تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۳  ، 
کد خبر : ۲۹۶۸۳۴

هاشمي‌رفسنجاني: بخش نظامی ‌بسیج حق دخالت در انتخابات را ندارد

مقدمه: آیت‌الله ‌هاشمی‌رفسنجانی در مورد محدودیت‌های رسانه‌ها، می‌گوید: این یک اشکال واقعی است که اتفاق می‌افتد و از هر جهات توقعات بیجایی از رسانه‌ها می‌شود و میل دارند مسائلی باشد و مطالبی نباشد. اگر این‌گونه (اجبار) باشد، رسانه‌ها و به‌تبع آنها جامعه رشد نمی‌کند. چون الان رسانه‌ها وسیله‌ رشد مردم شده‌اند و واقعاً این عصر،عصر رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی است. برنا در گفت‌و‌گویی با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از رابطه ایران و عربستان تا وضعیت تریبون‌های نماز جمعه در کشور صحبت کرده اند بخشی از این گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید:
(روزنامه مردم‌سالاري - 1395/08/03 - شماره 4165 - صفحه 13)

* جناب آقای ‌هاشمی، همانطور که می‌دانید رسانه‌ وسیله‌ اصلی و خبرنگاران، ناظران صادق برای مبارزه با فساد هستند. مبارزه با فساد و شفاف‌سازی همیشه از تأکیدات حضرت امام(ره)، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، حضرتعالی و بزرگان نظام بود. اما در مسیری که رسانه‌ها حرکت می‌کنند، همیشه برخوردهایی با آنها می‌شود که متأسفانه با لکنت و لغزش قلم مواجه می‌شوند و با این همه هزینه، همچنان در میدان ایستاده‌اند. چون عاشق کشور هستند. اما این برخوردها و مخصوصاً برخوردهای دوگانه باعث می‌شود که نتوانند برای رفع دغدغه‌ مردم و بزرگان نظام کمک کنند. دوست داریم نظر، راهنمایی و توصیه‌ حضرت‌عالی در این زمینه را به طرفین، هم مردم، هم مسوولین و هم رسانه‌ها بشنویم.

** در مورد محدودیت‌های رسانه‌ها، این یک اشکال واقعی است که اتفاق می‌افتد و از هر جهات توقعات بیجایی از رسانه‌ها می‌شود و میل دارند مسائلی باشد و مطالبی نباشد. اگر این‌گونه (اجبار) باشد، رسانه‌ها و به‌تبع آنها جامعه رشد نمی‌کند. چون الان رسانه‌ها وسیله‌ رشد مردم شده‌اند و واقعاً این عصر،عصر رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی است.

نباید کاری کنیم که مردم ما از فضاهای بیرون و رسانه‌هایی که تحت کنترل ما نیستند، استفاده کنند. الان این‌گونه می‌شود و هر کسی فکر می‌کند که برای تکمیل اطلاعات خود باید خبرها را از جای دیگر هم ببیند. به نظرم این ظلم به کشور است. حتی آنهایی که این کار را می‌کنند، هم به مردم و هم به خودشان ظلم می‌کنند. چون آنها هم جزو انقلاب هستند و مسؤولیت دارند و خوب نیست مردم اخبار انقلاب و کشور را از بیگانگان بشنوند که معلوم است با اهداف خاصی می‌گویند. اشتباه بزرگی است. خیلی کوته‌فکری می‌خواهد که انسان به خاطر جلوگیری از نقل یک انتقاد و گفتن حقیقتی که مردم باید بدانند، به نظام صدمه بزنند. این کارصدمه به نظام است.

البته مقرراتی هست که رسانه‌ها باید مراعات کنند. اگر آن مقررات اشتباه است و یا اشکالی دارد، باید آن را به صورت انتقاد مطرح کنند و بگویند که در فلان قسمت درست نیست و مقررات اصلاح شود.

این را هم قبول دارم که بعضی اطلاعات هست که زمان انتشارش نیست. این هم محدودیت است، اما زیاد نیست. من فکر می‌کنم یکی از کارهای خوب این است که رسانه‌هایمان را در محدوده قانون آزاد بگذاریم. البته اگر خلافی در رسانه‌ می‌شود، حق مسوولین است که به صورت عادلانه رسیدگی کنند. اگر رسانه‌ای خلاف قانون رفتار کند و یا خلافی را بگوید که به کسی یا جایی یا جمعی آسیب برساند، باید با آن برخورد کنند.

ولی اگر در محدوده‌ مقررات عمل کنیم، فکر می‌کنم برای کشور، جامعه و به خصوص نسل آینده‌ ما کار بسیار خوبی است. من می‌ترسم با این شرایطی که هست، نسل آینده از ابتدا خوراک فکری‌‌شان از سوی خارجی‌ها باشد. ما باید به رسانه‌های خودمان اطمینان کنیم. همانطور که گفتم، این کار دو طرفه است. رسانه‌ها باید خیلی قانونی، اخلاقی و با حالت انسانی با مسایل برخورد کنند و مسوولین هم باید کاملاً تحمل کنند و اگر اشتباهی بود، تذکر بدهند که اصلاح شود. قانون این را می‌خواهد که باید اصلاح شود. ان‌شاءالله در شرایط بهتری قرار بگیریم.

من با توجه به شناختی که از روحیه آقای دکتر روحانی دارم و با توجه به شعارهای دولت، می‌خواستند این کار را بکنند. ولی در خیلی از موارد، کار دست ایشان نیست. انشاء‌الله بعداً بهتر شود و مجلس ما قوی و خوبتر شود و راه برای ما بازتر ‌شود.

* جنابعالی و بسیاری از بزرگان نظام، سال‌ها به عنوان خطیب نماز جمعه فعالیت داشتید و سیاست‌های کلی نظام را از این تریبون به اطلاع جهان می‌رساندید. محل نماز جمعه محل اخلاق‌گرایی و دعوت مردم به تقوا و اخلاق و بیان کننده سیاستهای اصولی نظام بوده است. اما به نظر می‌رسد، چند سالی است که از این کارکرد خارج شده است و برخی ائمه جمعه تبدیل به افرادی شده‌اند که در نقش قانونگذار ظاهر می‌شوند. متأسفانه برخلاف قوانین مملکت، می‌بینیم در بعضی شهرها مثلاً از اجرای کنسرت جلوگیری می‌کنند و قوانین چندگانه در هر شهری حاکم است.

چون ائمه جمعه به سلیقه‌ خودشان عمل می‌کنند که یکی مخالفت و یکی موافقت می‌کند. در همین زمینه مثال دیگر مسابقه فوتبالی بود که چند روز قبل در روز تاسوعا برگزار شد، در حالی که برنامه‌ریزی آن از حیطه‌ اختیار کشور ما خارج بود. ولی متأسفانه شاهد برخوردهای دوگانه بودیم. خواستیم نظر شما را در این زمینه بدانیم و اینکه فکر می‌کنید نماز جمعه آن تریبون گذشته است یا واقعیت این است که تغییر کرده است؟

** بعضی از این اشکالاتی که می‌گویید، وجود دارد و به نظر من نباید باشد. اگر نماز جمعه بخواهد قداست خود را در بین مردم حفظ کند که باید حفظ کند و اگر آنطوری که اسلام می‌خواهد ودر افکار عمومی‌قابل قبول و قابل طرح کردن باشد؛ هم از لحاظ مطالب باید قوی و با مطالعه باشد و مردم هر هفته مطالب جدیدی یاد بگیرند و هم از ابعاد دیگر. این نماز، عبادی - سیاسی است. از ابتدا که نماز جمعه درست شد، خود پیغمبر(ص) می‌خواندند. بعداً خود خلفا باید بخوانند. ولی چون کشورهای اسلامی‌وسیع شدند، افراد دیگری را تعیین می‌کردند. در ایران هم مسئولیت امام جمعه تهران با خود رهبری است. از اول قرار این‌گونه بوده است و ما به عنوان امام جمعه موقت، منصوب امام و بعدها رهبری بودیم.

پس باید مطالب ائمه جمعه در راستای سیاست‌‌های کلی و در محدوده اندیشه‌های رهبری باشد. اینطور نیست که هر کسی به صورت سلیقه‌ای، مطالبی را بگوید و حتی گاهی کسانی را بگذارند که افکارشان تناسبی با تفکر جامعه و سطح دانش جامعه و نیازهای جامعه نداشته باشد. مواردی هست که ما می‌بینیم، اما مصلحت نیست و نمی‌توانیم به همه بگوییم. چون در بین ائمه جمعه کسانی هم هستند که خوب مراعات می‌کنند و باسوادتر هستند و مطالب خوبی می‌گویند. ولی بعضی‌ها هم این‌‌گونه هستند که شما می‌گویید و نباید اینگونه باشند.در خصوص مسابقه فوتبال در روز تاسوعا، اولاً تغییر و جابجایی زمان مسابقه در اختیار مسؤولان ایران نبود و یک موضوع جهانی بود، ولی آنچه اتفاق افتاد، از لحاظ عزاداری بی‌نظیر بود.

ما در تاریخ ایران تجمعات زیادی برای عزاداری اباعبدالله داشته و داریم و هنوز هم در شهرهای مختلف برگزار می‌شود، اما تا به حال کجا سراغ دارید که 100 هزار نفر آن هم بیشتر قشر جوان یکجا جمع شوند و ندای یا حسین(ع) سر دهند و سینه‌زنی کنند؟! آن هم در مقابل دوربین‌های متعددی که از کشورهای مختلف برای پوشش بازی آمده بودند. این مراسم به حدّی تأثیرگذار بود که حتی خبرنگاران خارجی و کره‌ای در استادیوم، به احترام مردم ایران بازوبند مشکی بسته بودند.

* باید یک خسته نباشید ویژه به شما بگوییم که با توجه به تمام تخریب‌ها و مشکل‌تراشی‌هایی که وجود داشت، ایستادگی کردید و امروز این مخالفان هستند که عقب نشستند. سوال من در مورد بحث سیاست‌های کلی انتخابات است که اخیراً از سوی رهبری ابلاغ شد. مسأله‌ای در این ابلاغیه وجود دارد که مربوط به بحث حضور و دخالت نیروهای مسلح است. مشخصاً بعضی از ارگان‌ها و سازمان‌ها هستند که به نیروهای مسلح وابسته و محسوب نمی‌شونداما وجود دارند. مشخصاً بسیج که بخشی از آن در انتخابات دخالت دارد. می‌خواستم ببینیم که شما این موضوع را چطور می‌بینید؟

** در قانون اساسی صراحتاً آمده است که نظامی‌ها نمی‌توانند در انتخابات دخالت کنند. آن سند، یعنی سیاست‌های کلی انتخابات هم در حدود قانون اساسی نوشته شده که باید این‌گونه باشد. البته این به ضرر نظامی‌ها نیست، این درست مطابق با آن مسؤولیتی است که یک نظامی‌دارد. نظامیان می‌خواهند از نظام دفاع کنند و یا در جنگ‌ها از کشور دفاع کنند و یا در داخل وظایف دیگری دارند که مربوط به نظام است و در خدمت کل مردم هستند. باید به گونه‌ای رفتار کنند که همه‌ مردم از سلایق و گرایش‌های سیاسی داخل انقلاب و نظام به آنها اعتماد داشته باشند و حمایت کنند و همراهشان باشند و آنها را دوست داشته باشند. این بهترین حالت برای نظامی‌هاست. اگر وارد دسته‌بندی‌ها شوند، بالاخره نصف مردم طرف مقابل هستند و آنها رقیب می‌شوند. وقتی که رقیب شدند، دیگر نمی‌توانند آن وظیفه‌ نظامی‌خودشان را که سربازی و جانبازی است، به خوبی انجام دهند. یعنی اسم نظامی‌«سرباز»است.

یعنی سرشان را برای کشورشان در طبق اخلاص می‌گذارند و وارد می‌شوند. به نظرم این به نفع نظامی‌هاست که محبوب بمانند و در مسایل اختلافی جامعه بی‌طرف باشند. وظایفی که دارند گاهی تداخل پیدا می‌کند و آنها باید وظیفه خودشان را انجام بدهند. این سیاست‌ها به نفع آنها نوشته شده و به نفع نظام هم است. برای اینکه نظامی‌ها با پشتوانه دیگری وارد میدان می‌شوند و رقبا را یک مقدار تحت فشار قرار می‌دهند. من فکر می‌کنم که این حکم خوبی است که در قانون اساسی آمده و امام(ره) هم آن موقع روی این خیلی تأکید داشتند وباید به آن عمل شود. الان هم رهبری این سیاست‌ها را ابلاغ کردند، نظامی‌ها در خدمت رهبری و ایشان فرمانده کل قوا هستند و به عنوان وظیفه‌ یک نظامی‌باید اطاعت کنند تا چه برسد به وظایف ملی و قانونی. البته این سیاست کلی است. سیاست‌های کلی مثل قانون نیست که اجرایش همین‌گونه باشد.

باید براساس این سیاست‌ها، قوانین انتخابات اصلاح شود و این سیاست‌ها را تبیین کنند. از اول بود، منتها ضعیف شده بود که الان قوی‌تر شد و به این صورت درآمد، فکر می‌کنم باید عمل شود. در مورد بسیج، موضوع نیاز به تأمل دارد. چون بسیجی‌ها فرق می‌کنند. یک عده از بسیجی‌ها هستند که بسیج معمولی و غیر نظامی‌هستند. بعضی از بسیجی‌ها مسلح هستند و می‌خواهند کار نظامی‌هم بکنند. اینها با هم تفاوت دارند. آنهایی که کارهای معمولی می‌کنند، حالات دیگری دارند. ولی نباید پشتوانه‌ نظامی‌داشته باشند. اگر بنا باشد که به خاطر اتصال به نظامی‌ها، بخواهند وارد شوند، این درست نیست و اینها باید در قوانین بیاید. این مقداری که در سیاست‌های کلی آمده، برای قوانین زمینه‌ خوبی درست می‌کند.

* بارها صحبت و حتی شایعه شد که قرار است شما به عربستان سفر کنید و میان روابط ایران و عربستان میانجی شوید. آیا اراده‌ای از طرف شما برای اجرایی شدن این موضوع هست؟ آیا پیشنهادی به شما شد؟ آیا تمایل به این کار دارید یا نه و یا فکر می‌کنید که الان وقت آن نیست؟ سؤال دوم من این است که کتاب خاطرات شما مثل سخنان شما همیشه مورد توجه بوده، اما این توجه‌ها در این سال‌های اخیر خیلی با هجمه مواجه شده است، از خاطره‌ای که شما راجع به همسر امام(ره) فرمودید تا خاطره‌ای که ایام محرّم در سفر تشریف داشتید. آیا این هجمه‌هایی که علیه شما صورت می‌گیرد، با توجه به حرف اولتان که فرمودید بعضی از صحبت‌ها و اخبار الان وقت انتشار آن نیست، باعث می‌شود که شما ملاحظاتی برای بیان حقیقت، از این به بعد داشته باشید؟

** در مورد عربستان چیزی از من نخواستند. البته من با این حاکمان جدید ارتباطی ندارم. چون به آنجا که می‌رفتیم، طایفه‌ دیگرشان حاکم بودند. منتها همین آقای سلمان، آن موقع والی ریاض بود و یک مهمانی بسیار باشکوه برای من ترتیب داده بود. دو، سه ساعت با هم صحبت کردیم، همه‌شان به یک صورت بودند. من فکر می‌کنم جوانترهایشان یک مقدار تند باشند. به هر حال از من چیزی نخواستند. ولی تجربه من این است که اگر من بروم و در آنجا حرفی بزنیم و قراردادی ببندیم، اما در اینجا عمل نشود، خیلی بد است. همان دفعه هم سابقه‌ بدی شد. در مورد ملاحظات سیاسی داخلی، الان شرایطی در منطقه ماست که متأسفانه اخیراً وسیع‌تر شد و مصلحت ما نیست که به هم بتازیم و در کشور دعوا، اختلاف، تفرقه درست کنیم. من تهمت‌ها، شایعات، دروغ‌ها و حرف‌هایی را که می‌زنند، به خاطر مصالح نظام و مردم تحمل می‌کنم. اگر در دنیا حساب و کتابی است که ما نداشته باشیم، در آخرت خداوند دارد. اما با این همه، جاهایی که لازم باشد، توضیح می‌دهم.

* شما جزو معدود مدیران جمهوری اسلامی‌ هستید که از هیچ رسانه‌ای شکایت نکردید و این باعث تقدیر تشکر ماست و خیلی خوشحالیم که چنین شخصیتی را در جمهوری اسلامی‌داریم. این همه صبوری از کجا می‌آید؟ به هر حال شما شخصی هستید که قبل از انقلاب تخریب شدید و بعد از انقلاب، منافقین آن هجمه‌ها را به سمت شما انجام دادند. در دوره‌ ریاست جمهوری، تندروهای صاحب روزنامه، در دوران اصلاحات تندروهای اصلاح‌طلبان و در دوران آقای احمدی‌نژاد که مجموعه دولت‌ و حامیانش علیه شما بودند. به گونه‌ای که کلاً زندگی برای شما نگذاشته بودند و دائم تخریب می‌کردند. امروز هم مخالفان دولت همچنان شما را تخریب می‌کنند و شما صبوری می‌کنید. این همه صبر از کجا آمده است؟

** بالاخره من از جوانی با قرآن انس داشتم و تفسیر نوشتم و در زندان با قرآن زندگی کرده‌ام. قرآن روی صبر خیلی اهمیت می‌دهد. صبر را در کنار نماز می‌آورد. «اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ»یعنی از نماز و صبر برای مشکلاتتان استفاده کنید. «ان الله مع الصابرین» بارها در قرآن تکرار شده است. البته جاهایی هست که صبر مصلحت نیست. یعنی اگر آثار بدتری دارد، در آنجا انسان ناچار است واقعیت‌ها را بگوید و جواب بدهد. داستان ما با کسانی که تازه به دوران رسیده‌اند و این کارها را می‌کنند، داستان مادر و دایه است.

من می‌دانم این انقلاب چگونه در دوران مبارزات رشد کرد تا پیروز شدیم و چه کسانی چه زحماتی کشیدند! می‌دانم بعد از انقلاب چقدر شهید و جانباز و اسیر دادیم! خیلی‌ها در انقلاب سرمایه‌گذاری جهانی و مالی کردند و نباید این انقلاب را به آسانی دچار مشکل کنیم. اگر من هم بخواهم مثل افراد خام و تندرو، براساس اغراض سیاسی و دنیوی، دعوا کنم و مثل آنها باشم و مقابله به مثل کنم، معلوم نیست چه چیزی در بیاید. من خیلی امور پیدا و پنهان را می‌دانم‌و اگر بخواهم این‌گونه رفتار کنم، به نظرم مصلحت نیست.

از طرفی هم وقتی انسان به خدا ایمان داشته و قیامت را قبول داشته باشد و محتسب خدا را در بازار ببیند، برایش صبر خیلی آسان است و دستگاهی است که جبران می‌کند. با این اعتقاد،صبر برای من خیلی آسان است. گفتن برای من سخت است. چیزی را که می‌خواهم بگویم، باید فکر کنم و ببینم که ضرری جایی نرسد.

http://www.mardomsalari.com/4165/page/13/218/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%AC-%D8%AD%D9%82-%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF

ش.د9502445

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات