(روزنامه اعتماد – 1395/11/21 – شماره 3742 – صفحه 10)
* ايدههاي اسلامي چقدر در ايدهپردازي براي انقلاب موثر بوده است؟
** انقلاب ايران، در واقع يك انقلاب فرهنگي بود. انقلابي كه از تئوريها و ديدگاههاي يك عالم اسلامي و فقيه ديني به نام امام خميني(ره) برخاسته بود و به هر حال، شاكله ذهني امام خميني در بحث ولايت فقيه و بحث حكومت ديني و همچنين در بحثهاي عرفاني و فلسفي ايشان نيز بر اين اساس شكل گرفته بود كه در زمان غيبت امام زمان(عج)، فقيه وظيفه تشكيل حكومت را بر عهده دارد و بايد احكام اسلام را اجرا كند. بنابراين، تاثير اسلام و ديدگاه اسلامي در انديشههاي امام خميني(ره) و همچنين در انقلاب اسلامي، از اين جهت است كه توضيح دادم و اين به اعتقاد من امر روشني است. تفاوت انقلاب ما نيز با ساير انقلابها مثل اكتبر ١٩١٧ شوروي يا انقلاب فرانسه در همين شعارها و در نمادهاي اصلي انقلاب است و اين تفاوت كاملا مبرهن است. در واقع، اسلام و مسلمان بودن علت اصلي موفقيت انقلاب مردم ايران بود.
* آيا شرايط خاصي باعث به وجود آمدن بستر فقه حكومت اسلامي در زمان امام خميني(ره) شد يا اين مساله صرفا ناشي از ويژگيهاي منحصر به فرد رهبر انقلاب بود؟
** به طور دقيق و صد در صد نميتوان اين موضوع را مشخص كرد. من معتقد هستم كه هم شرايط به گونهاي بود كه انقلاب را اقتضا ميكرد و هم شخصيت و شاكله فكري و ذهني امام خميني(ره) به گونهاي بود كه بر اين بستر قرار گرفت و شكوفا شد زيرا شرايط جامعه ايران در قبل از انقلاب، شرايط ظالمانهاي بود؛ شاه و خاندان پهلوي، حكومت را در دست داشتند و ايران را ملك خود ميدانستند، آنها مردم را استثمار كرده و با مشي استبدادي خود بدون توجه به مسائل و مشكلاتي كه مردم با آنها دست و پنجه نرم ميكردند، به زندگي اشرافي و عيش و نوش خود مشغول بودند. سبك زندگي آميخته با تجمل و اشرافيگري دربار در شرايطي كه مشكلات اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي زيادي در جامعه وجود داشت، خشم مردم را نسبت به خاندان پهلوي برانگيخته بود.
بنابراين، به طور عمده فقر مردم و بيتوجهي پهلويها به اين موضوع، زمينههاي ظلمستيزي را در جامعه فراهم كرد. هدف اصلي مردم، ساقط كردن رژيم طاغوت و برقراري نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه بود. در همين شرايط، امام خميني(ره) نيز با آن انديشه فقهي و عرفاني- فلسفياي كه در او رشد كرده بود عليه رژيم شاهنشاهي به پا خاست. ايشان قيام بر ضد ظلم و جور را به عنوان يك عمل و تكليف شرعي تلقي ميكردند. بنابراين، وقتي اين دو عنصر در كنار يكديگر قرار گرفتند و دست به دست يكديگر دادند، زمينههاي انقلاب فراهم شد و انقلاب اسلامي در ايران به وقوع پيوست. در واقع، علت و انگيزه انقلاب اسلامي ايران اعتقاد و ايمان مذهبي مردم بود كه البته امام خميني(ره) به عنوان فيلسوف، فقيه، متفكر و رهبر سياسي توانست اين اعتقادات و باورها را هدايت و همچنين آنها را متمركز كند. امريكا و دستنشانده آن يعني شاه جامعه ايران را به سمت وابستگي سوق داده بود، در حالي كه امام خميني(ره) با انقلاب خود جامعه را به سمت اسلام، استقلال، عدالت و انسانيت هدايت كرد.
* آراي فقهي امام خميني(ره) درمورد تشكيل حكومت اسلامي، تا چه حد تحت تاثير آراي فقهاي ديگر بود؟ چه تفاوتها و اشتراكاتي را ميتوان براي آراي آنها قايل شد؟
** من خيلي معتقد نيستم كه امام خميني(ره) در نگاه خود به تشكيل حكومت و به بحث ولايت فقيه، تحت تاثير شديد اساتيد يا معاصران خود بود. به هر حال، بحث ولايت فقيه در كتابهاي ديگران مثل شيخ انصاري، صاحب جواهر، ميرزاي ناييني مطرح شده بود اما نه به گستردگياي كه امام خميني(ره) آن را مطرح كرد و در واقع اين امر، منحصر به خود ايشان بود و ديدگاه وسيعي كه امام خميني در بحث ولايت فقيه داشت. ايشان معتقد بود ولي فقيه مانند پيامبران و امامان وظيفه دارد كه حكومت تشكيل بدهد و به عنوان يك فقيه براي خودشان مسووليتي را احساس ميكردند. حرف ديگران اين بود كه فقها در حد امور حسبيه ولايت دارند اما امام خميني(ره) بيش از امور حسبيه قايل به ولايت بود كه تفصيل اين مطالب بايد در بحثهاي فقهي مطرح شود.
* كدام ويژگي امام(ره) باعث شد كه ايشان بتواند يك دستگاه فقهي براي تشكيل حكومت اسلامي پايهگذاري كند؟
** اين نكته را بايد در نظر داشت كه امام خميني(ره) از نظر ذاتي و ژنتيكي يك فرد انقلابي بود. يعني پرشور، پرحرارت و شجاع و بيباك بود. اين ويژگيهاي روحي و ثبات شخصيتي امام(ره) نيز تاثير خود را بر انقلاب و توانايي ايشان براي تشكيل حكومت اسلامي گذاشت. اين شهامتي كه در امام باعث رهبري يك حركت انقلابي شد در ديگر فقها وجود نداشت و اين باعث شد كه امام جرات و شهامت به خرج دهد و از زندان و شكنجه و برخورد رژيم شاه نترسد و همه اينها را به جان خريد و انقلاب كرد. البته از نظر ديدگاه فقهي، ساير فقها هم مطالب و اصول را ميدانستند اما شجاعت امام را نداشتند. اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه فقط ديدگاه فقهي امام(ره) نبود كه در انقلاب تاثير داشت بلكه مسائل گوناگون شامل ديدگاه فقهي، سخنرانيهاي امام، شجاعت، مردمي بودن و صحبت صريح ايشان با مردم موجب شد مردم به امام اعتماد كنند و دلسوزي كه ايشان نسبت به مشكلات مردم داشتند موجب محبوبيت ايشان در بين مردم شد و سپس اين محبوبيت با مظلوميتي كه در پي تبعيد شدنشان همراه بود، سبب شد تا شخصيت امام به عنوان يك فقيه انقلابي مردمي شناخته شود و اين مساله منجر به جذب مردم و همراهي مردم با حركات و تصميمات انقلابي امام(ره) شد.
* در اين ميان، مكتب تشيع و آموزههاي آن تا چه اندازه بر مواجهه انقلابيون و نيروهاي مختلف با نظام شاهنشاهي، تاثيرگذار بود؟
** مكتب تشيع، مكتب امام علي(ع) و امام حسين(ع) بوده و آموزههاي امام علي(ع) درباره عدالت اجتماعي و آنچه در نهج البلاغه آمده تاثير زيادي در تفكر امام خميني(ره) و روحانيون و انقلابيون ايران داشته است. به خصوص مساله مبارزه امام حسين(ع) با يزيد و دستگاه سلطنتي معاويه و يزيد بن معاويه، پايههاي فكري امام(ره) بود. ايشان نيز در بيانات خود هميشه ميفرمودند كه نهضت و انقلاب ما برگرفته از نهضت امام حسين و عاشورا است. ايشان احساس كردند كه در جامعه بدعتهايي به وجود آمده و بايد علم خود را آشكار كند. از اين جهت مانند امام حسين(ع) كه زماني ديدند توسط يزيديان بدعتهايي در دين پديد آمده، اظهار علم و بعد قيام كردند و نهضت عاشورا پديد آمد. امام هم از همين منظر نگاه كردند و لذا فقه امام با توجه به اين جهاد امام حسين(ع) بود كه او را به انقلاب و تغييرنظام هدايت كرد.
مردم قبل از انقلاب به عاشورا و سيدالشهدا علاقه داشتند اما امام با تيز بيني و هوشياري به مصداق يابي پرداختند و عنوان كردند كه يزيد اين زمان رژيم سلطنتي است و مردم را در مراسم تاسوعا و عاشورا به طرف همان مصداق بسيج كردند و از نيروي مردم استفاده كردند، در واقع امام به روشنگري و آگاهي دادن به مردم پرداخت كه براي دفاع از مظلوم در برابر ظلم بايد مصداق درست را پيدا كرد و خود، مصداق يابي را براي مردم انجام دادند و نيرو و پتانسيل آنها را به سمت همان مصداق كه براندازي رژيم بود هدايت كردند. بنابراين، فرهنگ انقلابي در تشيع كه فرهنگ اعتراض عليه ظلم و مقاومت در برابر آن است و همچنين نهضت و به پا خاستن عليه ظالمان كه از شاخصههاي بارز فرهنگ تشيع است، در انقلاب اسلامي ما كاملا تاثيرگذار بود. امام خميني(ره) عصارهاي از فقه و مكتب انبيا و اهل بيت(ع) بود كه چهره حقيقي اسلام و ديانت را در عمل و در قالب نظام ولايت فقيه به مردم عرضه كرد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=67793
ش.د9503778