بین الملل >>  سیاست خارجی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۸  ، 
کد خبر : ۲۹۸۴۰۴
بررسی طرح کنگره آمریکا مبنی بر تروریستی خواندن سپاه پاسدارن

اتخاذ استراتژی سدِ نفوذ در برابر ایران

دولت دکتر روحانی قبل از عملیاتی شدن این مسئله باید با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد، مخالفت علنی خود را با طرح کنگره آمریکا اعلام کند. همچنین وزارت خارجه ایران می تواند با طرح این مسئله در نهادهای حقوقی بین المللی تبعات این اقدام کنگره را برای کشورهای دیگر روشن کند، چرا که سپاه پاسداران را شاید بتوان تنها نیروی رسمی در منطقه دانست که به صورت همه جانبه پرچمدار مبارزه با تروریسم است و از ثبات و امنیت منطقه حمایت می کند
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/یوسف شفیعی
بر اساس دو طرح که اواخر روز چهارشنبه هفته گذشته برای دومین بار در کنگره آمریکا مطرح شد، قانون‌گذاران آمریکایی به دنبال تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروه اخوان‌المسلمین هستند.
«تد کروز»، سناتور جمهوری‌خواه ایالت تگزاس این دو طرح را در سنا مطرح کرد. «مایکل مک‌کال»، عضو جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان از ایالت تگزاس و «ماریو دیازبالارت»، عضو جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان از ایالت فلوریدا نیز این دو طرح را در مجلس نمایندگان مطرح کردند. این دو طرح در صورت تصویب در سنا و مجلس نمایندگان و دریافت امضای رئیس‌جمهور، از وزارت خارجه آمریکا خواهد خواست هم سپاه پاسداران و هم اخوان‌المسلمین را دو نهاد خارجی قلمداد کند که، به ادعای اعضای کنگره، به دنبال اشاعه یک «ایدئولوژی خشن اسلامی» هستند و مأموریت‌شان نیز «نابودی غرب» است. طبق این طرح در صورت قرار گرفتن نام این دو نهاد در لیست «سازمان های تروریستی»، آمریکا باید اقداماتی را برای قطع دسترسی‌شان به منابع مالی در دستور کار قرار دهد.

اتخاذ استراتژی سدِ نفوذ علیه ایران

مک‌کال با مطرح کردن اظهاراتی بی‌اساس و مضحک در خصوص سپاه پاسداران، مدعی شد: «اگر یک سازمان خارجی شبیه به گروهی تروریستی باشد، شبیه یک گروه تروریستی فعالیت کند و از تروریسم حمایت کند، باید آنچه هست نامیده شود؛ یعنی یک سازمان تروریستی خارجی. ... دولت اوباما تصمیم گرفته است چشمان خود را بر روی فعالیت‌های این سازمان ببندد؛ آن هم برای حفظ یک توافق هسته‌ای ناقص که به گفته مقامات ارشد ایران، رفتار آن کشور را تغییر نخواهد داد.»

اهداف کنگره از این طرح
نظم موجود در منطقه در حال پوست اندازی و گذار است و بنابراین کشورها برای افزایش تاثیرگذاری در نظم جدید به دنبال به دست آوردن جایگاه بهتری در منطقه هستند. در این میان رقابت ایران با آمریکا بسیار محسوس است، چرا که آمریکا در چند سال اخیر در پرونده های مهم منطقه ای در برابر ایران عقب نشینی کرده و همین مسئله باعث نوعی نگرانی در بین مقامات آمریکایی شده است. تقابل سپاه پاسداران با نفوذ و حضور آمریکا در منطقه در دو سال اخیر بسیار محسوس تر از قبل شده است.  سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال های اخیر موفق شده است علاوه بر بُعد سخت افزاری در بُعد نرم افزاری نیز پیشرفت های قابل توجهی را به نمایش گذارد. کمک مستشاری نیروهای سپاه پاسدارن به نظامیان عراق و سوریه در جهت از بین بردن تروریسم تکفیری و درو اقع ابزار جنگ نیابتی آمریکا، باعث شده است که سپاه در بین کشورها و ملت های منطقه به عنوان یک نیروی ضد تروریسم خود را بیش از پیش به اثبات برساند. این مسئله باعث شده است تا قدرت و وجهه نیروهای آمریکایی که همواره با شعار مبارزه با تروریسم به دنبال تحقق اهداف خود هستند، بیش از پیش خدشه دار شود.
 آمریکا با تشکیل ائتلاف به اصطلاح ضد تروریسم به دنبال آن بود تا تروریست های داعش که به نوعی دست پرورده غرب و ارتجاع عرب است را نابود کند. این کشور با تبلیغات وسیع به صورت پراکنده حملاتی را علیه داعش انجام داد، اما مقامات عراقی بارها اعلام کردند که نیروهای ائتلاف آمریکایی نه تنها کمکی به مبارزه علیه داعش نکرده اند، بلکه بارها به این تروریست ها یاری رسانده و حتی نیروهای بسیج مردمی عراق توسط جنگنده های ائتلاف مورد هدف قرار گرفته اند.

اتخاذ استراتژی سدِ نفوذ علیه ایران

این در حالی است که کمک های مستشاری ایران به نیروهای نظامی عراق و بسیج مردمی این کشور، سبب شکست تروریست ها در فلوجه، شرق موصل، تکریت و دیگر شهرها شود. این مسئله به نوعی زورآزمایی نیروهای نظامی آمریکا و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که آمریکایی ها بازنده شدند. از سوی دیگر آمریکا در طول چندین دهه به صورت فعال مایشاء در آب های خلیج فارس حضور داشته است و شیوخ خلیج فارس نیز نه توانسته اند و نه اجازه داشته اند که علیه حضور آمریکا اقدامی انجام دهند، اما با پیشرفت نیروی دریایی سپاه، خلیج فارس دیگر زمین اختصاصی آمریکایی نیست و حضور قایق های تندرو سپاه باعث شده تا آمریکایی ها به این نتیجه برسند که نمی توانند همانند قبل در این منطقه ناوها و قایق های جاسوسی و شناسایی خود را به حرکت درآورند.  اوج این مسئله نیز دستگیری ملوانان انگلیسی و آمریکایی از سوی سپاه پاسداران بود که در جهان به عنوان یک رویارویی جدی و اقتدار آمیز برای ایران نشان داده شد.
در مقابل، آمریکایی ها پروژه ایران هراسی و سپاه هراسی را در سال های اخیر تشدید کردند. این پروژه در هالیوود به صورت گسترده پوشش داده شده است. در عرصه عملی نیز شبکه های مختلف رسانه ای وظیفه دارند که آن را پوشش دهند. یکی از محورهای این پروژه تهدید آمیز نشان دادن قدرت سپاه در منطقه است. آمریکایی‌ها که از هر اقدامی برای پیشبرد پروژه ایران‌هراسی و سپاه هراسی استفاده می‌کنند با فرار رو به جلو تلاش کرده تا  حضور قایق‌های تندروی ایرانی را باعث تنش در آب‌های خلیج فارس جلوه دهند.

اتخاذ استراتژی سدِ نفوذ علیه ایران

در حالی که تامین امنیت جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس به عهده واحدهای دریایی سپاه و ارتش است؛ بنابراین نیروهای دریایی ایران قانونا موظف هستند بر تردد و اقدامات شناورهای بیگانه در منطقه نظارت داشته باشند. در واقع گسترش حوزه نفوذ و افزایش قدرت سپاه پاسداران باعث شده است تا آمریکا برای سدِ نفوذ سپاه در منطقه اقدام به برخوردی سلبی کند. این در حالی است که سپاه پاسداران یکی از نیروهای رسمی ایران است و طبق حقوق بین المل کشورهای دیگر نباید علیه نیروهای رسمی دیگر کشورها قانون وضع کنند. حتی در صورت وضع قانون، بر اساس قوانین داخلی آمریکا، ایالات متحده نمی تواند در آبهای آزاد مانع فعالیت سپاه پاسداران شود، چرا که با قوانین آبهای آزاد در تضاد خواهد بود.
بنابراین این اقدام کنگره آمریکا در عمل نمی تواند اجرا شود و تنها نوعی فشار از سوی کنگره بر ایران برای امتیاز گیری بیشتر در مورد برجام است. در واقع اثرات اجرایی این طرح مغایر با حقوق بین الملل است. به عنوان نمونه اگر آمریکا به استناد این طرح (اگر تبدیل به قانون شود)، اقدام به توقیف و تفتیش کشتی های متعلق به سپاه پاسداران کند صراحتاً حقوق بین الملل (حقوق دریاها و کشتیرانی در آبهای آزاد) را نقض کرده است.

نتیجه
کنگره آمریکا در حالی مدعی خشونت طلب بودن سپاه پاسداران است که نگاهی به تاریخ آمریکا نشان می دهد که ایالات متحده همواره درگیر تجاوز و نبرد با دیگر کشورها بوده است. آمریکا  93 درصد از تاریخ خود را در جنگ گذارنده است. به عبارت دیگر 222 سال از تاریخ 240 ساله آمریکا در جنگ سپری شده است. هیچ رئیس جمهوری در طول تاریخ آمریکا نبوده است که کل دوره خود را در صلح گذرانده باشد و به بیان دیگر تمام روسای جمهور این کشور، رئیس جمهور جنگ بوه اند نه رئیس جمهور صلح.
حال در این شرایط، کنگره آمریکا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را که در منطقه به عنوان نیرویی ضد تروریستی شناخته می شود، به عنوان تروریست اعلام کرده است و این طنز بزرگی است. تمام این اقدامات آمریکا علیه ایران را می توان در قالب سیاست "سدِ نفوذ" در منطقه ارزیابی کرد. در واقع آمریکا نگران آن است که سپاه پاسداران به عنوان یک الگو در کشورهای منطقه عملیاتی شود، همان گونه که در عراق در قالب حشد الشعبی عملیاتی شده است و در سوریه نیز گروه هایی با الگو برداری از نیروی بسیج سپاه پاسداران، تشکیل شده است. اما هر چند این اقدام کنگره تاثیر اجرایی چندانی بر فعالیت های سپاه نخواهد داشت، چرا که اصولا سپاه با آمریکا و کشورهای حامی این کشور روابطی ندارد که واشنگتن به دنبال محدود کردن آن باشد، اما در عین حال این جسارت آمریکا می تواند زنگ خطری برای ایران باشد. چرا که با آمدن دونالد ترامپ و کابینه تندروی وی این قبیل اقدامات می تواند به یک رویه تبدیل شود. بنابراین دولت دکتر روحانی قبل از عملیاتی شدن این مسئله باید با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد، مخالفت علنی خود را با طرح کنگره آمریکا اعلام کند.

اتخاذ استراتژی سدِ نفوذ علیه ایران

همچنین وزارت خارجه ایران می تواند با طرح این مسئله در نهادهای حقوقی بین المللی تبعات این اقدام کنگره را برای کشورهای دیگر روشن کند، چرا که سپاه پاسداران را شاید بتوان تنها نیروی رسمی در منطقه دانست که به صورت همه جانبه پرچمدار مبارزه با تروریسم است و از ثبات و امنیت منطقه حمایت می کند. اقدام کنگره آمریکا در تلاش برای تروریستی خواندن سپاه پاسداران، خود بزرگترین گواه و شاهد بر حمایت آمریکا از تروریست ها است، چرا که عربستان، قطر و ترکیه در حالی که در 5 سال گذشته بیشترین کمک ها را به داعش کرده اند و حتی به اعتراف شاهزده ولید بن طلال، این گروه تروریستی در ریاض تشکیل شد، اما از جانب آمریکا هیچ فشاری بر این کشورها وارد نشده است./

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات