تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۷  ، 
کد خبر : ۲۹۹۵۳۱

انقلاب اسلامی بهار بی‌خزان

پایگاه بصیرت / سیدمحمد ترابی

(روزنامه كيهان – 1394/11/21 – شماره 21278 – صفحه10)

بيست و سوم آبان ماه 1356، شاه براساس دعوتي که سايروس ونس (وزير امور خارجه آمريکا) به او ابلاغ کرده بود، براي ديدار با کارتر (رئيس‌جمهور آمريکا) راهي آمريکا شد. شاه طي 27 سال پیش از آن، 39 بار به‌طور رسمي و غيررسمي به آمريکا سفر کرده بود و با هفت رئيس‌جمهور آمريکا به دفعات ملاقات داشت.

شاه پس از ورود به کاخ سفيد، قاليچه خيره‌کننده‌اي مزين به تصوير جورج واشنگتن را به خانواده کارتر تقديم کرد. در اين سفر، شاه به گرمي مورد استقبال کارتر و مقامات کاخ سفيد قرار مي‌گيرد. قراردادهاي مهم اقتصادي، نظامي و سياسي ميان دو طرف مورد مذاکره قرار مي‌گيرد و آمريکایي‌ها برخلاف انتقادات صوري خود عليه رژيم ايران، اعلام مي‌کنند که شاه را در تمام زمينه‌ها حمايت مي‌کنند. شاه به شدت خوشحال مي‌شود و احساس پشتگرمي و غرور مي‌کند. حدود دو ماه بعد، جيمي کارتر به همراه سايروس ونس (وزير خارجه) و برژينسکي (مشاور امنيت ملي) در اول ژانويه 1978 در سر راه خود به هندوستان، به تهران مي‌آيند و مورد استقبال گرم مقامات ايران قرار مي‌گيرند.

در ضيافت شامي که شاه به افتخار کارتر ترتيب داده بود، کارتر در حالي که جام شراب خود را به سلامتي شاه مي‌نوشيد، گفت: « اين بسيار نيکوست که در شروع سال جديد، ما اوقات خود را با کساني مي‌گذرانيم که نسبت به آنها اطمينان عميق داريم و مسئوليت مشترکي را نسبت به حال و آينده احساس مي‌کنيم ... ايران به سبب رهبري داهيانه شاهنشاه، يک جزيره ثبات در يکي از آشوب‌زده‌ترين مناطق جهان است و اين واقعيت مديون شما اعليحضرت و در نتيجه رهبري شماست و هم‌چنين مديون احترام و ستايش و مهري است که ملت‌تان نسبت به شما ابراز مي‌دارد (!) ... ما در جهان، سرزمين ديگري را نمي‌شناسيم که اين چنين به ما نزديک باشد و با آن براي امنيت متقابل نظامي‌مان برنامه‌ريزي کنيم و درباره مسائل منطقه‌اي مورد علاقه دو کشور مشاوره نزديک داشته باشيم؛ و هيچ رهبر ديگري نيست که من نسبت به او اين چنين احساس عميق سپاسگزاري و دوستي شخصي داشته باشم.»

آن روز اگر کسی می‌گفت حدود یک سال دیگر تاج و تخت شاه سرنگون شده و این جزیره ثبات دستخوش تغییر می‌شود که نه تنها ایران بلکه منطقه و حتی جهان را دچار تحول می‌کند، احتمالاً به توهم متهم می‌شد! آن روز هم آمریکایی‌ها از لحاظ سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و تحلیل و محاسبه در رتبه نخست دنیا قرار داشتند و مدعی بودند؛ گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد/ جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست!

اما آنچه جرقه انقلاب اسلامی را دهه‌ها پیش از روز 22 بهمن سال 1357 زد، در درجه اول تکیه حضرت امام خمینی(ره) به نصرت الهی بود. آن زمان که حضرت امام(ره) طلبه ساده‌ای بودند در سال 1323 نقشه راه مبارزه علیه استکبار و استبداد را در مانیفست «قیام‌الله» به رشته تحریر درآورده و مرقوم فرمودند؛ «بخوانید و به کار ببندید... خودخواهی و ترک قیام برای خدا، ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده» امام(ره) آنگاه علمای ربانی، خداخواهان حق‌پرست و شرافتمندان وطن‌خواه را مورد خطاب قرار می‌دهد که «موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفع‌های شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نایل شوید.»

نگارش چنین دستورالعملی در چنان روزگاری خارج از قواعد ظاهری عقل زمینی است. با کدام عِده و عُده؟! آغاز، استقامت، پیروزی و استمرار این حرکت عظیم و پرمخاطره جز با تکیه بر نصرت الهی ممکن است؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی دراین‌باره می‌فرمایند؛ «در دنیای مادّی، در دنیای تسلّط ابرقدرت‌ها، در دنیای ستیزه‌گری همه‌جانبه‌ با اسلام و معارف اسلامی و ارزشهای اسلامی، یک نظامی به‌وجود بیاید برپایه‌ اسلام، آن هم درست در نقطه‌ای که بیش از همه‌جای دنیا تأثیر عوامل آن قدرت‌های منحرف‌کننده نفوذ داشتند و حضور داشتند. [این] چیز عجیبی است؛ من و شما عادت کردیم. این همان «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم» است. وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم؛ دچار تزلزل هم نمی‌شوید، کما اینکه نشدیم.» (1394/4/16)

امروز نیز در آستانه جشن سی و هفتمین سالروز این پیروزی معجزه آسا و الهی، وقتی به پشت سر و حوادث و مخاطرات گوناگونی که طی این قریب به چهار دهه پشت سر گذاشته‌ایم، بنگرید، پیش و بیش از همه دست نصرت الهی را در عبور از گردنه‌های خطرناک و مهلکه‌های نفس‌گیر می‌بینید. آنچه دشمنان غدار خارجی و معاندان وطن فروش داخلی طی این دوران کردند، برای سرنگونی ده‌ها نظام سیاسی کافی بود، از جنگ تحمیلی هشت ساله بگیرید که بیش از 40 کشور دنیا مستقیماً با جمهوری اسلامی در نبرد بودند تا فتنه پیچیده و چندلایه 88 و تحریم‌های سنگینی که با بهانه و بی‌بهانه از ابتدای پیروزی انقلاب، بر ملت مسلمان ایران تحمیل کردند.

آنچه از شواهد و قرائن برمی‌آید آن است که دشمنان انقلاب اسلامی به ناکارآمدی روش‌های پیشین خود پی برده‌اند و عزمی دیگر کرده‌اند. به قول استاد سخن سعدی؛ «دشمن چون از همه حيلتي فرو ماند سلسله دوستي بجنباند. پس آنگه به دوستي کارها کند که هيچ دشمني نتواند.»

اواخر آبان ماه بود که روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست در تحلیلی نوشت؛ «36 سال تحریم به تغییر نظام (در ایران) منجر نشد؛ آنها نه تنها در رفتار ایران در منطقه تغییر جدی ایجاد نکردند، بلکه آن را بدتر کردند»، از طرح عملیات جدید آمریکا پرده برداشت؛ تحریم مثبت! واشنگتن پست این طرح جدید را این‌گونه تعریف کرد؛ «تعامل با تهران و ترغیب آن با چماق‌های کمتر و هویج‌های بیشتر با استفاده از «تحریم‌های مثبت» که زمامداری اقتصادی و قدرت بازار نرم در شکل کمک‌های خارجی، سرمایه‌گذاری، بازرگانی و انتقال‌های فناوری را شامل می‌شود... عمل نمادین رفع تحریم‌ها، صرف‌نظر از میزان دستاوردهای مالی به ایران این سیگنال را خواهد رساند که آمریکا، یک شریک مذاکره‌ای جدی، قابل اعتماد و قابل اتکا است.»!

فردا ملت بصیر ایران در شهرهای بزرگ و کوچک – از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب - با حضور و شور و شعور خود، به دشمن خواهند گفت فریب لبخند ظاهری‌اش را نمی‌خورند. این روزها برخی کوچه‌ها مزین به حجله جوانان رشیدی است که ردپای خون پاک آنان را باید در چنگال آمریکا دید. لبخند کاخ سفید نمی‌تواند چنگال خون آلودشان را بپوشاند. واشنگتن باید آرزوی دیدن خزان انقلاب اسلامی را به گور ببرد. به قول حضرت آقا؛ «خصوصیت این انقلاب عظیم اسلامی که شما ملت ایران راه انداختید، این بود که به فضل الهی آن بهار تا امروز خزان نداشته است.»

http://kayhan.ir/fa/news/68032

ش.د9405977

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات