این روزها در فضای سیاسی داخلی کشور و به مدد رسانههای بیرونی و داخلی متعلق به یک جریان سیاسی خاص که در علاقه به غرب و مخالفت و حداقل نقد انقلاب و نظام اسلامی اشتراکنظر دارند، طرحی موسوم به «آشتی ملی»[...]
یادداشت: این
روزها در فضای سیاسی داخلی کشور و به مدد رسانههای بیرونی و داخلی متعلق
به یک جریان سیاسی خاص که در علاقه به غرب و مخالفت و حداقل نقد انقلاب و
نظام اسلامی اشتراکنظر دارند، طرحی موسوم به «آشتی ملی»! از سوی یکی از
مؤثرین در این جریان که همزمان در فتنه ۸۸ نیز نقش حمایتی از فتنهگران
داشت، مطرح شده که بازتابها، تحلیلها و سؤالات زیادی را به در پی داشته
است. در فضای فعلی که آرام آرام گروهها و جریانات سیاسی با شکل دادن به
ائتلافها و سیاستها و کمیتههای درونی وارد بحث انتخابات میشوند، از
زوایای مختلفی میشود به این موضوع نگاه کرد. اینکه پشت صحنه این طرح چیست؟
اهداف و انگیزههای طراحان و نشردهندگان آن چه میباشد؟ راهبرد نیروهای
انقلابی و مدافعان ارزشهای جامعه اسلامی چگونه باید باشد؟ و... اما به
اقتضای این نوشته نکاتی از باب ورود به موضوع طرح میشود تا در سایر
مکتوبات و فرصتها بیشتر و مبسوطتر به آن پرداخته شود.
منظور از
آشتی ملی چیست؟ مگر ملت با هم قهرند که کسی بخواهد آنها را آشتی دهد؟ صفوف
به هم پیوسته مردم در مناسبتهایی چون ۲۲ بهمن نشان میدهد که مردم پیوستگی
عمیقی با هم دارند. پس به یقین مراد از واژه ملی، مردم نیستند.
اگر
جریانی سیاسی میخواهد به نام مردم، بر گذشتهای سیاه که در آن حقوق مردم
در فتنهای طراحی شده در بیرون مرزهای کشور ضایع شده نقطه پایان بگذارد،
باید از مسیر خودش وارد شود؛ مسیری که تنها با توبه صریح بازیگران و حامیان
فتنه ۸۸ جبران میشود.
سینهچاکی رسانههایی چون بیبیسی و صدای
آمریکا برای بیان طرح آشتی ملی مشکوک و ابهامساز است. از این منظر برخی از
تحلیلگران حل مسئله ورود به ساختار قدرت و بازیابی مجاری نفوذ خود در
مراکز حساس تصمیمگیری و تصمیمسازی را از سوی جریانی که در فتنه خیانتها
کرد و هنوز هم توبه نکرده و از گذشته خود نادم نیست، مطرح میکنند.
به نظر میرسد، پوشش گسترده آشتی ملی از سوی رسانههای منسوب به جبهه اصلاحات و اعتدال، برای فرار از مشکلات و به نوعی فرافکنی باشد.