اخلاق اسلامی
شما ببینید: «ثمّ کان عاقبه..الّذین اسائوا السّوأی». کار بد که میکنیم، روى دل ما اثر میگذارد، روى اخلاق ما اثر میگذارد، گاهى روى برداشتها و تلقىهاى ما اثر میگذارد؛ دلبستگى که پیدا میکنیم، این دلبستگى روى ذهنیات ما اثر میگذارد. اعمال و رفتار از یک طرف، و اخلاق و تربیت از یک طرف؛ اینها تأثیر متقابل دارند
شما که میخواهید رعایت اخلاق اسلامى را در قوانینتان مورد توجه قرار بدهید، خوب است که عملاً هم جلسات اخلاقى و معرفتى داشته باشید. انسان خالى میشود. در بحبوحه کار، انسان تهى میشود. یک مقدارى باید در وسط این گرماگرم کارهاى اجرایى، آسمانى شد، خدایى شد، بالا رفت، سبک شد و دوباره برگشت. بنده یک وقتى مثال میزدم به این آبى که از آسمان مىآید پاکیزه و طاهر و طیب، بعد توى این استخرها و توى این دریاها و دریاچهها آلوده میشود؛ بعد از آلوده شدن، باز تبخیر میشود، میرود بالا؛ دوباره پاکیزه میشود، بازمیگردد. برویم بالا و پاکیزه شویم و بازگردیم. من و شما خیلى احتیاج داریم، خود شما باید به این نکته توجه کنید، نگذارید جورى بشود که مجلس شوراى اسلامى آن حالت پارسایى و زهد را از دست بدهد؛ خیلى باید به این مساله توجه شود. بلاشک پیغمبر (صلیاللهوعلیهوآلهوسلم) هم حداقل روزى 70 مرتبه استغفار میکرد. استغفار براى همه است؛ بویژه ماها که در این تحرکات مادى، در این دنیاى مادى غرقیم و آلودهایم. استغفار بخشى از این آلودگى را پاکیزه میکند و از بین میبرد.(4)
توجه به قرآن و دعا
اصل قضیه هم همانطور که عرض کردیم، مراقبت از خود است. خودسازى و مراقبت از خود، اساس همه این کارهاست که میتواند انشاءالله همه ما را هدایت کند و خداى متعال باید کمک کند. از خداى متعال باید کمک خواست، باید استغاثه کرد، باید به قرآن و دعا و تضرع پناه برد. من از جمله سفارشهایى که گاهى قبلاً هم به دوستان نماینده مجلس عرض کردم، به مسؤولان دولت هم همینجور، این است که تلاوت قرآن را نگذارید از زندگىتان حذف شود. حتماً قرآن بخوانید؛ هر روز، ولو کم، ولو روزى یک صفحه؛ با تأمل و با دقت. اصرار ما بر این است که دوستان رابطهشان را با قرآن از دست ندهند. به آن 10 دقیقهاى هم که در اول مجلس قرآن خوانده میشود، اکتفا نکنید.
اگرچه حالا یک سنت خوبى هم در مجلس هفتم گذاشته شد که ترجمه قرآن هم خوانده میشود که کار مفید و شایستهاى است، لیکن به او اکتفا نکنید. قرآن درس است، قرآن موعظه است؛ ما همه به موعظه احتیاج داریم. موعظه معنایش این نیست که چیزى را که انسان نمیداند، همیشه به آدم بگویند؛ گاهى چیزهایى است که ما میدانیم، اما در شنیدن اثرى است که در دانستن نیست؛ باید بشنویم و قرآن به ما میشنواند. «موعظه.. من ربّکم». تعبیر وعظ و موعظه در قرآن مکرر به کار رفته است. قرآن موعظه است. و دعا! دعا هم خیلى چیز مهمى است و به نظر من صحیفه سجادیه مبارکه یکى از بهترین ذخایر معنوى ماست، اگر بتوانیم از این استفاده کنیم. با این دعاهاى صحیفه سجادیه که هر کدامى یک بابى است، هر کدامى یک دنیاى خاصى است، یک دریایى است و معارف را به انسان تعلیم میدهد، دل انسان را نرم میکند، خشوع را به انسان تعلیم میدهد، مأنوس باشید.(5)
حاسبوا أنفسکم
چه خوب است که انسان - در هر مرتبه و در هر شغلى - وقتى به پشت سر خود نگاه مىکند، در یک محاسبه دقیق و سختگیرانه و بدون مسامحه، فهرستى از کارهایى را مشاهده کند که قابل ارائه به پیشگاه الهى است. اینکه به ما گفتهاند: «حاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا» و علماى سلوک و اخلاق، محاسبه را یکى از اولین وظایف سالک دانستهاند، براى این است که ما دائم در حال خواندن نامه عمل خودمان باشیم و در روزى که این نامه اعمال خوانده خواهد شد، غافلگیر نشویم. قبل از اینکه نامه اعمال ما در پیشگاه الهى مورد محاسبه و مطالعه قرار بگیرد، خود ما بخوانیم؛ اگر کمبودى هست، اصلاح کنیم؛ اگر نقطه قوتى در آن هست، خدا را بر آن سپاس بگزاریم. والّا اگر این محاسبه را انجام ندهیم و غافل بمانیم، آنوقت غافلگیر مىشویم. همانطور که یک فرد باید خودش را محاسبه کند، یک جمع هم - مثل مجلس شما، مثل دولتها، مثل مجموعهها و افراد مسؤول در کشور - باید خودشان را محاسبه کنند.(6)
جایگاه مجلس که با جملهای پرمغز از امام با تعبیر «مجلس در رأس امور است»، در تاکیدات ایشان وجود داشته از مواردی است که افرادی که تلاش برای حضور در آن را دارند و نیز کسانی که در جایگاه رایدهنده این افراد را برمیگزینند، باید نسبت به آن توجه ویژهای داشته باشند.
صفآرایی و جنگ اعصاب، برای مجلس طاغوت است
مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکران، آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام. مجلس شورای اسلامی که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت برای خدمت در آن بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود. و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود. و به ترتیبی که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامی باشد. اغراض شخصیه را باید همه ما کنار بگذاریم. فرضا که من با شما خدای نخواسته، یک حساب و خرده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسی که مجلس اسلامی است نباید این خردهحسابها را آنجا به آن رسید. مجلس شورای اسلامی در یک محفظه سربسته نیست که اگر خدای نخواسته انحرافی در آن پیدا شد همان اجزای خود مجلس بفهمند، این سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر میکند، همه ایران میبینند و میشنوند، و خارج از ایران هم تا آنجایی که موج اینها میرود، آنها هم میشنوند و میفهمند که چه شده است. اگر بنا باشد که خدای نخواسته از اول صفآرایی بشود برای جنگ اعصاب، و آن مجالسی که در زمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این مجلس اسلامی نیست، و آقایان به وظیفه شرعی و الهی خودشان عمل نکردهاند.(7)
اینها حتی از اسم «اسلام» هم میترسند
باید متوجه باشید. باید شما دشمنتان را بشناسید. اگر نشناسید، نمیتوانید دفعش بکنید. دشمن شما آنهایند که از روز اولی که جمهوری اسلامی آمد توی کار یا تحریم کردند رای دادن را یا رفتند صندوقها را آتش زدند؛ بعضی از صندوقها را که توانستند، آتش زدند یا شکستند. آنهایی که تحریم کردند جمهوری اسلامی را، حالا آمدهاند جمهوری اسلامی شدهاند. آنهایی که آتش میزدند صندوقهای آرای مردم را، برای جمهوری اسلامی حالا آمدهاند طرفدار شدهاند. این طرفداری نیست، این یک حقهبازی است به صورت طرفداری. اگر بخواهند بگویند من به اسلام کار ندارم و اسلامی نباشد، شورای اسلامی نباشد. اینها نه اینکه ملیاش را میخواهند، اسلامیاش را میخواهند نباشد، در صورتی که در قانون همچو مادهای ندارد که «مجلس شورای ملی»، همچو چیزی هیچ در قانون نیست. بله، گفتهاند از باب اینکه اسم باید ببرند یک چیزی را، «مجلس شورای ملی» گفتهاند. اما نه اینکه قرار دادند که اسم این «مجلس شورای ملی» [باشد.] در ضمن مثل اینکه بگویند – مثلا - در مجلس شورا بگویند که در «کاخ سنا» چطور شده، این معنایش این نیست که الان قانون اسلامی ما «کاخ سنا» خواسته درست کند. این اسمی بوده آن وقت گفتند، حالا باید مجلس شورای اسلامی باشد. اینها حتی از اسم «اسلام» هم میترسند؛ هی نق میزنند که نه، ملی، ملی.(8)
مسامحهها از کار باید برود
مجلس باید اسلامی باشد. مجلس باید افکارش افکار اسلامی باشد تا ما بتوانیم چه بکنیم. من نمیتوانم تحمل بکنم که اینقدر ما جوانهایمان از بین بروند برای اینکه ما مسامحه داریم میکنیم. مسامحهها از کار باید برود، و باید حالا که مجلس تاسیس شد و مجلس رسمیت پیدا کرد، همه امور باید بر نظارت مجلس به روال خودش بگذرد، و با جدیت و با قاطعیت و بدون مسامحه، هرکس خلاف کرد بخواهند او را، و یا اگر خلافی واقعا کرده، بدهند او را دست دادگاهها و دادگاهها محاکمهاش کنند.(9)
مجلس فراهم آمده از «الله اکبر»های مردم است
و من تکرار میکنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رای داد و شورای نگهبان هم آن رای را پذیرفت، هیچکس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمیگویم رای خودش را نگوید؛ بگوید؛ رای خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است، و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فیالارض باید قرار بگیرد. این مجلس ماحصل خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصاره زحمتهای طاقتفرسای این ملت مسلمان بوده است؛ این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر»های مردم است؛ اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر» مردم قدمی برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسی خواهد بود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اینکه ملاحظه از احدی و از مقامی بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و رد و بدل و انتقاد صحیح، بدون جار و جنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند. کسی که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آن که موافق است موافقت خودش را بدون جار و جنجال بگوید. و بعد هم رای بگیرند. وقتی رای گرفتند، اگر اکثریت رای داد، و بعد هم برده شد پیش شورای نگهبان و آنها هم صحیح دانستند این رای را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسی ندانستند، اگر بعدها بخواهند شیطنت بکنند، این شیطنتها از مبادی غضب، از مبادی فاسد، بیرون میآید. باید سر تسلیم به مجلس، یعنی سر تسلیم به اسلام وقتی مخالف اسلام نیست، سر تسلیم به اسلام فرود آورد. روشهای غیراسلامی را، اگر هم در باطن - خدای نخواسته -دارند، نباید دیگر اظهار بکنند و نباید اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوش کنند. این یک مسالهای است اساسی، و باید همه توجه داشته باشند. به مجرد اینکه یک مطلبی برخلاف رای یک نفر است، نباید بگوید مجلس درست نیست. این خودش را اصلاح کند. این خودش درست نیست. نباید بگوید شورای نگهبان درست نیست. این خودش درست نیست. باید خودش را اصلاح بکند. و این گرفتاری هست برای ملت ما. و من امیدوارم که مجلس یک مجلس اسلامی، مجلس عبادت باشد؛ نه مجلسی که - خدای نخواسته - معصیت در آن واقع بشود و به دیگران اهانت کنند؛ به کسی بد بگویند. اینها خلاف اسلام است. و نباید بشود.(10)
همانطوری که من کرارا عرض کردهام که دانشگاه و فیضیه، اینها اگر اصلاح بشود کشور اصلاح میشود، و همه کارهایی که در رژیمهای منحرف انجام گرفته است به دست دانشگاهیهایی که انحراف داشتهاند صورت گرفته است. راجع به مجلس هم باید عرض بکنم که در کشوری که مثل کشور ایران بحمدالله الان یک جمهوری اسلامی به تمام معنا هست و درصدد اسلامی کردن همه امور هست، مجلس مثل، همانطوری که صنایع مادر ما داریم، مجلس هم اینطور است که اگر مجلس یک مجلس اسلامی که با انتخابات صحیح انجام بگیرد، و اشخاصی که انتخاب میشوند واقعا منتخب ملت باشند، تمام کارهای کشور با دست مجلسیها اصلاح میشود.(11)
همین هم درست است
وقتى که انسان به ترکیب مجلس و بافت مجلس نگاه میکند، با توجه به اختلاف جناحها و جهتگیرىها و سلایق سیاسى - که خوب، یک امر طبیعى است - مجلس را یک مجموعه شاداب، مؤمن و داراى احساس مسؤولیت مىبیند. همین هم درست است.(12)
ادب از که آموختی... من بهخاطر دارم که اوایل انقلاب امام این را مکرر به یاد مىآوردند که در مجالس دیگر در دنیا درگیرىهاى شنیع و کتککارى هست؛ اما تفاخر مىکردند که در مجلس ما این حرفها نیست؛ مباحثه و مجادله هست. این، مهم است. ما باید ببینیم دیگران چه مىکنند که نقطه ضعف آنها محسوب مىشود؛ از آن پرهیز کنیم.(13)
مباحثههاى طلبگى
بنده با مجادلات داخل مجلس هیچ مخالفتى ندارم؛ خیلى موافقم. امام (رضواناللهعلیه) مکرر مىفرمودند که مجلس جاى مباحثه، مثل مباحثههاى طلبگى است. 2 نفر طلبه وقتى با همدیگر مباحثه مىکنند، گاهى سر یکدیگر داد هم مىکشند؛ اما این داد کشیدن نه از روى کینه است، نه از روى انگیزههاى سیاسى است، نه از روى انگیزههاى شخصى است؛ این شخص از حقیقتى که به نظر او حقیقت است، دفاع مىکند، آن شخص هم از نظر خودش دفاع مىکند؛ غالباً هم به یک نتیجه مىرسند. فرق است بین جنجال صاحبنظران و مجادلات منطقى اصحاب علم و تجربه و تخصص، با غوغاهاى دبستانى. انسان وقتى وارد دبستان مىشود، سر و صدا و جنجال بلند است؛ به یک محیط علمى هم که پا مىگذارد، عدهای نشستهاند و دارند با یکدیگر بحث مىکنند؛ آنجا هم جنجال بلند است؛ اما این جنجال با آن جنجال فرق دارد. جنجالهاى دبستانى، جنجالهاى حزبى و جنجالهاى دلالمآبانهای که چند نفر بر سر جیفه دنیا یقه هم را مىگیرند، زشت و دون شأن مجلس است؛ اما مجادلات علمى، مباحثات تخصصى، بویژه در کمیسیونها - که کمیسیونها جاى این حرفهاست - بسیار صحیح و درست است. با این روش، نشاط مجلس تأمین مىشود و باید حتماً وجود داشته باشد.(14)
«رحماء بینهم»
براى اینکه ما بنیانهاى سیاسى و اقتصادى و فرهنگى خود را مستحکم کنیم، پیشنیاز اولى قطعى ما، ایجاد وفاق و وحدت کلمه است. براى وفاق باید همه تلاش کنند. معناى وفاق این نیست که گروهها و تشکیلات و جناحهاى گوناگون اعلام انحلال کنند؛ نه، هیچ لزومى ندارد. معناى وفاق این است که نسبت به هم خوشبین باشند؛ «رحماء بینهم» باشند؛ همدیگر را تحمل کنند؛ در جهت ترسیم هدفهاى والا و عالى و براى رسیدن به آنها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنج، بداخلاقى، درگیرى، اهانت و متهم کردن بپرهیزند. امروز به نظر من وظیفه ما این است.(15)
نباید بگذارید این مباحثات و بگومگوها به مقابله و مواجهه و تخاصم تبدیل شود؛ این تنها توصیه من به شماست. گفتن و شنودن و اعتراض کردن، هیچ اشکالى ندارد. افرادى از اعتراض کردن بدشان مىآید که یا متکبرند یا پشتوانه مردمى ندارند؛ مىترسند؛ دلشان مىلرزد. اگر کسى اهل تکبر نباشد - که خداى متعال را شکر مىکنیم که این آلودگى را در ما قرار نداده - و متکى به حمایت مردم باشد، به هیچ وجه از این گفتنها و شنیدنها ناراحت نمىشود؛ اما مراقب باشید که از این گفت و شنودها، دشمن همان چیز را که مىخواهد وانمود کند، به دست نیاورد. امروز یکى از مهمترین شگردهاى دشمن این است که بگوید در داخل نظام جمهورى اسلامى دودستگى است و این 2 دسته با هم بدند. دوصدایى و چندصدایى که شما مىگویید و بنده هم معتقدم، نمىگوید. بحث چندصدایى نیست؛ چندصدایى همهجا هست. مىگوید مخاصمه و دشمنى؛ یعنى فرض مىکند یک گروه، گروه دیگر را مىخواهد نابود کند! اینگونه تصویر مىکند. نگذارید این تصویرسازى مطلوب دشمن تحقق پیدا کند؛ این را مراقب باشید. بحث و مجادله و مباحثه و گفتوگو را طلبگى انجام دهید. امام هم مکرر به ما مىفرمود. واقعیت هم همین است که در محیطهاى طلبگى، گاهى 2 طلبه دعوا و جنجال مىکنند؛ عصبانى مىشوند، اما وقتى مباحثه تمام مىشود، با یکدیگر ناهار و چایى مىخورند و «لم یکن شیئاً مذکورا»! حرفهایشان را مىزنند، اما بینشان دشمنى و شکاف ایجاد نمىشود.(16)
پینوشت:
1- بیانات امام خمینی (ره)؛ 58/12/29
2- بیانات امام خمینی (ره)؛ 67/1/11
3- رهبر معظم انقلاب 1390/3/8
4- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 1388/4/3
5- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 1387/3/21
6- بیانات در دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی 1386/3/8
7- بیانات امام خمینی (ره)؛ 59/3/4
8- بیانات امام خمینی (ره)؛ 59/4/7
9- بیانات امام خمینی (ره)؛ 60/3/6
10- بیانات امام خمینی (ره)؛ 60/3/6
11- بیانات امام خمینی (ره)؛ 62/3/14
12- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، 18/3/ 1389
13- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار نمایندگان مجلس هفتم
14- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار نمایندگان مجلس هفتم
15- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس – 1381/3/7
16- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس – 1382/3/7
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1829/12/154099/0
ش.د9405758