برخی تئوری پردازان مطرح آمریکائی براین باورند که جهان دهکده ای بیش نیست، کدخدای آن آمریکا و مغز دهکده در اختیار فرمان اوست. اما قلب این دهکده در غرب آسیا(خاور میانه) است و قلب این منطقه هم کشوری مخالف آمریکا یعنی ایران است. آمریکا برای اعمال قدرت بر کل دنیا چاره ای جز تسخیر قلب قلب جهان ندارد. آمریکایی ها برای رسیدن به قلب ِ قلب جهان 3راهبرد را مدنظر قرارداده اند...
برخی تئوری پردازان مطرح آمریکائی براین باورند که جهان دهکده ای بیش نیست، کدخدای آن آمریکا و مغز دهکده در اختیار فرمان اوست. اما قلب این دهکده در غرب آسیا(خاور میانه) است و قلب این منطقه هم کشوری مخالف آمریکا یعنی ایران است. آمریکا برای اعمال قدرت بر کل دنیا چاره ای جز تسخیر قلب قلب جهان ندارد.
آمریکایی ها برای رسیدن به قلب ِ قلب جهان 3راهبرد مدنظر قرارداده اند:
الف) راهبرد آنی لکن خطرناک و پرهزینه؛
ب)راهبرد زمان بر اما امید به نتیجه بخشی آن دارند؛
ج)راهبرد مقطعی لکن حساس و کم هزینه تر؛
راهبرد اول: آنی لکن خطرناک و پرهزینه یعنی جنگ .
آنها جنگ را به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم (نیابتی )دنبال کردند .
در جنگ مستقیم 3نوع جنگ طراحی گردید :1- جنگ تمام عیار که نیاز به حجم بالای نیروی نظامی پابه کار ، آموزش دیده و رزمایش های سنگین رفته برای مقابله با ایران دارد و از سویی شکست خوردن های سنگین آمریکادر جنگ های بسیار کوچکتر مانند عراق و افغانستان و.... پرونده این طرح را مختومه کرد. 2- جنگ ضربتی آمریکا: بدین صورت که تاسیسات مهم وکلیدی ایران را زده ورها کنند . این طرح نیز با فرمایشات مقام معظم رهبری (حفظه (1..)که دوران "بزن ودر رو" گذشته است کارآیی خود را ازدست داد زیرا شاید شروع با کشور متخاصم باشد لکن محل تلافی و پایان آن را ایران تعیین خواهد کرد. 3- جنگ اسرائیلی بود. این جنگ نیز به دودلیل قابل رد است: الف) رقم خوردن انسجام منطقه ای را به نفع ایران در پی خواهد داشت ب) قیمت و هزینه این جنگ حذف رژیم صهیونیستی از نقشه جهان خواهد بود.
در جنگ غیر مستقیم و نیابتی دو نوع طرح تدارک دیده شد و ادامه دارد :1- روی کارآوردن اسلام های افراطی با رویکرد خشونتی در مقابل اسلام ناب محمدی مانند القاعده که تاریخ مصرف آن گذشت و یا داعش که ادامه دارد و تاریخ مصرف آن نیز رو به پایان است 2- جنگ عربستان علیه یمن :این جنگ نیز نیابتی است و براین باور بودند که 40روزه کار تمام است لکن فرهنگ مقاومت و رونمایی از تجهیزات مدرن یمن این جنگ 40روزه را بیش از دوسال طول داده است.
راهبرد دوم: زمانبر اما به نتیجه بخشی آن امید دارند یعنی: تغییر سبک زندگی
انقلاب الجزایر از مساجد و مدارس دینی شروع شد لکن بعد از پیروزی ، حکومت دینی پا نگرفت واجرانشد . مقام معظم رهبری (حفظه ا..) در این باب فرمایشی دارند که : "انقلاب الجزایر ،انقلاب اسلامی ،انقلاب مساجد ،انقلاب علمای دین بود اما بعد از 20سال که خودم رفتم و دیدم که اثری از دین نیست" (15 اسفند77) آنها براین باورند که همین نوع انقلاب در ایران اتفاق افتاد اما نتیجه عکس الجزایر شد زیرا انقلاب پاگرفت و نه تنها در ایران حاکمیت دینی پابرجاست بلکه به سراسر جهان در حال صادر کردن است. بنابراین راه ساقط کردن تغییر سبک زندگی این کشور است. تدبیر اینگونه شد که سبک زندگی ، دینی باشد اما دینی که غرب آن را تعریف کرده باشد بعبارتی دین باشد اما محدود به داخل خانه ها، دینی که شئون اجتماعی ندارد، دین باشد امادر سیاست دخالت نکند ،دین باشد اما به جای مقاومت، اهل سازش و مذاکره با دشمن باشد، حتی حجاب باشد لکن در حجاب حیا نباشد.
راهبرد سوم : مقطعی ،حساس وکم هزینه تر یعنی انتخابات
انتخابات 96 مانند همه انتخابات ایران برای دشمنان دارای دو ویژگی زیر است :
الف) درانتخابات می شود فتنه انگیزی کرد چون بستر احساسات نمود و ظهور بیشتر دارد.
ب)انتخابات ایران سالم است یعنی هرآنچه در صندوق انداخته می شود از صندوق رأی بیرون می آید لذا می بینیم بنی صدر هم رأی می آورد،خاتمی از صندوق رأیی، رای می آورد که کارگزاران مجری آن بوده اند. احمدی نژاد از صندوق رأیی ، رأی می آورد که خاتمی مجری آن بود ودر نهایت روحانی منتخب صندوق هایی می شود که مجری آن احمدی نژاد بوده است.
ویژگی و اهمیت خاص این دوره از انتخابات این است که از 4تا 8سال آینده دوره انتقالی به لحاظ سنی را شاهد خواهیم بود و هرکس برکرسی ریاست جمهوری تکیه دهد ودارای برنامه صحیح باشد می تواند بر این روند انتقال ، تأثیر مثبت بگذارد و بالعکس.
حال اندیشکده آمریکایی بنیاد دفاع از دموکراسی در گزارشی از مقاومت تهران در مقابل تو طئه های غرب ،تنها راه تسلیم شدن ایران را اینگونه بیان می کند: "تهران تنها زمانی تسلیم غرب می شود که خواستاران تسلیم شدن در برابر غرب ، بر وفاداران انقلاب اسلامی پیروز شوند "(هفته نامه صبح صادق ش790)
آنها برای رسیدن به مقاصد خود علاوه بربکارگیری سلطنت طلب ها ، روی منافقین حساب ویژه باز نموده اند ؛ راه انداختن کمپین های مختلف ، سیاه نمایی های مختلف در جراید و نشریات آمریکایی ،راه اندازی تشکلی به نام ستاد اجتماعی مجاهدین ، زیر سوال بردن نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران واتهامات حقوق بشری از جمله این فعالیت هاست. آنها براین باورندکه شبکه های اجتماعی طی یکسال اخیر معجزه آسا نقش افرینی کرده است. کودتای نافرجام ترکیه ، پدیده ترامپ ، از جمله این معجزه هاست. باید براین نکته افزود که متوسط جهانی واستاندارد حضورکاربران در شبکه های اجتماعی حدود 109 دقیقه در نظر گرفته شده است .اما ایران از کشورهایی است که کاربران آن بطور متوسط 5تا 9ساعت از روز را(بالاترین حضور) به این شبکه ها می پردازند. حضور کمرنگ مردم در انتخابات ، وپررنگ کردن آسیب های اجتماعی ومعضل تراشی برای نظام اسلامی ،زیر سوال بردن نهاد های انقلابی ودر نهایت ستایش غرب گرایی وانقلاب زدایی از جمله محورهای این شبکه ها می باشد.
در پازل انتخاباتی غرب بعنوان سومین راهبرد ، قطعات پازل برمحور عدم وحدت جریان انقلابی چیده شده بود ظهور و بروز جبهه مردمی انقلاب اسلامی وحمایت های مردمی که صورت گرفت این پازل را با مشکلی جدی و بحرانی مواجه کرد. ویژگی منحصر به فرد این جبهه ،وجهه به معنای واقعی "مردمی بودن" وانتخاب از پایین به بالای آن است که در جریانات دیگر شاهد آن نیستند. البته این بدین معنا نیست که دشمن ، دیگر جریان ها را بوجود آورده است بلکه دشمن با خود محاسبات و وزن کشی می کند .بعبارتی دشمن چنین محاسبه می کند که با جریانی که بدون منّت و سرسختی ، خود بدنبال مذاکره است و امتیاز می دهد بهتر می توان قرارداد بست و عمل نکرد و بهتر می توان امتیاز گرفت و تعهدی نداد. درمقابل جریان انقلابی، جریانی سرسخت است که به راحتی امتیاز نمی دهد و اگرچه میز مذاکرات را ترک نمی کند ولی تا امتیاز نگیرند روی امتیاز دادن صحبت نمی کنند، با این محاسبات است که دشمن ترجیح می دهد جریان اول در انتخابات پیروز شود.