(روزنامه اطلاعات ـ 1395/12/04 ـ شماره 26665 ـ صفحه 12)
او در کنار شهید سمیر القنطار، جهاد مغنیه و مصطفی بدر الدین یکی از چهار فرمانده ارشد حزب الله بود که در چند سال اخیر در خاک سوریه و در نزدیکی دمشق ترور شدند به این معنی که وجه مشترک هر چهار ترور، اجرای آن به واسطه جنگندههای اسرائیلی و از طریق حملات هوایی و وقوع آن در خاک سوریه و در نزدیکی دمشق، پایتخت این کشور بوده است.اسرائیل گمان می کرد میتواند با ترور مغنیه در سوریه روابط حزب الله و دمشق را تیره کند اما با تدبیر حزب الله چنین نشد.وقتی موساد متوجه شد که عماد مغنیه قرار است عازم دمشق شود، در سطح بسیار گستردهای به تکاپو افتاد تا از تمامی منابع خود از جمله سرویسهای اطلاعاتی بیگانه جزئیاتی را در این خصوص به دست آورد و سوال های متعددی را مطرح کرد از جمله اینکه:آیا مغنیه واقعا به دمشق می آید؟ در این سفر چه هویتی خواهد داشت؟ با چه خودرویی می آید؟ کجا اقامت می کند؟ چه کسی همراه اوست؟ چه زمانی به نشست قریب الوقوع بین مسئولان سوری و ایرانی خواهد رسید؟ آیا مسئولان سوری از آمدنش خبر دارند؟ آیا حزب الله در جریان این سفر برنامهریزی شده او قرار دارد؟
عماد مغنیه در سال 1962 میلادی (1341 هـ- ش) در روستای طیر دبا از توابع صور، به دنیا آمد. خانواده وی متشکل از پدر، مادر و جهاد و فؤاد دو برادر وی بود که هر دو قبل از شهید مغنیه به شهادت رسیدند.عماد هنوز به 17 سالگی نرسیده بود که برای خدمت به آرمان مقدس فلسطین در سنگرهای مختلف از جمله فتح و امل بر ضد رژیم صهیونیستی به جهاد پرداخت و در اوایل دهه هشتاد میلادی به «نیروی 17 » شاخه نظامی جنبش آزادیبخش فلسطین پیوست که نیرویی ویژه به شمار می آمد که هدف از تشکیل آن حفاظت از مبارزانی مانند ابو عمار، ابو جهاد و ابود ایاد بود.او از همان زمان در عملیات انتقال سلاح از جنبش آزادیبخش فلسطین برای مقاومت اسلامی لبنان نقش اساسی داشت.عماد پس از تأسیس حزبالله لبنان به جمع آنان پیوست و از بین تمامی فعالیتها نبرد و جنگ رو در رو با اشغالگران صهیونیست را برگزید. او پس از اجرای موفقیتآمیز چند عملیات به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلندپایه حزبالله سپس به عنوان مسئول عملیات ویژه حزب انتخاب شد.
شهید عماد مغنیه که به دلیل دوری از رسانهها به «مرد سایه» در مقاومت اسلامی شهرت یافت و بسیاری او را مغز متفکر حزبالله قلمداد میکردند، در پاییز 1362 در جریان عملیاتی علیه آمریکا در کویت به اسارت درآمد اما موفق به رهایی شد و پس از آن بود که سازمان جاسوسی آمریکا به شخصیت واقعی او پی برد و سخت در صدد دستگیری او در لبنان و خاورمیانه برآمد.شهید مغنیه در فهرست افراد تحت تعقیب اتحادیه اروپا و آمریکا قرار داشت و برای کشتن او پنج میلیون دلار جایزه گذاشته شده بود. همچنین حاج رضوان در 20 سال گذشته از هدفهای اصلی سرویسهای امنیتی آمریکا بود تا جایی که سیا 25 میلیون دلار پاداش برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری وی شود، در نظر گرفته بود.عماد در نبردهای حزب الله با ارتش اشغالگر اسراییل در سال 2000 که ثمره آن آزادی جنوب لبنان بود، نقش معجزهآسایی داشت و در همین عملیات بود که برادرش به شهادت رسید.سپس در جنگ معروف به جنگ 33 روزه، اوج رشادت و تدبیر وی برای همه به ویژه دشمن اسرائیلی روشن شد تا جایی که اسرائیل برای جبران این شکست مفتضحانه در صدد عملیات تروریستی علیه حاج عماد برآمد. نقش او در پیروزی های مقاومت تا جایی بود که دبیر کل حزبالله در این باره گفت: ما افتخار پیروزی در جنگ تابستان 2006 را به یک شخص خاص اختصاص نمی دهیم، زیرا این پیروزی حاصل مقاومت گروهی بود اما حاج عماد در پیروزی نخست و دوم نقش اساسی و محوری ایفا کرد و اگر زنده بود نمی گفتیم وی رهبر دو پیروزی است.
رژیم صهیونیستی در سال 1996 طرح ترور رسمی و اعلام شدهای را علیه شهید عماد مغنیه در بیروت به اجرا گذاشت که منجر به شهادت برادرش فواد شد و از آن پس دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل با تلاش برای شناسایی مغنیه و زیرنظر گرفتن تحرکات او در صدد ترور او بودند که درنهایت این نقشه در سال 2008 در سوریه به اجرا و منجر به شهادت او شد.
دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل و سرویس های اطلاعاتی بین المللی و منطقه ای همپیمان آن معتقدند حزب الله در جستجوی واکنش مناسب به ترور مغنیه در کشوری است که دستگاه امنیتی ضعیفی داشته باشد تا بتواند به راحتی وارد آن شد اما هیچ کس جز رهبران حزب الله از واقعیت واکنش به ترور عماد مغنیه خبر ندارد.در این میان سخنان سید حسن نصرالله مبنی بر اینکه «آنها را نگران باقی بگذارید» از فضای قبل از واکنش حکایت دارد و در جنگ روانی بخشی از واکنش محسوب می شود و این سوالها را مطرح میکند که آیا حزب الله عملا به فکر واکنش است؟ واکنش آن کجا، چگونه و چه زمانی خواهد بود؟همچنین وعده دبیر کل حزبالله به رژیم صهیونیستی در مورد اقدامات «پیروان و دانش آموختگان» عماد مغنیه نشان می دهد که هدف او از این اظهارات این است که مغنیه برای نسل های پس از خود مکتبی را برای فعالیت های مقاومت تاسیس کرده و به جا گذاشته است.نصرالله تأکید کرد: گرچه شهادت وی غمی بزرگ برای حزبالله لبنان بود، اما تأثیری در روند حرکتی این جنبش ندارد چرا که این فرمانده شهید زیرساختهای لازم برای موفقیت حزبالله در هر جنگ آینده و مقدمات ورود این حزب به الجلیل در درگیریهای زمینی پیش رو را فراهم کرده بود.
نکته قابل توجه اینکه در طول هشت سال پس از شهادت عماد مغنیه، حزبالله لبنان آرمانهای او را محقق کرده و موازنههای برتری در برابر دشمن صهیونیستی را یکی پس از دیگری به ثمر رسانده است.در این خصوص تقابل موازی و برابر با حملات موشکی اسرائیل، تخریب متقابل زیرساختهای سرزمینهای شمالی در هر جنگ احتمالی، تهدید به ورود به منطقه الجلیل در صورت آغاز نبرد زمینی دشمن و پیامهای عملیات جدید مقاومت در مزارع شبعا شامل تغییر قواعد بازی با دشمن صهیونیستی از جمله برگهای برندهای است که مقاومت در جنگ سرد بر ضد دشمن صهیونیستی به دست آورده است.
برتری و توانمندی حزب الله در طول این هشت سال مسیری را پیمود که دیگر اسرائیل نه تنها برای آغاز هر جنگ احتمالی، هزاران محاسبه را در نظر می گیرد، بلکه برای برنامهریزی ترور رزمندگان مقاومت نیز باید معادلههای چند مجهولی متعددی را رمزگشایی کند، چرا که دبیرکل حزبالله لبنان در یکی از سخنرانی ها خود وعده داد حزبالله حق دارد با هر عملیات امنیتی اسرائیل، واکنش نظامی از خود نشان دهد و اسرائیل میداند که نصرالله این وعده را محقق خواهد کرد.حزب الله پس از عماد مغنیه توان نظامی را محقق کرد که به قول نصرالله در مخیله هیچ کس نمیگنجد، دیگر سخن از موشکهای نقطه زن قدیمی شده و اکنون حزبالله موشکهایی با قدرت تخریب بسیار بالا در اختیار دارد که میتواند همه سرزمین های اشغالی را در نوردیده و با دقت بسیار بالا اهداف مورد نظر در بانک اهداف حزبالله در سرزمین های اشغالی را در تیررس قرار دهد.به هر حال حدس و گمان های مطرح شده در خصوص واکنش حزبالله بر این اساس است که پاسخ آن به نحوی نخواهد بود که جنگ سراسری در منطقه شکل بگیرد.نکته قابل ملاحظه اینکه پس از ترور شهید مغنیه، مصطفی بدرالدین مسئولیت هدایت و راهبری شاخه نظامی حزب الله را در سوریه برعهده گرفت و در پی ترور او دبیرکل حزب الله در یک سخنرانی از طریق ویدئو کنفرانس تاکید کرد: انتقام بزرگ ما برای خون سید مصطفی بدرالدین با حفظ مقاومت اسلامی و گسترش و حمایت از آن و همچنین ادامه حضور در سوریه و گسترش آن خواهد بود.
حاج عماد به سرودهای انقلابی مارسل خلیفه علاقه فراوانی داشت و بسیار دوست داشت به این سرودها گوش بدهد زیرا بیانگر مسائل ملت و سرزمین فلسطین بود.موسیقی بخش مهمی از زندگی او را تشکیل می داد و نه تنها به این سرودها گوش می داد بلکه در بسیاری از کارهای هنری مشارکت داشت که نمونه آن مشارکت در گروه «افتخار از آن شهدای سپتامبر» بود.همچنین او به سرودهای ایرانی علاقه زیادی داشت و در جریان سفرهایش به سوریه همواره به آن گوش می داد و کسانی که درآخرین سفرش به سوریه با او بودند روایت می کنند وی به یک قطعه هنری با صدای محمد اصفهانی تحت عنوان «امشب در سر شوری دارم» گوش می داد و در ترجمه آن به عربی گویی وضعیت درونی خود را پیش از شهادت شرح می داد و این قطعه برایش آواز خداحافظی بود تا جایی که می گفت: امشب یک چیز دارد، عاطفه و اندیشه، گویی من از این دنیا دورم.وی به سریالهای کمدی به ویژه کارهای طنز آمیز یاسر العظمه هنرمند سوری علاقه داشت و به طور کلی هنر سوری مورد توجه وی بود.اما خالد تاجا بازیگر مشهور سوری در مورد آشنایی اش با حاج عماد روایت می کرد: من پس از 12نوامبر 2008 یعنی پس از شهادتش او را شناختم؛ هنگامی که به دستاوردهای نظامی و فرماندهی او جنگ 2000 و 2006 پی بردم یک قصیده تحت عنوان «پس از آنکه رفتی به ما گفتند چه کسی بودی» سرودم.این هنرمند سوری که محمود درویش شاعر بلند آوازه فلسطینی وی را آنتونی کویین عرب می نامید، از سید حسن نصرالله خواست بعضی از وسایل شخصی شهید را به او بدهد و دبیر کل حزب الله نیز مصحف مخصوص حاج عماد و شال مشکی اش را به او داد.
شهید مغنیه در طول زندگی و پس از شهادتش همچنان معمایی زیبا است که حس کنجکاوی بسیاری را زنده میکند؛ کسانی که به دنبال پی بردن به زوایایی جدیدی از حاج عماد و علایق و خواسته هایش هستند زیرا او تصویر متفاوتی از فرماندهان نظامی جهان عرب را ترسیم کرد و با دستاوردها و معماهایش اسطوره جادویی مقاومت باقی خواهد ماند.به عبارت بهتر مغنیه در حالی به فیض شهادت نائل آمد که هنوز مردم به خوبی او را نشناخته و اسرار زیادی از او همچنان پنهان مانده است و پس از شهادت بود که مردم دریافتند او همان فرمانده نظامی مقاومت و مغزمتفکری بود که پیروزيهای متعددی را برای مقاومت به ارمغان آورد. سید حسن نصرالله پس از شهادت مغنیه گفت: خون حاج عماد مغنیه موجودیت اسرائیل را نابود می کند.به این ترتیب مردم دریافتند حاج رضوان همان رئیس شورای جهادی و فرمانده نظامی مقاومت و عقل متفکری است که پیروزیهای مقاومت را به ثمر می نشاند و گوهر جهادی حزبالله بود و او بود که نصرالله از او تحت عنوان فرمانده دو پیروزی یاد کرد و او بود که سالها زندگی کرد بدون اینکه کسی بداند عماد مغنیه کیست، زیرا کسی جرأت نداشت خزانه اسرار او را فاش کند.
حاج عماد مغنیه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران با تهران رابطه داشت و فارسی را با لهجه فصیح یاد گرفت و به گفته افرادی که با وی دیدار داشتند، فارسی را خوب و فصیح صحبت می کرد.مغنیه بسیار به رهبر انقلاب نزدیک و علاقمند بود و به تحلیل ها و نظرات ایشان در مورد حوادث مختلف اطمینان داشت و در تمامی دیدارهای حساسی که ایرانی ها با همپیمانان راهبردی منطقهای به ویژه سوریها داشتند، مغنیه نقش مترجم را بازی می کرد.شهید مغنیه سفرهای زیادی به ایران داشت و برای تحصیل دروس اخلاق و عرفان بارها به ایران و شهر قم سفر کرده بود.یک مقام ایرانی می گوید: « در سال 2003 ، با شهید مغنیه، به جبهه جنوب لبنان رفتیم، اوهمزمان با رانندگی مواضع حزبالله و اسرائیلی ها را برای ما تشریح کرد.از جمله اینکه توضیح می داد رزمندگان حزبالله، چگونه کوه ها را می شکافند و سکوهای موشکی را درون آن قرار می دهند که آماده شلیک شود.زمانی که ادامه بخشی از این سفر با خودرو ممکن نبود، پیاده شده و وارد جاده ای شدیم که از بین بمب های خوشه ای عبور می کرد و نکته قابل توجه اینکه عماد مغنیه با شجاعت این راه پر از مین راه را ادامه می داد.
معروف است که این چریک استثنایی خاورمیانه هیچ گاه از دری که وارد میشد، بیرون نمی رفت و به طور مرتب اتومبیل شخصیاش را تغییر داده و هیچ گاه قراری را با تلفن یا موبایل هماهنگ نکرد. همچنین گفته میشود دستگاههای اطلاعاتی بیش از 40 کشور عربی و غربی در پی به دست آوردن نشانی از وی بوده و در این راه دهها میلیون دلار هزینه کردند. وی علاوه بر عربی و فارسی به زبان فرانسه نیز تسلط داشت.دشمنانش او را ساحر، معما، شبح، استراتژیست، مغز متفکر نظامی و شخصیت شماره دو حزبالله لقب داده بودند.دوستان عماد از وی به عنوان فرماندهی شجاع، متواضع، خلاق، بیادعا، از جان گذشته و شهادتطلب یاد میکردند که به سرعت نبوغ خود را نشان داد و در امور سازماندهی و نظامی و عملیاتی علیه اشغالگران طرحهای تازهای ارائه کرد.از نظر اسرائیلی و آمریکا، مغنیه در پس تمام عملیاتی قرار داشت که موجب کاهش نفوذ آنان در منطقه شد و باوجود این هیچ کس نمی توانست اثری از او به دست آورد زیرا مغنیه همچون شبح بود و پس از هر عملیاتی هیچ اثری از خود به جا نمی گذاشت و از خبرنگاران و گفت وگوهای تلویزیونی پرهیز می کرد .به نوشته کتاب « عملیات بزرگ موساد اسرائیل» هرچند سرویس اطلاعاتی غرب همواره در جریان فعالیت های او بود اما هیچ گاه نمی توانست اثری از او پیدا کند و به محل اختفای او پی ببرد.
شهید مغنیه در یکی از صحبتهایش گفته بود: «اسرائیلیها و آمریکاییها خیلی مرا بزرگ میکنند و مسئولیت بسیاری از عملیات و حوادث را به من نسبت می دهند، گویی فکر میکنند کلید امور جهان در دست من است، تنها بخشی کوچک از مجموعه جهادی حزبالله هستم که در راه آرمانهای مقدس مقاومت انجام وظیفه میکنم. ادامه دارد...
ش.د9504020