هشت سال جنگ تحميلي و جنگ گروههاي تکفيري در دهههاي گذشته با وجود فاصله زماني بيست ساله و موقعيت مکاني و جغرافيايي متفاوت اما با اهداف و مباني و مقاصد مشترک، از جمله وقايع برجستهاي است که تاريخ معاصر منطقه غرب آسيا در نيم قرن گذشته به خود ديده است. بايد توجه داشت که در هشت سال جنگ تحميلي، جمهوري اسلامي ايران که در پي انقلاب اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني (ره) پس از 1400 سال براي نخستين بار حکومت اسلامي را بر پا ساخته بود، با هدف مهار انقلاب آماج زياده طلبي و افزونخواهي غربي ها و رژيم هاي مرتجع عربي با ابزاري به نام صدام قرار گرفته بود و در جنگ گروههاي تکفيري که بيش از پنج سال است جريان دارد، مشخصاً ملتهاي مسلمان سه کشور سوريه، عراق و يمن که بيش از ساير کشورهاي عربي تحت تأثير انديشههاي انقلاب اسلامي ايران بوده اند، به دنبال برنامهريزي پيچيده محور غربي- عربي - عبري با ابزاري به نام تکفيري ها آماج قتل و ترور و آدمکشي قرار گرفته است. اما ميان اين دو، وجوه افتراق مهم و فراواني وجود دارد که به دو مورد اشاره ميگردد.
يکي از تفاوتهاي عمدهاي که از مطالعه ارزشي و ماهوي دو جنگ تحميلي و تکفيري به دست ميآيد وجود دو مفهوم «استشهاد» و «انتحار» هر کدام با بار معنايي خاص و اهداف متفاوت است. به اين معنا که استشهاد و شهادت طلبي خصوصيت ممتاز هشت سال دفاع مقدس بوده و انتحار يکي از وجوه بارز جنگ گروه هاي تکفيري است. در همين راستا بايد توضيح داد که استشهاد و شهادتطلبي که يکي از آموزههاي مهم قرآني - اسلامي و از آرمانهاي کليدي انقلاب در مقابله با نظام استکباري مي باشد و در دفاع مقدس به زيبايي تمام در معرض نمايش قرار گرفت، از نوع تدافعي بود که منتهي به مبارزه با ظالم و مستکبر ميگرديد، اما انتحار که يکي از خصوصيات مهم جنگ گروههاي تکفيري است و در مباني قرآني، فقهي و اسلامي نيز به شدت نهي شده است، از نوع تهاجمي ميباشد که در خوشبينانهترين حالت منجر به مظلوم کشي و ترور و خشونت طلبي در جهان اسلام و بر عليه ملت هاي اسلامي در سوريه و عراق و يمن شده است. انتحار داعشي که براي فريب آن را استشهاد مينامند، خودکشي براي کشتن ديگران و زنان و مردان و کودکان بيگناه است، ولي استشهاد انقلابي که در هشت سال جنگ تحميلي به منصه ظهور رسيد و سالهاست در ميان گروههاي مقاومت اسلامي متبلور است، دست شستن از جان خويش و فداي خويشتن براي نجات و رهايي ديگران است؛ نجاتي که مقدمه آن نابودي ظالم و از بين بردن مستکبر است.
تفاوت ديگر دو جنگ تحميلي و تکفيري که در راستاي مورد نخست قابل بررسي است و با نگاهي به ساختار دو جنگ مذکور ميتوان به آن پي برد اين است که در دوران دفاع مقدس و در ميان رزمندگان اسلام که براي مقابله با جنگ تحميلي صدام به ميادين نبرد گسيل شده بودند، جلوهها و خصوصيات زيبا و متعالي انساني که در کمتر جنگي قابل مشاهده است متبلور بود. خصوصيتي که از آموزه هاي زيباي اسلامي و مباني و ارزش هاي انقلابي به حساب آمده و ميتوان بر آن نام ايثار و فداکاري و از خودگذشتگي نام نهاد. اين در حالي است که در ميادين پيکار گروههاي تکفيري آنچه که به چشم ميآيد و قلب هر انساني را به درد ميآورد چيزي جز قساوت و آدمکشي و قتل و ترور و وحشت نيست!
کوتاه آنکه از دل جبهه هاي ايران در جنگ تحميلي ارزشهاي زيباي اسلامي و انقلابي بيرون ميآمد و از دل گروه هاي تکفيري قساوت و خشونت افزايي بيرون ميآيد.