در این هفته آتش جنگ و درگیری بار دیگر در منطقه مورد مناقشه «قره باغ»، میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان شعله ور شد و تبادل آتش میان نظامیان دو طرف جان عدهای از سربازان آذری و ارمنی را گرفت.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، رسانهها پس از مدتها آتش بس قره باغ کوهستانی، روز شنبه هفته جاری این خبر را مخابره کردند: «نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره باغ بر روی یکدیگر آتش گشودند.»
قره باغ حتی قبل از فروپاشی شوروی نیز در وضعیت نه جنگ و نه صلح بسر میبرد، اما شرایط منطقه نشان میداد که برای اختلاف افکنی بین دو کشور تازه به استقلال رسیده جمهوری آذربایجان و ارمنستان زمینه خوبی است.
برخی از کارشناسان نیز پیش از آغاز درگیری در این منطقه هشدار داده بودند که این ناحیه، گره کوری را در قفقاز جنوبی ایجاد کرده است و هر لحظه از آن بوی باروت به مشام میرسد.
درگیری بر سر قره باغ سابقه طولانی و تاریخی دارد، ولی درگیرهای معاصر در قره باغ از ابتدای سال 1990 میلادی (69ش) و همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق میان جمهوریهای تازه استقلال یافته جمهوری آذربایجان و ارمنستان آغاز و در سال 1994 (73ش) پس از کشته شدن 30 هزار نفر از دو طرف متوقف شد.
با اینکه آتش بس شکننده سال 1994 بارها نقض از سوی دو طرف شد، اما درگیری اخیر شدیدترین برخورد نظامی دو کشور از آن زمان تا کنون است.
سابقه تاریخی مناقشه قرهباغ
تقسیم بندی مرزی بین کشورهای به جا مانده از شوروی پس از فروپاشی، مشکلات زیادی را برای مردم این مناطق به ویژه ساکنان آسیای مرکزی و قفقاز که همواره سرگردان بین قدرتهای غالب دست به دست میشدند، تحمیل کرد. با نیم نگاهی به رویدادهای200 سال گذشته به سادگی میتوان دریافت که بخشهای اصلی قفقاز جنوبی و همچنین داغستان تا دوره قاجاریه جزو خاک ایران بود، اما در زمان فتحعلی شاه طی جنگهای ایران و روس از ایران جدا شد و به روسیه تزاری پیوست، سپس نصیب شوروی شد و بعد از آن نیز به استقلال رسید.
در واقع این میراث از تزارها به حکومت شوراها غلطید و پس از آن نیز که منطقه استقلال خود را به دست آورده، با مشکلات سرزمینی و قومیتی شدید مواجه شد که امروز گریبان بسیاری از آنها را گرفته است.
جدال سرزمینی جمهوری آذربایجان و ارمنستان تنها یک نمونه از آنها است. این دست به دست شدن سرزمینی در قفقاز باعث شده تا قومیتهای فراوانی در آن پرورش پیدا کنند. اگر کل قفقاز شمالی و جنوبی را در نظر بگیریم قومیتهای فراوانی همچون آذری، ارمنی، گرجی، روسی، کردی، تالشی، آبخازی، لزگی، چرکسی، مغولی، اوستی، ترکی، یونانی، تاتی، تاتاری، آواری، چچنی، اینگوشی، کاباردینو، بالکاریا، تبرسانی و چند مورد کوچک دیگر را میتوان در آن دید که اگر خطوط مرزها کمی این سو و آن سو شود درگیریهای قومیتی و ملی را به بار خواهد آورد.
آنچه که امروز بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان وجود دارد، به ویژه تهدیدات نظامی اخیر، برآمده از همین اختلافات مرزی و قومیتی است که از تقسیمات مرزی دوره شوروی ایجاد شده و دو همسایه همجوار را به دو دشمن خونی تبدیل کرده است.
تغییر ترکیب جمعیتی و مرزهای مصنوعی
بر اساس تقسیمات اداری زمان شوروی، قره باغ بخشی از جمهوری آذربایجان شمرده شد. در صورتی که در این منطقه 270 کیلومتری اکثریت جمعیت با ارامنه بود. البته سیاست آذری زدایی در این منطقه از دوره حاکمیت کمونیستها آغاز شد. چون قبل از جدایی قره باغ از ایران اکثر جمعیت آن را آذریها تشکیل میدادند. به گونهای که در سال 1832 میلادی (تنها 4 سال پس از عهدنامه ترکمنچای) 64درصد از مردم قرهباغ آذربایجانی بودند. اما سیاست روسها برای اسکان ارامنه در این منطقه منجر به تغییر ترکیب جمعیتی شد. به شکلی که از جمعیت 192 هزار نفری قره باغ در سال 1988 میلادی 76 درصد ارامنه و تنها 23 درصد آذری بودند بقیه نیز ترکیبی از روسها و کردها بودند.
در زمان جنگ نیز که از 1988 تا 1994 طول کشید همین تعداد اندک از مسلمانان آذربایجانی که اکثریت آنها از شیعیان بودند آواره شده و به جمهوری آذربایجان گریختند. در واقع از سال 1988 (67ش) یعنی دورهای که زمزمه میشد شوروی در حال فروپاشی و تقسیم اراضی است و قرار است قره باغ را به آذربایجان الحاق کند، نیروهای ارمنی برای تصرف این زمینها دست به اسلحه بردند و سه سال پس از فروپاشی رسمی اتحاد جماهیر شوروی آن را در اختیار گرفتند که هنوز روح ملیت آذری در این باره زخمی است. در این جنگ 6 ساله بیش از 30 هزار نفر کشته و حدود یک میلیون نفر آواره شدند.
گره کور قفقاز جنوبی
ارمنستان و جمهوری آذربایجان در سال 1994 (73ش) نتوانستند به نتیجه نهایی برسند به همین دلیل به یک آتش بس نیم بند اکتفا کردند. در این سال قره باغ از جمهوری آذربایجان جدا شد و در پی شناسایی بینالمللی برآمد. اما هنوز هیچ کشوری به استثنای ارمنستان آن را به رسمیت نشناخته است.
قره باغ در سازمان ملل بخشی از خاک جمهوری آذربایجان محسوب میشود. از این رو قره باغ به «گره کور باکو – ایروان» تبدیل شده که به روابط این دو سایه افکنده است. هر از گاهی نیز سخنان تند هر یک از مقامات باعث میشود تا زخم کهنه سر باز کند. با این وجود هر دو کشور به دنبال راه حلی هستند تا قره باغ از وضعیت سرگردانی کنونی خارج شود به همین منظور دولتمردان آذری ارمنی بارها با یکدیگر مذاکره کردهاند که همگی بیحاصل بوده است. از این رو نمیتوان چشم انداز روشنی برای آن متصور بود. حتی اعضای حاضر در جلسه نیز میدانستند برای وصل کردن دو موضوع نچسب دور هم جمع شدهاند و تنها نمایشی از رفتارهای صلح جویانه را بازی میکنند.
گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا
مناقشه طولانی در قره باغ منجر به ورود برخی کشورها پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی و تشدید درگیریها میان باکو و ایروان شد. این مداخله پس از مدتی به تشکیل نهادی وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا شد که با هدف فعالیت برای میانجیگری جهت حل صلح آمیز مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی قعالیت و موجودیت خود را اعلام کرد.
در اولین نشست وزیران امور خارجه سازمان امنیت و همکاری اروپا در هلسینکی در تاریخ 24 مارس 1992 (71ش) تشکیل کنفرانس در مینسک با هدف حل مناقشه پیشبینی شد.
قرار بود، کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان، بلاروس، چکوسلواکی(سابق)، فرانسه، آلمان، ایتالیا، روسیه، سوئد، ترکیه و آمریکا در آن شرکت کنند.
بر اثر تشدید برخی درگیریها در قرهباغ، کنفرانس مینسک برگزار نشد و نام گروه مینسک که با تداوم تلاشهای میانجیگری این دولتها تشکیل گردید، به خود گرفت. طی مصوب مورخ 5 الی 6 دسامبر 1994 نشست سازمان امنیت و همکاری اروپا در بوداپست سیستم ریاست مشترک گروه مینسک تاسیس شد.
بر اساس آن، ریاست آن بر عهده نه یک کشور، بلکه چند کشور در نظر گرفته شد. اولین روسای مشترک عبارت از روسیه و سوئیس، سپس روسیه و فنلاند بود.
از سال 1997 (76ش) کشورهای آمریکا، روسیه و فرانسه روسای مشترک گروه مینسک را بر عهده دارند.
دو فقره از پیشنهادات ارایه شده توسط گروه مینسک به طرفین در مورد حل مناقشه که در مطبوعات رسمی مندرج گردید- شیوههای حل مجموع و مرحلهای از طرف ارمنستان و یک پیشنهاد از سوی جمهوری آذربایجان رد شد.
سومین پیشنهاد ارایه شده به جمهوری آذربایجان متکی بر اصل «دولت عمومی» بود که از سوی جمهوری آذربایجان پذیرفته نشد.
تلاشهای میانجیگری گروه مینسک به وسیله انجام دیدار و گفت وگوهای روسای مشترک با طرفین و تشکیل نشست رهبران دولتهای ارمنستان و آذربایجان تداوم مییابد.
به نظر میرسد راه حل مشخصی دست کم در آینده نزدیک برای قره باغ قابل پیشبینی نیست. زیرا موضوع قره باغ برای جمهوری آذربایجان به نوعی یک «حیثیت سیاسی» و «آبروی ملی» تلقی شده که کوتاهی درباره آن هر دولتی را در این جمهوری به بیارادگی و ناتوانی در بازگشت خاک از دست رفته به وطن متهم میکند.
در طرف دیگر قره باغ برای ارامنه نیز این منطقه رنگ قومیتی گرفته است و ایروان هیچ علاقهای برای از دست دادن این خاک ندارد، زیرا اگر چنین اتفاقی رخ بدهد قره باغ برای ارمنستان تبدیل به یک «عقده قومی - ملی» میشود.
http://jomhourieslami.net/?newsid=85818
ش.د9501621