در فاصله کمتر
از سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری در سال 96، آرایش نیروها و جریانهای
سیاسی کشور در حال شکلگیری مشخصتر و در عین حال دارای تحولاتی با ماهیت سیال
است. اصولگرایان با تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب درصدد حضور منسجم و متحد در
انتخابات هستند؛ این در حالی است که جناح رقیب متصور است اصولگرایان «راهبرد شغال»
را اتخاذ می کنند یعنی چندین کاندیدای اصولگرا در رقابتهای انتخاباتی حضور می یابند
و در صحنه مناظرات از چند جانب به شخص روحانی حملهور می شوند تا بتوانند وی را از
پای درآورند و در نهایت، همگی آنها به نفع یک نفر از خودشان کنار می روند. اما
روندهای حاکم بر این جبهه خلاف این ادعا را نشان میدهد و گویای این است که این
جبهه اصرار دارد که با کاندیدای واحد وارد عرصه رقابت انتخاباتی در سال 96 شود.
مسأله مهم
این است که جبهه مردمی نیروهای انقلاب فعلاً از رونمایی کاندیدای اصلی خود، به
منظور مصون ماندن از اقدامات تخریبی جریان رقیب، خودداری میکند. با این وجود، وحدت
موردنظر این جبهه از سوی دو طیف زیر مجمعه اصولگرایی موردچالش قرار گرفته است:
1- جبهه
پایداری و بویژه شخص سعید جلیلی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و از کاندیداهای
انتخابات یازدهیمن دوره انتخابات ریاست جمهوری: اینان که در انتخابات گذشته معتقد
به عمل به تکلیف صرف بودند و انتخاب اصلح ولو در صورت نداشتن مقبولیت کافی را
تکلیف خود میدانستند، اکنون نیز به نظر میرسد که درصدد تکرار همان فرمول سال 92
هستند و از اینرو تا کنون حاضر به ائتلاف با جبهه مردمی نیروهای انقلاب نشدهاند.
2- احمدینژادیها:
این طیف که البته خود را اصولگرا نمیدانند، اما به لحاظ سبد رأی و پایگاه اجتماعی
با اصولگرایان اشتراک دارد، علیرغم نهی شخص احمدینژاد از حضور در رقابتهای
انتخاباتی و اعلام وی در روزهای اخیر مبنی بر اینکه در انتخابات آتی از کسی حمایت
نخواهم کرد، در روزهای اخیر با مطرح کردن حمید بقایی و حضور احمدینژاد و مشایی در
کنار وی در مراسم روز درختکاری، ساز جدایی از جبهه مردمی نیروهای انقلاب را کوک
کرده و درصدد حضور مستقل در انتخابات آتی هستند. هرچند باتوجه به سوابق بقایی، تردید
جدی در احراز صلاحیت وی وجود دارد، اما صرف ابراز وجود این طیف و عدمائتلاف آنها
با جبهه مردمی، حاوی پیام معنادار و شفافی است. یکی از احتمالات این جریان معرفی
کاندیدای اصلی به صورت مجزا و شخصی غیر از بقایی است و در حقیقت بقایی فضای جریان
احمدی نژاد را در افکار عمومی آماده می کند و کاندیدای اصلی در دقیقه 90 و برای
تخریب نشدن وارد عرصه می شود. به هر حال نکته مهم و قابل توجه این است که این
جریان تلاش می کند سبد رأی و پایگاه اجتماعی خود را در اختیار جبهه مردمی نیروهای
انقلاب قرار ندهد.
اما در
جریان اصلاحات - اعتدال نیز علیرغم آنکه آلترناتیوی برای شخص روحانی وجود ندارد و
اکثریت قریب به اتفاق اعضای این جریان معتقد به حمایت از روحانی و مطمئن به پیروزی
وی هستند، ولی دو هراس بنیادین در میان اعضای این جریان وجود دارد که سبب شده، طرح
کاندیدای در سایه یا اصطلاحاً «ضربهگیر» برای شخص روحانی روز به روز قوت بگیرد؛
ترس از احتمال عدماقبال مردمی به روحانی باتوجه به عملکرد ضعیف وی و کاهش محبوبیت
آن و همچنین ترس خودساخته از احتمال ردصلاحیت وی.
این جریان
اکنون به شدت درصدد معرفی یک کاندیدای در سایه برای روحانی است که چنانچه وی در
نظرسنجیها با عدماقبال مردمی مواجه شود، دست این جریان در رقابتهای انتخاباتی
خالی نباشد. در این زمینه از افرادی چون اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور،
مسعود پزشکیان، از نواب مجلس شورای اسلامی، محمدرضا عارف، سیدحسن قاضیزاده هاشمی،
وزیر بهداشت و... نام برده میشود. هرچند احتمال حضور همه گزینههای مطرح شده،
بالا میباشد، اما براساس آنچه روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد از گزینه در سایه اصلاحطلبان
پردهبرداری کرده، اسحاق جهانگیری محتملترین گزینه برای حمایت از حسن روحانی در انتخابات
ریاستجمهوری است. در گزارش این روزنامه آمده است که هنوز کاندیدای حمایتیِ پاستورنشین،
تعیین نشده است اما در میان دولتمردان حسن روحانی احتمال برگزیدن چهار نفر از یاران
رئیس دولت یازدهم از سایرین بیشتر است. حسامالدین آشنا، محمد باقر نوبخت، محمد نهاوندیان
و اسحاق جهانگیری. درواقع، میتوان گفت که در میان همه گزینههای مطرحشده، اسحاق
جهانگیری، به دلیل تسلط بر مشکلات و مسائل موجود در دولت محتملترین گزینه است.
امثال آقای پزشکیان نیز علیرغم
داشتن برنامه، به دلیل مشی انتقادی نسبت به دولت کنونی و صراحت لهجه خاصش نمیتواند
مورداقبال جریان مذکور برای ضربهگیری روحانی باشد. قاضیزاده هاشمی هم علیرغم
داشتن کارنامه موفق در وزارت بهداشت و اجرای طرح تحول نظام سلامت، باتوجه به واقعه
اخیر در استان ایلام به میزان زیادی از محبوبیتش کاستهشده و طرح وی به عنوان
کاندیدای در سایه چندان با اقبال مواجه نخواهد شد. این در حالی است که عارف نیز از
همان ابتدا به عنوان یک گزینه جدی مطرح نبوده است.