(روزنامه آرمان – 1394/11/28 – شماره 2978 – صفحه 7)
* نظر شما درباره رد صلاحيت چهرههاي اصلاحطلب درانتخابات مجلس دهم چيست؟
** انتخابات در ايران زيربناي امنيت، توسعه و رفاه مردم است و نظام جمهوري اسلامي به عنوان يك حكومت مردمسالار همواره آراي مردم را عامل اصلي ادامه حيات خود قلمداد كرده است. بااين وجود انتخابات مجلس دهم به چند دليل از اهميت بيشتري نسبت به انتخابات گذشته برخوردار است. نكته اول اينكه در اسفندماه جاري دو انتخابات خبرگان و مجلس شوراي اسلامي به صورت همزمان برگزار ميشود و همين مساله اهميت انتخابات را بيشتر از گذشته كرده است. نكته دوم اينكه انتخابات اسفندماه پس از برجام به عنوان يك اتفاق بسيار بزرگ جهاني، منطقهاي و ملي برگزار ميشود. در شرايط كنوني مساله برجام به سرنوشت اقتصادي و امنيتي همه كشورهاي منطقه گره خورده است. در نتيجه براي مديريت منطقي برجام بايد يك دولت و مجلس قوي در داخل كشور حضور داشته باشند و برجام را در راه صحيح خود هدايت كنند.
در صورتي كه چنين اتفاقي رخ ندهد مخالفان داخلي و خارجي برجام اجازه نخواهند داد منافع برجام نصيب ملت ايران و كشورهاي منطقه شود. مثلث قديمي دشمنان خارجي ايران متشكل از آمريكا، اسراييل و وهابيت تلاش زيادي كردند كه برجام به نتيجه نرسد. اين در حالي است كه در داخل ايران نيز افراد و گروههايي وجود داشتند كه علاقه نداشتند برجام اين طوربه نتيجه برسد. با اين وجود دولت تدبيرو اميد به رغم مخالفتهاي صورت گرفته در خارج و داخل ايران و با تلاش شبانه روزي؛ برجام را به سود ملت ايران به نتيجه منطقي رساند. در شرايط كنوني مساله مهم چگونگي مديريت و هدايت برجام درآينده است.
برخي تلاش ميكنند برجام را در داخل ايران كم ارزش جلوه دهند و در صورت امكان آن را خنثي كنند و از بين ببرند. براي جلوگيري از خنثي شدن برجام بايد يك دولت و مجلس قوي مديريت كشور را برعهده داشته باشد. اين دولت قوي در سال۹۲ شكل گرفته و در شرايط كنوني مديريت اجرايي كشور را به دست گرفته است. در نتيجه ادامه راه اعتدال و ميانه روي با تشكيل يك مجلس معتدل و كارآمد ميسر خواهد شد. اين در حالي است كه در شرايط كنوني مهمترين مشكل مردم مسائل اقتصادي است و دولت اغلب برنامههاي خود را معطوف به مسائل اقتصادي كرده تا هر چه زودتر مشكلات مردم را حل كند. آقاي جهانگيري معاون اول محترم رئيسجمهور به تازگي عنوان كردند «در طول تاريخ هيچ دولتي به اندازه دولت تدبير و اميد با دست خالي تلاش نكرده مشكلات مردم را حل كند و به خصوص در سال جاري دولت دستش كامل خالي است».
نكته ديگر اينكه مجلس قوي و كارآمد زماني شكل ميگيرد كه اكثر مردم و طيفهاي فكري در آن نماينده داشته باشند. هنگامي كه اكثر مردم در مجلس نماينده داشته باشند دو اتفاق مهم رخ خواهد داد. نخست اينكه براساس فرمايش رهبر معظم انقلاب نوعي حمايت ملي از نظام جمهوري اسلامي در انتخابات صورت ميگيرد و دوم اينكه همه طيفهاي فكري و سياسي در مجلس نماينده خواهند داشت و نوعي اميد اجتماعي در جامعه شكل ميگيرد و در نتيجه مجلس شكل قدرتمند و كارآمدتري به خود ميگيرد. به همين دليل مسئولان برگزاري انتخابات بايد زمينه حضور حداكثري جريانهاي سياسي را در انتخابات مهيا كنند و فضاي انتخابات را رقابتي كنند تا مردم در يك فضاي بانشاط سياسي بهترين افراد را انتخاب كنند. بايد به مردم فرصت و قدرت انتخاب داد. همه مردم بايد بتوانند نمايندهاي انتخاب كنند كه دغدغههاي آنان را نمايندگي كنند و در راستاي مطالبات آنها حركت كند. به همين دليل بنده رد صلاحيتهاي گسترده را در راستاي حضور حداكثري مردم ارزيابي نميكنم و آن را به ضرر فضاي انتخابات ميدانم.
البته هر چند تصور اين است كه ردصلاحيتها تا حدودي حضور مردم و جريانهاي سياسي در انتخابات را تحت الشعاع داده قرار داده است اما شور و نشاط ايجاد شده در هفتههاي اخير نشان ميدهد كه عزمي از سوي مردم، براي اين حضور به رغم برخي رد صلاحيت ايجاد شده است و قطعا تاكيدات موكد رياستجمهوري براي حضور حداكثري مردم؛ نقش موثري براي حضور و مشاركت مردم داشته است. به نظر من تنوع و كثرت ثبت نامكنندگان در انتخابات مجلس و خبرگان بسيار ارزشمند بود و اميد و هيجان بسيار زيادي را در فضاي جامعه به وجود آورد. نقطه آغاز اين اميد نيز درانتخابات رياستجمهوري سال۹۲ كليد خورده بود. اين در حالي است كه در انتخابات رياستجمهوري نيز ردصلاحيتهاي مهمي چون ردصلاحيت آيتا... هاشمي صورت پذيرفت شايد همين ردصلاحيت نيز تكليف انتخابات رياستجمهوري را مشخص كرد و حاميان بسيار زياد آيتا... هاشمي با حمايت از آقاي روحاني ايشان را به رياستجمهوري برگزيدند تا راه اعتدال و عقلانيت كه آيتا... هاشمي پيشرو و پيشگام آن بود ادامه داشته باشد.
به نظر من موفقيت دولت آقاي روحاني در عملي كردن وعده برداشته شدن تحريمها باعث شد چهرههاي مختلف سياسي براي انتخابات مجلس ثبتنام كنند و زمينه را براي خدمت رساني به مردم مهيا ببينند. با اين وجود برخي اين اقبال عمومي و حضور گسترده در ثبت نامها را بدبينانه تلقي كردهاند. آنها گمان ميكنند برخي جريانهاي سياسي كه مخالف جمهوري اسلامياند با حضور گسترده در انتخابات به دنبال قبضه كردن مجلس آينده هستند. به نظر من اين نوع نگاه و تصور مبتني بر نوعي بدبيني است.
* ارزيابي شما از عدم تاييد صلاحيت سيد حسن آقا خميني چيست؟
** شوراي نگهبان عنوان ميكند سيد حسن خميني ردصلاحيت نشده و تنها به دليل عدم حضور در امتحان اجتهاد مشمول عدم احراز صلاحيت شده است. كمتر كانديدهايي براي مجلس خبرگان به اندازه يادگار امام راحل تاييد علمي داشته و ايشان مورد اعتماد اغلب مراجع و علماي بزرگ اسلام قرار داشته است. برخي از حضور سيد حسن تفسيرهاي جناحي و مغرضانه داشتند. البته شنيديم كه دو نفر از فقها نسبت به اين مساله گلايه داشتهاند.
* يكي از اصول گفتمان اصلاحات بازتوليد اين گفتمان در مقاطع مختلف زماني با توجه به مقتضيات زماني است. چرا گفتمان اصلاحات در دو سال اخير مجبور شده در جغرافياي مشترك گفتماني با اعتدالگرايان و اصولگرايان معتدل زيست كند؟چرادر شرايط كنوني گفتمان اصلاحات به جاي اينكه به درون نگاه كند به بيرون نگاه ميكند و آينده خود را در بيرون از گفتمان اصلاحطلبي جستوجو ميكند؟آيا گفتمان اصلاحات نيازمند بازنگري و تئوريزه شدن به شكلي جديد است؟
** جريانهاي سياسي همواره داراي نقاط ضعف و قوتي بودهاند و در طول تاريخ تاوان اشتباهات خود را پرداختهاند. هيچ جريان سياسي وجود ندارد كه در گذشته خود اشتباه نكرده باشد. هرچه جريانهاي سياسي بزرگتر و فراگيرتر باشد به همان نسبت اشتباهات بزرگتري نيز رخ خواهد داد. با اين وجود جريانهاي سياسي بايد عيوب ومشكلات خود را در طول زمان اصلاح كنند. بزرگترين اشتباه جريان اصولگرايي حمايت بيدريغ از محمود احمدينژاد بود وبه همين دليل هزينه بسياري زيادي براي اين مساله پرداخت كردند. بدون شك هزينهاي كه اصولگرايان براي احمدينژاد پرداخت كردند از هزينه اشتباهات اصلاحطلبان بسيار بيشتر بوده است. حمايت اصولگرايان از احمدينژاد براي هميشه در تاريخ ايران به عنوان يك نقطه تاريك و منفي باقي خواهد ماند. اين در حالي است كه اصلاحطلبان نيز هزينه زيادي براي تندرويهاي برخي از بخشهاي خود پرداخت كردهاند.
برای مثال مجلس ششم با اينكه مجلسي قوي بود اما نبايد براي حاكميت نگراني و تشويش ايجاد ميكرد. وارد شدن اين مجلس به برخي مسائل كلي نظام به هيچ عنوان به مصلحت نبود. در سال۸۸ نيز اصلاحطلبان با نوعي بردباري سياسي ميتوانستند از بسياري از آسيبهايي كه نظام و جريان اصلاحات با آن مواجه شد جلوگيري كنند. با اين وجود اصلاحطلبان در سال۹۲ با خارج كردن گزينه اصلي خود از صحنه انتخابات به نوعي «گزينش شجاعانه سياسي» كردند و نشان دادند كه منافع ملي براي آنها از منافع گروهي و جرياني مهمتر است.
اصلاحطلبان با حمايت از آقاي روحاني اعتقاد و التزام خود را به اصول قانون اساسي و نظام نشان دادند. در انتخابات رياستجمهوري سال۹۲ افرادي مانند آيتا... هاشمي و آقاي روحاني به عنوان اصولگرايان واقعي رفتار اصلاحطلبانه از خود نشان دادند و اصلاحطلبان نيز با حمايت از اين دو شخصيت «اصولگرايي» خود را نشان دادند. اين يك اتفاق مبارك بود كه در فضاي سياسي ايران رخ داد. ما بايد اين الگو از وحدت و ايثار را سرلوحه خود قرار بدهيم و هرزمان كه كشور با مشكل سياسي روبه رو شد از آن براي باز كردن مسير پيش رو استفاده كنيم.
* حسن روحاني در كجاي بازي اصلاحطلبان قرار گرفته است؟وي در تاريخ اصلاحطلبي چه نقشي خواهد داشت؟آيا وي يك ابزار براي عبور جريان اصلاحات از موانع كنوني است يا اينكه يك هدف به شمار ميرود؟
** شخصيتهايي مانند آقاي روحاني در شرايطي كه جريانهاي سياسي اعم از اصولگرا و اصلاحطلب مسير طبيعي خود را طي كنند مورد توجه جريانهاي سياسي قرار نميگيرند چون ايشان شخصيتي مستقل از احزاب متعارف كشور است. مگر اينكه شرايط ويژه آنان را به سمت شخصيتهايي ملي و فراجناحي همچون دكتر روحاني هدايت كند. شخصيتهايي مانند آقاي روحاني كه منادي گفتمان وحدت ملي و مشي اعتدالي هستند تنها در «موقعيتهاي ويژه» مورد اقبال عمومي قرار ميگيرند. جريانهاي سياسي در شرايط عادي به سراغ چنين افرادي نميروند و تنها زماني كه با مشكلات مهم و اساسي روبه رو ميشوند و به بن بست ميرسند؛ تلاش ميكنند چنين بازيگراني را به صحنه سياست بكشانند. افرادي مانند آقاي روحاني «ذخيره ملي» براي «نجاتملي» هستند. در شرايطي كه كشور از افراط و تفريطهاي چپ و راست و اصولگرايان و اصلاحطلبان آسيب ديده، افرادي مانند آقاي روحاني ميتوانند كليد حل مشكلات مردم باشند. در شرايط كنوني آقاي روحاني آينده كشور را به سمت توسعه پایدار هدایت کرده و اين مساله يكي از نقاط عطف تاريخ معاصر ايران خواهد بود.
* آيا تاكنون در اتاق فكر اصلاحطلبي براي پس از دوران آقاي روحاني تدابيري انديشيده شده است؟ به نظر شما آيا پس از دولت حسن روحاني يك دولت اصلاحطلب بهتر ميتواند منافع اصلاحطلبان را تامين كند يا يك دولت اعتدالگرا؟
** بنده هيچ تفاوتي اساسي بين اصلاحطلبي و اعتدال نميبينم. به نظر من اگر تندروي را از جريان اصلاحات حذف كنيم به فردي مانند آقاي روحاني دست پيدا ميكنيم. ما برسر اسامي با كسي دعوا نداريم. آقاي روحاني در عمل نشان داده از بسياري از اصلاحطلبان، اصلاحطلبانهتر رفتار ميكند. اصرار آقاي روحاني براي مبارزه با فساد در داخل كشور بزرگترين شاخص اصلاحطلبي است. اصلاحطلب كسي نيست كه به دنبال ساختارشكني باشد. اصلاحطلبي به معناي امنيت اقتصادي و ايجاد انگيزه براي حضور گسترده مردم در انتخابات است. اصلاحطلبي به معناي شعار تند نيست بلكه به معناي عمل صحيح و درست است. بنده آقاي ناطق نوري را يك اصولگراي واقعي ميدانم. آقاي لاريجاني نيز در مسير صحيح اصولگرايي قرار گرفته و حساب خود را از تندروهاي اين جريان جدا كرده و به همين دليل مورد اقبال اصلاحطلبان قرار گرفته است. آقاي لاريجاني به چشم خود مشاهده كرد كه برخي از تندروهاي اصولگرا كه از دينداري سخن ميگفتند چگونه حرمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) را نگه نداشتند و به سمت رئيس مجلس شوراي اسلامي كفش ومهر پرتاب كردند.
رفتار كساني كه به رئيسجمهور توهين ميكنند، عليه برجام سخن ميگويند و فضاي سياسي كشور را متشنج ميكنند به مراتب از كساني بدتر است كه در دولت اصلاحات كتاب «جمهوري» را نوشتند و هماكنون در خارج از كشور هستند. تندروهاي اصلاحطلب و اصولگرا همگي دو روي يك سكه هستند. بعضا از سخناني كه درباره برجام در داخل عنوان كردند متاسفانه ناخواسته به مواضع مخالفان خارجي به نتيجه رسيدن برجام شباهت داشت. البته حساب آن دلسوزاني كه نقد بهدور از بغض به مفاد برجام داشتند و آن را تنها در فضاي نقد و اصلاح مطرح ميكردند بايد از ساير مخالفان جدا كرد. همه ما بايد بپذيريم كه توافق هستهاي و برجام به سود همه اعم از ملت ايران، كشورهاي منطقه و همچنين مردم جهان است.
با اين وجود بنده اميدوارم پس از آقاي روحاني كشور در مسير اعتدال حركت كند و نقش گروههاي تندرو به مرور زمان كمرنگ شود و به گونهاي ديگر فرصت نكنند در مسير مديريت كلان و توسعه مانع ايجاد كنند. آقاي روحاني بايد تلاش كند پس از پايان دوران هشت ساله رياست جمهوي اش شرايطي را براي جريانهاي سياسي مهيا كند كه جريانهاي سياسي به صورت طبيعي با هم رقابت كنند و هيچ نيازي به دولت وحدت ملي با ويژگيهاي دولت تدبير و اميد وجود نداشته باشد. اگر رقابت سياسي وجود نداشته باشد فضاي سياسي با انسداد روبه رو ميشود. انسداد سياسي نيز به معناي مرگ سياسي است. آقاي روحاني وظيفه تاريخي خود را به خوبي انجام داده و قطارمديريت كشور را دوباره به ريل اصلي بازگردانده است.
* برخي عنوان كردهاند كه حسن روحاني نخستين رئيسجمهور چهارساله ايران باشد. آيا در دولت درباره اين مساله تدبيري صورت گرفته و برنامهاي در نظر گرفته شده است؟
** اين فقط يك آرزو براي اين عده خواهد ماند. بنده به اين افراد توصيه ميكنم همه برنامههاي خود را براي پس از دوران هشت ساله رياست جمهموري آقاي روحاني تدوين كنند و به هيچ عنوان به فكر چهارساله شدن دوران رياستجمهوري ايشان نباشند !! آقاي روحاني هر روز موفقتر از روز گذشته خواهد بود. در سالهاي آينده و به خصوص انتخابات رياستجمهوري سال۹۶ هيچ كس توانايي رقابت با آقاي روحاني را نخواهد داشت. مجلس آينده شايد مجلس ايده آل اصلاحطلبان نباشد اما به مراتب از مجلس نهم بهتر و قويتر خواهد بود و با محوريت اعتدال گرايان تشكيل خواهد شد. در مجلس دهم تنها يك علي مطهري حضور نخواهد داشت و تعداد زيادي علي مطهري حضور خواهد داشت. در مجلس آينده تندروهاي كمتري نسبت به مجلس نهم حضور خواهند داشت و اداره اين مجلس براي رئيس آن سهلتر و راحتتر از مجلس فعلي خواهد شد.
* اگر آقاي عارف نيز كانديدای رياست مجلس شدند چه شرايطي پيش خواهد آمد؟
** بنده معتقدم قطعا همكاري ميان آقاي عارف و لاريجاني در مجلس آتي خواهد بود. به نظر من به همان دليل كه مصلحت بود آقاي عارف به سود آقاي روحاني در انتخابات رياستجمهوري كنارهگيري كند در مجلس دهم نيز مصالح اصلاحطلبي و مجلس را در ارتباط با مديريت آن در اولويت قرار خواهند داد.
* سخن شما به معناي اين است كه آقاي لاريجاني نيز مانند آقاي روحاني بايد يك نقش تاريخي را براي جريان اصلاحات بازي كند؟
** آقاي لاريجاني در شرايط كنوني نيز در حال ايفاي يك نقش تاريخي براي جريان اصلاحات و كشور است. مهمترين خدمت علي لاريجاني به كشور و جريانهاي سياسي در مجلس نهم حمايت از تصويب برجام بود. اين كار را هيچ اصلاحطلبي نميتوانست به خوبي و تاثيرگذاري علي لاريجاني انجام دهد. اصلاحطلبان با حمايت از حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري به اين نتيجه رسيدند كه در مقطع كنوني يك چهره اصولگرا ومعتدل كه مشي اصلاحطلبي دارد بهتر ميتواند مطالبات اين جريان را در قوه مجريه و كشور مديريت كند. اين در حالي است كه اصلاحطلبان به دنبال تكرار همين مدل در قوه مقننه و مجلس دهم هستند. دكتر لاريجاني هماكنون تحت فشار گروه خود يا همان اصولگرايان است و بايد از طرف اصلاحطلبان حمايت شود. اين حمايت بايد هم در زمان برگزاري انتخابات و راي دادن و هم در زمان حضور در مجلس صورت پذيرد.
* برخي از منتقدان براين باورند حمايتهاي آيتا... هاشمي از سيد حسن خميني بيدليل نيست. ارزيابي شما چيست؟
** آيتا... هاشمي در طول تاريخ انقلاب از يك شخصيت ثابت برخوردار بوده است. ايشان فرمانده جنگ و همچنين سردار سازندگي و از نزديكترين ياران امام راحل و نمونهاي از علاقهمندي به رهبر معظم انقلاب و تبعيت از ايشان بودند و هيچ ترديدي نيز در اين مورد وجود ندارد. و همچنين؛ به تعبيري فرمانده جنگ و صلح مردم ايران بودهاند. ايشان با مشي معتدل خود همواره منادي اين گفتمان بوده كه اسلام فرهنگ جنگ و دعوا و تنش نيست بلكه فرهنگ زندگي و صلح و مودت است. آيتا... هاشمي تنها رئيسجمهور ايران بود كه در دولتش از مخالفان خود استفاده ميكرد. هشت سال دوران رياستجمهوري آيتا... هاشمي كه پس از جنگ تحميلي بود مهمترين مقطع تاريخ انقلاب بود.
تدبير آيتا... هاشمي در مديريت وضعيت پس از جنگ و سياستهاي توسعهاي و سازندگي و بازسازي ويرانههايي ناشي از جنگ، كه در آن مقطع زماني اجرا كرد كشور را در مسير توسعه قرار داد. بدون شك اگر اين اقدامات صورت نميگرفت كشور هيچگاه روي آرامش، ثبات و توسعه يافتگي به خود نميگرفت. كساني كه آيتا... هاشمي را تخريب ميكنند كساني هستند كه خود سهم اندكي در تاريخ انقلاب داشتهاند. نكته جالب اينجاست كساني كه در دوران انقلاب با مشي انقلابيگري مخالف بودند و از مبارزه طفره ميرفتند امروز مدعي انقلابيگري شدهاند. اين افراد در آن مقطع زماني عنوان ميكردند هيچ كس نبايد به جرم فعاليت سياسي وارد زندان شود؛ اما جالب اينجاست كه اين افراد امروز مدافع حريم انقلاب شدهاند و خود را انقلابي معرفي ميكنند.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/144127
ش.د9405954