(روزنامه اطلاعات ـ 1395/09/06 ـ شماره 26594 ـ صفحه 12)
** نظرسنجيها در آمريکا، چندان وجاهت و اعتباري ندارد زيرا معمولا به وسيله موسسهها و نهادهايي انجام مي شود که وابسته به خود سيستم هستند. در انتخابات اين دوره ايالات متحده، سيستم در پي اين بود که باز هم شخصي از درون هيات حاکمه رييس جمهوري آينده اين کشور شود. مشخص بود که در اين دوره، کلينتون نامزد درون سيستم و ترامپ آنتي سيستم است. پس رسانههاي آمريکا و موسسههاي نظرسنجي تلاش کردند با بزرگنمايي خطر ترامپ، افکار عمومي را به سمت نامزد مطلوب سيستم سوق دهند.
* آيا پيروزي ترامپ به معناي تحول در اوضاع داخلي آمريکا خواهد بود؟ آيا ترامپ مي تواند وعدههايش را عملي سازد؟
** به نظر نمي رسد نتيجه انتخابات و پيروزي ترامپ اثر خاصي روي اوضاع معيشتي و زندگي مردم آمريکا داشته باشد. تنها تفاوت اين است که مردم ديگر با وعده و وعيدها و مواجهه نخواهند بود چرا که ترامپ سياست شفاف تري را پياده مي کند و پيچيده رفتار نمي کند. پيشتر وعدههايي درباره افزايش حمايت بيمهها، حقوق اجتماعي، افزايش رفاه طبقات متوسط و فقير و نيز عقب راندن نرخ بيکاري به مردم داده مي شد که البته جامه عمل نپوشيد. حالا تفاوت اينجا است که حداقل ديگر خبري از اين دست وعدهها نيست.
* راهيابي ترامپ به کاخ سفيد چه آثاري در روند مبارزه با داعش و تروريسم در منطقه به جاي خواهد گذاشت و آيا اين نتيجه براي کشورهاي عربي منطقه مطلوب است؟
** اگرچه نمي توان تفاوت بنيادي بين ترامپ جمهوريخواه و کلينتون دموکرات قايل شد، اما به نظر مي رسد در اين بين ترامپ سياست خارجي شفاف تري را نسبت به سياستهاي مزورانه کلينتون درپيش مي گيرد. در اينجا بحث بر خوب يا بد بودن هيچ کدام نيست بلکه بحث اينجا است که ترامپ سياست رو تري را بازي مي کند. اين مساله در روند مبارزه با داعش نيز نمود مي يابد. اصولا يافتن نقاط همسويي، با سياست خارجي شفاف تر ميسرتر است و از اين رو است که به نظر من آمدن ترامپ در کل به ضرر داعش است و روند مبارزه با تروريستها سرعت مي گيرد. از اين رو به احتمال زياد آمريکا در مبارزه با داعش همسوتر با ديگران در ائتلاف عليه داعش مبارزه خواهد کرد.
* بحران سوريه با رياست جمهوري ترامپ چه سمت و سويي خواهد يافت؟
** ترامپ جمله اي با اين مضمون دارد که اگرچه به هيچ وجه دوستدار بشار اسد نيستم، اما در حال حاضر وي تنها کسي است که مي تواند با داعش مبارزه کند. در مورد کشورهاي عربي منطقه به خصوص عربستان سعودي که گزارشهايي از حمايت اين کشور از تروريستها شنيده مي شود، بدون شک اين نتيجه خوشايند نيست. در يک جمله مي توان گفت، به نظر مي رسد، استمرار در سياستهاي پيشين آمريکا تبديل به انقطاع خواهد شد.
* آيا اين نتيجه تاثيري بر رويکردهاي آمريکا در قبال ايران خواهد داشت؟
** رياست جمهوري ترامپ جمهوريخواه و کلينتون دموکرات چندان تفاوتي به حال کشور ما ندارد. ما همواره بر اساس منافع ملي و اولويتهاي پيش بيني شده در سياست خارجي خود، حرکت مي کنيم. انتظار پيامد خاصي را نمي توان داشت و نبايد تصور کنيم از خصومتها و تنشهاي موجود در روابط دو کشور کاسته خواهد شد. اکنون نيز سياستهاي مزورانه اي را از سوي دولتمردان آمريکا شاهد هستيم که به برخي تعهدات خود پايبند نيستند، از اين پس نيز نبايد منتظر تغيير خاصي در مواضع و عملکرد آنها باشيم.
* موضع اتحاديه اروپا در قبال اين انتخاب چيست و آيا ميتوان انتظار تحولاتي را در روابط ميان آتلانتيکي داشت؟
** اروپا بر اساس منافع خود رابطه با ايالات متحده را تعريف مي کند. اگرچه با آمدن يک چهره خاص بر سر قدرت، چالشي جدي پيش روي روابط اتحاديه اروپا و آمريکا به وجود نخواهد آمد اما نمي توان منکر شد براي سران اروپا که خود سرآمد عملکرد غير شفاف هستند، کلينتون گزينه محبوب تري بود و آنها از آمدن ترامپ خوشنود نيستند.نکته بعدي به چشم انداز روابط آمريکا با روسيه باز مي گردد. به نظر مي رسد با آمدن ترامپ روابط ايالات متحده با روسيه بهتر شود و از اين طريق برخي مسائل و منازعههاي بين المللي که نيازمند مشارکت قدرتهاي بزرگ است، حل و فصل شود. پر واضح است که در اين صورت و با همکاري اين دو، جايگاه اتحاديه اروپا در اين ميان تغيير ميکند و نقش اروپا در تحولات جهاني کمرنگ ميشود.
تاوان سنگين خيانت به "پيرمرد سوسياليست"
اگر برني سندرز نامزد نهايي حزب دموکرات شده بود، ترامپ به احتمال فراوان قادر نمي بود به کاخ سفيد راه يابد.به گزارش عصر ايران ،«اگر ترامپ همچنان بخواهد با اظهارات و اقدامات خود عليه اقليتهاي مذهبي همچون مسلمانان و اقليتهاي قومي و زنان قدم بردارد ، آمريکا را به کابوسي براي او تبديل مي کنيم».اين متن توييتي است که "برني سندرز" سناتور دموکرات ايالت ورمونت و نامزد به شکست کشانده شده حزب دموکرات در انتخابات درون حزبي 2016 آمريکا همزمان با نخستين ديدار دونالد ترامپ از کاخ سفيد نوشته است؛ نخستين مبارزه جويي او با رييس جمهوري منتخب آمريکا پس از پيروزي خيره کننده اش در انتخابات هشتم نوامبر.پيرمرد سوسياليست 75 ساله قرار بود پيرترين نامزد انتخاباتي آمريکا باشد اما دستهاي پيداو پنهان مانع آن شدند و کليد رقابت انتخاباتي 2016 را به هيلاري کلينتون دادند تا در انتخابات هشتم نوامبر يک افتضاح بزرگ براي حزب دموکرات به بار آورد و يک جهان را نگران پيامدهاي پيروزي مردي کند که اگرحتي نيمي از شعارهاي انتخاباتي خود را نيز بخواهد عملي کند، جامعه آمريکا در 4 سال آينده يا شايد بيشتر شاهد يک عقبگرد جدي و خسارتبار در بسياري از حوزهها خواهد بود.
اگر افشا گريهاي ويکي ليکس انجام نشده بود شايد نوشتن اين مطلب نيز چندان وجهي نداشت اما اکنون که همه مي دانيم يکي از دلايل به شکست کشاندن برني سندرز نخبگان و متنفذان "کله گنده" حزب دموکرات بودند – که حتي منجر به استعفاي رييس کميته ملي حزب دموکرات آمريکا در بحبوحه رقابتهاي انتخاباتي اخير اين کشور شد – زبان انتقاد مان تند و تيز تر خواهد بود و دليلي کاملا منطقي براي اذعان به اشتباه مهلک حزب دموکرات را در پيش چشم داريم که منجر به پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات شد.
به بيان ديگر اگر نخبگان و دستهاي پشت پرده حزب دموکرات به نامزدي نهايي هيلاري کلينتون به هر قيمتي معتقد نبودند و با پرهيز از انواع و اقسام توطئهها و خيانتها ميگذاشتند رقابت درون حزبي سندرز و کلينتون در يک فضاي آزاد و بدون دخالتهاي پشت پرده شکل بگيرد، شايد امروز با نتيجه اي ديگر مواجه بوديم.همان طور که ديديم و ديديد ترامپ کانون اصلي تبليغات کارزار انتخاباتي خود را روي محور " سيستم فاسد حاکم بر کاخ سفيد و واشنگتن " قرار داده بود و هيلاري کلينتون نيز يکي از اضلاع اصلي اين سيستم بود؛ افشاگريهاي ويکي ليکس نيز که در هفتههاي مانده به روز انتخابات به طور مداوم انجام مي شد به طور عيني اين واقعيت را عيان کرد که زدوبندهاي پشت پرده در حزب دموکرات عليه پيرمرد سوسياليست تا چه حد ناجوانمردانه بوده است.دلسردي بخش اعظمي از راي دهندگان جوان و راي اوليها (اعم از دختر و پسر) که به شعارهاي مترقي و برابري خواهانه برني سندرز دل بسته بودند پس از شکست او در جريان رقابتهاي درون حزبي ترميم نشد و بسياري از راي دهندهها و حاميان سندرز يا در انتخابات شرکت نکردند يا حتي برخي از آنها به ترامپ راي دادند.اشتباه بزرگ حزب دموکرات اين بود که اجازه نداد رقابتي طبيعي بين سندرز و کلينتون تکليف نامزد نهايي را معلوم کند و ظاهرا نخبگان و متنفذان اين حزب – از جمله خانواده بسيار متنفذ کلينتون – بر اين بوده اند تا آرزوي فرستادن نخستين زن رييس جمهوري به کاخ سفيد را علي رغم تمامي واقعيتهاي روز جامعه آمريکا به هر قيمتي که شده محقق کنند که در نهايت تاوان اين سوداي آنها را بايد کل جامعه آمريکا بپردازد و چهار سال آينده را شاهد استقرار يک رييس جمهوري ميلياردر و "سوپر راست گرا" در کاخ سفيد باشد؛ نامزد منتخبي که به لحاظ جايگاه فردي در منتهي عليه جريان راست ايستاده است در حالي که در جريان انتخابات با سر دادن شعارهاي فريبنده آراي بسياري از اقشار کم درآمد جامعه آمريکا را درو کرد.
به نظر ميرسد اگر سندرز نامزد نهايي دموکراتها مي بود ، ترامپ نمي توانست با لفاظي و مانور تبليغي روي فساد واشنگتن و اينکه او نامزدي خارج از اين دايره فاسد است، به کاخ سفيد راه يابد، چون سندرز به هيچ عنوان نمادي از فساد واشنگتن نبود ، اما اين اتهام و انگ بسيار به هيلاري کلينتون مي چسبيد چون او و خانواده اش به واقع يکي از نمادهاي اصلي جريان حاکم بر آمريکا در دهههاي گذشته محسوب مي شوند، از سوي ديگر سندرز به هيچ وجه نامحبوبي هيلاري کلينتون را نداشت و ميتوانست نامزدي محبوب و ترقي خواه به شمار رود که با ايدههاي تغييرخواهي جامعه آمريکا به خوبي آشنا بوده و در صورت پيروزي در انتخابات آنها را عملي خواهد کرد، اين موضوع ميتوانست "اميد" زيادي را در راي دهندگان دموکرات و مستقل و اقشار مختلف ايجاد کند.
مخلص کلام اينکه نديدن نشانههاي تغيير و تطبيق دادن خود با آن مي تواند بسيار خسارت بار باشد، البته اين موضوع يک حکم کلي است که در همه جاي جهان و در هر موضوعي مصداق دارد و انتخابات اخير آمريکا يک شاهد زنده و عيني براي اثبات اين قضيه بود؛ ترامپ نبض تغيير خواهي جامعه آمريکا را فهميد و آن را به دست گرفت و با آن بازي کرد و به آن جهت داد تا در نهايت راهي کاخ سفيد شد اما نخبگان حزب دموکرات که بر حسب ظاهر عمق و اهميت خواسته عميق "تغيير خواهي" را درک نکرده بودند به دنبال تحقق روياهاي خود رفتند و پرواضح است که در عالم سياست همواره واقعيات بر روياها و فانتزيها مي چربد؛ و اين گونه شد که ترامپ چهل و پنجمين رييس جمهوري منتخب آمريکا شد و هيلاري کلينتون پس از دو بار شکست سنگين با سوداي راهيابي به کاخ سفيد خداحافظي کرد.انتخابات اخير آمريکا درسهاي فراواني دارد که يکي از مهمترين آنها ضرورت شناخت و همراهي با تغييرات جديد است چه در غير اين صورت ، واقعيات روزي – دير يا زود – خود را به بدترين شکل ممکن تحميل خواهند کرد.
دلايل پيروزي ترامپ
رسانههاي عربي پس از اعلام نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريکا گزارشها و تحليلهاي گوناگوني را درباره پيروزي ترامپ و پيامدهاي آن در خاورميانه منتشر ساخته اند. از نگاه تحليلگران عربي، خاورميانه در دوره تازه رياست جمهوري آمريکا به اردوگاه برندگان و بازندگان تبديل خواهد شد.روز چهارشنبه نوزدهم آبان ماه نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريکا اعلام و مشخص شد «دونالد ترامپ» نامزد حزب جمهوريخواه با کسب 289 راي الکترال توانسته «هيلاري کلينتون» رقيب دموکرات خود را کنار زند و چهل و پنجمين رييس جمهوري اين کشور نام گيرد. اين رخداد طي روزهاي گذشته به مرکز توجه رسانههاي جهان عرب تبديل شد. در ادامه اين گزارش نگاهي به مهم ترين محورهاي تحليلي رسانههاي عربي در مورد پيروزي ترامپ در انتخابات آمريکا خواهيم داشت.
رسانههاي عربي و رصد مسيري که به پيروزي ترامپ منتهي شد
تارنماي شبکه خبري «روسيا اليوم» و روزنامه «الخليج» امارات در بخشي از گزارشهاي خود به علتها و پيامدهاي پيروزي ترامپ در انتخابات رياست جمهوري آمريکا پرداختند.شبکه خبري روسيا اليوم در گزارشي علتهاي شکست کلينتون از ترامپ در انتخابات رياست جمهوري آمريکا را چنين برشمرد: بيماري، پرونده بحثانگيز مربوط به ماجراي ايميلها، ميراث سياسي نامطلوب کلينتون، ناکاميهاي دولت آمريکا به رياست «باراک اوباما»، نظرسنجيهاي نادرست، مطرح شدن کلينتون به عنوان نماد سياست رکود و نمايش ترامپ در قامت چهره اي تحول خواه در کنار پشتيباني سفيد پوستان طبقه متوسط از وي همه از عوامل پيروزي نامزد جمهوريخواه بر رقيبش بود.روزنامه الخليج نيز همزمان در گزارشي به قلم «مفتاح الشعيب» نوشت: همه معادلات و شرط بنديهاي روي کلينتون با پيروزي ترامپ به هم ريخت. با پيروزي ترامپ صفحه جديدي در تاريخ آمريکا گشوده مي شود. پيروزي ترامپ زلزله اي در جهان به وجود آورد که پس لرزههاي آن در همه جا ديده مي شود.
بسياري در داخل و خارج تلاش کردند به خاطر موضعگيريهاي تند و اظهارات جنجالي ترامپ، مانع راهيابي او به کاخ سفيد شوند اما او اکنون براي چهار سال به عنوان رييس جمهوري آمريکا انتخاب شد. بسياري از محافل رسانه اي و سياسي پيروزي ترامپ را شوک بزرگي به شمار آوردند زيرا رقيب او از حمايت مالي، رسانه اي و پشتيبانيهاي سياسي داخلي و خارجي برخوردار بود. با شکست کلينتون بسياري از کساني که روي انتخاب وي شرط بندي کرده بودند، مصيبت زده شدند.
برندگان و بازندگان پيروزي ترامپ
روزنامه «العربي الجديد» چاپ لندن و تازنماي شبکه خبري «الجزيره» قطر تاثير پيروزي ترامپ بر اوضاع داخلي آمريکا را مورد بررسي قرار دادند.به نوشته روزنامه العربي الجديد، اگر بگوييم که پيروزي ترامپ آينده سياسي و توازن اجتماعي آمريکا را تغيير خواهد داد، سخن گزافي نيست. او در شرايطي رييس جمهوري آمريکا شد که شکافهاي اجتماعي جدي در اين کشور وجود دارد. ترامپ نيز بر همين گرايشهاي نژادپرستانه و طبقاتي تکيه کرد و توانست به پيروزي برسد.
تارنماي شبکه الجزيره نيز نوشت: پيروزي ترامپِ نژادپرست و داراي ايدههاي اقتصادي جنجالي، براي شرکتهاي بزرگ نگران کننده است. موضع گيريهاي او درباره سياست خارجي با يکديگر تناقض دارد. اقليتهاي داخل آمريکا از جمله مسلمان هراسانند و دنياي اقتصاد هم از انتخاب وي نگران است.روزنامه «راي اليوم» با اشاره به برخي تحولات منطقه خاورميانه، به تفکيک برندگان و بازندگان پيروزي ترامپ پرداخت. برپايه گزارش اين روزنامه، گروههاي تروريستي مسلح و پشتيبانان منطقه اي آنان بزرگترين بازندگانند.
به نوشته روزنامه راي اليوم، «ولاديمير پوتين» و «بشار اسد» رييسان جمهوري روسيه و سوريه مهمترين برندگان پيروزي ترامپ در انتخابات رياست جمهوري آمريکا به شمار مي آيند. ترامپ، پوتين را تحسين مي کند و بر اين باور است پوتين در سوريه با تکفيريها مي جنگد. ترامپ مخالفت خود را با اشغال عراق و حمله ناتو به ليبي اعلام کرده و گفته است که نمي خواهد تفکرات آمريکايي را صادر کند و نظامهاي حکومتي خاورميانه را تغيير دهد.
اين مساله به سود بسياري از دولتها و در راس آن نظامها سوريه است.به نوشته راي اليوم، ايران هم در اردوگاه برندگان و هم بازندگان قرار دارد. ايران از اين جهت در صف برندگان قرار دارد که با روسيه و سوريه همپيمان است. ترامپ هم به اين کشورها گرايش دارد و در پروندههاي سوريه و عراق حامي آنها به شمار مي رود. اما اگر ترامپ همان طوري که در تبليغات انتخاباتي خود مدعي شده تلاش کند در بندهايي از توافق هسته اي تعديلاتي را به وجود آورده اين مساله او را در رويارويي مستقيم با ايران قرار خواهد داد. البته دور از ذهن است که چنين اتفاقي رخ دهد زيرا نامزدها به بسياري از وعدههاي انتخاباتي خود عمل نمي کنند.
همچنين توافق هسته اي ميان ايران و آمريکا برقرار نشده بلکه اين توافق ميان ايران و کشورهاي گروه 1+5 منعقد شده است. شايد تعديل يا لغو اين قرار داد منافع ايران را به دنبال داشته باشد و دست ايران را براي غني سازي بازگذارد. اين مساله به برخوردهاي نظامي منجر خواهد شد که به باور ما ترامپ خواهان آن نيست. به نوشته راي اليوم، مخالفان ميانه رو و گروههاي مسلح سوريه در زمره برجسته ترين بازندگان پيروزي ترامپ قرار مي گيرند.
اين مخالفان و همپيمانان عربي آنان به پايان يافتن دوره اوباما و آمدن رييس جمهوري پس از او دل خوش کرده بودند. آنان تقريبا به اين اطمينان رسيده بودند که کلينتون رييس جمهوري آمريکا خواهد بود. او وعده داده بود که مخالفان را به سلاح پيشرفته تجهيز کند و منطقه پرواز ممنوع در سوريه برپا خواهد کرد تا نظام سوريه را زمينگير کند. پيروزي پيش بيني نشده ترامپ اما همه اين آرزوها را از بين برد. اکنون رييس جمهوري جديد آمريکا مي گويد که ائتلاف آمريکايي- روسي براي نابودي مخالفان مسلح تشکيل خواهد شد.روزنامه راي اليوم در ادامه آورد: ترامپ از عربستان مي خواهد که هزينه حمايتهاي آمريکا از اين کشور را بپردازد. پس از اين آمريکا مجاني از عربستان حمايت نخواهد کرد. خطرناک تر اين است که ترامپ از هواداران سرسخت قانون «جاستا» است. اين قانون، شهروندان آمريکايي را که در حملههاي تروريستي يازدهم سپتامبر زيان ديده اند تشويق مي کند از عربستان شکايت و ادعاي خسارت کنند.
سناريوهاي احتمالي سياست خاورميانهاي آمريکا در دوره ترامپ
روزنامه «الحيات» چاپ لندن در يکي از گزارشهايش، سناريوهاي احتمالي سياست خاورميانه اي آمريکا پس از راهيابي ترامپ به کاخ سفيد را بررسي کرد. اين روزنامه نوشت: دگرگونيهاي مهمي در ماهيت رويکرد جديد آمريکا در قبال شوراي همکاري خليج فارس و همپيمانان راهبردي به وجود خواهد آمد. با وجود ترامپ سه سناريو به وقوع خواهد پيوست؛ در سناريوي نخست، همکاريهاي راهبردي ادامه خواهد يافت و پيروزي ترامپ در آن تاثير نخواهد داشت. در اين صورت کشورهاي حوزه خليج فارس در طرح منافع آمريکا و اولويتهاي آن در منطقه خاورميانه نقش اساسي خواهند داشت.
در ادامه از الحيات مي خوانيم: در سناريوي دوم، جايگاه راهبردي کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس در ديدگاه منطقه اي آمريکا تنزل پيدا خواهد کرد و ايران در محاسبههاي آمريکا به واسطه نتايج توافق هسته اي جايگاه بهتري خواهد داشت. در اين صورت، واشنگتن از رفتارهاي ايران در منطقه چشمپوشي ميکند و ميان تهران و واشنگتن در مبارزه با تروريسم تفاهم به وجود خواهد آمد. در نتيجه، توزيع قدرت و نفوذ در منطقه به صورتي خواهد بود که تامين کننده منافع کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس نخواهد شد و به نقش و جايگاه منطقه اي اين کشورها آسيب وارد مي آيد.
ش.د9502573