* تبعات فقدان آيتالله هاشميرفسنجاني در فضاي سياسي ايران چيست؟
** ارتحال آيتالله هاشميرفسنجاني ضايعهاي بزرگ و جبرانناپذير براي كشور است. تاثيرگذاري آيتالله هاشمي در نهضت جمهوري اسلامي و نهادينه كردن نظام انكارناپذير است. ايشان در ايجاد آرامش و اعتدال در جامعه نقش بسيار موثري ايفا كرد و در غياب ايشان كسي نيست كه جايگزين اين شخصيت نقشآفرين و موثر باشد. همه بايد تلاش كنيم خطمشي آقاي هاشمي باقي بماند. اعتدال، دوري از افراط و تفريط خطمشي هاشمي بزرگ بود. همه بايد دست به دست هم دهيم تا اعتدال در كشور حاكم شود. در آستانه انتخابات بسيار حساس و سرنوشتسازي در سال ۹۶ قرار داريم.
هر دو انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي شهر و روستا به نوبه خود بسيار مهم و تعيينكننده هستند و ملت، خواص و رسانهها بايد خود را براي نقشآفريني در اين انتخابات آماده كنند. دولت آقاي روحاني توانسته گامهاي بلندي را در راستاي خدمت به جامعه و انقلاب بردارد. اميد است كه بتواند در ماههاي پاياني دولتش به خدمت بيشتري بپردازد. همه بايد تلاش كنيم تا آقاي روحاني با راي بالاتر اين مسووليت را در چهار سال آينده به عهده گيرد و شعارهايش را محقق كند. البته عملكرد هيچ مسوولي كامل نيست و اگر از دولت آقاي روحاني حمايت ميكنيم به اين معني نيست كه عملكرد اين دولت مطلق و بدون ايراد است. اصلاحطلبان با توجه به شرايط موجود كشور بهترين گزينه را آقاي روحاني دانسته و ميدانند. حاميان دولت نبايد دست از نقادي بردارند.
اصلاحطلبان با انسجام كامل مانند انتخابات ۹۲ و ۹۴ برنامهريزيهاي خود را انجام ميدهند تا نقش تاريخي خود را ايفا كنند. حزب اعتماد ملي به عنوان يك حزب فراگير كه امتيازات منحصر به فردي دارد، بنا دارد كه نقش موثري در كنار شخصيتها و ديگر احزاب اصلاحطلب در انتخابات ۹۶ ايفا كند.
* آيا اين امكان وجود دارد كه آقاي ناطق در عرصه سياست كشور جاي آقاي هاشمي را بگيرد؟
** آقاي هاشمي به سبب ويژگيهاي منحصربهفردش قابل جايگزيني نيست. همان طور كه آقاي ناطق نوري در حد خود ويژگيهايي دارد كه قابل جايگزيني نيست. ليكن در شرايط خاص بايد خيرالموجودين را انتخاب كنيم. ضمن اينكه معترفيم كه كسي نميتواند جاي آقاي هاشمي را بگيرد، اما شخصيتهاي زيادي هستند كه ميتوانند در سياستورزي آينده كشور نقش مهمي ايفا كنند. آقاي ناطق يكي از آنهاست و همچنين رييس دولت اصلاحات همچون گذشته ميتواند در اين زمينه نقش ايفا كند. من فكر نميكنم كه از ميان مجموعه بتوان يك نفر را انتخاب كرد كه جايگزين آقاي هاشمي باشد. شخصيتهاي محوري انتصابي نيستند. به طور طبيعي و به مرور زمان شخصيتي محبوبيت پيدا ميكند. از اين نظرهمچنان جاي آيتالله هاشمي در ايران خالي خواهد بود.
* با توجه به فضايي كه بعد از رحلت آقاي هاشمي به وجود آمده چقدر ميتوان به آشتي ملي دست يافت؟
** بارها بزرگان تاكيد داشتهاند كه آنچه به صلاح كشور است؛ وحدت ملي، پرهيز از افراط و تفريط، وحدت و صميميت است. از سوي هر جناح اعم از اصلاحطلبي و اصولگرايي، ايجاد افراطگرايي براي جامعه مضر است. بايد دست به دست هم دهيم و با هر انديشه و گرايشي كه داريم به وحدت برسيم و با ايجاد وحدت ملي از شقه شقه شدن جامعه جلوگيري كنيم. يكي از رمزهاي موفقيت ملتها وحدت ملي است. با شعار و صدور بيانيه اين وحدت ممكن نميشود. بايد تلاش كنيم اتحاد به وجود آيد. گفتوگو و تعامل بين دو جناح سياسي ضرورت دارد. بعد از رحلت امام، مقام معظم رهبري تاكيد كردند كه جناحهاي مختلف با هم تعامل و گفتوگو داشته باشند و جلساتي هم بين جامعه روحانيون مبارز، مجمع مدرسين و جامعه مدرسين تشكيل شد اما به سرانجام نرسيد.
* آيا توافق اصلاحطلبان روي روحاني به دليل نداشتن گزينه در جهت معرفي در انتخابات پيش رو است؟ آيا ممكن است كه محمدرضا عارف به عنوان آلترناتيو در انتخابات آتي مطرح شود؟
** اتفاقنظر روي يك نفر به عنوان كانديدا به معناي نداشتن آلترناتيو نيست. ممكن است ۱۰ نفر را صالح بدانيم اما يك نفر در اولويت باشد، بنابراين عقل حكم ميكند كه به آن فرد رجوع كنيم. اگر روحاني به عنوان نامزد انتخاباتي اصلاحطلبان در انتخابات 96 مطرح ميشود به معناي اين نيست كه اصلاحطلبان نيروي ديگري ندارند ولي با توجه به همه شرايط حاكم در كشور از زمان انتخابات ۹۲ اتفاق نظر روي روحاني به وجود آمد. در انتخابات ۹۶ تصميم جدي در جلسات شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان و احزاب اصلاحطلب گرفته نشده اما اصلاحطلبان روي كانديداتوري آقاي روحاني اتفاق نظر دارند و تاكيد ميكنم اين به معناي نبود نيرو نيست. ضمن اينكه آقاي عارف شايستگيهاي خاص خود را دارد اما فعلا نظرها متوجه آقاي روحاني براي انتخابات ۹۶ است.
* بعد از رحلت آقاي هاشمي برخي از جايگزيني آقاي روحاني به عنوان رهبر معنوي اصلاحطلبان نام ميبرند. آيا چنين چيزي ممكن است؟
** اثرگذاري و محوريت شخصيتها در جامعه انتصابي نيست بلكه علل و عواملي دست به دست هم ميدهد تا هاشمي، هاشمي ميشود يا حتي خاتمي، خاتمي ميشود يا آقايان عارف و ناطق را در آن جايگاهها قرار ميدهد. هر كدام از شخصيتها قلمرو تاثيرگذاري و محبوبيتشان در جامعه منحصر به خود آنها است و هر كدام در بين قشر خاصي موثر هستند. اين مجموعه بايد دست به دست هم دهد. شخصيتهاي محوري اصلاحطلب و اعتدالگرا از جمله آقايان روحاني، ناطق، خاتمي، عارف و ديگراني امروز هستند. وحدت و انسجام بزرگان اصلاحطلب و اعتدالگرا ميتواند محوريت و وحدتي را شكل دهد.
* انتقاداتي نسبت به شوراي عالي سياستگذاري وجود دارد. ارزيابي شما از اين انتقادات چيست؟
** شوراي هماهنگي احزاب اصلاحطلب تركيبي از بسياري احزاب اصلاحطلب است. دبيران كل احزاب در جلسات شوراي هماهنگي شركت ميكنند و اين مساله سابقهدار است. از زمان حيات حضرت امام اين شورا به عنوان شوراي هماهنگي نيروهاي خط امام معروف بوده است اما بعد از دوم خرداد اسم آن تغيير كرد. شوراي هماهنگي احزاب اصلاحطلب آييننامه دارد و در سراسر كشور فعاليت خود را انجام ميدهد. در عين حال سال ۹۴ دوستان به اين نتيجه رسيدند كه تعدادي شخصيت اثرگذار در كشور داريم كه در قالب احزاب نميگنجند اما در شهرها و استانها بسيار تاثيرگذاري دارند. بنابراين بايد اقدامي كرد تا همه آنها جمع و جذب شوند و طرح شوراي عالي سياستگذاري را از سوي شوراي هماهنگي مطرح شد.
بنابراين بود كه محوريت احزاب در شوراي عالي سياستگذاري حفظ شود و گلايهاي كه وجود داشت و هنوز هم پابرجاست كه به شخصيتهاي حقيقي بيش از اندازه بها داده شده است. اين گلايه از سوي احزاب به ويژه اعتماد ملي مطرح شد و امروز كارهايي انجام شده كه تا حدي اين روند تعديل شود. اكنون درصد حضور شخصيتهاي حقوقي و احزاب در اين شورا بيشتر است. ضمن اينكه اين گلايهها وجود دارد اما همه احزاب و شخصيتهاي اصلاحطلب متفق القول هستند كه بتوانند با وحدت كار را پيش ببرند. بنابراين شوراي هماهنگي در جاي خود فعال است و شوراي سياستگذاري و احزاب هم محوريت را بهعهده خواهد داشت.
حزب اعتماد ملي فعاليتهاي مستقل حزبي خود را انجام داده و ميدهد. آقاي رسولپناه اكنون رييس كميته انتخابات هستند و شوراي مركزي و كميتههاي تعامل و دفاتر فعال هستند. براي اينكه ارتباطي بين حزب اعتماد ملي و شوراي سياستگذاري به وجود بيايد كميتهاي به عنوان كميته تعامل شكل گرفته كه اين ارتباطها در آنجا برقرار ميشود و در جلسات حزب مقرر شد كه حضور پررنگ در اين كميته داشته باشيم. از آقاي اسماعيل گرامي مقدم درخواست كرديم كه عضو ثابت در كميته تعامل باشد و هر وقت هم كه بنده توانستم در آنجا حضور پيدا كنم. وقتي بناي ما بر حسننيت و اجماع و اتفاق است، ميتوان هويت و جايگاه احزاب را حفظ كرد و در عين حال به وحدت و اجماع رسيد.
* بعد از رحلت آيتالله هاشمي سازوكار اصلاحطلبان براي انتخابات خبرگان چيست؟ آيا كانديدايي در اين زمينه معرفي ميكنيد؟
** قطعا اصلاحطلبان هم همچنان كه در زمان حيات آيتالله هاشمي وارد فعاليت ميشدند، نامزدي معرفي خواهند كرد اما با توجه به اينكه هنوز زمان انتخابات مياندورهاي مشخص نيست بايد توافقي بين شوراي نگهبان و وزارت كشور براي برگزاري انتخابات صورت گيرد و در موعد مقرر اصلاحطلبان وارد صحنه خواهند شد و كانديداي مورد نظر خود را معرفي خواهند كرد.
* آيا اعلام انصراف دبيركل مربوط به انتقادات اين حزب به شوراي عالي سياستگذاري است؟
** سلسله انتقادهايي به شوراي عالي سياستگذاري در سال ۹۴ براي انتخابات مجلس وجود داشت و اين مساله موجب شد تا به بحث بنشينيم كه در انتخابات سال ۹۶ حزب اعتماد ملي چگونه بايد مناسبات خود را با شوراي عالي سياستگذاري تعيين كند. دوستان ما تاكيد داشتند كه بايد جايگاه احزاب در شوراي سياستگذاري ويژه باشد تا احزاب بيشترين تاثيرگذاري را داشته باشند اما نحوه ارتباط مورد اختلافنظر بود. اين اختلافات در هر جمعي طبيعي است و براي حزبي با چنين دامنه و وسعتي مانند اعتمادملي كه داراي ۶۵ عضو اصلي، عليالبدل و بازرس است و مسووليتهايي كليدي بعد از انقلاب داشته طبيعي است كه بين تعدادي انديشمند و صاحبنظر اختلافنظر به وجود آيد.
متاسفانه نميدانم اين اختلافنظرهاي خانوادگي و دروني از چه طريقي به رسانهها كشيده و ديديم كه تيتر بسياري از روزنامهها شد. بايد تاكيد كنم كه نبايد اختلافات داخلي احزاب و گروهها به رسانهها كشيده شود. بنابراين اين مساله باعث نگراني من شد و از دبيركل حزب تقاضا كردم كه فكري براي اين موضوع كنند. دبيركل حزب اعتماد ملي مصلحت ديد كه طي نامهاي انصراف دهد و اختيار را به اعضا بسپارد تا آنها تصميمگيري كنند. آن گونه كه براي من نقل شد ايشان به اين نتيجه رسيده بود كه اگر اختيار را به اعضاي حزب بسپارد و حزب دبيركل حاضر در جلسات داشته باشد اين اختلافات به وجود نميآيد. استعفاي آقاي كروبي و نامه تاريخي ايشان كه بسيار پرمغز بود، اعلام شد. شوراي مركزي با حضور اعضاي اين شورا جلسهاي برگزار كرد كه در آن حدود ۴۴ نفر حاضر بودند و به اتفاق، استعفاي او را رد كردند. بالطبع بنده به عنوان قائممقام حزب، جايگزين ايشان هستم. يعني با راي شوراي مركزي، تاكيد شد بنده و آقاي كروبي به كار ادامه دهيم.
* فقدان آيتالله هاشمي به عنوان حامي مهم اصلاحطلبان و اعتدالگرايان تا چه حد ميتواند بر آراي روحاني در انتخابات آتي تاثيرگذار باشد؟
** به طور طبيعي دولت و نظام با رحلت آيتالله هاشمي يك پشتوانه قابل اتكاي خود را از دست داده است ولي اينكه آيا نبود آقاي هاشمي تاثير منفي بر راي آقاي روحاني تاثير منفي يا مثبت ميگذارد به مديريت سياسي كشور به خصوص اصلاحطلبان و اعتدالگرايان بستگي دارد. چه بسا همين فوت و رحلت جانگداز اگر خوب مديريت شود بتوان از آن براي افزايش راي آقاي روحاني استفاده كرد. اميدواريم بزرگان چنين كاري را انجام دهند. اين روحيه كه در مردم به وجود آمده اگر به خوبي مديريت شود در انتخابات 96 ميتوان براي حضور گستردهتر مردم استفاده كرد و هم به نفع آقاي دكتر روحاني ميتوان از آن بهرهبرداري كرد.
* صحبتهايي مبني بر كانديداتوري آقاي مسعود پزشكيان در انتخابات آتي مطرح ميشود. آيا اين اخبار را تاييد ميكنيد؟
** ضمن اداي احترام به پزشكيان كه از نيروهاي خوب اصلاحطلب هستند تمام اين بحثها گمانهزني افراد و برخي از رسانههاست. تا اين لحظه مجامعي كه نسبت به كانديداها بررسيهايي بايد انجام دهند، هنوز حمايت از آقاي روحاني را هم مصوب نكردهاند. در عين حال همه اصلاحطلبان در اين امر متفق هستند كه اولويت شماره يك آقاي روحاني است.
* آيا اصلاحطلبان براي انتخابات شوراهاي شهر و روستا نيز برنامهريزي دارند يا خير؟
** در سال 96 دو انتخابات مهم برگزار ميشود كه براي هر دو انتخابات بايد برنامهريزي كرد. انتخابات رياستجمهوري و شوراها دامنههاي متفاوتي دارند. در انتخابات رياستجمهوري تصميمي در مركز گرفته ميشود و در سراسر كشور نيز از آن تبعيت ميكنند. در شهرهايي چون تهران و شهرهاي بزرگ عامل سياسي در انتخابات شوراهاي شهر و روستا اثرگذار است ليكن در حوزههاي كوچك عوامل كوچك مثل قوميت دخيل است. لذا بايد با همه اين عوامل بررسيها را انجام داد. حزب اعتمادملي و شوراي عالي سياستگذاري براي هر دو انتخابات برنامه دارد.
* با توجه به اتفاقات اخير حزب اعتمادملي شما آمادگي پذيرش مسووليت دبيركلي حزب اعتمادملي را داريد؟ نامه دوم شما به آقاي كروبي چه محوري داشت؟
** شناسنامه حزب اعتمادملي به نام آقاي كروبي ثبت و ضبط شده است. دبيركل محترم اين حزب وقتي وارد صحنه شدند و آن را تاسيس كردند همه مسووليتهايي كه داشتند، كنار گذاشتند. حيثيت اجتماعي، سرمايه مادي و معنوي صرف كردند تا اين حزب را تاسيس كنند. ايشان با تاسيس حزب اعتماد ملي در نظر داشت كه خدمت بزرگي به ايران اسلامي و جامعه كنند. آن زمان يكي از بزرگان اشاره كرده بود كه آقاي كروبي كار مهمي را انجام داد و واقعا كار بزرگي در تاسيس اين حزب انجام گرفت. دبيركل حزب اعتماد ملي همچنان آيتالله كروبي است و همه افتخار ميكنيم كه چنين شخصيتي دبيركلي اين حزب را بر عهده دارند. در جلسه شوراي مركزي از اعضاي حزب خواستيم نظراتشان را ابراز كنند همه به اتفاق به دبيركلي ايشان اذعان داشتند و استعفاي ايشان پذيرفته نشد. نامههايي كه بين من و ايشان ردو بدل شده كه البته خيلي از آنها شفاهي بوده است.
بنده 11 سال است كه قائممقام ايشان هستم و از ابتداي تاسيس حزب ايشان لطف كرد و بنده را به اين سمت معرفي كرد. با ايشان زماني كه حصر نبود مشورت و تبادلنظر ميكرديم. ايشان كه به حصر رفتند اين ارتباط با محدوديت مواجه شد؛ با اين حال پيام ميداديم و پيام ميگرفتيم. اواخر نيز كه اختلاف نظر پيش آمده بود، بنده مسائل را به ايشان منتقل كردم. در پيامها و نامهها ايشان تمام نقطه نظرات بنده را تاييد كرد. ليكن تاكيد داشت كه فضا به خوبي مديريت شود كه اختلاف نظرهايي به وجود نيايد. بنده و آقاي كروبي هيچ گونه اختلافنظري نداشته و نداريم. ايشان تاكيد اكيد داشته و دارد كه همه سلايق مختلف را در حزب حفظ كنيم. نامه اخير ايشان يك نامه تاريخي بود كه براي جامعه و نه فقط براي حزب بسيار تاثيرگذار است.
* چه ارتباط مدوني با دبيركل داريد؟ آيا همه تصميماتي كه در حزب گرفته ميشود به تاييد ايشان ميرسد؟
** هر حزبي بايد در زمان مناسب كنگرهاي برگزار كند. به دليل مشكلاتي كه اشاره شد و حصر دبيركل محترم از زماني كه بايد كنگره برگزار شود عقب افتاديم اما در شرايط قبل از انتخابات تشكيل كنگره را مناسب نميبينيم. در آينده بايد كنگره تشكيل شود. ضمن اينكه با واسطه خانواده دبيركل در تماس هستيم و اگر پيامي دارند به حزب منتقل ميشود اما اساسنامه كار ما را آسانتر كرده است. در اساسنامه آمده است كه دبيركل حزب اعتمادملي، قائممقامي را تعيين ميكند و همه اختياراتش را به قائممقام تفويض ميكند. ما چون در خدمت دوستان هستيم مشكلي از اين باب وجود ندارد. تصميمات به تصويب شوراي مركزي ميرسد. مثلا در بيانيه آخري كه دبيركل داد نظراتي وجود داشت كه براي همه ما بسيار مفيد و ارزشمند بود.
درخواست درباره رفع حصر
خواسته و مطالبات جدي حزب اعتمادملي رفع حصر از محصورين است. آقاي روحاني در انتخابات اين وعده را به مردم دادند و دلخوش بوديم كه اين كار انجام ميشود بنابراين در خواست داريم كه حصر اين سه عزيز شكسته شود و آنها به زودي به آغوش جامعه بازگردند. زمامداري آقاي روحاني موجب تغييراتي در فضاي سياسي فرهنگي و بينالملل شده است. برجام نقطه عطفي در تاريخ كشور ما است كه البته تصميم كلي نظام بود كه با همت و پيگيري دولت يازدهم و گروه مذاكرهكننده انجام شد. انتظار داريم كه دولت براي احزاب فضاي بيشتري را مهيا كند و از نمايندگان درخواست داريم كه يارانه براي احزاب در نظر بگيرند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=66073
ش.د9503505