(روزنامه جوان ـ 1395/11/06 ـ شماره 5012 ـ صفحه 2)
ترور هزاران نفر از مردم كوچه و بازار تنها بخش كوچكي از جناياتي بود كه منافقين عليه ملت ايران انجام دادند و در نهايت رشته اين خيانتها به همكاري با رژيم صدام حسين و حمله مستقيم به خاك كشور در جريان عمليات موسوم به فروغ جاويدان كه در نهايت به يك شكست مفتضحانه ختم شد، رسيد.
از آن زمان تاكنون اين گروهك تروريستي در مسير اضمحلال قدم برداشته است و پس از برخورد مردم عراق با اعضاي اين گروه در پادگان اشرف حالا اعضاي منافقين در نقاط مختلف دنيا سرگردان هستند و اغلب تلاش ميكنند با مظلومنمايي از مواهب دلاري دشمنان ايران برخوردار شوند. در اين ميان به قدرت رسيدن ترامپ به نظر ميرسد سراب تازهاي براي اين گروه فراهم كرده است تا با كمك آن بتوانند سازمان مضمحل خود را بازسازي و شايد مطامع مالي خود را به واقعيت بدل كنند.
پولي كه از رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي آمد
اگر بخواهيم به دلايل اين اميدواري اشاره كنيم بايد به زماني بازگرديم كه گروهك تروريستي منافقين همچنان در فهرست سياه كشورهاي غربي قرار داشت. در آن زمان به صورت مرتب همايشهايي در كشورهاي گوناگون براي حمايت از اين گروهك تروريستي به خصوص در فرانسه برگزار ميشد.
نكته جالب اينجا بود كه داخل شدن اين گروهک در فهرست تروريستها نه به دليل جنايات آنها در حق ملت ايران بلكه تنها به دليل ترور برخي نظاميان امريكايي در دوران رژيم گذشته بود كه گروهك منافقين نيز بارها پشيماني خود را از چنين اقدامي اعلام كرده بودند. البته از همان زمان نيز برخي شايعات و خبرها حاكي از وجود يك شبكه قدرتمند مالي در پشت برگزاري چنين همايشهايي بود، به طوري كه برخي از سخنرانان اين همايشها به جرم پولشويي از سوي مقامات غربي مورد پيگرد قرار گرفتند.
در سال 2012 وزارت خزانهداري امريكا به تحقيق درباره قانوني بودن يا نبودن هزينههايي پرداخت كه سازمان منافقين به فهرست طويلي از سياستمداران امريكايي براي سخنراني در مراسمهايش پرداخت ميكرد. به سبب آنكه منافقين در آن زمان هنوز در فهرست سازمانهاي تروريستي قرار داشت، دريافت پول از آن، خلاف قوانين امريكا محسوب ميشد.
جولياني بين سالهاي 2011 و 2012 چندين سخنراني در حمايت از خروج منافقين از فهرست سازمانهاي تروريستي وزارت خارجه امريكا انجام داد. وي همچنين مارس 2013 در پاريس در يك سخنراني در كنار سركرده اين گروهك تروريستي، مريم رجوي، قرار داشت.
در همان ماه، تحقيقات خزانهداري امريكا درباره پولهاي پرداختي به سياستمداران اين كشور علني شد. اين تحقيقات نشان ميداد «اد رندل»، فرماندار وقت پنسيلوانيا به خاطر انجام فعاليتهايش در حمايت از منافقين به دادگاه احضار شده است. واشنگتنپست نوشت «رندل» به خاطر حضور در يكي از تظاهراتهاي اين گروه، مبلغ 20 هزار دلار دريافت كرده است. درباره اينكه منشأ اين پولها از كدام منبع بود، برآوردهاي مختلفي وجود داشت، اما به نظر ميرسيد كه در اين ميان رژيم صهيونيستي و عربستان سعودي در رتبه اول قرار داشتند.
زماني اهميت اين پشتيباني روشن شد كه در جريان تحقيقات پيرامون ترور دانشمندان هستهاي ايران آشكار شد رژيم صهيونيستي از برخي مرتبطان اين گروه در ايران به عنوان بازويي جهت انجام اين ترورها استفاده كرده است. حالا و پس از انتخاب دونالد ترامپ به سمت رياست جمهوري امريكا دور جديدي از تكاپوها آغاز شده است تا اين گروهك تروريستي به صورت تصنعي بار ديگر مطرح شود.
حاميان منافقين در فهرست دوستان ترامپ
انتخاب ترامپ به واسطه محبوبيت برخي از حاميان و پشتيبانان منافقين در نزد دولت فعلي امريكا اين گمانه را تقويت كرده است كه در آينده نزديك تلاش خواهد شد از اين گروهك به عنوان ابزاري براي اعمال فشار بر ايران استفاده شود.
رودي جولياني و نيوت گينگيريج كه سال هاست به عنوان حامي منافقين در مراسم مختلف اين گروهك حضور مييابند، از شخصيتهاي نزديك به ترامپ محسوب ميشوند. جولياني در سخنان خود از اين گروهك به عنوان نماينده واقعي ملت ايران نام برده است. گينگيريج نيز در گردهمايي چندي پيش اين گروهك در پاريس شركت كرده بود.
نكته جالب اينجا بود كه كن بلكول از تحليلگران راستگراي امريكايي كه در اين نشست حضور داشته، با انتشار تصويري از گينگيريج از او به عنوان يك گزينه خوب براي پست معاونت رئيسجمهور يا وزارت خارجه امريكا ياد كرد، چراكه او تهديد ايران را درك كرده است. شايد از همين رو بود كه وي به عنوان يكي از كانديداهاي وزارت امورخارجه امريكا معرفي شد اما در نهايت اين خود وي بود كه از اين سمت استعفا داد.
شايد جديدترين تلاشها را در اين مسير بايد نامه جديدی دانست كه برخي شخصيتها و از جمله شوراي ملي به اصطلاح مقاومت ايران خطاب به دونالد ترامپ منتشر كردهاند. در اين نامه آمده است: ما اميدواريم كه تحت رهبري شما، امريكا به مردم ايران كمك كند تا كشور خود را از رژيم كنوني ايران كه طي چهار دهه گذشته در قدرت بوده است باز پس بگيريم. شوراي ملي مقاومت ايران (NCR) در سال ۱۳۶۰ توسط مسعود رجوي، رهبر منافقين تاسيس شد.
حالا سؤال اينجاست كه اين روند قرار است به كجا بينجامد و موضع نظام جمهوري اسلامي ايران در مقابل اين پديده جديد چه ميتواند باشد.
ضرورت ارسال پيام قاطع به حاميان منافقين
اين مسئله كه منافقين بتواند هرگونه تهديدي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران را عملي كند، به دور از واقعيت است و حتي تحليلگران غربي نيز بر اين نكته اذعان دارند كه گروهك منافقين فاقد هر گونه پايگاه مردمي و حمايت داخلي در ايران است. اين نكته حتي در تحقيق جامعي كه انديشكده بروكينز در خصوص راههاي سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران در سال 2009 منتشر كرد نيز آمده است.
با اين حال اين احتمال بعيد نيست كه غربيها با استفاده از منافقين و فراهم آوردن فضايي تحت لواي آزادي سياسي اين امكان را فراهم كنند كه اين گروهك به انجام عملياتهاي ايذايي در داخل كشور بپردازد. تجربيات گذشته به خوبي نشان ميدهد كه منافقين در برخي از شرايط خاص ميتوانند به برخي اقدامات ايذايي با ماهيت امنيتي دست بزنند. با درك اين شرايط و احتمال جهتگيري برخي از مقامات دولت ترامپ به نظر ميرسد كه دولت و به خصوص وزارت امورخارجه با فراهم آوردن يك ديپلماسي فعال عمومي ماهيت واقعي اين گروه را به مردم دنيا معرفي كند. از سوي ديگر بايد هشداري روشن به برخي از حاميان اين گروهك از جمله كشورهاي غربي داده شود كه فراهم آوردن تضعيف امنيت داخلي از طريق حمايت از منافقين ميتواند تبعات سنگيني براي عاملان آن باشد.
سؤال اينجاست كه اين مسئله تا چه اندازه مورد توجه وزارت امورخارجه يا دستگاههاي مرتبط است.
http://javanonline.ir/fa/news/834833
ش.د9503556