پیاده روی اربعین حرکتی اجتماعی است که در چند ساله اخیر ما شاهد آن بودیم. اگر این حرکت با یک پشتوانه فکری و اجتماعی و آسیب شناسی همراه شود می تواند باری از دوش کشورهای اسلامی و جهان اسلام بردارد و مشکلات عدیده ای را حل کند
بر پایی گردهمایی اربعین با حضور شیعیان و مسلمانان کشورهای مختلف، در طی سال های اخیر به این گردهمایی شور و معنای خاصی بخشیده است. به گونه ای که می توان گفت در کنار مراسم حج، هر ساله مسلمانان جهان با حضور گسترده خود در این مراسم، بار دیگر قدرت، وحدت و شور انقلابی خود را به نمایش می گذارند. از این رو لزوم توجه به آسیب هایی که می تواند این حرکت عظیم را از مسیر و هدف غایی خود باز دارد و همچنین دستاوردهای بی نظیری که در نتیجه این گردهمایی در جغرافیای فرهنگی منطقه حاصل می شود ما را بر آن داشت تا با دکتر حسین آجورلو گفت و گویی داشته باشیم که به شرح زیر است:
بصیرت: به مسئله راهپیمایی اربعین می توان از ابعاد متعددی نگریست، در این خصوص توضیح دهید و بفرمائید این پدیده جدید به طور خاص چه مسائل جدید اجتماعی را به دنبال داشته است؟
از ابعاد مختلفی می توانیم به پیاده روی اربعین بپردازیم. از بعد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و ابعاد مختلف دیگر حتی از بعد اقتصادی. اما مهم ترین وجه این راهپیمایی وجه اجتماعی آن است؛ از این جهت می گوییم حرکت اجتماعی است که چندین میلیون نفر در این حرکت شرکت می کنند و این در تمام دنیا یک تحول بزرگ محسوب می شود، و اربعین توانسته یک تحول اجتماعی را هر ساله تکرار کند. در این راهپیمایی مردم به نوعی خواسته های اجتماعی و فرهنگی خودشان را بروز می دهند و در چند سال اخیر نشان دهنده این است که این مسئله یک زیرساختی است و آن زیرساخت ریشه در رسوخ فرهنگ و نشانه های عاشورایی در میان مردم دارد.
بصیرت: با توجه به این بعد راهپیمایی اربعین آیا می توان گفت منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به مثابه یک منطقه فرهنگی قابل تعریف است؟ و اگر آری چه مشخصه هایی دارد؟
در مورد این که منطقه غرب آسیا یک منطقه فرهنگی است یا اجتماعی و یا سیاسی است می توان از زوایای مختلفی به این قضیه نگاه می کنیم. قطعا غرب آسیا یک بعد برجسته اش این است که این منطقه یک منطقه فرهنگی است. در حال حاضر تمام دیدگاه هایی که درباره جنگ های منطقه مطرح می شود از جمله جنگ داخلی سوریه، اختلافات ایران و عربستان، حتی قضیه فلسطین به نوعی ایدئولوژیک است. و این فراتر از قضایای سیاسی است، چون اختلافات سیاسی در یک برهه ای به وجود می آید و یک برهه ای حل می شود، پس این اختلافات به نوعی ایدئولوژیک و اجتماعی است. ما حتی این ریشه ها را در مردم هم می بینیم؛ اینکه مردم این منطقه به هیچ وجه حاضر نیستند که استیلای قدرت های خارجی را بر خودشان بپذیرند. پیاده روی اربعین نمادی از همین مسئله است که یک طایفه شیعه یک طایفه از مسلمانان با این راهپیمایی نشان می دهند که ما به قدری قدرتمند هستیم که می توانیم مشکلات خودمان را در منطقه حل کنیم و نیاز به هیچ طرف خارجی نداریم این یک فرهنگ و یگ ذات اجتماعی است که در این قضیه ما شاهد آن هستیم. این مسئله ابعاد مختلفی هم دارد، برای مثال عرض میکنم همین پیاده روی برای شیعیان به عنوان یک نماد اجتماعی مطرح شده است. ما تا چند سال پیش وقتی صحبت از حرکت عظیم شیعی می شد، همیشه حج را مثال می زدیم، اما در چند سال اخیر پیاده روی اربعین خودش به یک مسئله بزرگ تر تبدیل شده است، جالب این است که همین مسئله باعث شده که کسانی که با این راهپیمایی مخالف هستند با بزرگ نمایی اینکه شیعیان قصد دارند حج را تضعیف کنند به مقابله با این حرکت بپردازند در حالی که این گونه نیست، همه اینها در جهت اسلام بوده و خواهد بود. مراقبت هایی در این زمینه لازم است که ما باید این مسئله را کنترل کنیم.
بصیرت: اگر بخواهیم بگوییم نظمی جدید در منطقه با توجه به این پتانسیل های فرهنگی در حال ظهور است، بایستی عناصر همگرا و واگرایی نیز داشته باشد، آنها را بر شمارید؟
پیاده روی اربعین به دلیل اینکه یک موضوع تقریباً جدید است و در سال های خیلی دور ما شاهد آن نبودیم. البته پیاده روی وجود داشته است، اما در ابعاد خیلی کوچک تر در بعد همان مردم منطقه عراق و عشایر عراقی بوده است. اما اخیراً تبدیل به یک راهپیمایی بین المللی شده و تقریباً از اکثر کشورهایی که پتانسیل این را دارند در مراسم اربعین شرکت می کنند و باید روی این مسئله کار شود و آسیب های آن شناسایی شود. چراکه همانطوری که این مسئله می تواند یک برگ برنده ای برای جامعه اسلامی باشد همانطور هم می تواند یک برگی برای فتنه انگیزی شود. باید آسیب های اجتماعی آن شناسایی شود و باید فرهنگ سازی شود، در قالب اینکه این راهپیمایی از خودش یک انتی تز درست نکند که بعد ها خودش مصیبت بزرگ تر تبدیل شود.
یکی از آسیب های جدی که در این زمینه مطرح است رشد عوامل طایفه گرایی است. به نظر من باید خیلی مراقب بود از اینکه این حرکت را اسلامی بدانیم. همانطور که گفتم معادلات منطقه، معادلات اجتماعی و فرهنگی است و وقتی ما این حرکت اجتماعی عظیم را یک حرکت فقط شیعی بدانیم، این مسئله باعث می شود که آنتی تزش در اهل سنت تولید شود و مشکلات بزرگی را ایجاد کند. دومین مسئله ای که ما باید به آن توجه داشته باشیم این است که این حرکت یک حرکت فارغ از بال های سیاسی و جناح های سیاسی باشد. چون هر چه قدر این حرکت سیاسی شود، احتمال این که بهره برداری سیاسی از این مسئله به وجود آید، زیاد می شود. همین بهره برداری سیاسی موجب بروز اختلافات در صفوف اربعین می شود. یکی دیگر از ضرورت های این پیاده روی توجه و احترام به قانون است. برای یک حرکت عظیم با نظم، ارزشش چندین برابر یک حرکت بی نظم و بی قانون خواهد بود. قانونمند بودن به جامعه این فرهنگ را می دهد که حرکت های اجتماعی شان اگر بر اساس قانون باشد، تاثیرگذاری آن بسیار بیشتر خواهد بود.
آسیب بعدی که ما باید به آن اشاره کنیم این که این حرکت نباید در قالب ملی گرایی مطرح شود و ملی گرایی فارغ از مباحث شیعی و اسلامی است. بروز تفکرات ملی گرایی برای یک حرکت اجتماعی باعث جدا شدن صفوف می شود، وضعیتی که هم اکنون وجود دارد و به نظر می رسد در این سال ها متاسفانه تقویت می شود استفاده از پرچم ها و نشانه های کشورهای مختلف است. بعدها شاید این تقسیم بندی به جایی منجر شود که حرکت ها انشقاق پیدا می کند و هر کسی خودش را صاحب این پیاده روی می داند. باید از ملی گرایی در این حرکت عظیم پرهیز کرد، چون ذات این حرکت اجتماعی و بین المللی است و ملی گرایی در واقع در این حرکت آفت است.
این حرکت همچنین دارای یک عناصری است که باعث همگرایی می شود که اساس آن همین طور که عرض کردم توجه به اسلامی بودن این مسئله است و اینکه این حرکت اجتماعی است و پرهیز از سیاسی کاری که ما باید به آن توجه کنیم و همانطوری که قبلا گفتم آسیب شناسی شود.
بصیرت: نگاهی به گردهمایی اربعین نشان می دهد سهم طبقه متوسط و پائین به لحاظ اقتصادی سهم بسیار پر رنگی در این پدیده است، این موضوع بازنمای آن چیزی است که بنیانگذار انقلاب آن را انقلاب مستضعفین و پابرهنگان نامیدند، به نظر شما این همانی مفهومی و عملی در اینجا، چه دستاوردهای فرهنگی می تواند داشته باشد؟
بعد دیگری که می توانیم این قضیه را تحلیل کنیم بحث حضور اقشار مختلف در این پیاده روی است. آنهایی که قاعدتاً در این پیاده روی شرکت می کنند، از طبقات متوسط و پایین هستند؛ مخصوصاً از کشور ما جمهوری اسلامی ایران، افرادی که از توان مالی ضعیف تری برخوردارند و دوست دارند به عتبات عالیات سفری داشته باشند، در این راهپیمایی شرکت می کنند. همان طور که حضرت امام خمینی (ره) اشاره داشتند که انقلاب، انقلاب مستضعفین است واقعیت امر این است که اکثریت جامعه را افرادی تشکیل می دهند که از طبقات پایین هستند و مشارکت این طبقه است که می تواند تحول اجتماعی ایجاد کند و باید به این طبقه همانطور که انقلاب اسلامی دید ویژه ای داشته و دارد باید یک دید ویژه ای وجود داشته باشد و اگر این طبقه مورد توجه قرار نگیرند، طبقه ای که بزرگترین گروه اجتماعی حال حاضر منطقه ما است، متاسفانه گفتمان های دیگری رسوخ می کنند و این گفتمان ها متاسفانه همانطور که در خیلی از بخش های جوامع اسلامی و در میان نخبگان سیاسی کشورهای مختلف اسلامی رسوخ کرده و آن ها را دچار استحاله کرده، به تدریج مردم را هم دچار استحاله می کند و این استحاله باعث می شود که یک بی هویتی در میان مردم شکل بگیرد. به نظر من تقویت چنین راهپیمایی هایی و چنین پیاده روی می تواند مردم را به اصل و واقعیت خودشان بازگرداند و اتحاد عجیبی را شکل دهد. از طرف دیگر ما در بین طبقه متوسط درگیری های مختلفی داریم ؛درگیری های فردی، عشایری و بین اجتماعی. در این راهپیمایی این درگیری ها کم می شود و این خودش یک نوع فرهنگ سازی است و در حقیقت فرهنگی که در این بین به وجود می آید فرهنگ تسامح بین مردم است و طبقه احتماعی این مسئله را نشان می دهد که اگر در یک قالب و در یک حرکت وحدت بخش در یک ایدئولوژی و یک حرکت وحدت بخشی حرکت کند، قطعاً اختلافات اجتماعی کم می شود.
بصیرت: یکی از نمودهای راه پیمایی اربعین سیطره ایدئولوژیک فرهنگ شهادت است، بارها مصاحبه کننده از راهپیمایان شنیده که انتظار شهادت را نیز در این سفر معنوی دارند، آیا می توان گفت راهپیمایی اربعین به توسعه فرهنگ شهادت طلبی کمک می کند؟
یکی از مباحثی که در این راهپیمایی بسیار مورد توجه قرار می گیرد بحث ترویج فرهنگ شهادت و گفتمان عاشورایی است. در بین عناصری که گفتمان عاشورا را برجسته کرده بحث شهادت طلبی است. اینکه ما بدانیم فرهنگ عاشورایی یک نمادی است که در مقابل ظلم ساکت ننشینیم حتی اگر به قیمت جانمان تمام شود. واقعیت این است که در خاورمیانه امروز شاهد جنگ های زیادی هستیم، اما بحثی که جدی است این است که بحث جهاد و شهادت در راستای اهداف غیر می رود. در حالیکه ما مشکل خیلی بزرگ تری در منطقه داریم به نام قضیه فلسطین که متاسفانه این سیل شهادت طلبی به جای اینکه به این سمت برود به سمت فتنه های داخلی رفته و پتانسیل های بسیار بزرگی از جامعه بشری را از بین برده است. نیرویی که در داعش به عنوان جهاد و شهادت و به دلیل انحراف عقیده از بین می رود و خون هایی که در راستای مقابله با این انحراف ریخته می شود در واقع بیانگر انحراف و عوض شدن فرهنگ شهادت است. باید به فرهنگ شهادت نظم داده شود؛ برای اینکه در مقابل تهدیدات جدی جهان اسلام بکار روند نه اینکه در قلب جهان اسلام زخم ایجاد کند و به نظر می آید که هر چه ما بتوانیم فرهنگ شهادت را در این سفر معنوی افزایش دهیم، در این زمینه موفق تر خواهیم بود و این کاری نیست بجز اینکه این فرهنگ شهادت را به یک گفتمان تبدیل کنیم و گفتمان های رقیب چون عافیت طلبی، ذلت طلبی، نگاه مادی گرایانه را خارج کنیم. نتیجه تقویت گفتمان شهادت موجب تقویت گفتمان مقاومت و تقویت گفتمان مقاومت موجب تقویت گفتمان انقلابی گری می شود که نتیجه مطلوب جهان اسلام است چراکه راه رهایی جهان اسلام از مشکلات گفتمان اسلامی است.
بصیرت: اربعین چه نقشی در صدور فرهنگ پایداری و مقاومت و ارزش های اهل بیت در جهان اسلام دارد؟
به نظر می آید صدور فرهنگ پایداری و ارزش های اهل بیت (ع) در زمینه گفتمان شهادت است. البته همانطور که گفتم این مسئله باید آسیب شناسی شود؛ صفوف باید کنترل شوند و عناصر مختلف این گفتمان باید در محیط های تخصصی بحث شود و به عناصری تشکیل دهنده این گفتمان شکل داده شود و این حرکت نباید یک حرکت مقطعی باشد و بلکه باید تبدیل به گفتمان شود. در واقع برای اینکه بتوانیم از گفتمان شهادت در جهت فرهنگ پایداری و مقاومت استفاده کنیم زمینه اش وجود دائمی این فرهنگ است. اینکه تبلیغات ما در این ایام به این گفتمان بپردازند خود این آسیب زا است زیرا در یک برهه مردم با بمباران شدید رسانه ای مواجه می شوند و تزریق گفتمان؛ و در مواقع دیگر شاهد هیچ گونه تبلیغ و سخنی نیستیم. به نظر من این مسئله باید از طرف رسانه ها به صورت تدریجی به مردم گفته شود و به مردم ارائه شود تا جهان اسلام بتواند از این پتانسیل بهره مناسب را ببرد. من تأکید می کنم که اساس این حرکت باید یک حرکت اسلامی باشد و در واقع همین عنصر سبب وحدت بخشی است، چرا که فرهنگ شهادت نه در میان ما، بلکه در بین تمام مسلمانان وجود دارد. باید انحرافات موجود از بین برود و بهترین راه از طریق حرکت های اسلامی است از این رو باید از ارائه بحث هایی که حرکت اربعین را با چالش مواجه می کند، همانند ملی گرایی، طایفه گرایی و ... جلوگیری کنیم. همچنین افراد فرهنگی که متخصص هستند در این اجتماعات به صورت هماهنگی حضور داشته باشند و بتوانند موانع را بردارند که این حرکت خدایی نکرده تفرقه و آسیب هایی که خاورمیانه درگیر آن است را تشدید نکند.
در جمع بندی مطالبم باید بگویم پیاده روی اربعین حرکتی اجتماعی است که در چند ساله اخیر ما شاهد آن بودیم. اگر این حرکت با یک پشتوانه فکری و اجتماعی و آسیب شناسی همراه شود، می تواند باری از دوش کشورهای اسلامی و جهان اسلام بردارد و مشکلات عدیده ای را حل کند. چنانکه می تواند گفتمان شهادت طلبی، مقاومت، انقلابی و در نهایت گفتمان انقلاب اسلامی را تقویت کند و موجب نزدیک شدن دل ها شود و باید با آن برخورد ایجابی شود و در این راستا به نظر می رسد باید سعی شود از سیاسی کاری پرهیز و وارد ابعاد سیاسی این جریان نشد و از ابعاد اجتماعی و فرهنگی حرکت بهره برد نه اینکه حرکت سیاسی حرکت زیبایی نیست؛ بلکه از این بابت که این حرکت اگر وارد عرصه سیاسی شود موجب بهره برداری های خودش می شود و متاسفانه مشکلاتی را برای این مسئله ایجاد می کند.
با تشکر از جناب آقای دکتر آجورلو که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.
مصاحبه از: فهیمه عشرتی خلیل آباد