(روزنامه جوان – 1395/10/08 – شماره 4989 – صفحه 2)
تحريم، سلاح مشترك غرب و فتنه عليه ايران«تحريم» ابزار فشاري است كه براي ايرانيها بسيار آشناست؛ سلاحي كه از همان آغازين روزهاي انقلاب اسلامي 57 عليه ملتي كه انقلاب كرده بود، به كار گرفته شد تا آنها تحت تأثير فشارها بازگردند. نامه 30 تن از مخالفان جمهوري اسلامي به رئيسجمهور منتخب امريكا هم با همين كليدواژه گره خورده است: «دولت جديد در همكاري با كنگره، بايد تحريمهاي موجود عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و امپراتوري مالي خامنهاي را گسترش دهد و از وزارت خزانهداري بخواهد كه اين تحريمها را به شدت به اجرا درآورد.»
نامهاي كه گرچه موج مجازي تقبيح خيانت را به راه انداخت، اما بيشتر از موافقان جمهوري اسلامي، مخالفان آن را شوكزده كرد. باورش براي مخالفان جمهوري اسلامي سخت بود كه در بين خودشان كساني باشند كه خواهان تشديد تحريمها عليه ايران هستند. كساني كه در اوج حمله كلامي به نظاميان ايراني، نظاميان اشغالگر امريكايي در لبنان را سربازان شجاع مينامند! كساني كه مدعي هراس از دخالت ايران در مسائل داخلي كشورهاي ديگر هستند و بر اين ادعا پافشاري ميكنند، اما در عين حال ملتمس رئيسجمهور منتخب امريكا هستند كه در امور داخلي آنها دخالت كند!
براي اپوزيسيون ايراني انگار اين نامه اتفاق جديدي بود؛ نگاهي به اطرافشان كردند، ديدند ميانشان آدمهاي خائن هست. آدمهايي كه از شناخته شدن به خيانت ابايي هم ندارند؛ علني نامه مينويسند، به رئيسجمهوري كه تا ديروز «ديوانه» خطابش ميكردند و صريحاً خواستار افزايش و تشديد تحريمها ميشوند. براي حاميان جمهوري اسلامي اما اين خيانتنامه اتفاق جديدي نبود. آنها بارها ديده و شنيده بودند كه طيفي در ايران، مخالفت با حكومت را آنقدر براي خود هدف دانسته كه از هيچ ابزاري براي ابراز و تعميق اين مخالفت دريغ نميورزد. حتي اگر اين ابزار نامه نگاري به بيگانگان و دست آويختن به فشار اقتصادي و دارويي عليه مردم ايران توسط دشمنان باشد. نگاهي به گذشته نشان ميدهد خيانت با مصداق «درخواست از دولت خارجي براي اعمال فشار بر ايران» يا «باز كردن پاي بيگانگان به اختلافات داخلي» موضوع جديدي نيست.
دفاع از تحريمها عليه ايران؛ از فتنهگران 88 تا فعالان اپوزيسيون
خيانت اپوزيسيون اتفاق جديدي نيست. آنها بارها مخالفت با حكومت اسلامي را از مسير خيانت به ملت پيمودهاند. امير عباس فخرآور يكي از كساني است كه با ادعاي مبارز دانشجويي بودن و پس از فرار در دوران مرخصي از زندان، به امريكا رفت. او چند ماه پس از حضور در امريكا در مجلس سناي امريكا سخنراني كرد؛ عليه ايران شهادت داد و خواستار تشديد تحريمها عليه ايران كه هيچ، حتي در سفر به فلسطين اشغالي درخواست حمله نظامي به ايران را هم داشت.
مهدي هاشمي يكي ديگر از كساني است كه تلاشهاي او براي اعمال تحريمهاي اقتصادي عليه ملت ايران با تعجب رفقاي اپوزيسيونش هم مواجه شد. نيك آهنگ كوثر رفيق ضدانقلاب مهدي هاشمي ميگويد: «من و مهدي هاشمي بارها با هم در تماس بودهايم. در يكي از موارد كه به من زنگ زد و وقتي فهميد من در حال رفتن به واشنگتن هستم از من خواست راجع به بحث تحريم اقتصادي ايران كساني را در امريكا ببينم و ميخواست بداند واشنگتن چه كساني هستند كه بشود با ارتباط و تشويقشان تحريمهاي سنگين تري را عليه مردم ايران تحميل كرد. اين براي من مسئله عجيبي بود كه مهدي هاشمي پدر و خانوادهاش در ايران باشد و بخواهد اين بحث تحريم را از طريق امريكاييها پيگيري كند و البته با آدمهاي مختلفي نيزدر اين زمينه صحبت كرده بود.»
مايكل لدين، مشاور اسبق امنيت ملي امريكا در يادداشتي از ارتباط ميان سران فتنه 88 با رئيسجمهور امريكا ميگويد. لدين روز 20 مرداد 1388 در سايت «فوربس» نامهاي منتشر كرد كه گفت نامه سران جريان معترض در ايران(سران فتنه) به هيلاري كلينتون است. لدين ميگويد اين نامه به واسطه يكي از دوستان «چاك شومر»، سناتور امريكايي كه در «وال استريت ژورنال» كار ميكرده و با طرفهاي ايراني مرتبط بوده، به واشنگتن فرستاده شده است. اين نامه در پاسخ به دو سؤال طرف امريكايي نوشته شده كه از جريان فتنه خواسته بودند روشن كند دقيقاً براي دفاع از فتنه 88 چه بايد بكنند و چه نبايد بكنند.
روزنامه امريكايي وال استريت ژورنال در ۲۰ نوامبر ۲۰۰۹ به نقل از مخملباف در واشنگتن مينويسد: «ما به تحريمهاي اقتصادي كه فشار را بر ايران زيادتر ميكند محتاجيم. ما ميخواهيم اوباما بگويد كه او پشتيبان دموكراسي است. اگر چنين نگويد طرفداران خود را در ايران از دست خواهد داد.»
فائزه هاشمي هم اخيراً و پس از تمديد تحريمهاي 10 ساله امريكا عليه ايران اعلام كرد كه اين تمديد تحريمها نقض برجام نيست و برجام نميتواند براي سياست تك تك كشورها تصميمگيري كند!
سايت ويكي ليكس در سند iranrpoduba12307 با اشاره به نامه محرمانه يك نماينده اصلاحطلب مجلس و عضو حزب منحله مشاركت به وزارت خارجه امريكا از طريق سفارت ايالات متحده در دبي (در آوريل ۲۰۰۷/ ۱۳۸۶) مينويسد: «نماينده مجلس تصويب قطعنامه ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شوراي امنيت را به عنوان ديپلماسي مؤثر ستود و به خصوص تلاشها و شعارهاي معاون وزير (خارجه) آقاي برنز را ستايش كرد.»
از اين نمونهها ميتوان باز هم مثال زد. مثالهاي تلخي كه نشان ميدهد اپوزيسيون جمهوري اسلامي نه از غلتيدن به دامن بيگانگان ابايي دارد و نه آنقدر در شرافت بر فعاليت سياسي خود كه از ابزار فشار اقتصادي بر مردم براي رسيدن به هدف سياسي بهره نبرد. شايد از همين روست كه خيانت اپوزيسيون براي حاميان جمهوري اسلامي چندان اتفاق عجيبي نيست.
چه كساني از فشار اقتصادي به مردم كيسه دوخته بودند؟
كاسبان تحريم لقبي بود كه به منتقدين برجام در ايران داده شد؛ از آن برچسبهايي كه فقط يك ادعا بود تا احساس بردن جدل سياسي به گوينده دست دهد. چندان هم در اين بازي سياسي ناموفق نبودند؛ اما باعث شدند چهره واقعي كاسبان تحريم پشت تهمتزني به نيروهاي انقلاب پنهان شود. كاسبان واقعي تحريم همانهايي بودند كه همه اين سالها تلاش كردند غرب را به تحريمهاي بيشتر عليه مردم ايران وادارند. كساني كه زورشان به جمهوري اسلامي و ايرانيها نميرسيد و سراغ كدخدا رفتند تا آنها برايشان راه را هموار كنند. گرچه اين همواري به بهاي گزاف و گران فشارهاي اقتصادي شديد بر مردم باشد. شايد اين نامهنگاريها سياستهاي كلي ايالات متحده را تغيير ندهد، اما قدر يك دم تكان دادن براي اربابان امريكايي ميارزد تا جيره سالانه شان را جلويشان بيندازند كه بتوانند خرج خوشگذراني هايشان كنند. تصوير مشمئزكنندهاي است؛ روي كاناپه كنار شومينه هزاران كيلومتر دورتر از ايران لم دادهاند و نوشيدني و چيپس شان را ميخورند و توئيترشان را به روز ميكنند و پاي نامهاي را امضا ميكنند كه ميگويد بايد تحريمها عليه ايران تشديد شود. خيالشان از باب حساب بانكي شان هم راحت است.
تأييد چندباره ادعاي ارتباط تحريمها با فتنه 88
بارها در ايران تأكيد شده كه فتنه 88 موجب تشديد تحريمها عليه ايران شد. شلوغي داخلي و گرا دادن به غربيها براي كمك به وسيله تحريم باعث شد تا اين تحريمها در سالگرد اول فتنه تشديد شود. «جان بولتون» كه تا زمان صدور قطعنامه 1835 نماينده امريكا در سازمان ملل و مذاكرهكننده ارشد در تدوين تحريمها بود، ميگويد: «اين ناآراميهاي ايران در سال 88 بود كه گزينه تحريم ايران را كه بيش از دو سال از دستور كار خارج شده بود، مجدداً به روي ميز برگرداند». كنث كاتزمن، كارشناس ارشد تحريمها و مشاور كنگره امريكا موضوع را اينگونه جمعبندي ميكند: «موقعيت سياسي داخلي ايران به دنبال انتخابات جنجالي ژوئن(بهار سال 88)اكنون عاملي جديد در محاسبات به شمار ميرود. اگرچه جنبش اپوزيسيون در چند ماه گذشته تا حدودي خاموش شده است اما اين مسئله هنوز يك عامل تعيينكننده است و شما در لايحه كنگره عليه ايران قطعاً شاهد آن هستيد». در همين حال «استوارت لوي» معاون وقت وزارت خزانهداري امريكا در امور تروريسم و اطلاعات مالي ميگويد: «مهمترين اتفاقي كه رخ داده اين است كه امريكا تصور ميكند تحريمها با اوضاع سياسي آشفته ايران تركيب خواهد شد و اين چيزي است كه امريكا به آن اميد بسته است.»
حال نامه 30 فعال سياسي اپوزيسيون كه قبلا هم رد خيانت آنها از جمله در دفاع از تجزيه ايران به كشورهاي كوچك آشكار شده بود، تأييد ديگري بر تأثير فعاليت اپوزيسيون در تشديد تحريمهاست. نميتوان اين مسير را از مسير خيانت به كشور جدا دانست.
«تحريم» ابزار مشترك غرب و اپوزيسيون و البته تيغ دو لبه عليه ايران است. هم فشار اقتصادي ميآورد و هم با انداختن تقصير تحريمها بر دوش جمهوري اسلامي، فشار سياسي هم وارد ميكند. اپوزيسيون از يك سو به امريكاييها گراي تحريم ميدهد و از سويي ميگويد اين تقصير سياستهاي جمهوري اسلامي است كه مردم تحت فشار اقتصادي هستند. ضدانقلاب بودن ميتواند يك انتخاب سياسي باشد؛ اما شرافت داشتن وراي سياست است. اگر هم كسي قرار است ضدانقلاب باشد، ميتواند يك ضدانقلاب شريف باشد.
http://javanonline.ir/fa/news/829764
ش.د9503136