تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۲  ، 
کد خبر : ۲۹۸۰۳۱

ســـلام انگلیس به جنگ‌های قومی - مذهبی

پایگاه بصیرت / دکتر محسن اسلامی / استاد دانشگاه و رایزن سابق فرهنگی ایران در سازمان ملل
(ويژه‌نامه جام سياست روزنامه جام‌جم - 1395/10/07 - شماره 29 - صفحه 10)

درخصوص سیاست‌های انگلستان در خاورمیانه باید به این نکته توجه کنیم که سیاست انگلستان یک سیاست راهبردی است و به گونه‌ای طراحی شده که در حقیقت افق‌های دوردست را از سده‌های پیش می‌بیند و به نوعی با نگاه به آینده سیاست خودش را تنظیم می‌کند به هر حال انگلستان با توجه به سیاست معروف که سیاست ماوراء بهار بود به دنبال این بود که در حقیقت قدرت و هژمونی خود را زمانی که قدرت‌های بزرگ اروپایی در حال رقابت بودند تثبیت کند و نگاهش به نگاه ماوراء بهار قرار گرفت و فراسرزمینی برنامه‌ریزی کرده و راهبردهای بلندمدتی را طراحی کرد که از جمله می‌توان به موضوع توجه به خاورمیانه به عنوان نقطه حاصلخیز و دارای منابع زیرزمینی مثل نفت، انرژی یا منابع دیگر یا یک بازار مناسب کالا اشاره کنیم.

به همین جهت طبعا مطالعه گسترده‌ای از ناحیه انگلستان درخصوص مناطق خاورمیانه صورت گرفت؛ مطالعه‌ای کاملا کاربردی و برگرفته از جامعه‌شناسی دقیق ملت‌های منطقه. اگر درخصوص قرارداد سال 1917 که در حقیقت به تقسیم ممالک دولت عثمانی مربوط می‌شود نگاه کنیم با همین تفکر برنامه‌ریزی شده اقدام به تقسیم سرزمین‌های عربی عثمانی کرد و به گونه‌ای طراحی را دنبال کرد که همواره برنامه بلندمدت حضور خود در منطقه خاورمیانه فراهم شود.

به همین جهت می‌شود گفت مطالعه دولت انگلستان یا نگاه پادشاهی بریتانیا درخصوص خاورمیانه یکی از مطالعه‌های دقیق دولت‌های مهم جهان به حساب می‌آید و نمی‌توانیم آنچه را که به عنوان یافته‌های دیپلمات‌ها و محققان انگلیسی در مورد خاورمیانه وجود دارد نادیده بگیریم. موضوعی که از دل این یافته‌ها بیرون می‌آید به عنوان مشاهدات عینی و دقیقی که دولت انگلستان یا اجزای دولت انگلستان درخصوص خاورمیانه داشتند بر این گزاره تاکید می‌کند که ملت‌های خاورمیانه به مذهب به عنوان یک اولویت مهم نگاه می‌کنند و مسائل مذهبی در راس امور این ملت‌هاست، به همین جهت توجه ویژه‌ای به مذهب می‌کنند.

نقش تاریخی بریتانیا در فتنه‌گری مذهبی

در طول تاریخ در سال‌های دور از دو سه قرن گذشته‌ای که وارد منطقه می‌شوند و با ممالک اسلامی ارتباط برقرار می‌کنند با همین پیش مطالعه و مطالعه تخصصی خودشان به مذهب می‌پردازند و نقش و مقوله مذهب به عنوان یکی از مقوله‌های مهم در راستای هژمونی انگلستان تعریف می‌شود. به نظر می‌رسد نگاه به مذهب ریشه‌ای کاملا عمیق دارد. خاورمیانه با مذهب پیوند خورده و با مسائل مذهبی آمیخته است و دولت انگلستان برای این‌که خاورمیانه را همواره در اختیار داشته باشد و به تعبیری نبض خاورمیانه را کنترل کند مسائل مذهبی را با دقت و تیزبینی رهنمود می‌کند.

یکی از عناصری که درخصوص مذهب، دولت انگلستان تاکید می‌کند در حقیقت نشر آن فکر و عقیده مذهبی است که بتواند به نوعی نگاه پشتیبان را برای دولت انگلستان ایفا کند. به‌عنوان مثال وقتی وهابیت در منطقه ظهور می‌کند این وهابیت چیزی نیست مگر مولود پشتیبانی گسترده دولت انگلستان درخصوص وجود یک تفکر، اعتقاد و عقیده برای پشتیبانی منافع بریتانیای کبیر یا وقتی صحبت از بهائیت می‌شود باز هم نگاه‌های پشتیبان دولت انگلستان دیده می‌شود؛ چراکه مذهب نقش اصلی را در تحولات خاورمیانه ایفا می‌کند و مردم با مذهب پیوند خورده‌اند و مذهب می‌تواند احساسات مردم خاورمیانه را تحریک کند؛ مردمی که بسیار احساسی عمل می‌کنند.

یکی دیگر از ابزارهای دولت انگلستان درخصوص مذهب به عنوان یک راه‌حل می‌بیند آنچه که به عنوان تفرقه مذهبی است و تحریک احساسات مذهبی فرق مختلف چه اهل سنت، چه شیعه، چه درون اهل سنت یا درون شیعه یا در دو کمپ شیعه و سنی همه اینها را دولت انگلستان به صورت حرفه‌ای در طول تاریخ دنبال می‌کند. شما به واقع می‌توانید نقش این باورهای مذهبی و گزاره‌های مذهبی را در عراق موجود ببینید. خودش عراق را به عنوان دولت تحت حمایه خودش برمی‌گزیند و شامات، سوریه و لبنان را به فرانسه واگذار می‌کند. این عراق، عراقی است که هم از اهل سنت شکل گرفته هم از شیعه و در همسایگی ایران است. عراق به عنوان یک کشوری که تاثیرگذار بر سیاست‌های ایران است و همین‌طور دارای اختلافات مذهبی و همواره می‌تواند از ناحیه انگلستان به‌عنوان یک دولت ضعیف‌شده به جهت رقابت‌های مذهبی مورد جور قرار بگیرد.

کم و بیش تفرقه مذهبی به عنوان یک اصل در سیاست‌های انگلستان شناخته می‌شود جایی که دولت‌های اروپایی صحبت از به اشتراک گذاشتن نگاه‌های مذهبی در بین خودشان بعد از عهدنامه وستفالی کردند و پذیرفتند باید میشن‌ها و دولت ـ ملت‌ها شکل بگیرد و از امپراتوری‌های مسیحی یا دینی یا مذهبی فاصله گرفتند و جالب این‌که گزاره‌های دیگری غیر از مذهب را عامل شکل‌دهی دولت‌ها تلقی کردند این دولت انگلستان است برای این‌که از آن حالت تضعیف گذشته بیرون بیاید این نسخه را برای ممالک اسلامی توصیه کند.

به هر حال یکی از ویژگی‌های رقابت‌ها یا نگاه‌های مذهبی تضعیف فرسایشی گسترده‌ای است که در قدرت دولت‌های اسلامی به وجود آمده و ظاهر شده است. یعنی شما به‌راحتی با یک نزاع مذهبی می‌توانید انرژی ممالک اسلامی را تخلیه کنید و آنچه در موضوع مرسی شاهدش بودیم و در حقیقت به حکومت یکساله یا دولت یکساله اخوان در مصر پایان داد و مرسی را به زندان کشاند چیزی نبود مگر تحریک احساسات مذهبی مردم و کشتن قبطی‌ها و شیعیان توسط گروه‌های تندروی اسلامی و این منجر به این شد که نزاع مذهبی به سرعت پاسخ بدهد و عمل کند و در نهایت به سقوط مرسی منجر می‌شود.

این استراتژی موثری است که دولت انگلستان به درستی در دل خاورمیانه طراحی کرد از این جهت می‌گویم به درستی چراکه سیاست موثر حفظ و استمرار هژمونی انگلستان بود در خاورمیانه این هم به عنوان دومین نکته در ذیل استراتژی بلندمدت دولت انگلستان طراحی می‌شود، اما به هر حال به جهت این‌که اتفاقاتی که در دنیا رقم خورد و آگاهی‌های بیشتر و در حقیقت فناوری اطلاعات و نگاه‌هایی که جریان آزاد اطلاعات را در جهان باعث شد شاید تاحدودی این سیاست اختلافات مذهبی می‌رفت که به بایگانی سپرده شود اما به واقع با اتفاقاتی که سال 2011 در جهان اسلام افتاد و عموما هم به جهت دولت‌ها یا حکام مستبد عربی این اتفاق رقم خورد، دولت انگلستان باز پرونده اختلافات مذهبی را فراهم کرد یعنی باز پرونده اختلافات مذهبی روی صحنه آمد و از جریان ناآرام و خیزش‌های موجودی که در کشورهای عربی به هر حال شاهدش بودیم بهره‌برداری مذهبی کرد و نظام مذهبی را به سرعت جایگزین آرمان‌های بلند اجتماعی ـ سیاسی مردم کرد. چیزی که الان ما در حوزه گروه‌های تکفیری شاهدش هستیم چیزی نیست مگر اولویت پیدا کردن مذهب در فضاهای سیاسی ـ اجتماعی به گونه‌ای که نزاع‌های مذهبی را در قالب نزاع‌های اصلی در خاورمیانه ظاهر کرده و آنچه فراموش شده در حقیقت آرمان‌های بلند سیاسی اجتماعی آزادیخواهانه انقلاب‌های عربی در 2011 است.

تفاوت‌های 2 نسخه آمریکایی و انگلیسی خاورمیانه

همان‌طور که در طرح خاورمیانه بزرگ وقتی کاندولیزا رایس درخصوص آبستن بودن خاورمیانه صحبت کرد و همه نگاه‌ها معطوف به اختلافات قومیتی شد و این‌که ‌باید قومیت‌های مختلف تحریک شوند تا دنبال سرزمین‌های مختلف باشند، ولی در طرح انگلیسی مذهب عامل مهم‌تری نسبت به قومیت دیده شده است.

نسخه انگلیسی تفاوتش با نسخه آمریکایی در نگاه‌ها می‌شود گفت عمیق‌تر است که انگلیسی‌ها نسبت به خاورمیانه داشتند و مذهب را با اهمیت‌تر از قومیت دانستند. آنچه به عنوان امت اسلامی سال‌ها مطرح بوده چیزی نبوده مگر به هر حال اهمیت مسائل مذهبی یا اولویت‌های مذهبی این هم می‌شود گفت که به عنوان یک راه‌حل برای استمرار وضعیت کنونی است، به تعبیری استمرار وضعیت تضعیف جهان اسلام و هدایت در حقیقت خواسته‌های مردم مسلمان برای به نوعی حفظ وضع منافع قدرت انگلستان است که باز نگاه مذهب اهمیت پیدا کرده است. آنچه دولت انگلستان در آن موقع می‌ترسید عامل مذهب بود و بنابراین مذهب همان‌طور که می‌تواند به عنوان نقطه ضعف باشد می‌تواند نقطه مثبت باشد به همین جهت دولت انگلستان برای مذهب برنامه‌ریزی مفصلی انجام داد و نگاهی که در قرارداد رژی باعث شد دولت انگلستان به واسطه استراتژی تفرقه و ورود افکار التقاطی به مذهب به نوعی پوشش داد.

به هر حال جامعه اسلامی در آن زمان جامعه واحدی نبود و دولت عثمانی وجود داشت و همچنین دولت ایران؛ سطح آگاهی‌های مردم به هر حال متفاوت بود این عدم آگاهی‌ها یا در حقیقت می‌شود گفت کم بودن سطح آگاهی‌ها نسبت به استراتژی دولت انگلستان هنوز هم وجود دارد ما هنوز در اهل سنت دیدگاه‌هایی می‌بینیم که بسیار همراه با سیاست دولت انگلستان در حوزه مذهب هستند و همین‌طور در شیعه وقتی صحبت از شیعه انگلیسی می‌شود به نوعی همان تائید نسخه‌های به هر حال انگلستان برای حوزه مذهب است. اینها همه نشان‌دهنده این است که جهان اسلام هنوز به آن شرایط مطلوب از جهت آگاهی نرسیده و نیازمند مصلحان یا رهبران یا در حقیقت روشنفکران مذهبی برای آگاهی‌بخشی بیشتر است.

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2670153279157778689

ش.د9503090

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات