تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۶  ، 
کد خبر : ۲۹۵۵۷۹
گزارش هفتگی «صبح ‌نو» از بیانات رهبر معظم انقلاب

50 دقیقه سخنرانی و پاسخ به سه سؤال مهم

(روزنامه صبح نو - 1395/07/03 - شماره 89 - صفحه 3)

اگر فلسفه سیاسی در طول دوران تطور خود، با 2 پرسش اصلی مواجه بوده، آن 2 پرسش، یکی «چه کسی باید حاکم باشد؟» است و دیگر اینکه «چگونه باید حکومت کرد؟». طرفه آن که آیت‌الله خامنه‌ای، در یک سخنرانی 50 دقیقه‌ای در روز عید غدیر، به هر دوی این پرسش‌ها پاسخ دادند.

چه کسی باید حاکم باشد؟

به یک اعتبار، همه حکومت‌های بشری، از 2 دسته خارج نیستند، یا مشروعیت‌شان مادی است یا فرامادی. آن مدلی که بشر در عصر بعد از رنسانس با آن مواجه بوده، حکومت‌های مادی است، چه در شکل امپراتوری‌ها و پادشاهی‌های قرون 16 تا 18 میلادی، چه در شکل جدید خود در یک قرن اخیر و در قالب حکومت‌هایی با نام سوسیالیسم و لیبرالیسم و کاپیتالیسم. شاید تنها استثنای مدل حکومت در قرن جدید که منشاء فرامادی داشت، جمهوری اسلامی باشد. برای همین هم بود که اساساً، غرب از چگونگی مواجهه و قدرت فهم آن عاجز بود.

جیمی کارتر در کتاب خاطرات خود در این‌باره نوشته است: «من از رییس وقت سازمان سیا که به‌دلیل پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد پرسیدم: یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجه‌ای که صرف می‌کنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیش‌بینی کنید؟ او در پاسخ گفت: آنچه در ایران روی داده است یک بی‌تعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمی‌فهمند.»

در طول یکی، 2 دهه اخیر نیز با شکست سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی حکومت‌های مدرن غربی، شکنندگی و ناکارآمد بودن آنها بیش از پیش بر انسان مشخص شده است. به همین دلیل هم انسان غربی دنبال نسخه دیگری برای شیوه حکمرانی می‌گردد.

در دیگر سو، حکومت‌های فرامادی نیز یا الهی‌اند یا غیرالهی. تجربه حکومت‌های فرامادی غیرالهی نیز چیزی شبیه حکومت‌های مادی بوده است. این وسط، می‌ماند حکومت‌های فرامادی الهی، که اگرچه در تاریخ، نمونه‌شان کم است، اما با مطالعه تاریخ سیاسی- اجتماعی هر یک از آنان، می‌توان دریافت که همواره کارآمدتر از سایر اشکال بوده است. عالی‌ترین نمونه آن را می‌توان در مدل حکومت شیعی، که مبتنی بر عنصر «امامت» است مشاهده کرد، که رهبر انقلاب در دیدار روز عید غدیر، به همین موضوع اشاره کردند. حکومت بر محور امامت، که عالی‌ترین شکل آن در زمان حکومت امیرالمؤمنین؟ع؟مشاهده شد، یعنی حکومتی که معایب و ضعف‌های حکومت‌های مادی را ندارد. اینکه چرا حکومت‌های الهی کارآمدتر از سایر اشکال حکومت‌اند، به دلیل «مهار درونی قدرت» در آنهاست.

در حکومت‌های مدرن از آنجا که قدرت، فاسد تلقی می‌شود، برای کنترل قدرت، از مکانیسم‌های «مهار بیرونی قدرت» استفاده می‌کنند. قوانین آهنین بوروکراتیک و ساختار خشن قواعد و مقررات و آیین‌نامه‌های حکومتی و دولتی، در حقیقت همه برای مهار بیرونی افراد برای جلوگیری از فساد است. با این همه اما همواره راه‌های دور زدن قوانین و مقررات وجود دارد و همچنان شاهد بروز فسادهای اقتصادی و سیاسی، در چنین نظام‌هایی هستیم. در حکومت‌های الهی، گرچه مکانیسم‌های مهار بیرونی قدرت وجود دارد، اما آن چیزی که از اولویت برخوردار است، مهار درونی قدرت است. مهار درونی یا به بیان دینی، «تقوا» از آن دست موضوعاتی است که فقط در حکومت‌های الهی وجود دارد و همین هم مزیت برتر این نوع حکومت بر اشکال مادی آن است. تقوا آن قوه ‌خودکنترل درونی است که انسان را از لغزش و میل به فساد پرهیز می‌دهد.

چگونه باید حکومت کرد؟

اما رهبر انقلاب در بخش دیگر بیانات خود، در پاسخ به این پرسش دیرین فلسفه‌سیاسی که چگونه باید حکومت کرد، به ذکر هشت خصوصیت حکومت حضرت امیرالمؤمنین؟ع؟اشاره می‌کنند که عبارت‌اند از «عدل»، «انصاف»، «برابری»، «اجتناب از زخارف دنیا و زینت‌های دنیا برای شخص خود»، «تدبیر»، «سرعت عمل»، «تبیین» و «هدایت جامعه به تقوا». این هشت خصوصیت، موضوعاتی‌اند که جمهوری اسلامی همواره در طول دوران حیات خود، با آن مواجه بوده و همچنان نیز مواجه است. برای همین است که تفاسیر و تحلیل‌هایی که رهبر انقلاب از این خصوصیات بیان کرده‌اند، منطبق با مسائل روزمره و جاری کشور است. به‌عنوان مثال، شاخص تدبیر را با بحث روز «دشمن‌شناسی» پیوند زده و می‌فرمایند: «تدبیر؛ برای جامعه‌اسلامی تدبیر اندیشیدن؛ دشمن را جدا کردن، دوست را جدا کردن، دشمن را به چند طبقه تقسیم کردن. امیرالمؤمنین سه جنگ داشت؛ این سه جنگ با سه دسته دشمن بود اما با اینها مثل هم نجنگید.»

حکومت دینی چگونه ضربه می‌خورد؟

فراتر از این 2 پرسش، رهبر انقلاب در فراز پایانی بیانات خود، به این سؤال مهم نیز پرداختند که اساساً حکومت دینی چگونه ضربه می‌خورد؟ راه‌های ضربه زدن دشمن بر حکومت دینی کدام‌ها و چگونه است؟ از نظر رهبر انقلاب، دشمن از ضعف‌ها و رخنه‌هایی که درون جامعه‌دینی وجود دارد، برای ضربه زدن استفاده می‌کند: «دشمن گاهی استفاده می‌کند از ضعف‌های ما بدون اینکه او زحمتی کشیده باشد. ما خودمان را بایستی درست کنیم، اصلاح کنیم که از ضعف‌های ما دشمن استفاده نکند.» چنین انگاره‌ای، برخاسته از فرازی از همان آیه اکمال دین است که رهبر انقلاب در مطلع بیانات خود بدان اشاره کردند: «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ». مفسران در تفسیر این بخش از آیه معتقدند که پس از انتصاب مقام امامت در جامعه‌دینی، دشمنان توانایی ضربه زدن به مسلمانان را ندارند مگر در یک صورت و آن هم استفاده از رخنه‌ها و ضعف‌هایی است که در درون حکومت و جامعه دینی قرار دارد.

به دیگر سخن، این فعل و رفتار والیان حکومت است که با اشتباهات خود، بستر لازم برای ضربه بیرونی را فراهم می‌کند. دلیل اینکه در دهه‌ 70، رهبر انقلاب بر موضوعات فرهنگی و از اوایل دهه 80 بر موضوعات اقتصادی و معیشتی بیشترین تمرکز را داشته‌اند، در حقیقت برای برطرف کردن نقطه‌ضعف‌های درونی و جلوگیری از راه‌های ضربه زدن دشمن بیرونی بوده است. در همین پازل است که دلیل پافشاری رهبر انقلاب بر اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی معنا پیدا می‌کند. اقتصاد مقاومتی یعنی توانمندسازی ساختارهای درونی برای جلوگیری از ضربه بیرونی.

http://sobhe-no.ir/newspaper/89/3/2262

ش.د9501870

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات