درست در میانه مناظره دوم، وقتی رئیس دولت یازدهم نتوانست پرسشها و انتقادات نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری را پاسخ دهد، به ناگاه لحن و ادبیات او تغییر کرد و گویی از همان لحظه بود که تصمیم گرفت به جای بازی در زمین واقعی و معمول انتخابات که پاسخگویی یک دولت در پایان دورهاش است، زمین بازی را تغییر دهد[...]
یادداشت: درست
در میانه مناظره دوم، وقتی رئیس دولت یازدهم نتوانست پرسشها و انتقادات
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری را پاسخ دهد، به ناگاه لحن و ادبیات او
تغییر کرد و گویی از همان لحظه بود که تصمیم گرفت به جای بازی در زمین
واقعی و معمول انتخابات که پاسخگویی یک دولت در پایان دورهاش است، زمین
بازی را تغییر دهد؛ در زمین مطلوب حسن روحانی موضوعات جنجالی جایگاه
ویژهای پیدا میکنند و رئیس دولت به جای ارائه گزارش عملکرد چهار ساله خود
با دستاویز قرار دادن مسائل حاشیهای و گاه خودساخته به دیگر نامزدها حمله
کرده تا بتواند با ایجاد هیاهوهای ساختگی از پاسخگویی فرار کند.
اولین
نمود این تغییر را میتوان اشاره آقای روحانی به موضوع نمایش شهرهای موشکی و
آزمایش موشکی نیروهای مسلح دانست؛ رئیس دولت یازدهم در مناظره دوم هنگامی
که دید در برابر انتقادات دیگر نامزدهای واقعی انتخابات به برجام و آثارش
پاسخی وجود ندارد، بر اساس همان تصمیم، حمله به نیروهای مسلح را کوتاهترین
راه برای تغییر شرایط دانست. تصمیمی که صبح روز بعد، وقتی در استان گلستان
با کارگران خشمگین معدن یورت، که از چهار سال بیتفاوتی دولت به ستوه آمده
بودند، روبهرو شد، بر انتخاب آن مصممتر شد تا فقط چند ساعت بعد در
ارومیه و در میان هوادارانش حملات شدید خود به دیگر نامزدهای ریاستجمهوری
را کلید بزند و در سفرهای پر تعداد این هفته خود بر آن اصرار ورزد؛
اتهامزنیهای عجیب و غریبی چون دیوارکشی خیابانی که جناح اصلاحطلب مکرر
در مکرر علیه رقبای خود از آن سود جسته است تا حمله به دستگاههای مختلف
کشور برای تخریب رقبا از جمله آنهاست. ناظران سیاسی معتقدند تصمیم حسن
روحانی برای افراطی کردن فضای جامعه یک اشتباه استراتژیک است و نتیجه عکس
برای او به همراه خواهد داشت؛ چرا که اکنون جنس دغدغههای مردم، با آنچه
حسن روحانی به عنوان دغدغه مردم بر روی آن حساب کرده، کاملاً متفاوت است و
به نظر میرسد هرچه به فضای افراطی دامن بزند، رأی بیشتری از سبد رأی او
بیرون خواهد رفت.