تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۹۵۳۸۵
پشت به تجربه برجام، تلاش برای تضعیف توان دفاعی کشور

بنیه دفاعی کشور بی‌دفاع در مقابل حملات آیت‌الله هاشمی!

(روزنامه جوان ـ 1395/06/14 ـ شماره 4902 ـ صفحه 5)

«آلمان و ژاپن پس از جنگ دوم نيروهاي نظامي‌شان را تعطيل كردند و همين باعث شد منابعشان براي توسعه اقتصادي آزاد شود و اكنون در ايران هم اين راه باز شده است.» اين گفته‌هاي هاشمي رفسنجاني است كه طي روزهاي اخير نوار ويدئويي آن در فضاي مجازي پخش شده و فرصتي را فراهم كرده كه وابستگان به يك طيف سياسي، بار ديگر اصل ارتقاي توان دفاعي- نظامي كشور را زير سؤال برده و از ضرورت‌هاي مذاكره كشورمان با كشورهايي نظير ايالات‌متحده سخن به ميان بياورند.

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام شبيه همين سخنان را چند ماه پيش در توئيتر معروف خود با عنوان« دنياي فردا، دنياي گفتمان‌هاست نه موشك‌ها» انتشار داد كه با انتقادات فراواني نيز روبه‌رو شد، هاشمي‌رفسنجاني و مسئولان دفتر وي در مواضعي ضد و نقيض ابتدا انتساب اين توئيت به هاشمي را زير سؤال برده و سپس انتساب را پذيرفته و مجبور به حذف اين پست از توئيتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام مي‌شوند.

بعد از درج اين پست بود كه بسياري از دلسوزان و وفاداران به نظام اسلامي نسبت به مواضع هاشمي هشدار دادند و پس از آن رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار فروردين ماه95 در ديدار با مداحان اهل بيت(ع)، ارتقاي بنيه و توان دفاعي كشور را يك اولويت مهم و اساسي براي كشور برشمردند و طرح مباحثي نظير«دنياي امروز دنياي موشك نيست» را انحرافي و ناصحيح خواندند: «نظام استكباري، متكي بر «زورگويي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي» از هيچ تلاشي براي ضربه زدن به جمهوري اسلامي و ملت ايران فروگذار نمي‌كند و نبايد اين واقعيت را ناديده گرفت. آنها از «گفت‌وگو، مبادلات اقتصادي، تحريم، تهديد نظامي و هر وسيله‌ ديگر» براي پيشبرد اهداف خود استفاده مي‌كنند و ما نيز بايد در همه‌ اين زمينه‌ها، توان مقابله و دفاع داشته باشيم.»

ايشان در همين ديدار توان نظامي را بيشترين تكيه‌گاه مستكبران براي زورگويي به ملت ايران خواندند و با طرح يك سؤال اساسي افزودند: «در اين اوضاع جنگل‌وار جهاني، اگر جمهوري اسلامي صرفاً به‌دنبال مذاكره و مبادله‌ اقتصادي و حتي علم و فناوري برود اما توان دفاعي نداشته باشد، آيا حتي دولت‌هاي كوچك نيز به خود اجازه‌ تهديد ملت ايران را نخواهند داد؟»

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي همچنين با انتقاد شديد از كساني كه روزگار و دنياي فردا را دنياي مذاكره مي‌دانند و نه موشك، خاطرنشان مي‌كنند: «روزگار، روزگار همه چيز است وگرنه به راحتي و به صراحت حق ملت را خواهند خورد. اگر اين حرف از روي ناآگاهي گفته شده باشد، يك مسئله است اما اگر از روي آگاهي باشد خيانت است... دشمنان مدام در حال تقويت توان نظامي و موشكي خود هستند، در اين شرايط چطور مي‌گوييم روزگار موشك گذشته است؟» در حالي تخريب‌كنندگان ديروز هاشمي رفسنجاني و حاميان امروز وي از ابراز اينگونه سخنان هاشمي ذوق‌زده شده و آن را فرصتي مناسب براي تقويت خط مذاكره مستقيم با امريكايي‌ها در موضوعات مورد مناقشه ديگر ارزيابي مي‌كردند كه مقام معظم رهبري در همين ديدار اظهارات اينگونه سخنان را شبيه حرف‌هاي برخي اعضاي دولت موقت مي‌دانند كه اوايل انقلاب اظهار كرده‌اند «جنگنده‌هاي اف- ۱۴ را كه خريده‌ايم به امريكا پس بدهيم، به دردمان نمي‌خورد!»

ارتقاي توان دفاعي جزء لاينفك اقتدار نظام اسلامي

اين اولين باري نبود كه مقام معظم رهبري از ضرورت افزايش سطح توانايي‌هاي نظامي كشور جهت مقابله صحيح و توانمند با دشمنان انقلاب اسلامي سخن به ميان آورده‌اند، به طوري كه ايشان در زمان‌هاي متفاوت از لزوم توانمند‌سازي در اين عرصه نكات مهمي را مطرح مي‌كنند، از جمله اينكه مي‌فرمايند: «اين اقتدار را شما نيروهاي مسلحي كه با معناي جهاد و مفهوم ازخودگذشتگي خو گرفته‌ايد، مي‌توانيد تأمين كنيد... از آغاز تشكيل نظام جمهوري اسلامي، ما هرگز هيچ كشوري را، هيچ قدرتي را به رويارويي و جنگ تشويق نكرديم و نخواهيم كرد و تا آنجايي كه بتوانيم، از هرگونه رويارويي حساب شده يا تصادفي جلوگيري مي‌كنيم - اين به جاي خود محفوظ است- ما يك ملت صلح‌طلبيم اما آن كساني كه پيشرفت كار خودشان را با حضور نظامي، با تحكم نظامي، با زورگويي‌هاي معمول مي‌خواهند تأمين كنند، بايد در مقابل خودشان يك ملت مقتدر را حس كنند و مظهر اقتدار ملت در دريا، شما نيروهاي دريايي هستيد كه در سرتاسر اين ساحل طولاني استقرار داريد.»

ايشان همچنين در يكي از سخنراني‌هاي خود در سال89 مي‌فرمايند:«همه ‌جامعه‌هاى عالم و كشورهاى عالم براى اينكه بتوانند امنيت خود را تأمين كنند، بتوانند راه عزت خود را بپيمايند و به آسايش مادى و معنوى دست پيدا كنند، احتياج دارند به اقتدار؛ اقتدارى كه يك ضلع اساسى و مهم آن به وسيله‌ نيروهاى مسلح در هر جامعه‌اى و كشورى تأمين مي‌شود. تفاوت اصلى در اينجاست كه الگوى اقتدار در نظام‌هاى مادى كه امروز بر دنيا حاكم است، با الگوى اقتدار در نظام اسلامى متفاوت است. در نظام‌هاى مادى، اقتدار، متكى به پايه‌هاى قدرت مادى است - به پول، به سلاح، به تبليغات فريبكارانه و هرجا لازم شود، مزورانه و منافقانه - اما در الگوى اسلامى و معنوى، اين اقتدار در درجه ‌اول متكى به عامل معنوى و ارزش معنوى و الهى است. متكى است به ايمان، متكى است به اعتماد به خداى متعال، متكى است به تلاش مخلصانه در راه آرمان‌هاى بلند و والا.»

ايشان در ديدار جمعي از فرماندهان، كاركنان و خانواده‌هاي شهداي ارتش در30فروردين ماه94 نيز ضرورت ارتقاي توان‌هاي دفاعي نظامي را اينگونه مطرح مي‌كنند‌: «همه دستگاه‌ها اعم از وزارت دفاع تا ارتش و سپاه بايد آمادگي‌هاي نظامي و دفاعي خود را روز‌به‌روز افزايش دهند و اين به منزله يك دستورالعمل رسمي است.»

رهبر انقلاب اسلامي هفته اخير در جمع وزير، مسئولان، محققان و متخصصان وزارت دفاع، «افزايش توان دفاعي و تهاجمي» را حق مسلم و قطعي كشور مي‌دانند و با تأكيد بر لزوم ادامه مسير افزايش توان دفاعي تأكيد مي‌كنند: «‌در دنيايي كه قدرت‌هاي «زورگو، سلطه‌گر و داراي كمترين جوهره‌ اخلاق، وجدان و انسانيت» حاكم هستند و از تجاوز به كشورها و كشتار انسان‌هاي بي‌گناه هيچ ابايي ندارند، توسعه صنايع دفاعي و تهاجمي كاملاً طبيعي است، زيرا اين قدرت‌ها تا اقتدار كشور را احساس نكنند، امنيت تأمين نخواهد شد.»

ايشان سپس در تبيين دليل تأكيد بر لزوم افزايش توان و گسترش صنايع دفاعي، خاطرنشان كردند:‌ «در شرايطي كه قدرت‌هاي زورگوي دنيا، چتر قدرت خود را گسترانيده‌اند و هيچ رحمي در وجود آنها به چشم نمي‌خورد و علناً مجلس عروسي و بيمارستان را به بهانه مبارزه با تروريسم بمباران مي‌كنند و صدها انسان بي‌گناه را به خاك و خون مي‌كشند و به هيچ سازمان و نهادي هم پاسخگو نيستند، بايد توان و قدرت دفاعي را افزايش داد تا قدرت‌هاي زورگو، احساس تهديد كنند.»

آمار بين‌المللي ادعاي هاشمي را رد مي‌كند

آنچه مبرهن است اين نكته است كه بسياري از كشورهاي مشهور اروپايي در كنار امريكا و كشورهاي آسياي شرقي نظير چين، با برآورد هزينه‌هاي هنگفت، يكي از اولويت‌هاي اساسي خود را ارتقاي توان دفاعي خود قرار داده‌اند، آنگونه كه طبق آمارهاي مستند امريكا يك‌سوم بودجه نظامي كل دنيا را در اختيار دارد و اين در شرايطي است كه كشورمان تنها 1/58‌ درصد توليد ناخالص داخلي‌اش را به بودجه نظامي اختصاص داده و در رتبه‌بندي بودجه نظامي در رده ۳۳ جهان قرار داريم. تفاوت اين جايگاه نشان مي‌دهد جمهوري اسلامي ايران براي جا نماندن از قافله توانمندي در عرصه نظامي بايد مبالغ بيشتري را در اين بخش سرمايه‌گذاري كند. به‌راستي عقلاني است كشوري نظير جمهوري اسلامي ايران كه به‌صورت روزانه، هفتگي و ماهانه از سوي مقامات مختلف غربي و به ويژه امريكايي‌ها تهديد به حمله نظامي مي‌شود و به گفته هاشمي‌رفسنجاني و برخي از دوستان همفكر وي با تصويب شش قطعنامه شوراي امنيت احتمال حمله نظامي به ايران به شدت قوت گرفته بود، دست از توسعه و پيشرفت در عرصه نظامي برداشته و به جاي آن در مسيري مانند برجام خود را قرار دهد كه نه تنها منجر به كاهش قدرت بازدارندگي ايران خواهد شد بلكه برگ‌هاي برنده نظام در مواجهه با غرب را از دسترس خارج كرده و هيچ امتياز مشخص و قابل توجهي به كشورمان ارائه ندهند؟

چطور مي‌شود شرايط ايراني كه به گفته برخي از سياستمداران داخلي در معرض تهديد نظامي است را با اروپايي قياس كرد كه در شرايط بعد از جنگ جهاني دوم به دليل فقر فراگير در جامعه اروپا و خستگي ناشي از جنگ در مردم اين منطقه چاره‌اي نداشت جز اينكه «۲۳درصد» بودجه‌اي كه صرف جنگ كرده بود را وارد اقتصاد كند؟! شايد زماني بهتر بتوان گفته‌هاي اخير هاشمي‌رفسنجاني را درك كرد كه به تلاش جماعتي در داخل در طول ماه‌هاي اخير براي عادي‌سازي روابط با واشنگتن به هر قيمت ممكن اشاره كرد كه طي آن بايد جامعه ايراني به اين باور برسد كه حركت در مسير گفتمان انقلاب اسلامي با داشتن شاخص‌هايي مانند«استكبارستيزي» و «داشتن روحيه انقلابي‌گري» بهره‌اي جز افزايش مشكلات اقتصادي و معيشتي نداشته و نمي‌تواند آينده جامعه ايراني را تضمين كند.

اين طيف از سياسيون معتقدند براي بازگرداندن حاكميت از مسير مقابله با امريكا بايد جامعه را به اين باور رساند كه مسير خود را در مواجهه با نظام سلطه از نظام اسلامي جدا كند و براي رسيدن به اين هدف بايد به صورت مكرر در سخنراني‌هاي متعدد، هزينه‌هاي ناشي از رويه37 سال گذشته در عرصه سياست خارجه را بسيار گزاف توصيف كنند، به همين دليل است كه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ديدار پائولو جنتيلوني، وزير خارجه ايتاليا با بيان اين جمله كه «با آمدن دكتر روحاني در رأس قوه مجريه، سياست واقعي نظام كه همان تنش‌زدايي بود، دوباره شكل گرفت» اينگونه انقلابي‌گري هراسي را ترويج مي‌كند: «خطر ايجاد جنگ سوم جهاني از ناحيه‌ تروريست‌ها جدي است. بايد براي رفع نارضايتي اقشار پايين و همچنين تحصيلكردگان جوامع گرفتار مسائل تروريستي، برنامه‌ريزي و اقدام كرد، وگرنه مطمئن باشيد تروريست‌ها كه دسترسي به سلاح‌هاي شيميايي پيدا كرده‌اند، تمام دنيا را ناامن و ملت‌ها را با هم درگير مي‌كنند.»

http://javanonline.ir/fa/news/809333

ش.د9501789

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات