(روزنامه اعتماد – 1395/07/06 – شماره 3585 – صفحه 10)
* نخستين گامها براي عضويت در پيمان مودت و همكاري جنوب شرق آسيا در چه زماني برداشته شد؟
** نخستين درخواست براي عضويت در اين پيمان در سال ١٣٩٢ توسط نخستين سفير آكرديته ايران در پيمان آ.سه.آن كه بنده مسووليتش را برعهده داشتم، به اتحاديه كشورهاي جنوب شرق آسيا ارايه شد و از آن سال به بعد، اين مساله هم در تهران و هم در نمايندگيهاي ايران مورد پيگيري قرار گرفت. سال گذشته، مساله عضويت ايران در پيمان مودت و همكاري در اجلاس كشورهاي عضو پيمان آ.سه.آن مطرح شد اما بنا به دلايلي مانند عدم اجماع كامل ميان اعضا براي پيوستن ايران، مساله عضويت ايران به تعويق افتاد. آنها در آن زمان ملاحظاتي را مطرح ميكردند كه بخش عمدهاي از آن، مرتبط با مذاكرات هستهاي ايران و گروه ١+٥ بود كه خوشبختانه با به نتيجه رسيدن مذاكرات هستهاي و دستيابي به برجام، بار ديگر مساله عضويت ايران در پيمان مودت و همكاري كشورهاي جنوب شرق آسيا در اجلاس كارشناسان ارشد آ.سه.آن و سپس اجلاس وزراي امور خارجه آ.سه.آن مطرح شد و شاهد بوديم كه با درخواست جمهوري اسلامي ايران، با اجماع كامل موافقت شد.
* اشاره كرديد كه در نشست سال گذشته به دليل برخي ملاحظات، با درخواست ايران موافقت نشد. در يك سال گذشته و به خصوص پس از توافق هستهاي، چه تلاشها و ابتكارهاي جديدي توسط وزارت امور خارجه براي عضويت ايران در پيمان مودت و همكاري صورت گرفت؟
** در طول يك سال گذشته، تلاشهاي بسياري در قالب رايزنيهاي منطقهاي چه در داخل و چه در خارج از كشور صورت گرفت. نخستين اقدامي كه در تهران به اين منظور صورت گرفت، تشكيل كميته آ.سه.آن بود. اين كميته كار را براي پيشبرد عضويت ايران در پيمان مودت تسهيل ميكرد و ما راحتتر و بهتر ميتوانستيم درخواستمان را مورد پيگيري قرار دهيم. از سوي ديگر، با كليه نمايندگيهاي جمهوري اسلامي ايران در كشورهاي عضو پيمان آ.سه.آن رايزنيها و مكاتباتي را انجام داديم و پيگيريهاي لازم به عمل آمد. در اين راستا، جناب آقاي دكتر ظريف در هفتههاي پاياني سال گذشته سفري را به برخي كشورهاي جنوب شرقي آسيا و حوزه آ.سه.آن انجام دادند كه در تمامي مذاكراتشان با مقامات عالي اين كشورها چه در سطح وزير امور خارجه و چه در سطح روساي جمهوري، مساله عضويت جمهوري اسلامي ايران در اين پيمان مطرح شد. در نهايت، جناب آقاي دكتر ظريف حدود يك ماه پيش نامهاي را خطاب به وزراي امور خارجه كشورهاي آ.سه.آن نوشتند و مجددا موضوع علاقهمندي ايران براي عضويت در پيمان مودت و همكاري آ.سه.آن را مطرح كردند. در اين نامه وزير امور خارجه از اعضا خواستند تا از عضويت ايران حمايت كنند كه خوشبختانه با اجماع كشورهاي عضو آ.سه.آن با اين درخواست موافقت شد.
* آيا عضويت در پيمان مودت و همكاري آ.سه.آن نيازمند اجراي پيششرط يا لازمههايي براي عضويت بوده است تا رعايت اين مساله عضويت ايران در اين پيمان را تسهيل كند؟
** اين پيمان اصولا بر اساس توافق اجماعي ميان كشورهاي آ.سه.آن شكل گرفته است و امور آن نيز در اين چارجوب پيش ميرود. ما در سالهاي گذشته نيز شاهد بوديم كه كشورهايي بودهاند كه قصد عضويت در اين پيمان را داشتهاند ولي سالهاي بيشتري را هم نسبت به ايران در صف انتظار براي كسب اجماع و تاييد اعضاي پيمان بودهاند. ساختار اتحاديه آ.سه.آن مجموعهاي ديگري از كشورهاي منطقه را نيز در كنار خود دارد؛ به عبارتي، اتحاديه آ.سه.آن كشورهايي مانند ژاپن، امريكا، نيوزلند، استراليا، چين و... را در مجموعه ساختارياش راه داده است. در اين چارچوب، عدم مخالفت كشورهاي عضو آ.سه.آن و همچنين عدم حساسيت و عدم مخالفت شركاي اصلي تجاري آ.سه.آن ميتواند عامل موثري براي كسب موافقت با عضويت كشور ديگر محسوب شود. خوشبختانه ما مخالفت جدي را از سوي اعضاي آ.سه.آن و شركاي اصليشان شاهد نبودهايم. آ.سه.آن با ٦٢٥ ميليون نفر جمعيت، ٨/٨ جمعيت را دارد و هفتمين اقتصاد جهان محسوب شود. در مجموع ميتوان عضويت ايران در پيمان مودت و همكاري آ.سه.آن را نشانهاي از ناكارايي سياست ايرانهراسي و تلاش عدهاي در جهت تخريب وجهه بينالمللي ايران تلقي كرد.
* اهميت پيمان مودت و همكاري جنوب شرق آسيا چيست؟ وزنه اين پيمان در چه مولفههايي نهفته است؟
** ساختارهاي مختلفي جهت تعامل با آ.سه.آن تعريف شده است. آ.سه.آن در ابتدا با پنج كشور در ١٩٦٧ شكل گرفت. آنها براي تعامل با كشورهاي مختلف منطقه و شركايشان قالبهاي مختلفي را تعريف كردهاند. يك قالب، تعريف اين شركا به عنوان شركاي گفتوگويي است. سپس برخي كشورها در قالب شركاي گفتوگوي بخشي به آ.سه.آن پيوستند. با اين حال، كشورهاي آ.سه.آن پس از آنكه علاقهمندي بسياري از كشورها براي ارتباطگيري و عضويت در اين پيمان را مشاهده كردند، براي خود دستورالعملي را از لحاظ ساختاري تعريف كردند.
نخستين شرط براي ورود همكاري با آ.سه.آن چه از نظر شريك گفتوگويي و چه همكاريهاي ساختاري پيوستن به اين پيمان است. اين پيمان در حقيقت داراي پنج فصل و ٢٠ ماده است كه در آن مباني مودت و همكاري اعضا با يكديگر تعريف ميشود. به طور مثال در ماده ٢ اين پيمان، به مسائلي چون احترام متقابل به استقلال، حاكميت ملي، تماميت ارضي و هويت ملي كشورها اشاره شده است و كشورها به اصول ديگري مانند عدم مداخله در امور داخلي يكديگر و حل اختلافات از طريق روشهاي مسالمتآميز، عدم استفاده از زور و تهديد در روابط با يكديگر و همكاري موثر ميان همديگر متعهد شدهاند. همچنين در ماده ١٨ پيمان مودت و همكاري، شرايط پيوستن ديگر كشورها به اين پيمان مطرح شده است. اين ماده بيان ميكند كه هدف اين پيمان، تشكيل جامعهاي عاري از تضاد و تنش براي همكاريهاي اقتصادي در متن اين توافق است.
* به نظر ميرسد پيمان مودت و همكاري آ.سه.آن بيش از هر چيز جنبه سياسي و مبتني بر صلح و همكاري است ولي از نظر اقتصادي، عضويت ايران در اين پيمان چه دستاوردهاي اقتصادي را ميتواند براي كشورمان به همراه داشته باشد؟
** همكاريهاي ايران با پيمان آ.سه.آن يك بعد قدرتمند همكاريهاي اقتصادي در كنار زواياي فرهنگي و سياسي را با خود داشته و دارد. شما آگاه هستيد روابط ايران با كشورهاي حوزه آ.سه.آن قدمتي ديرينه دارد و به صدها سال و حتي هزارههاي قبل پيش بازميگردد. ما با اين كشورها روابط اقتصادي و همكاريهاي سياسي و فرهنگي - سنتي داشته و داريم ولي در دهههاي اخير آ.سه.آن در حال حركت براي تشكيل يك جامعه است. اين جامعه داراي مختصات و مشخصات ويژه اقتصادي مختص به خود است كه طي آن، مسائلي همچون تسهيل تردد شهروندان اعضاي آ.سه.آن، برداشتن تعرفهها و اقدامات متعدد ديگر براي تقويت بنيه اقتصادي كشورهاي عضو اين اتحاديه درنظر گرفته شده است.
در آينده نيز هرگونه همكاري ايران با كشورهاي عضو آ.سه.آن هم داراي ابعاد دوجانبه است و هم ميتواند در چارچوب تعريف همكاريهاي بلندمدت جامع با پيمان آ.سه.آن مورد توجه قرار بگيرد. از جمله اين همكاريها، اجراي پروژههاي مشتركي است كه ميتواند يك طرف عضو شركتها و مجموعههاي چندمليتي شود. هماكنون در مجموعه آ.سه.آن شركتهاي چندمليتي فراواني وجود دارند كه از لحاظ اقتصادي ميتوانند ابعاد گستردهتري از نظر توليد در يكي از كشورها و توزيع آن در مجموعه آ.سه.آن در بر داشته باشند. همچنين كشورهايي كه مورد تعامل و همكاري با آ.سه.آن هستند، ميتوانند از نظر همكاريهاي اقتصادي مورد تعامل با ما هم قرار بگيرند كه اين مسائل همگي فرصتهاي جديدي هستند كه براي تحقق آنها بايد تلاشهاي لازم را داشته باشيم.
* با وجود دستيابي به برجام شاهد تداوم يك فضاي رواني هراس همكاري با ايران به دليل اقدامات امريكاييها هستيم. فكر ميكنيد الحاق ايران به پيمانها و معاهدات بينالمللي شرق آسيا تا چه اندازه ميتواند بر كاهش آن فضاي رواني و ايجاد رغبت براي همكاري با ايران از سوي سرمايهگذاران غربي منجر شود؟
** به نكته مهم و حايزاهميتي اشاره كرديد. كليه كشورهاي شرق آسيا چه آنها كه داراي همپيماني و روابط ويژه با غرب هستند و چه آنها كه مستقل عمل ميكنند و تحت نفوذ و سيطره ديگران نيستند، علاقهمند به توسعه مناسبات اقتصادي با ايران هستند زيرا اقتصاد ايران با اقتصاد اين كشورها غالبا مكمل يكديگر است و رقابتي و متضاد نيستند. آنچه ايران دارد، مورد نياز آنها است و آنچه آنها دارند، مورد نياز ما است. من اگر بخواهم در خصوص ظرفيتها و توانمنديهاي همكاري اقتصادي ايران با اين كشورها مثالي بزنم، ميتوانم به روابط ايران و اندونزي اشاره كنم. حجم مناسبات اقتصادي تهران و جاكارتا در سال ٢٠١٠، ٦٠٠ ميليون دلار بود و اين حجم از مناسبات تجاري و روابط اقتصادي در سال ٢٠١٢ به مرز دو ميليارد دلار ارتقا يافت كه حاصل تلاشهاي ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران بود. ميخواهم بگويم كه استعداد رشد روابط ميان طرفين وجود دارد و دامنه اين استعداد هم گسترده است. متاسفانه پس از تحريمهاي گسترده و تهديدهاي مداوم ساختار و سيستمهاي اقتصادي امريكايي سطح مناسبات اقتصادي ما و اين كشورها كاهش يافت.
با اين حال، يكي از مناطقي كه نسبت به ديگر كشورها و مناطق، استقبال فراواني براي همكاري با ايران از خود نشان داده و ميخواهد از فضاي ايجاد شده در پي توافق هستهاي استفاده كند و مناسباتش را در دوران پسابرجام افزايش دهد، منطقه شرق و جنوب شرق آسيا است. اين علاقهمندي در قالب سفر روساي جمهوري اين كشورها به تهران و اعطاي خطوط اعتباري دهها ميليارد دلاري و تمايل به سرمايهگذاري و مشاركت با ايران قابل مشاهده است. اين نشانههاي علاقهمندي حتي نسبت به كشورهاي غربي هم بيشتر است. كشورهايي جنوب شرق آسيا در دوران تحريم فشارهاي بسياري را تحمل كردند و در معرض تهديد و تحريمهاي مختلفي به دليل همكاري با ايران بودند ولي در دوره جديد و در فرآيند پسابرجام شاهد هستيم كه موانع قانوني بينالمللي برداشته شده و بر اين اساس ميتوان به آيندهاي اميدبخش براي همكاريهاي بلندمدت اقتصادي اميدوار بود.
* تا چه اندازه عضويت در پيمان مودت آ.سه.آن ميتواند راه را براي عضويت ايران در نهادهاي اقتصادي بينالمللي مانند سازمان شانگهاي هموارتر كند؟
** پروژه ايرانهراسي و تبليغات سوء عليه كشورمان در سالهاي گذشته، خوراك رسانهاي برخي از شبكهها بوده كه نشاتگرفته از برخي ساختارها و كشورهايي است كه همگان با آن آشنا هستند. چنين اجماعي ميان ١٠ كشور نشانه اقبال جامعه بينالمللي براي همكاري با ايران است و بيانگر كاهش شدت نفوذ ايرانهراسي است. به عبارتي، اينكه يك اتحاديه با حجم گسترده همكاري و مناسبات مختلف با عضويت ايران در آن موافقت كند، نشانهاي از شكست پروژههاي ايرانهراسانه و نزاعطلبي در منطقه است.
* تا چه اندازه تلاشهاي وزارت امور خارجه براي عضويت ايران در نهادهاي بينالمللي مختلف مانند پيمان آ.سه.آن را نشانه ذكاوت و آيندهنگري دستگاه ديپلماسي كشورمان ميدانيد. ما در ١٠ سال آينده با مساله برجام و موضوع احتمالي بازگشتپذيري تحريمها روبهرو هستيم. تا چه اندازه اين عضويتها ميتواند موجب هزينهمند شدن بازگشت تحريمها شود؟
** من فكر ميكنم براي تمامي كشورهاي دنيا سياستهاي صلحطلبانه و نوعدوستانه ايران اثبات شده است. به عبارت ديگر، آغوش باز ايران براي روابط صميمانه و دوستانه و همكاري نزديك با همه كشورهاي جهان در بيانات و رفتارها و ديدارها و گفتوگوها و سخنرانيهاي متعدد جناب آقاي ظريف كاملا بارز است. در اين فرآيند، آنچه ما ميتوانيم انجام دهيم، محقق ساختن اين ايده است كه ايران علاقهمند به همكاري، دوستي و گسترش مناسبات و روابط با كشورهاي دوست است و درصدد كاهش تنش و از بين بردن سوءتفاهمات و اختلافات با كشورهايي است كه دانسته يا ندانسته نزاع و تنش را با ايران چه براي منافع و مقاصد داخلي خود و چه براي حفظ موقعيت بينالملليشان دنبال ميكنند. در فرصت حاصل شده در پسابرجام من فكر ميكنم تمامي كشورهايي كه با موانعي براي برقراري روابط همهجانبه با جمهوري اسلامي ايران روبهرو بودهاند، شرايط بهتري را كسب كردهاند تا مناسبات خود را با ايران عميقتر و گستردهتر از هر زمان ديگري كنند و هر نوع فشار و سياستهاي يكجانبه را هزينهمندتر كنند تا بازگشت به سياستهاي تحريم و فشار برايشان سختتر و هزينهدارتر از هر زمان ديگري باشد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=50002
ش.د9501509