(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/10/06 ـ شماره 4789 ـ صفحه 15)
وقتی کسانی در قم صحبتهای علی لاریجانی رئیس مجلس را مختل میکنند و علیهاش شعار میدهند، وقتی کسانی در روز ارتحال امام، علیه یادگارش، حسن خمینی فریاد میکشند و فرصت پشت بلندگو رفتن به او نمیدهند، وقتی عده ای در شیراز به علی مطهری نایب رئیس فعلی مجلس حمله میکنند و نمی گذارند ابراز عقیده کند، دیگر تکلیف بقیه معلوم است.
اغتشاش در بین سخنرانیها و تلاش برای قطع آن چیز عجیبی برای ما ایرانیها نیست، اما یک چیز در این بین خیلی عجیب است و آن، حرفهای حسینعلی امیری به ایلنا درباره اغتشاش استان یزد است که گفته: "من نامشان را نمیدانم ولی چهره همه اینها برای ما آشناست و در همه مراسمها با برنامه حضور دارند و معمولا هر فرصتی به دست بیاورند دست به چنین اقداماتی میزنند."
آری! چهرههای آشنا...
یک ویژگی
گاه سوار بر موتورسیکلت و گاه با پای پیاده، گاه با ظاهری مردمی و گاه با ظاهری مملو از محاسن! گاه با لباس سیاه و گاه کفنی برتن. ولی با یک ویژگی مشترک؛ آنها همیشه خود را برحق میدانند و برای اثبات حقانیتشان از فریاد تا چماق تا... بهره میبرند. این چهرههای آشنا را سالهاست به عنوان گروههای خودسر میشناسیم.
اما این عده از کجا پیدا شدند؟ و چرا تا به امروز فعالیتهایشان تداوم داشته و اساسا چه وقتهایی سر و کله شان پیدا میشود؟
تقویم تاریخ
کمی پیش از انقلاب یعنی در سالهای 55 تا 57 که دانشگاهها، محل فعالیت نیروهای چپ و غیراسلامی بود، گروههای چپی و غیراسلامی سخنرانی و گردهماییهای متعددی برگزار میکردند، در همان زمان، عدهای نیز، این گردهماییهای غیراسلامی جبهه ملی را به هم میزدند. بعد از انقلاب روال برهم زدن جلسات جبهه ملی و گروههای غیراسلامی، ادامه پیدا کرد. طی چند ماه، اساساً گروههای غیراسلامی حذف شده و اجازه فعالیت در دانشگاهها یا اماکن دیگر را نداشتند. در این موقع بود که سیبل تندروهای برهم زننده جلسات، گروههای منتقدی مثل نهضت آزادی، شد. اما دردوران جنگ نوعی سکون و سکوت سیاسی بر دانشگاهها و جامعه حاکم بود...تا اینکه جریانی به نام اصلاحات در کشور روی کار آمد، جریانی که به دنبال آن گروههای تندرو با ماهیتی متفاوت تشکیل شدند.
خودسر
شاید نخستین باری که در وصف حال این افراد، واژه " خودسر" استفاده شد، به زمان قتلهای زنجیرهای برمیگردد. دولت اصلاحات آن موقع " خودسران " را عامل جنایتهای دهه 70 میدانست.
همزمان با واژه خودسر، یک اصطلاح دیگر به نام لباس شخصی نیز مطرح شد؛ گروهی که شاید دست به قتل نمی زدند اما عاشق هنجارشکنی علیه دولت اصلاحات بودند.
این نشان میدهد که اساسا گروههای لباس شخصی، خودسر، خودجوش یا هر چه که نامش را بگذاریم، سالیان سال است که به بهانههای مختلف و با اهداف گوناگون و با ابزارهای متفاوت مشغول به فعالیت بوده، هستند و خواهند بود.
اما نکته اینجاست که از چه روی برخی از این خودسرها آن قدر حضورشان تکراری و زبانزد خاص و عام شده است که معاون رئیس جمهور میگوید:" آنها را بارها دیده ام!"
نیروهای خودجوش و خودسر همیشه در صحنه! تا آنجایی پیش رفتهاند که گهگداری از یک شهر به شهر دیگر کوچ میکنند تا اغتشاش تولید سازند!!
اما از قرار معلوم لباس شخصیها باید رختشان را عوض کنند وگرنه بوی تعفن آن رخت کهنه، آنقدر به مشام این مردم آشناست که در ثانیهای قابل شناساییاند، هرچند قابل شناسایی بودنشان دلیلی بر توقف راه و منش آنان نیست.
لباس شخصیهای تکراری! مصداق پارسال خودسر و امسال آشناهایی هستند که تعدادشان آنقدر اندک شده تا امروز شهره همه آفاق باشند.
شغل شریف 20 ساله!
محمدصادق جوادی حصار فعال سیاسی مشهدی در اینباره گفت: "همین قدر بس که برایتان بگویم، همان نفراتی که در مشهد به کنسولگری عربستان حمله کردند چند روز پیش تلاش داشتند به کنسولگری ترکیه هجوم بیاورند! که نیروهای امنیتی مانع این کار شدند.»
وی افزود: «از سالها قبل عده ای نقش مردم مدعی را در پارهای از اتفاقات بازی میکردند، در این بین یا از در و دیوار یک سفارت بالا میرفتند یا سنگ پرتاب کرده و جایی را آتش میزدند و یا شعارهای آنچنانی سر میدادند و به همین خاطر نیز معروف شدهاند! این عده ماموریتی خیلی مشخص دارند. سردمداران این گروه توان حضور موثر و شفاف در چنین اجتماعاتی را نداشته و نمی توانند در کسوت خودشان اقدامات لازمه را به جای آورند، برای همین عدهای از نیروهای خود را به نام لباس شخصی مامور میکنند تا کار آنها را انجام دهند.»
وی درباره اینکه چرا این افراد چهرههای ثابت و آشنایی هستند؟ گفت: «این نشان میدهد که این گروه آنقدر در بین مردم، بی پایگاه و بی جایگاه است که حتی امکان اینکه بتواند عدهای را بایک فراخوان در یک جا جمع کند، ندارد، بنابراین، این گروه مجبور میشوند از افراد خاص استفاده کنند و این چهرههای آشنا در ماموریتهای خودشان چنین تجمعاتی را انجام دهند. قباحت کار این افراد به حدی است که گاهی هیچ شخصی از یک شهر، حاضر نیست تا دستورات آنها را اجرا کند و همین باعث میشود که برخی اوقات خودسرها از یک شهر به شهر دیگر رفته تا در آنجا اغتشاش بسازند.»
جوادی حصار گفت: «بگذارید نکتهای را برایتان بگویم. عدهای از افرادی که دوباره در مشهد قصد تجمع علیه کنسولگری ترکیه را داشتند و پلیس جلوی آنها را گرفت، میگفتند " ما 20 سال است این کار را میکنیم (!) شما چگونه میخواهید مانع شوید؟". این که کسانی 20 سال است چنین وظیفهای را برعهده دارند، یعنی از یک سازمان مستقل و پیوستهای برخوردار هستند و همه مسئولین هم آنها را میشناسند »
یادها و خاطرهها!
اما علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات درباره چهرههای آشنایی که «امیری» از آن صحبت میکند خاطرههای زیادی برای گفتن دارد.
وی به آفتاب یزد گفت: «از سال 76 به بعد یک جریان به نام... تشکیل شد که حرکت خویش را خودجوش مینامید ولی کاملا مشخص بود که آنها گروههای متشکل از موتورسوارانی هستند که هراز گاهی به خیابانها میآیند، ما به طور جدی در جریان انتخابات سال 76 این پدیده را مشاهده کردیم، البته پیش از آن در انتخابات مجلس پنجم نیز علیه خانم فائزههاشمی چنین تحرکاتی صورت گرفته بود ولی آن رفتارها خفیفتر از سال 76 بود.»
صوفی گفت: «در جریان انتخابات 76 من هم در ستاد به آفرین که ستاد رئیس جمهور اصلاحات بود و هم ستاد سمیه که ستاد کارگزاران بود و به سود رئیس جمهور اصلاحات کار میکرد، حضور داشتم. یک شب به ما خبر دادند عدهای موتورسوار میآیند تا به اینجا حمله کنند، در همان زمان بود که گروهی جلوی آقای کرباسچی را هم گرفتند... من به صورت عینی با این گروه در شب انتخابات 76 آشنا شدم. اما بعدها این گروه به صورت سازمان یافته، تبدیل به تشکیلاتی شد و هر از گاهی در برخی جاها دیده میشد، ولی در زمان احمدی نژاد تقریبا این جریان به کارش خاتمه داد. مطمئن باشید با روی کار آمدن دولت روحانی و به ویژه با نزدیکی به ایام انتخابات، فعالیت این گروهها به طور جدی تری دنبال میشود.»
صوفی گفت: «از میان همه اهرمهای فشار بر دولت روحانی، طبیعی است که از اهرمهای لباس شخصی نیز استفاده شود.»
وزیر دولت اصلاحات ادامه داد: «در جریان شورای شهر اول که ترور آقای حجاریان هم صورت گرفت عاملین ترور از دل همین گروههای خودسر درآمده بودند.»
صوفی افزود:« همیشه برایم جای سوال بود؛ چرا این جریان که امروز دوباره جان گرفته و علیه معاون رئیسجمهور شعار مرگ بر منافق میدهد، در زمان احمدینژاد نگرانی نداشتند. اینکه این جریان از کجا سازماندهی میشود بماند! اما مطمئن باشید از این جریان به خوبی در انتخابات 96 استفاده میشود.»
وزیر دولت اصلاحات درباره اینکه چرا این عده چهرههای آشنایی هستند و این آشنایی به چه معناست؟ گفت: «اسماً، حرکت آنها خودجوش است ولی این عده سازمان یافته اند، در جریان سفارت عربستان نیز شاهد بودیم اصولا جریان طوری نبوده که غیرقابل کنترل باشند. متاسفانه برخی از جریانهای سیاسی چون در صحنه رقابت نمیتوانند باشند و پای صندوقهای رای قادر نخواهند بود نظر مردم را جلب کنند در بزنگاههای انتخاباتی شروع به چنین اقداماتی کرده اند و طبیعی است خیلیها این افراد شناسنامه دار را بشناسند.»
ش.د9503200