(روزنامه اطلاعات ـ 1396/01/24 ـ شماره 26693 ـ صفحه 12)
اول:
دفتر خاورمیانهای بنیاد کارنگی مستقر در بیروت اوایل سال جاری مسیحی هم اندیشی را با عنوان "شکستهای عربی: شهروندان، کشورها و قراردادهای اجتماعی" در بیروت برگزار کرد. در این هم اندیشی که با حضور "فواد سنیوره "نخستوزیر سابق لبنان و رییس فراکسیون المستقبل (وابسته به ائتلاف ۱۴مارس) و مروان معشر "وزیر سابق خارجه اردن" و جمعی از نویسندگان و خبرگان عربی انجام گرفت، ابتدا فواد سنیوره تحلیلی از وضعیت کشورهای عربی ناظر به بحرانهای فزاینده و لزوم بازسازی "اتحادیه عرب" در راستای تقویت جبهه عربی ارایه داد. وی بر این نکته تاکید داشت که با توجه به ضعف کشورهای عربی و شکستهای پی در پی در بحرانها و تحولات عربی، ضروری است تا اتحادیه عرب به بازنگری راهبردها و فعالیتهایش با هدف تقویت کشورهای عربی بپردازد. عنوان هم اندیشی فوق و مسایلی که در آن طرح و بحث گردید نشان می دهد که تصویر ذهنی کشورهای عربی بر محور "شکست"، بحرانهای فزاینده و ناتوانی در برابر پاسخ مناسب در برابر تغییرات پیش رو است. ضمن اینکه متاسفانه این نهاد ایران را به عنوان یک چالش و تهدید تلقی می کند .
دوم:
تقریبا یک ماه پس از برگزاری هم اندیشی موصوف، گزارشی تحلیلی از آن با عنوان "شش سال پس از بهار عربی" در واشنگتن پست منتشر شد که نکات و ظرایف دیگری از پروژه تحقیقاتی فوق را بیان می کرد که نکات مهم آن شامل موارد زیر می شود:
برای تهیۀ گزارش "شکستهای عربی" از نتایج نظرسنجی تحت عنوان «فشارسنج عربی» استفاده شده است که از سال ۲۰۰۶تاکنون هر دو سال یکبار در 15 کشور عربی انجام میشود. دستاوردهای نظرسنجی گویای آن است که اعراب خواستار برخورداری از نظامهای سیاسی بهتر و آزادتری هستند. در آخرین نظرسنجی که سال گذشته انجام شد (۲۰۱۶ )، فساد و اقتصاد به عنوان مهمترین منبع مشکلات شناخته شدند.در این تحقیق از ۱۰۳تن از اعراب سرشناس نظرسنجی صورت گرفت. پاسخدهندگان از استبداد و فساد به عنوان بزرگترین مشکلات منطقه نام بردند. از نظر آنها اهمیت این مشکلات در حکومت مهمتر از مسئلۀ تروریسم، منازعات فرقهای یا دیگر مسائل امنیتی بود.پاسخدهندگان در پاسخ به این پرسش که آیا در دولت آنها فساد «متوسط یا زیاد است»، : ۹۰ درصدتونسیها، ۸۴درصد مصریها و الجزایری، ۸۳ درصدفلسطینیها، ۷۶ درصدمغربیها و ۶۳درصد اردنیها پاسخ مثبت به آن دادند.اینترنت، جهان عرب را بیش از آنچه غربیها متوجّه باشند دگرگون ساخته است. براساس مطالعۀ «کارنگی»، اعراب به طور میانگین پنج ساعت در روز در فضای مجازی سیر میکنند. در سال ۲۰۱۴سعودیها بیشترین تماشاچیان یوتیوب در سطح جهان بودند و در توئیتر نیز بیش از همه فعالیت داشتند. در این سال روزی ۱۷میلیون توئیت در جهان عرب ارسال میشد.اینترنت سبب شده است تا شهروندان احساس کنند به یکدیگر و به جهان خارج متصل هستند. آنها خواستار حقوق انسانی خود، از جمله حقّ انتقاد از حکومت هستند. «فشارسنج عربی ۲۰۱۶» نشان می دهد دو سوم کسانی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند باور دارند میتوانند از دولت خود انتقاد کنند. در سال ۲۰۱۵، بیش از ۱۴۳میلیون تن از اعراب در کشورهایی زندگی میکردند که یا درگیر جنگ بودند یا اسیر در دست اشغالگران! اعراب تنها ۵ درصدجمعیت جهان را تشکیل میدهند، اما نیمی از پناهندگان جهان عرب هستند. در این بررسی تاکید شده که اکثر ساکنان کشورهای اسلامی در خاورمیانه خواستار عدالت، عزّت، آزادی و رفاه هستند، همان چیزی که امریکاییها در پی آنند. گزارش "شش سال پس از بهارعربی" ضمن توجه به پیشرانهای اصلی تغییرات اجتماعی _ سیاسی در جهان عرب، براین نکته اذعان دارد که روند حاکم بر حکومتهای عربی، گسست میان آنها و مردم را به خوبی نشان می دهد. افزون براین، به ناتوانی شان در شناخت تحولات اجتماعی -سیاسی و عدم درک روندهای کلیدی تغییر اشاره دارد.
سوم:
بیست و هشتمین نشست سران کشورهای عربی با هدف بررسی مهم ترین مسایل کشورهای عربی و مواجهه با بحرانها در منطقه البحر المیت واقع در کشور اردن آغاز به کار کرد .در این نشست، ۱۷ بندی که به تصویت وزرای خارجه کشورهای عربی در نشستهای مقدماتی در خصوص مسائل عربی و منطقه ای و در رأس آنها مساله فلسطین و راه کارهای احیا روند صلح و مساله مبارزه با تروریسم رسیده بررسی شد.این کنفرانس درحالی برگزار می شود که از اختلافات ساختاری و ناهماهنگیهایی درباره تحلیل و فهم مسایل مهم داخلی و خارجی رنج می برد. تلاش اردن به عنوان میزبان نشست برای کاهش اختلافات و نزدیک کردن دیدگاهها نیز نتوانسته ادامه روند اختلافات و دو دستگی میان کشورهای عربی را کاهش دهد. از جمله این اختلاف نظرها می توان به موارد زیر اشاره داشت: پرونده رابطه با جمهوری اسلامی ایران به طور مفصل مطرح شد و تعدادی از کشورهای عربی همچون عراق و لبنان مخالف درج هرگونه عبارتی ضد تهران در بیانیه پایانی نشست امان بودند. وزارت امورخارجه عراق بر لزوم بازگرداندن سوریه به عنوان عضو اتحادیه عرب و اعطای کرسی سوریه در اتحادیه به دولت این کشور تاکید کرده است.همزمان کشورهای عربستان، امارات و بحرین با درج عبارتی در بیانیه پایانی اجلاس که از لزوم حمایت ارتش لبنان در برابر رژیم صهیونیستی سخن می گوید مخالفت کرده اند. به عقیده بسیاری از کارشناسان، اتحادیه عرب هم اکنون به محلی برای گردهماییهای دوره ای سران کشورهای عربی تبدیل شده و ماموریت آن به صدور بیانیههایی عاری از تاثیرگذاری تقلیل یافته است.تصویر ایران و جایگاه آن به عنوان یک همسایه مهم از جمله مناقشات مهمی است که به خصوص طی سالهای اخیر چالشهای بسیاری را در نزد اعراب به همراه داشته است. در یک سوی این تصویر "تهدید" و سوی دیگر آن "حسادت" وجود دارد.
اتحادیه عرب ، ناتوان از حل مشکلات و بدون افق روشن
نشست اتحادیه عرب در بحرالمیت اردن در حالی اخیرا به پایان رسید که بیانیه پایانی آن نشان داد که نمی توان افقی امیدوار کننده برای آن متصور شد.اتحادیه عرب با نام کامل اتحادیه کشورهای عربی (به عربی: جامعة الدول العربیة) یک سازمان بینالمللی منطقهای شامل کشورهای عمدتاً عربیِ جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا است. این اتحادیه در ۲۲مارس ۱۹۴۵با ۶عضو مؤسس مصر، عربستان، عراق، سوریه، لبنان، و فرااردن (که در ۱۹۴۶به اردن تغییر نام داد) بنیان نهاده شد و یمن نیز چند روز بعد در ۵مه ۱۹۴۵به آن پیوست. این اتحادیه ۲۲عضو اصلی و چهارعضو ناظر دارد. ضمناً عضویت سوریه از نوامبر ۲۰۱۱به حالت تعلیق درآمده است.این همان اتحادیه ای است که همواره نشستهایی برگزار می کند اما در عمل ناکارآمد است.
به عبارت دیگر می توان نشستهای سران عرب را بیشتر به یک نشست دورهمی تشبیه کرد تا نشستی که بتوان از آن نتایج مثبتی انتظار داشت .همواره در این نشستها که آخرین آن اخیرا در اردن برگزار شد از موضوع فلسطین به عنوان توجیهی برای شکست آن یاد می شود.سیاستهای شکست خورده اتحادیه عرب را می توان در بیانیه ای که معمولا در پایان هر نشست صادر می شود مشاهده کرد.سران عرب از اتخاذ تصمیمات جدی و یافتن ساز و کاری برای حل مشکلات جهان عرب عاجز هستند. آنها همواره بدون اینکه به دشمن اصلی یعنی رژیم صهیونیستی بپردازند تحت تاثیر برخی کشورهای عضو آن از جمله عربستان تلاش میکنند که در راستای ایران هراسی حرکت کنند.
این در شرایطی است که جهان عرب با مشکلات عدیدهای روبرو است. مشکلات بیکاری و آموزشی و بحرانهای منطقهای که بدنه و کالبد جهان عرب را نابود می کند و برای آنها راهکاری ایجاد نمی شود.یکی از موضوعات که همواره از آن در این نشستهای سران عرب دم زده می شود فلسطین است اما در عمل شاهد ادامه شهرک سازی رژیم صهیونیستی و دیگر اقدامات توسعه طلبانه تل آویو هستیم و از اقدام جدی به ظاهر حامیان فلسطین خبری نیست. نه تنها توجهی به موضوع فلسطین از سوی سران عرب دیده نمی شود بلکه سیاستهای واقعی برخی اعضا در راستای نزدیک شدن هر چه بیشتر به رژیم صهیونیستی است.
نشست اردن به موضوع سوریه و آوارگان پرداخت اما در عمل سیاستهای برخی اعضای این اتحادیه به جای همراهی در مبارزه با تروریسم و حل ریشه ای مشکل سوریه، کمک به تروریستها و دامن زدن به بحران سوریه است. کیست که نداند سیاست برخی کشورهای عضو اتحادیه عرب در راستای دامن زدن به بحران در سوریه با هدف براندازی نظام کنونی سوریه است و در این راه از هیچ اقدامی دریغ نمیکنند.اما سیاست ایران هراسی در واقع سرپوشی برای شکست سیاستهای اتحادیه عرب در برخورد با مشکلات است. اینکه مدام از جزایر سه گانه صحبت می شود و ادعاهایی درباره دخالتهای ایران مطرح می شود اوج ناامیدی برخی کشورهای صاحب نفوذ در این اتحادیه را نشان می دهد.در این نشستها همواره حرفهایی زده می شود و وعدههایی داده می شود اما در عرصه عمل خروجی خاصی ندارد.سوریه و لیبی و یمن گرفتار بحران هستند و می توان گفت ریشه اصلی این بحرانها به سیاستهای برخی کشورهای عضو اتحادیه عرب مربوط می شود و تا زمانی که اوضاع به همین منوال است نمی توان انتظار و امیدی از اتحادیه عرب داشت.
اتحادیه عرب در شرایط کنونی قادر به تاثیر و تغییر دادن اوضاع جهان عرب نیست. اختلافات و گرایشهای سیاسی مختلف مانع از وحدت دیدگاه میان اعضای آن می شود. سرانعرب در حل مشکلات کشورهای عضو یعنی سوریه، یمن، لیبی و نیز فلسطین عاجزند. عربستان و قطر از معارضان سوری حمایت می کنند در حالی که عبدالفتاح السیسی و عراق و برخی دیگر موضع متفاوت دارند.آنها نمی توانند درباره مشکلات به تفاهم برسند تا در مجامع بین المللی به ویژه سازمان ملل آن را پیگیری کنند. با شرایط کنونی اتحادیه عرب و فضای حاکم بر آن نمی توان انتظار داشت که در موضوع تشکیل دو کشور برای حل مشکل فلسطین پیشرفتی حاصل شود به ویژه که در دوران ترامپ رژیم صهیونیستی و آمریکا بیش از قبل به یکدیگر نزدیک شده اند. حتی اگر تحرکاتی در حمایت از فلسطین از سوی کشورهای اروپایی هم صورت گیرد در مقابل سلطه آمریکاییها نمی توان افقی برای آن متصور شد. بحث از فلسطین در نشست سران عرب در واقع نوعی فرار رو به جلو محسوب می شود. آنها همواره از آنچه خطر ایران در منطقه میخوانند، صحبت می کنند و مدعی دخالتهای تهران در امور منطقه می شوند اما این به ناتوانی آنها مربوط می شود.
اتحادیه عرب با گذشت چند سال در حل مشکل لیبی و بسیاری از مناطق بحرانی جهان عرب عاجز مانده است و هر جا که اوج شکست و ناتوانی اش آشکار می شود انگشتاتهام به سوی ایران نشانه می رود.
مشکل این است اتحادیه عرب از قدرت اجرایی برای حل مشکلات برخوردار نیست و بیشتر توصیههای اخلاقی میکند. اتحادیه عرب به جای ایران هراسی و طرح موضوعات بینتیجه بهتر است فکری به حال بیکاری، موضوعات آموزشی و افزایش افراط گرایی در جهان عرب کند.در واقع مشکل اصلی این است که اتحادیه عرب سیاست مستقلی ندارد و برخی اعضای آن وابسته به غرب هستند.بیانیههای نشستهای سرانعرب همواره تکراری است و اتفاق جدیدی رخ نمی دهد. اما آنچه در نشست بیست و هشتم سران عرب در اردن خودنمایی می کرد موضع کشور مغرب بود که «محمد ششم» شاه این کشور در آن حضور نیافت و وزیر خارجه اش در آن مشارکت کرد و رسانههای این کشور نیز به شکل عادی با آن برخورد کردند.در پایان باید گفت که اتحادیه عرب به جای حرکت در مسیری بی حاصل و اتخاذ مواضع غیر اصولی بهتر است در راستای حل مشکلات اقتصادی و آموزشی و سیاسی کشورهای عضو حرکت کند و تحت تاثیر برخی کشورهای عضو آن قرار نگیرد و به جای اینکه در راستای ایران هراسی به پیش برود بهتر است سیاستی مستقل و در راستای منافع مردم کشورهای عربی و حل مشکلات اقتصادی آنها در پیش گیرد.
در همین حال،خواب عمیق چند تن از سران عرب از جمله رئیسجمهوری مستعفی یمن و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در اجلاس سران اتحادیه عرب در بحر المیت، این روزها انتقاداتی گسترده به دنبال داشته است.به گزارش ایسنا، به نقل از العالم، عبدالباری عطوان، روزنامهنگار باسابقه فلسطینی مقیم لندن و سردبیر روزنامه اینترنتی "رأی الیوم" در سرمقالهاش در این باره نوشت: خواب عمیق سه تن از سران عرب در زمان برگزاری اجلاس سران اتحادیه عرب در بحر المیت توجه همگان را به خود جلب کرد. به ویژه که دو تن از آنان، یعنی عبدربه منصورهادی رئیس جمهوری مستعفی یمن و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین مسئولان مستقیم دو موضوع محوری در این تلاش مشترک کشورهای عربی بودند و بیش از سایرین نیاز به حمایت سران عرب داشتند.در این که سخنرانی بیشتر سران عرب در جلسات علنی این اجلاس، تکراری، خشک و کسالت بار و خمیازه آور بود، بحثی نیست، اما تحمل چند ساعت کوتاهِ دو جلسه این اجلاس و مقاومت در برابر چرت زدن و خواب عمیق کار دشواری نبود.ما نمیدانیم پخش تصاویر خواب سران عرب در اجلاس، اقدامی عمدی بود، یا تلاشی برای ارائه تصاویر جدید بود تا پوشش تصویری جلسات، از یکنواختی خارج شود.اما مطمئنا مسئولان ارشد پوشش خبری، چنین چیزی نمیخواستند. علت، هر چه که باشد این تصویر برداران و کارگردانان که واقعیتها را منعکس کردند سزاوار دریافت جایزه اسکار هستند. چون در مستندسازی واقعیت سقوط اجلاس سران عرب، اتحادیه عرب و به طور کلی (ناکامی) تلاش مشترک کشورهای عربی، نوآوری داشتند.قطعاً در نشست بعدی که سال آینده در همین زمان برگزار خواهد شد، یکی از برجستهترین و بزرگترین بنرها این خواهد بود: لطفا نخوابید! حتی عجیب نیست اگر به شرکت کنندگان در این نشست و به ویژه افراد کهنسال، که اکثریت آنان را تشکیل میدهند، قرص ضد خواب داده شود.
تشکیلات رسمی کشورهای عربی پیر و فرتوت شده است و در شرایطی بحرانی به سر میبرد و اگر سقوط، هنوز اتفاق نیافتاده باشد، وقوع آن نزدیک است و آنچه که در سالن رسمی نشستهای سران عرب در اجلاس بحرالمیت اتفاق افتاد، گواه قاطعی بر این موضوع است.ما آن دسته از سران عرب را که از حضور در این نشستها پرهیز میکنند، یا کسانی که از قبول میزبانی آن شانه خالی میکنند، سرزنش نمیکنیم. نشستهای کشورهای عربی ارزش و اهمیت خود را از دست داده است و عامل اتلاف وقت و هزینههایی زیاد است و پولی که برای این نشستها هزینه میشود، حق فقرا و گرسنگان است که تعداد آنها در کشورهای ما زیاد است.
ش.د9600060