(روزنامه صبح نو – 1395/06/02 – شماره 69 – صفحه 3)
فراموش شدنی نیست شب پرالتهاب در ترکیه، همهچیز خیلی سریع اتفاق افتاد، نا آرامی و هرج و مرج، اغتشاش و هیاهو همه و همه نشان از وقوع یک اتفاق بزرگ داشت، آن اتفاق کودتای ترکیه بود که توسط بخشی از فرماندهان و سربازان ارتش آن کشور که با سیاستهای اردوغان ناسازگار بودند و دل خوشی از حکومت و حاکمان نداشتند اجرا شد و البته تحریک و تطمیع برخی عوامل خارجی نیز در این ماجرا تاثیرگذار بود. نتیجه آن شد که تا قبل از صبح و روشن شدن هوا صحنه تغییر پیدا کرد، اردوغان و دولت وی توانستند با کمک مردم از این غائله پیروز بیرون آیند و بر کودتاچیان پیروز شوند.
این کودتا یک نقطه عطف در سیاست و تاریخ ترکیه به حساب میآید و تبعات و آثار آن هم در داخل کشور، هم در بعد منطقهای و بینالمللی به مرور زمان هویدا میشود. آنگونه از شواهد و قرائن پیداست یکی از آن آثار تغییرخط مشی آنکارا نسبت به بازیگران داخلی و خارجی است.
ترکیهای که عضو ناتو و همپیمان آمریکا در منطقه است، ترکیهای که آرزوی دیرینه پیوستن به اتحادیه اروپا را دارد، حکومتی که در سالهای اخیر با کمکهای آشکار و پنهان به تروریستها در صدد نابودی یا تضعیف جبهه مقاومت بوده و علیه دولت سوریه موضع گیری داشته، امروز وزیر امورخاجه اش اعلام میکند که « ما آماده مبارزه با تروریستها هستیم و برای این مبارزه همکاریهایی را با کشورهای گوناگون خواهیم داشت.» این حرف معنا و مفهوم خاص خود را دارد و صرفاً به معنای تغییر در رویکرد و نگرش مقامات آنکارا نسبت به موضوع تروریسم نیست، ابعاد این حرف مصادیق گستردهتری را در بر دارد که میتواند شامل همکاری با بازیگران جدید و دوری از برخی متحدان سابق باشد. به عبارت دیگر ترکیه در حال باز طراحی نقشه راه خود در منطقه و عرصه بین المللی است.
ترکیه تاکنون در سیاستهای منطقهای خود همکار و متحد عربستان، قطر و برخی دیگر از دنبالهروهای آنها در منطقه بوده و در تقابل با ایران و محور مقاومت به انحای گوناگون نقشآفرینی داشته و تلاشهای بسیاری را در این راستا بهرغم راهبرد کلی سیاستهایشان که صفر کردن مشکلات با همسایهها بوده داشتهاند. اما امروز دیگر شرایط متفاوت است و این همان تبعات ناشی از کودتا در ترکیه است که منجر به شناخت دوست و دشمن واقعی از سوی مقامات آنکارا شده است.
شواهد بسیاری پس از کودتای نافرجام ترکیه قابل رویت است که به زعم برخی تحلیلگران نشانه دوری آنکارا از «محور غربی عربی» و نزدیکی آن به «محور ایران و روسیه» است. حمایتهای تهران از دولت قانونی آنکارا و محکوم کردن کودتا در آن کشور، سفر ظریف به ترکیه و دیدار با همتای ترک و رییسجمهور اردوغان در فاصله کوتاهی از کودتا در کنار دیدارهای پی در پی مقامات روسیه و ترکیه با یکدیگر و همزمان رفتوآمدهای دیپلماتیک میان مقامات تهران و آنکارا که در تازهترین آن سفر یک روزه وزیر امور خارجه ترکیه به ایران بود که بنا به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه دیدارش با ظریف پنج ساعت به طول کشید و اظهارات مقامات 2 طرف مبنی بر اهمیت سوریه به عنوان یکی از موارد اشتراک میان تهران و آنکارا و از طرف دیگر، رفت و آمدهای اخیر و مکرر مقامات گوناگون از سوی عراق به ایران که نشان از آرایش سیاسی جدید در منطقه میدهد، میتواند بهترین نشانه و دلیل برای اثبات این فرضیه باشد.
«روزنامه رأی الیوم» به عنوان یکی از رسانههای مطرح عرب در سر مقالهای پس از سفر ظریف به ترکیه به شماتت سعودیها لب گشود و مقامات آنها را در خواب غفلت فرو رفته خواند و این هشدار را هم داد که ایران با صبر، حوصله و فرصتشناسی مثالزدنی توانست یکی از بازیگران قدرتمند منطقه را به سمت خود متمایل و از جبهه مقابلش خارج سازد و این در حالی است که سعودیها واکنش خاصی در اعلام حمایت از دولت ترکیه پس از کودتا نداشتند و این همان فرصتی بود که در اختیار ایرانیان قرار داد.
به باور تحلیلگران غربی و عربی، ایران توانست هوشمندانه ترکیه را به عنوان یک قدرت منطقهای به سوی خود کشانده و از اردوگاه غربی-عربی خارج کند، امری که نتیجه بدیهی آن افزایش توان محور مقاومت در صحنه سیاسی و عملیاتی و آرام شدن اوضاع حلب به عنوان استراتژیکترین منطقه در بحران کنونی سوریه خواهد بود.
از طرف دیگر، احتمالی هم که این روزها مطرح است مبنی بر ایجاد اتحاد میان سه کشور ایران، روسیه و ترکیه میتواند کفه ترازو را به سوی ایران و مقاومت بیش از گذشته سنگین کند و این موضوع به هیچوجه مورد رضایت برخی دولتهای منطقهای و بین المللی نیست و قطعاً واکنشهایی را علیه این اتحاد خواهند داشت.
http://sobhe-no.ir/newspaper/69/3/1559
ش.د9503183