صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۹۴۶۰۰

دفاع از داعشي‌ هاي دهه شصت؟!

وقتي وصيتنامه لاجوردي منتشر شد، برخي او را در متهم کردن سازمان مجاهدين انقلاب به ارتباط و وابستگي به منافقين مذمت کردند ، اما حالا آقاي تاج زاده بدون بازجويي و... از اين حقيقت رونمايي مي‌کند. بايد از اين باب از او تشکر کرد، چرا که ثابت کرد شهيد لاجوردي قهرمان مبارزه با کفر و نفاق و الحاد است و کسي که عمرش را براي مبارزه با نفاق قبل و بعد از انقلاب گذاشت، هرگز اشتباه نمي‌کند.
با اعلام مرگ رسمي مسعود رجوي در نشست پاريس، عده‌اي در داخل و خارج به فکر بازسازي و احياي منافقين افتادند. اوضاع منافقين اين روزها در ليبرتي خوب نيست، عده‌اي از آنها به جمهوري اسلامي پيوسته اند و مي‌خواهند بقيه عمرشان را در لاک نفاق نباشند. عده‌اي ديگر نيز از طريق دفتر سازمان ملل به برخي کشورهاي اروپايي پناهنده شده اند و جمع زيادي هم در صف اعزام به آلباني هستند. دولت عراق اعلام کرده است ديگر وجود آنها را در بغداد تحمل نمي کند. سعودي‌ها در انديشه بازسازي آنها هستند و سابقه منافقين را در ايام حاکميت صدام در عراق در وطن‌ فروشي و خيانت به ملت ايران مي‌دانند، همين کفايت مي‌کند که آنها در کمک به منافقين ترديد نکنند. انگليسي‌ها اين روزها براي سوزن‌باني برخي اخبار در ايران و توليد حاشيه، نوار منتظري را منتشر کرده اند.
 برخي جوانان و نوجوانان که نمي‌دانند منافقين به چه کساني مي‌گفتند، سابقه آنها چيست و رابطه منتظري با آنها چگونه بود؟ شايد ابهاماتي در باره حوادث سال 67 و پايان کار منافقين در داخل و خارج داشته باشند که بايد اين ابهامات را روشن کرد.
کارنامه منافقين در چند جمله زير خلاصه مي‌شود:
1- اولين جرم منافقين، تفسير انحرافي از اسلام و دروغ بستن به خدا در تعريف دين است. آنها قبل از انقلاب با کمک کفار و مشرکين در تصفيه درون گروهي صدها جوان مبارز را به دليل پايبندي به دين و مراجع ديني سر به نيست يا به رژيم معرفي کردند.
2- اخلال در نهضت اسلامي و کمک به ليبرال‌ها در ضربه به خط امام در غائله بني ‌صدر، دومين جرم آنهاست.
3- اعلام رسمي مبارزه مسلحانه، ترور علماي بزرگ دين و مسئولين بلندپايه کشور، نام آنها را در شمار مفسدين في الارض و محاربين، ثبت کرد.
4- به شهادت رساندن 17 هزار نفر از مردم ايران که به شهداي ترور معروفند، به جرم حمايت از اسلام و امام خميني (ره) و دفاع از جمهوري اسلامي، چهارمين جرم نابخشودني آنهاست.
5- پيوستن به دشمن بعثي و ايفاي نقش ستون پنجم دشمن در 8 سال دفاع مقدس، رسواترين جرم منافقين است.
6- حمله نظامي به ايران بعد از پذيرش قطعنامه 598 به قصد تصرف تهران و سرنگوني نظام با حمايت و پشتيباني صدام، که آنها را به عنوان مصداق اتم محارب قرار داد.
7- همکاري با ارتش بعث در کشتن هزاران نفر از مردم عراق اعم از کردها و نيز سرکوب قيام‌هاي مردمي در عراق در اوج ديکتاتوري صدام در بغداد.
8- لو دادن اسرار نظام با نفوذ در سازمان‌هاي دولتي، لشکري و کشوري.
9- و...  
اين جماعت روسياه در روزهاي پايان جنگ به اعضاي خود در زندان‌ها پيام دادند ما به زودي به ايران حمله مي‌کنيم، همزمان با حمله ما، شما هم در زندان‌ها دست به شورش بزنيد. ما شما را آزاد خواهيم کرد، ‌در همان زندان چوبه‌هاي دار براي اعدام مسئولين نظام و طرفداران آن برپا مي‌کنيم و... منتظر توزيع سلاح پس از فتح زندان باشيد.
همزمان با عمليات مرصاد و موضوع حمله منافقين پس از پذيرش قطعنامه، اين بحث مطرح بود که آيا منافقين در زندان‌ها که بر سر موضع خود هستند و دست به شورش زده‌اند مصداق محارب مي‌باشند يا نه؟ فتواي آقاي منتظري اين بود که آنها مصداق اتم محارب هستند لذا شماري از آنها با حکم و فتواي آقاي منتظري به درک واصل شدند.  
بعدها معلوم شد آقاي منتظري با اين مجازات الهي مخالف است. او بي‌آنکه فتوايش را مورد مصداق محارب عوض کند به اين اعدام‌ها اعتراض کرد.
مفهوم اين اعتراض اين بود که او حکم خدا را زير پا گذاشته است بي‌آنکه از فتوايش عدول کند. براي سقوط منتظري همين کفايت مي‌کرد. عکس العمل منتظري در باره جنايات باند مهدي هاشمي هم همين بود و تا روز آخر با آنکه قتل هاي او اثبات شده بود، از او دفاع مي کرد. بعدها امام (ره) از اين خبط عظيم در نامه 6/1/68 پرده‌برداري کرد و دفاع منتظري از منافقيني را که در جنگ مسلحانه عليه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده‌اند، مورد مذمت قرار داد.
موضوع اين مقال، رونمايي از جنايات منافقين نيست، رونمايي از چهره کساني است که در فتنه 88 دست در دست نماينده سوروس، کيان تاج بخش و همراهي با ائتلاف گوگوش تا سروش، فتنه‌انگيزي کردند و حال با انتشار نوار منتظري به نوعي با منتظري در دفاع از منافقين همدردي مي‌کنند.
بي بي سي به دنبال افشاي نوار منتظري، با انتشار خبري نوشت: مصطفي تاج‌زاده از حاکميت به خاطر اعدام‌هاي سال 67 درخواست عذرخواهي کرده است. او اعدام انقلابي منافقين و اجراي حکم الهي، آن هم با فتواي آقاي منتظري را فاجعه خوانده است. او گفته است منافقين در زندان بدون ارتکاب جرم جديد مجازات شده‌اند. در حالي که اين دروغ محض است. همزمان با حمله منافقين، آنها در زندان‌ها دست به شورش زدند و منتظر ورود منافقين بودند. آنها در حقيقت سر موضع خود بودند و موضع خود را با شورش در زندان‌ها عملياتي کردند. منافقيني که سر موضع خود نبودند بلافاصله همان ايام از زندان رها شدند.
تاج زاده مي‌گويد: زنداني حقوقي دارد و نبايد آن را ناديده گرفت. اما او اين حقيقت را پنهان مي‌کند که شورش جزو حقوق زنداني نيست. شورش در زندان وقتي رخ داد که منافقين از اسلام‌آباد به کرمانشاه سرازير شده‌ و در آرزوي پيوستن به دوستان منافق خود لحظه شماري مي کردند. آن هم نه با صبر و حوصله بلکه با قيام و شورش در زندان! و وقتي که به همين جرم محاکمه شدند همچنان سر موضع خود بودند و از خواجه حرمسراي اشرف، مسعود رجوي بي پروا دفاع مي‌کردند.  حاکميت از چه کسي و براي چه بايد عذرخواهي کند؟ از اجراي حکم خدا درباره محاربين عذرخواهي کند؟ آقاي منتظري خودش آن دنيا و اين دنيا در اين حادثه گرفتار است.
در قيامت از او سوال مي‌کنند مگر اين فتواي شما در باره محاربين نيست؟ او قطعاً مي‌گويد هست،‌ از او سوال مي‌کنند اگر هست به چه دليل از منافقين دفاع کردي و در اجراي حکم خداوند، نه ترديد بلکه مخالفت کردي؟ آقاي منتظري آن زمان قائم مقام رهبري بود و امام (ره) احتياطات خود را به ايشان ارجاع مي دادند.
اغلب مراجع فتوايشان درباره محارب، همين است. امام قدري در اين باره احتياط  دارند و سال 67 به همين دليل با فتواي منتظري اعدام شدند.
آقاي تاج زاده از چه فاجعه‌اي سخن مي‌گويند؟ منافقين در جنايات پيشتازتر از داعشي‌ها بودند. آنها همان کساني بودند که پوست سر بچه‌هاي پاسدار عضو کميته انقلاب را زنده زنده کندند و آنها را سوزاندند. داعشي‌ها در خشونت به پاي منافقين نمي‌رسند. چرا بي‌پروا از داعشي هاي دهه شصت، آن هم در حدي که حاکميت از آنها عذرخواهي کنند، دفاع مي‌کند. آيا مسئولين جمهوري اسلامي بايد از اجراي حکم خدا عذرخواهي کند؟!
وقتي وصيتنامه لاجوردي منتشر شد، برخي او را در متهم کردن سازمان مجاهدين انقلاب به ارتباط و وابستگي به منافقين مذمت کردند ، اما حالا آقاي تاج زاده بدون بازجويي و... از اين حقيقت رونمايي مي‌کند. بايد از اين باب از او تشکر کرد، چرا که ثابت کرد شهيد لاجوردي قهرمان مبارزه با کفر و نفاق و الحاد است و کسي که عمرش را براي مبارزه با نفاق قبل و بعد از انقلاب گذاشت، هرگز اشتباه نمي‌کند.
من خودم ادراکات سياسي شهيد لاجوردي را در مورد برخي اعضاي مجاهدين انقلاب در وصيتنامه تاريخي وي باور نمي‌کردم ، اما امروز مي‌فهمم که من «مو» مي‌ديدم و او «پيچش مو».
در اينجا بد نيست از مرحوم حجت الاسلام والمسلمين سيد احمد خميني، يادگار امام (ره) يادي کنيم. کسي که مثل کوه ايستاد و نگذاشت منافقين در بيت امام (ره) نفوذ کنند و بيت امام به باند نفاق، آلوده شود. امروز دشمنان اسلام، امام و يادگار او را هدف قرار داده اند و مي خواهند به جرم اجراي حکم خدا در باره اهل نفاق و محاربين، آنان را مورد مذمت قرار دهند، در حالي که اين افتخار نظام است که امام (ره) در تضمين امنيت ملي، با احدي شوخي نداشت و اگر آن اقدام انقلابي توسط مسئولين وقت قضائي کشور صورت نمي پذيرفت، معلوم نبود نواميس ملت ما امروز در اختيار چه اشراري قرار مي گرفت.
 محمدكاظم انبارلويي/ روزنامه رسالت

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات