محمدجواد ظریف، که دیگر آن مرد خندان شماره یک دولت حسن روحانی نیست، این روزها کمتر در برابر دوربین خبرنگاران قرار میگیرد. وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید پیشتر اعلام کرده بود تمایلی ندارد در دولت دوازدهم حضور داشته باشد، این در حالی است که رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت نیز در روزهای پایانی دولت یازدهم و با توجه به سرانجام برجام، تمایل چندانی به قرار دادن تصویر او بر صفحه اول خود ندارند[...]
یادداشت: محمدجواد
ظریف، که دیگر آن مرد خندان شماره یک دولت حسن روحانی نیست، این روزها
کمتر در برابر دوربین خبرنگاران قرار میگیرد. وزیر امور خارجه دولت تدبیر و
امید پیشتر اعلام کرده بود تمایلی ندارد در دولت دوازدهم حضور داشته باشد،
این در حالی است که رسانههای اصلاحطلب و حامی دولت نیز در روزهای پایانی
دولت یازدهم و با توجه به سرانجام برجام، تمایل چندانی به قرار دادن تصویر
او بر صفحه اول خود ندارند؛ چرا که آن روزهایی که در مقابل نمایندگان
معترض به برجام و منتقدان اعتماد به آمریکا در کمیسیون برجام مجلس شورای
اسلامی عصبانی شده بود و با اطمینان از اجرای برجام سخن گفته بود، به سرعت
سپری شد و حالا پس از عهدشکنیهای پیدرپی دو دولت دموکرات و جمهوریخواه
آمریکا، محمدجواد ظریف خود یکی از معترضان به سرنوشت برجام شده است! در
آخرین مورد، او در واکنش به اظهارات ترامپ که در مصاحبه با خبرگزاری
آسوشیتدپرس «فعالیتهای ثباتزدای ایران در خاورمیانه» را بر خلاف روح
برجام دانسته و از احتمال خروج آمریکا از توافق هستهای خبر داده بود، در
صفحه شخصی خود در توئیتر مینویسد: «ببینیم که آیا آمریکا آماده است به متن
برجام پایبند باشد، چه برسد به روح آن. آمریکا تاکنون از هر دو سرپیچی
کرده است» و «اتهامات نخنمای آمریکا نمیتواند اذعان این کشور به تعهد
ایران به برجام را بپوشاند، آمریکا باید مسیرش را عوض کند و به تعهدات خودش
پایبند باشد.»؛ جملاتی که مشخص نیست پس از انجام تعهدات مو به موی جمهوری
اسلامی ایران و جمعآوری سانتریفیوژها، تعطیلی رآکتور هستهای اراک و فردو و
همچنین ملزم شدن ایران به یک تعهدنامه بینالمللی و پذیرش محدودیتها و
خسارات دیگر چه سودی برای کشور دارد؟ آیا میتوان با چند جمله اعتراضی و
چند توئیت آب رفته را به جوی بازگرداند!